برای نخستین بار در تاریخ انگلیس، صادق خان از حزب کارگر(که یک مسلمان پاکستانی الاصل است) به‌عنوان شهر دار لندن انتخاب شد. در این میان، بازی همزمان رسانه‌ها، سیاستمداران و نهادهای امنیتی انگلیس علیه کوربین قابل تامل بوده است

تغییر معنادار
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

این روزها نام جرمی‌کوربین بیش از هر زمان دیگری در انگلیس و اروپا شنیده می‌شود. بسیاری از تحلیلگران مسائل اجتماعی و سیاسی در انگلیس، اقبال عمومی نسبت به جرمی‌کورین را نشانه‌ای دال بر تمایل افکار عمومی انگلیس بر مبنای گذار از وضعیت موجود می‌دانند، وضعیتی که امثال تونی بلر و دیوید کامرون و گوردون براون آن را طی یک دهه اخیر رقم زده‌اند. برگزاری انتخابات شهرداری‌ها و شوراهای محلی و پیروزی حزب کارگر در این انتخابات، از زوایای متعددی قابل تامل است.این موضوع از دو زاویه داخلی و بین‌المللی قابلیت توضیح و تفسیر دارد. در بعد داخلی انگلیس،پیروزی حزب کارگر در انتخابات شوراهای محلی و شهرداری‌ها در انگلیس، ضربه سختی بر پیکره حزب محافظه‌کار و نهادهای امنیتی این کشور وارد ساخته است. این در حالیست که در داخل حزب کارگر نیز برخی افراد نظیر تونی بلر به‌شدت نگران افزایش تصاعدی قدرت جرمی‌کوربین در رهبری این حزب هستند. انتخابات شوراهای محلی در انگلیس و پیروزی حزب کارگر در این انتخابات نشان داد که کوربین به صورت بالقوه استعداد حضور در خانه شماره 10 داونینگ استریت به‌عنوان نخست‌وزیر جدید انگلیس را در سال 2020 خواهد داشت. این خود بدترین خبر ممکن برای نهادهای امنیتی و احزاب مخالف حزب کارگر و البته مخالفان داخلی کوربین محسوب می‌شود. کوربین تا قبل از برگزاری انتخابات اخیر با دامنه وسیعی از مخالفان خود مواجه بود. دشمنی با کورین به اندازه ای پررنگ بود که وجه اشتراک افرادی مانند تونی بلر از حزب کارگر و دیوید کامرون را حزب محافظه‌کار را تشکیل می‌داد. مخالفان کوربین نسبت به انتخابات شوراهای محلی به دیده یک فرصت می‌نگریستند؛ فرصتی که در قالب آن بتوانند حذف سیاسی کوربین از راس معادلات سیاسی حزب کارگر را رقم بزنند. البته نظرسنجی‌ها و تحقیقات میدانی اولیه نیز نشان می‌داد حزب کارگر اقبال چندانی برای پیروزی در انتخابات شوراهای محلی ندارد. همین مساله منجر به افزایش تلاش مخالفان کوربین برای شکست حزب کارگر در انتخابات شد. در صورتی که شکست حزب کارگر اتفاق می‌افتاد، کوربین با فشارهای فزاینده‌ای در خصوص استعفا از ریاست و رهبری حزب مواجه می‌شد؛ فشارهایی که شاید کوربین نمی‌توانست در مقابل آنها مقاومت کند! با این حال در نهایت نتیجه به‌گونه ای دیگر رقم خورد: «در جریان انتخابات شوراهای محلی، نامزدهای حزب کارگر در 57 شورا، نامزدهای حزب محافظه‌کار در 31 شورا، نامزدهای حزب لیبرال دموکرات در 4 شورا و مستقل‌ها در 23 شورا به پیروزی رسیده‌اند.در انتخابات مجلس محلی لندن، حزب کارگر موفق شده است از 14 کرسی این مجلس، 9 کرسی به دست آورد و سهم حزب محافظه‌کار تنها 5 کرسی بوده که نسبت به انتخابات چهار سال پیش یک کرسی کمتر است. همچنین برای نخستین بار در تاریخ انگلیس، صادق خان از حزب کارگر(که یک مسلمان پاکستانی الاصل است) به‌عنوان شهر دار لندن انتخاب شد. در این میان، بازی همزمان رسانه‌ها، سیاستمداران و نهادهای امنیتی انگلیس علیه کوربین قابل تامل بوده است! در آستانه برگزاری انتخابات، برخی رسانه‌ها مدعی شدند که حزب کارگر بازنده اصلی انتخابات خواهد بود و اقبالی از سوی شهروندان نسبت به رهبر جدید این حزب وجود ندارد. با این حال نتیجه انتخابات به‌گونه‌ای درگیر رقم خورد! هم‌اکنون جایگاه جرمی‌کوربین در راس معادلات سیاسی حزب کارگر تثبیت شده است. بدیهی است که از این پس تلاش مشترک نهادهای امنیتی، سیاسی و رسانه‌ای انگلیس علیه رهبر حزب کارگر وارد فاز دیگری خواهد شد. «حذف کوربین پس از شکست در انتخابات شوراهای محلی» فرمولی بود که مخالفان کوربین برای تحقق آن به ابزارهای مختلفی متوسل شدند اما در نهایت نتوانستند نتیجه‌ای کسب کنند. اصلی‌ترین نگرانی نهادهای امنیتی انگلیس، پیروزی کوربین در انتخابات سراسری بعدی در این کشور است. در این صورت، کوربین به‌عنوان نخست‌وزیر راهی خانه شماره 10 داونینگ استریت خواهد شد. این موضوع برای بسیاری از سیاستمداران انگلیسی حکم یک کابوس را دارد. با این حال انتخابات اخیر نشان داد اقبال مردمی ‌نسبت به حزب کارگر پس از رهبری کوربین نه تنها افول نکرده است، بلکه شاهد افزایش آن در نقاط مختلف انگلیس هستیم. از این رو هر اندازه زمان می‌گذرد، پروژه حذف کوربین که از سوی مخالفان درون حزبی، سیاسی، رسانه‌ای و امنیتی وی کلید خورده است سخت‌تر می‌شود...
اما در بعد بین‌المللی، موضوع به مراتب گسترده تر از ابعاد داخلی آن است. دگردیسی در معادلات سیاسی و اجتماعی اروپا موضوعی نیست که بتوان آن را تحت تاثیر لابی‌های سیاسی و رسانه‌ای در قاره سبز کتمان کرد.صورت مساله اینجاست که چندی پیش در کشور انگلیس و در جریان انتخابات داخلی حزب کارگر، «جرمی ‌کوربین» توانست بر رقبای خود غلبه پیدا کند و با رویکردی متفاوت با تونی بلر، گوردون براون و دیگر سران ارشد حزب کارگر ریاست این حزب را بر عهده گیرد. همان گونه که اشاره شد، هم اکنون در داخل کشور انگلیس شاهد تلاش ‌بی‌وقفه مخالفان داخلی کوربین در حزب کارگر و مخالفان وی در احزاب محافظه‌کار و لیبرال دموکرات برای مقابله با وی هستیم. دستگاه‌های امنیتی انگلیس نیز ظهور پدیده‌ای به نام کوربین را در حزب کارگر مترادف با خطری برای امنیت ملی کشورشان قلمداد کرده و در‌صدد حذف وی هستند اما در بعد خارجی و بین‌المللی ماجرا به‌طور کلی متفاوت است! آنچه امروز در معادلات سیاسی و اجتماعی اروپا می‌گذرد، زمینه ساز ظهور چهره‌هایی شده است که نماد تغییر واقعی محسوب می‌شوند. افکار عمومی اروپا تشنه تغییر ساختارها (و نه روبناهای موجود) هستند. در چنین شرایطی نهادگرایی جاری در اتحادیه اروپا به صورتی جدی از سوی شهروندان اروپایی به چالش کشیده شده است. فرضیه‌ای پررنگ به نام تغییر زیرساخت‌های اروپا، روز به روز بیشتر به واقعیت و اثبات می‌پیوندد. باید این نکته مهم را پذیرفت که ساختار سنتی اروپا هم‌اکنون در حال تغییر است. شهروندان اروپایی امروز نه تنها سیاستمداران فعلی خود و احزاب سنتی را به چالش کشیده‌اند، بلکه زیرساخت ها و نهادهای اروپایی را یکی پس از دیگری پس زده‌اند. بحران‌های اقتصادی و امنیتی جاری در اروپا از یک سو و ناکارآمدی احزاب سنتی اروپا در تامین نیازهای شهروندان اروپایی منجر به شکل‌گیری نوعی پروتستانتیسم نوین در اروپا شده است.شهروند اروپایی امروز نه تنها علیه سیاستمداران، بلکه علیه نهادهای اروپایی که زمانی خط قرمز قاره سبز بودند قد علم کرده و آنها را در قالب همه پرسی‌ها، نظرسنجی‌ها و انتخابات‌های مختلف به چالش می‌کشد.اغراق نیست که بگوییم مفهوم «شهروند اروپایی» نیز طی سال های اخیر دچار دگردیسی شده است. شهروند اروپایی امروز نسبت به گذار از وضعیت فعلی و گذار به وضعیتی مطلوب احساس نیاز می‌کند. این احساس نیز از سوی نهادها و احزاب سنتی اروپا پس زده می‌شود اما در کف جامعه نه تنها این نیاز مبرم از بین نرفته و نمی‌رود، بلکه با گذشت زمان تشدید می‌شود. در چنین شرایطی، شهروندان اروپایی دیگر تعهدی مبنی بر مدارا کردن با نهادهای قانونی و سیاسی اتحادیه اروپا نمی‌بینند. در انتخابات پارلمانی سال 2014 اروپا و به‌رغم اصرار ویژه مقامات اروپایی مبنی بر مشارکت مردم در آن انتخابات تعیین‌کننده، حدود 43 درصد از شهروندان حاضر به شرکت در انتخابات شدند. در میان این تعداد نسبتا اندک رای‌دهنده نیز جریان‌های راست افراطی توانستند بیش از 100 کرسی پارلمان اروپا را به خود اختصاص دهند. رشد ‌بی رویه جریان های راست افراطی در اروپا، محصول توان این جریان ها در به چالش کشیدن ساختار جاری و سنتی در اروپای واحد است. در این میان، جرمی‌ کوربین تنها سیاستمداری است که از جنس سیاستمداران جریان راست افراطی نیست و به‌عنوان رهبر یک حزب سنتی و مشهور در انگلیس فعالیت می‌کند. با این حال کوربین نیز نزد شهروندان انگلیسی نمادی از تغییر است. جنس شخصیت کوربین با سیاستمداران بدنام حزب کارگر(مانند تونی بلر) متفاوت است. نتایج انتخابات شهرداری‌های اخیر در انگلیس نشان داد که در این کشور نیز «میل به تغییر» جلوه و عینیت ویژه‌ای در ذهن رای‌دهندگان و شهروندان پیدا کرده و به خواسته‌ای غالب تبدیل شده است. از این رو ما هم‌اکنون با پدیده‌ای به نام «اروپای در حال تغییر» در سیاست خارجی خود مواجه هستیم. دستگاه سیاست خارجی کشورمان در گام نخست باید اصل مهم دگردیسی اروپای واحد را درک کرده و آن را یک فرضیه یا احتمال ساده تلقی نکند. در این خصوص لازم است وزارت امور خارجه در محاسبات خود «ضریب قطعیت» چنین پدیده‌ای را افزایش دهد و مطالعات و احتمال‌سنجی‌های ارزشمند صورت گرفته در این مجموعه را معطوف به نوعی هدفگذاری مطلوب کند. در صورتی که ضریب قطعیت پدیده دگردیسی اروپای واحد را افزایش دهیم، می‌توانیم با استفاده از روش های آینده پژوهی، آینده محتمل و ممکن را در این حوزه مورد فحص و بررسی قرار داده و برای رفتارهای آتی خود در قبال اروپای دگرگون شده برنامه‌ریزی مدون و هوشمندانه‌ای صورت دهیم. نمادهای تغییر در اروپا به‌گونه‌ای در حال تکثیر هستند که جای هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای را در خصوص تغییر ساختار فعلی اروپا باقی نمی‌گذارند. در اینجا لازم است ضمن تعامل موثر با اروپای فعلی (در راستای منافع ملی کشور و با مد نظر قرار دادن خطوط قرمز سیاست خارجی خود)، تعامل با بازیگران بالقوه آتی اروپا را نیز به صورتی علنی و موثر در دستورکار خود قرار دهیم.