خروج از پشت پرده /مصطفی میرسلیم کیست و در کجای سیاست ایران قرار دارد؟
مصطفی میرسلیم؛ او اکنون مهمترین چهره موتلفه در انتخابات پیش روست. خودش میگوید:«وقتی اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی پیشنهاد نامزدی برای انتخابات ۹۶ را به بنده دادند، گفتم اگر بحث خدمت کردن مطرح باشد من آمادگی دارم والا بهدنبال قدرتطلبی، شهرتطلبی و مقامپرستی نیستم.»
اما مصطفی میرسلیم کیست و چه کارنامهای در حوزه سیاست دارد؟
او ۱۹ خرداد ۱۳۲۶ در تهران به دنیا آمده است. تحصیلات متوسطه خود را در سال ۱۳۴۴ در دبیرستان البرز به پایان رساند و در سال ۱۳۴۹ موفق به اخذ فوقلیسانس در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه پواتیه فرانسه شد. بهدنبال آن، در سال ۱۳۵۱ از «مدرسه عالی نفت و موتور» پاریس تخصص مهندسی در رشته موتورهای درونسوز را کسب کرد.
این سیاستمدار که چهرهای جدی دارد، عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم آیتالله هاشمیرفسنجانی بود. وی همچنین موسس و رئیس اولین مرکز تحقیقات موتور ایران و ناظرعالی طراحی و ساخت اولین موتور پایهگازسوز - موتور ملی ایران - است.
میرسلیم در سالهای 58 تا 61 معاون سیاسی اجتماعی وزارت کشور و قائم مقام وزیر بود که پس از برکناری در سال 61، سرپرست نهاد ریاستجمهوری و مشاور عالی رئیسجمهور شد.
میرسلیم تا سال 68 در این سمت اجرایی مشغول به کار بود و از آن پس در دوره اول ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی بهعنوان مشاور رئیسجمهور در امور تحقیقات انتخاب شد. با پایان دوره پنجم ریاستجمهوری و پیروزی دوباره آیتالله هاشمیرفسنجانی در انتخابات، بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد وارد کابینه وی شد. میرسلیم در سال 1375 عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام شد که تاکنون در این پست حضور دارد. علاوه بر آن وی در سال 1378 بهعنوان معاون فرهنگی-اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک نیز منصوب شد. میرسلیم در سال 1372 با ورود به حزب موتلفه اسلامی بهعنوان یکی از فعالان این حزب در جلسات آن شرکت کرد.
وی از اعضای شاخص حزب موتلفه اسلامی است که با استعفای عسگراولادی از دبیرکلی، سمت ریاست شورای مرکزی این حزب را که تازه ایجاد شده بود، عهدهدار شد. وی در مجمع عمومی اردیبهشتماه سال ۱۳۸۸ با رای اعضای حزب برای مدت سه سال دیگر به عضویت شورای مرکزی آن درآمد و در جلسه شورای مرکزی حزب به سمت ریاست شورای مرکزی انتخاب شد.
از نکات جالب زندگی سیاسی میرسلیم نامزدی او برای نخستوزیری است. 36 سال قبل و در مرداد ۱۳۵۹ اولین رئیسجمهوری (ابوالحسن بنیصدر) قصد داشت او را بهعنوان نخستوزیر معرفی کند اما پس از چند روز که فضای مجلس را مساعد ندید، این پیشنهاد را پس گرفت. نه که افکار او به بنیصدر نزدیک باشد اما همین که گزینه اصلی حزب جمهوری اسلامی نبود برای رئیسجمهور کفایت میکرد.
میرسلیم البته در نامهای رسمی بهعنوان نخستوزیر معرفی نشد اما در هفته اول مرداد ۱۳۵۹ خبر معرفی او تیتر اول روزنامهها بود و خود او هم نه تنها تکذیب نمیکرد بلکه با امام و بنیصدر ملاقات کرد و از رایزنی برای انتخاب وزیران نیز خبر میداد. او در آن زمان رئیس شهربانی کل کشور بود و به خاطر سالهایی که در فرانسه اقامت داشت و تحصیل میکرد، با بنیصدر آشنایی داشت؛ هر چند که به لحاظ فکری به حزب جمهوری اسلامی نزدیک بود.
حزب در سال ۵۸ قصد داشت دبیرکل خود - آیتالله بهشتی - را برای انتخابات ریاستجمهوری معرفی کند اما پس از آنکه رهبر فقید انقلاب، روحانیون را از مناصب اجرایی برحذر داشت، کاندیداتوری او منتفی و راه برای ریاستجمهوری بنیصدر هموار شد. گزینه بعدی حزب، جلالالدین فارسی بود. او نیز به خاطر افغانتبار بودن از رقابت بازماند. از این پس انتخاب بنیصدر چنان محتمل به نظر میرسید که حزب از صرافت حمایت و تبلیغ حسن ابراهیم حبیبی هم افتاد. ابوالحسن بنیصدر با فاصله فراوان با رقیبان به ریاستجمهوری رسید؛ دو ماه بعد اما انتخابات مجلس را حزب بُرد و عضو موسس حزب نیز به ریاست مجلس رسید.
از این پس مناقشه بر سر انتخاب نخستوزیر پیش آمد؛ چرا که از یک سو باید توسط رئیسجمهور معرفی میشد و از سوی دیگر مجلس به آن رای اعتماد میداد. حال آنکه چهره نزدیک به بنیصدر رای اعتماد نمیگرفت و کاندیداهای موردنظر حزب هم مورد قبول رئیسجمهوری نبودند و کار گره خورد. در این میان و در دوم مرداد ۱۳۵۹ بنیصدر ترفندی به کار برد. او در نامهای به امام خمینی (ره) از تصمیم خود برای معرفی حاج سیداحمد خمینی بهعنوان نخستوزیر خبر داد؛ چرا که امام در نطق یک هفته قبل خواستار تشکیل دولتی انقلابی، مکتبی و جوان شده بود.برای بنیصدر اولویت این بود که نخستوزیر از حزب نباشد و با سیداحمد به این هدف خود میرسید اما رهبر فقید انقلاب در نامهای بیان که رئیسجمهوری را مخاطب قرار دهد، تصریح کرد: «بنا ندارم منسوبان من متصدی این گونه امور شوند.» در پی آن بود که بنیصدر به مصطفی میرسلیم رضایت داد و خبر معرفی او تیتر نخست روزنامهها شد. پس از چند روز اما به ناگاه این گزینه کنار رفت و روند دیگری در پیش گرفته شد که به انتخاب محمدعلی رجایی انجامید و بنیصدر با اکراه به آن تن داد و سرانجام او را بهعنوان نخستوزیر معرفی کرد.
نگاه متفاوت به فرهنگ و هنر
از نقاط جالب زندگی میرسلیم نوع مواجهه او با هنرمندان است. او که در دولت دوم هاشمی رفسنجانی وزیر ارشاد بود در پایان دولت سازندگی وقتی هنرمندان و نویسندگان، از نامزد اصلاحطلبان حمایت میکردند، در مصاحبهای گفت: «مشغله گروههای فرهنگی و هنری در زمینههای کاری خودشان به اندازهای است که بهرغم تلاشهای زیادشان به سختی میتوانند به تمام مسائل هنری و فرهنگی احاطه یابند چه رسد که بخواهند در زمینههای دیگر که برای آن مجوز نگرفتهاند و صلاحیت ندارند، اظهارنظر کنند. یک گروه فرهنگی و علمی نباید با موضعگیریهای مقطعی و ناگهانی که برای کسب آرای نامزدها مصرف دارد، خطر شرمندگی را بپذیرند و خود را از حمایت عام رئیسجمهوری منتخب محروم کنند.» از او یک جمله دیگر هم نقل شده است.گویا از میرسلیم سالها پیش سوال شد که آخرین فیلمی که دیده کدام است؟ و او پاسخ داده است: «خوشبختانه بعد از وزارت ارشاد دیگر ناگزیر نیستم فیلم تماشا کنم.»
نامزد منتقد وضع موجود؟
رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی از منتقدان وضعیت فعلی فضای مجازی است. او در اجلاس دبیران استانی این حزب که اخیرا برگزار شده، گفته است: «متاسفانه تا امروز قانون اساسی بهخوبی اجرایی نشده است، مثلا در یکی از بندهای قانون اساسی بر بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینهها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر تاکید شده است؛ اما امروز میبینید که فضای مجازی چه بلایی بر سر جامعه آورده و چطور در جهت انحراف آگاهیها کار میکند. یکی از مسائلی که در انتخابات ۹۶ با آن مواجه خواهیم شد، استفادههای نادرست، توطئهآمیز، یأسآفرین و تفرقهافکنانه از فضای مجازی است».
تعبیر او از انتخابات مجلس در تهران و پیروزی فهرست «امید» هم «لشکرکشی سیاسی» بوده است. او با اشاره به یکی دیگر از بندهای قانون اساسی مبنی بر مشارکت عامه مردم برای تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود، گفته بود: «باید دید این مشارکت چگونه تحقق یافته است؛ مثلا این سوال را از خودمان بپرسیم که در انتخابات سال گذشته مجلس، آیا در تهران مشارکت مردمی صورت گرفت یا یک لشکرکشی سیاسی انجام شد؟ بهعنوان نمونه باید مشخص شود که وقتی ۴۰ درصد مردم تهران در انتخابات مجلس به گروهی غیر از گروه پیروز رای میدهند، چرا نباید سهمی در کرسیهای مجلس داشته باشند و از مشارکت محروم بمانند؟ این یعنی هنوز قانون اساسی درباره مشارکت مردم بهدرستی فهمیده و اجرا نشده است. به دلیل تأخیر در اصلاح قانون در سال ۹۶ هم باید شاهد لشکرکشی سیاسی دیگری در انتخابات شورای شهر تهران باشیم.»
اولین اظهارنظر انتخاباتی میرسلیم
سیدمصطفی میرسلیم اکنون فعالتر از همیشه شده است. او چهرهای رسانهای به شمار میآید و اظهاراتش در مورد انتخابات و وضع فعلی تیتر رسانهها شده است. او درباره معرفیاش برای انتخابات آینده بهعنوان نامزد موتلفه گفته است:« وقتی اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی پیشنهاد نامزدی برای انتخابات ۹۶ را به بنده دادند، گفتم اگر بحث خدمت کردن مطرح باشد من آمادگی دارم و الابهدنبال قدرتطلبی، شهرتطلبی و مقامپرستی نیستم.باید کارهای زیادی انجام دهیم تا بتوانیم بگوییم شأن انقلاب اسلامی را محترم شمردهایم. من باتوجه به این مهم پیشنهاد دوستان برای کاندیداتوری را پذیرفتهام.»
رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه با اشاره به تجربیات اجرایی خود، گفته است: «من درسهای زیادی را از مرحوم آیتالله مهدویکنی گرفتهام. وقتی ایشان مسئولان وزارت کشور و سپس تصدی نخستوزیری را بعد از شهید رجایی برعهده گرفت، من شاگردشان بودم و آن مرحوم را یاری میکردم.من با تمام روسایجمهور از بنیصدر گرفته تا آقای حسن روحانی کار کردهام؛ البته این همکاریها فقط برای خدمت به نظام بوده و تاکنون از هیچ کاری دریغ نکردهام. من حتی در دولت موقت هم کار کردهام چراکه دولت موقت در وزارت کشور خود چیزی نداشت و همه استانداران، فرمانداران و بخشداران طاغوتی بودند و از کشور فرار کرده بودند. یعنی در آن مقطع اگر میخواستیم انتخابات و همهپرسی برگزار کنیم، نمیدانستیم با کدام امکانات و نیرویی در وزارت کشور این مهم را انجام دهیم.من بهعنوان سیدمصطفی میرسلیم باید نشان دهم که میتوانم پاسخگوی توقعاتی که در موتلفه اسلامی نسبت به نامزد ریاستجمهوری وجود دارد باشم. من فکر میکنم با اتکا به سوابقی که وجود دارد، تحقق این توقعات میسر خواهد شد.»
میرسلیم با بیان اینکه موتلفه اسلامی قصد ورود به صحنه انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ را دارد نه سیدمصطفی میرسلیم، گفته است: «موتلفه اسلامی به بنده ماموریت داده است تا اهداف و راهبردهای تعیین شده حزب را در صحنه انتخابات ریاستجمهوری محقق کنم.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرده است: «بارها در دیدارهای رسمی مقاممعظم رهبری با کارگزاران نظام بهمناسبت عید یا ایام دیگر، آن بزرگواری که پیش از فرمایشات رهبر انقلاب سخنرانی میکند، بهگونهای سخن میگوید که انگار خودش رهبر این مملکت است. همه آقایان باید این مهم را بدانند که رهنمود تنها از جانب رهبری صادر میشود و دیگر بزرگان این کشور هم باید خود را ذیل رهبری تعریف کنند.»
دیدگاه تان را بنویسید