گفتوگوی مثلث با عبدالله ناصری
شاید عارف نامزد نشود
خطمشی حاکم بر اردوگاه اصلاحات با هدف حضور در عرصه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی چگونه تعریف شده است؟ بهعبارت دیگر بفرمایید اصلاحطلبان چه رویکردی را در رقابت سیاسی پیش رو دنبال خواهند کرد؟
اگر بخواهم در یک جمله، راهبرد و استراتژی اصلی اصلاحطلبان را بیان کنم باید بگویم «حضور فعال، منسجم و ائتلافی در کل کشور» شعار اصلی اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی است و طبعا برای تحقق این راهبرد هر نوع تلاشی را به کار میبرند که به نتیجه برسند.
یک بحثی که همین جا وجود دارد چگونگی ورود اصلاحطلبان به انتخابات و رسیدن به هدفی است که شما از آن یاد کردید و اینکه صحبتهای زیادی درباره نوع ائتلاف اصلاحطلبان مطرح میشود، بفرمایید ائتلافی که اصلاحطلبان برای رسیدن به آن تلاش میکنند چه ویژگی ها و خصایصی دارد؟
اصلاحطلبان در واقع با تجربهای که در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 به دست آوردند برای رعایت منافع ملی و مصالح عمومی کشور ممکن است در شرایط مقتضی در بعضی حوزههای انتخابیه بهگونهای تصمیمگیری کنند که الزاما انتظارات حداکثری آنها را برآورده نکند، چون معتقدیم اصلاحطلبان یک سقف و کف در رویکرد و تلاش و کنشگری خود برای انتخابات مجلس آینده در پیش گرفتند، انتظارات حداکثری آنها طبعا احراز حداکثر کرسیهای مجلس آینده است. نگاه حداقلی اینکه مجلسی لااقل فارغ از یک اقلیت رادیکال تشکیل شود بهعبارت بهتر اقلیت رادیکالی که در مجلس فعلی شاهدش هستیم به مجلس آینده راه نیابد چون اعضای اقلیت رادیکال اساسا به منافع ملی و مصالح ملی بیتوجه هستند و در مقابل رویکردهای حزبی و تشکیلاتی را دنبال میکنند.
درباره نوع ائتلاف اصلاحطلبان حرفهای زیادی به گوش میرسد؛ یک سخن این است که «طیف حامی دولت و اصولگرایان میانهرو میخواهند با هم ائتلاف انتخاباتی داشته باشند»، نظر دیگر اینکه «اصلاحطلبان امروز به شرایطی رسیدند که میتوانند رویکرد مستقل از دولت و حامیانش را در پیش بگیرند»، یک جای دیگر گفته میشود «حامیان دولت و اصلاحطلبان با هم لیست ائتلافی مستقل از اصولگرایان میانهرو میدهند»، گاهی نیز بیان میشود «هرسه سلیقه یعنی حامیان دولت، اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو با هم یک لیست انتخاباتی میدهند»؛ بالاخره کدام یک از انواع ائتلافهای یادشده مدنظر است؟
اولا حزب اعتدال و توسعه نگاه دولت را در شورای سیاستگذاری نمایندگی میکند و حضور فعالی در این شورا خواهد داشت، طبیعتا اصلاحطلبان باتوجه به نظر همراهان و همدلان با دولت استراتژی و راهبرد انتخاباتی خود را تعریف خواهند کند بنابراین این وجهی است که الان مدنظر است اما بهطور طبیعی بارها گفته شده که در نزدیکی انتخابات حسب اقتضائات ،ممکن است شرایطی پیش بیاید که بسته به آن شرایط تصمیمگیری خواهد شد مثلا اگر دو نامزد اصولگرا یکی معتدل و یکی از طیف مخالف دولت در برابر هم قرار بگیرند و در این شرایط تشخیص داده شود اصلاحطلبان به نفعشان است در این حوزه انتخابیه نامزد نداشته باشند، طبعا از نامزد اصولگرای معتدل حمایت میکنند یا آنکه حسب اقتضای شرایط موقعیت رایگیری و رایآوری نامزدها را حتما مدنظر خواهند داشت، به این معنا که حتما اگر یک نامزد مشخص اصولگرا متعلق به جناح رادیکال باشد تمام سعی و تلاش اصلاحطلبان بر این خواهد بود که او از ورود به مجلس باز بایستد و نامزد اصولگرای معتدل در رقابت با او رای بیاورد. اگرچه رویکرد کلی تلاش اصلاحطلبان بر این است که در تمام حوزههای انتخابیه نامزد اصلاحطلب داشته باشند و در واقع
رقابت اصلی خودشان را با اصولگرایان معتدل رقم میزنند و بر همین اساس مبارزه انتخاباتی خودشان را پیش خواهند برد و شکل خواهند داد.
در رقابتی که اصلاحطلبان میخواهند فعالانه شرکتکنند آقای عارف کجای صحنه انتخابات برای اصلاحطلبان نقشآفرینی خواهد کرد؟
آقای عارف از این به بعد رئیس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است و طبیعتا در هر حوزه انتخابیه هم که نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم شود در صدر فهرست و لیست قرار خواهد گرفت و اگرچه این بحثها را باید بهطور واقعبینانه درباره آن اظهارنظر کنیم اما باید گذاشت به زمان خودش و نزدیک انتخابات. به هر صورت این رویکرد فعلی اصلاحطلبان است.
شما نگاه اصلاحطلبان را به ائتلافهای انتخاباتی تشریح کردید، بفرمایید کارگزاران جزو جناح اصلاحات محسوب میشود یا خیر؟
کاملا، حزب کارگزاران در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان حضور فعال دارد و با همین رویکرد انتخابات را دنبال خواهد کرد.
کارگزاران مدتی اصرار بر کاندیداتوری آقای ناطقنوری در انتخابات مجلس شورای اسلامی داشت اما آقای ناطقنوری صراحتا اعلام کرد نامزد انتخابات مجلس نمیشود چراکه معتقد است آقای لاریجانی مدیریت به روزی در مجلس دارد، «بعد گفتند نقد لاریجانی بهتر از نسیه عارف است»، الان صحبت از آقای نجفی میکنند. به نظر شما چرا حزب کارگزاران اینقدر گزینه جلوی آقای عارف میگذارد؟
طرح این گزینهها خیلی برای دکتر عارف، شورایعالی ائتلاف و تمامی احزاب اصلاحطلب نگرانکننده نیست. اصلا طرح سر لیستی به عبارتی یک بحث انحرافی است که جناح رقیب بعضا به آن دامن میزند اما این به آن معنا نیست که اصلاحطلبان در تلاش این نباشند که از امثال آقای ناطقنوری و آقای نجفی برای حضور در انتخابات دعوت بکنند چون معتقدیم این دو بزرگوار و افرادی از این جنس حضورشان به هر شکلی در مجلس آینده به مصلحت ملت، دولت و کل نظام جمهوری اسلامی ایران است.
یک مقالهای را مجله نزدیک به کارگزاران چندی پیش نوشت به این مضمون که «شورای سیاستگذاری که آقای عارف رئیس آن شد خیلی اقدام خوبی بود و باید از آن استقبال کرد اما در نهایت آقای عارف میتواند رئیس فراکسیون اصلاحطلبان مجلس دهم باشد». به نظر شما چرا کارگزاران این قدر تلاش میکند جایگاه آقای عارف را به او یادآور شود و بگوید «آقای عارف با همه اقدامات و تلاشهایی که انجام میدهد در نهایت رئیس مجلس نمیشود بلکه در جایگاه پایینتری قرار میگیرد»؟
الان که نمیتوان گفت اکثریت مجلس آینده دست اصلاحطلبان است یا در اختیار اصولگرایان قرار دارد. طبیعتا اگر اکثریت مجلس در دست اصلاحطلبان باشد حتما بهطور منطقی ریاست مجلس به عهده یک اصلاحطلب خواهد بود ولی باز این را تاکید میکنم که انتخابات سال 92 انتظارات اجتماعی را نزد هواداران اصلاحطلب بسیار بالا برده که حسب شرایط مقتضی تصمیم خاص بگیرند. فعلا اصلاحطلبان در این لحظه با همین رویکرد که آقای دکتر عارف نامزد شود جلو میروند چون این احتمال وجود دارد که ایشان خودش از حضور در مجلس خودداری کند و فقط شورای سیاستگذاری و شورایعالی ائتلاف را مدیریت کند اما اگر او ثبتنام کند حتما در صدر فهرست حضور خواهد داشت و البته این را هم نادیده نگیریم که بعضی احزاب اصلاحطلب از جمله کارگزاران ممکن است نگاه متفاوت با این داشته باشند اما بههرصورت این قابل گفتوگو و قابل حل است، همانطور که در انتخابات ریاستجمهوری بین دکتر عارف و دکتر روحانی براساس یک نظرسنجی و براساس یک پیام اجتماعی انتخاب انجام شد و آقای عارف در نهایت کنار رفت. تاکید میکنم رویکرد و استراتژی کلی ائتلاف و انسجام اصلاحطلبان، تشکیل مجلسی کارآمد به نفع مصالح
عمومی کشور در انتخابات اسفند ماه است.
آیا خبر دارید که آقای محمدعلی نجفی تصمیمی برای نامزدی در انتخابات مجلس دارد یا خیر؟
هنوز هیچ خبری ندارم ولی قطعا دکتر نجفی یکی از چهرههای ارزشمند اصلاحطلب است، اگر در انتخابات مجلس حضور پیدا کند رایآوریاش بیتردید است همچنان که در انتخابات شوراهای شهر تهران رای
قابل توجهی آورد، حال آنکه اصلاحطلبان در شورای شهر قبلی در اقلیت بودند اما آقای دکتر نجفی موقعیت اجتماعی و رایآوری بسیار معنیدار و قابلتوجهی در آن انتخابات داشت.
نقدی که به پیشنهاد حمایت از آقایان ناطقنوری و علی لاریجانی مطرح میشد این بود که آنها شخصیتهای اصولگرا هستند حال آنکه اصلاحطلبان چهره و شخصیتهای زیادی دارند که نیازی به حمایت از شخصیتهای اصولگرا در انتخابات نمیبینند اما با نام بردن از آقای نجفی تقابل دو گزینه اصلاحطلب را شاهد هستیم، این مساله به نظر شما جناح اصلاحات را در چه موقعیتی از انتخاب قرار میدهد؟
این مساله کاملا قابل مدیریتشدن است. ما در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 تجربه کردیم فردی که متعلق به جامعه روحانیت مبارز و یک حزب و تشکل اصولگرا بود اما گفتمان اصلاحطلبی داشت و تا امروز هم این گفتمان را حفظ کرده مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفت، در واقع او جایگزین نامزد اصلی اصلاحطلبان شد. تاکید میکنم اصلاحطلبان مصالح و منافع عمومی کشور و همسویی و همجهتی مجلس با دولت را در صدر تصمیمگیریهای خود مدنظر خواهند داشت.
یعنی شما میگویید وقتی اصلاحطلبان بین یک نامزد اصلاحطلب و یک نامزد اصولگرا با گفتمان اصلاحطلب، نامزد اصولگرا را انتخابات کردند، حالا مدیریت بین دو گزینه اصلاحطلب برای آنها راحتتر است؟
حتما این کار قابل مدیریت است، علاوه بر اینکه یک جریان سیاسی اقتضا میکند نامزد خودش را در فهرست داشته باشد اما این به آن معنا نیست که تلاشی برای متقاعد ساختن برخی چهرههای کارآمد اصولگرای معتدل مثل آقای ناطق برای حضور در صحنه انتخابات و نقشآفرینی در جبهه اصولگرایان نکند.
آقای ناصری! اگر اصلاحطلبان اکثریت شکنندهای در مجلس آینده داشته باشند و آقایان عارف و نجفی برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کنند آن زمان چطور فضا میان این دو نفر مدیریت میشود؟ آیا فکری برای چنین موقعیتی شده است؟
در زمان انتخابات که رای هیچ کدام نمیشکند چون هر کدام جایگاه و ظرفیت رایآوری خود را برای حضور در مجلس دارند اما تصمیمگیری برای ریاست و هیاترئیسه مجلس را باید به نمایندگان اصلاحطلبی واگذار کرد که در مجلس آینده حضور پیدا خواهند کرد.
بهنظر شما اینکه حزب کارگزاران گزینههای زیادی را مقابل عارف برای ریاست مجلس مطرح میکند بازی خودش است یا آنکه در سطحی بالاتر یعنی آقای هاشمی مدیریت صحنه را انجام میدهد؟
من خبر از این ندارم.
تحلیلتان را بفرمایید.
تحلیلم این است که به هر صورت در درون جبهه اصلاحات الزاما در همه زمینهها آرای بین احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب یکسان و منطبق بر هم نیست، بهطور طبیعی در روند جلسات و گفتوگوهایی که از حالا به بعد ادامه خواهد داشت شکل خواهد گرفت و نکته مهم این است که همه اصلاحطلبانی که نام بردیم در یک زمینه مشترکند و آن اینکه مصلحت را چه در ارائه فهرست، چه در زمان ثبتنام نامزدها و چه در شکلگیری مدیریت مجلس مدنظر خواهند داشت.
سوال آخر را جواب ندادید که به نظر شما این ایده خود حزب کارگزاران است یا کارگزاران نظر آقای هاشمی را نمایندگی میکند؟
میگویم من خبر ندارم که آیا طرح چنین مسالهای خواسته آقای هاشمی است یا خیر. مسلم است کارگزاران منویات آقای هاشمی را همیشه مدنظر داشته و دارد، به همین جهت است که حزب کارگزاران را در واقع متعلق به آقای هاشمی میدانند اما اصلاحات جریانی که نمادش آقای خاتمی است، آقای هاشمی را خارج از دایره رویکردها و راهبردهای اصلاحطلبی نمیببیند.
شما میگویید آقای خاتمی نماد جریان اصلاحات است، آقای عارف در انتخابات مجلس شورای اسلامی به مثابه جریان اصلاحات عمل و نماد این جریان را نمایندگی خواهد کرد یا فردی خواهد بود که در انتخابات ریاستجمهوری آمد یک ظرفیت رایی به دست آورد و حالا میخواهد در یک سطح بالاتر ایفای نقش کند؟
نماد جریان اصلاحات که در عرصه ملی و بینالمللی پذیرفته شده است ولی آقای خاتمی در انتخابات مجلس آینده در واقع تمام کار را به شورایعالی سیاستگذاری واگذار کرده که ریاستش بر عهده آقای عارف است. او اگر نقطه نظری هم داشته باشند به شورایعالی منتقل میکند و تصمیم شخصی و فردی نخواهد گرفت، ضمن آنکه هیچ شخصی را هم فردی برای ورود به مجلس یا برای مدیریت مجلس مطرح نمیکند.
آقای عارف چطور؟ آیا شورای سیاستگذاری را نمایندگی میکند یا شخصیت حقیقی خواهد بود که در انتخابات ریاستجمهوری ظرفیت رایی به دست آورد و حالا میخواهد در انتخابات مجلس ایفای نقش کند؟
آقای عارف کاملا شورای سیاستگذاری را در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمایندگی و مدیریت میکند.
دیدگاه تان را بنویسید