پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق، ۲۵ سپتامبر (‌سوم مهر) برگزار شد و به پیروزی هواداران جدایی اقلیم انجامید؛ این در حالی است که دولت مرکزی بغداد از ابتدا با برگزاری آن مخالف بود و نتیجه آن را نیز به رسمیت نشناخت.

همچنین در‌خصوص این همه‌پرسی، ایران، ترکیه، اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده آمریکا هر یک به نوعی و با تفاوت‌هایی با موضع بغداد همراهی کردند. از منظر مواضع علنی، آمریکا زمان این اقدام را نامناسب می‌دانست. به‌دنبال این همه‌پرسی نیروهای دولت عراق، کنترل مناطق مورد مناقشه بغداد و اربیل که قبلا در اختیار نیروهای اقلیم بود ازجمله شهر کرکوک را در اختیار گرفتند. در ادامه این تنش‎ها اگرچه اقلیم کردستان نتایج همه‌پرسی را تعلیق کرد، اما حیدر العبادی، نخست‌وزیر عراق به مخالفت برخاست و بیان داشت که نتیجه این رفراندوم

 باید لغو شود.

بنابراین در‌خصوص بحران پیش‌آمده در کردستان عراق باید گفت که متاسفانه دوران پسا‌داعش در عراق با سلسله پس‌لرزه‏هایی همراه شده است که هر کدام از این پس‌لرزه‏ها می‌تواند منجر به زلزله‎ای ویرانگر شود. مساله جدایی کردستان عراق با پیش‌فرض‏های اشتباه آغاز شد. این پیش‌فرض‎های غلط از سوی همه دست‌اندرکاران این بازی چه درون‌منطقه‎ای و چه برون‌منطقه‎ای شکل گرفته است.

 در اینجا نقش مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان به‌طور مشخص و حزب دموکرات کردستان به رهبری او به‌طور عام قابل ارزیابی است؛ درواقع پیش‌فرض‎های غلطی که به عقیده بارزانی می‎توانستند از آنها برای تحقق خواست تاریخی مردم کرد عراق استفاده کنند، باعث به وجود‌آمدن این شرایط ‌شد. اما اعتماد بارزانی به آمریکا‌یی‌ها و وعده‏هایی که برخی عوامل آمریکایی در راستای حمایت از همه‎پرسی به بارزانی داده بودند، مهم‏تر از اشتباهات شخص بارزانی در این بازی بود. اگرچه موضع رسمی دولت ایالات متحده متمرکز بر نامناسب‌بودن زمان برگزاری این همه‎پرسی بود، اما طبق اخبار منتشر‌شده ظاهرا بخشی از حکومت آمریکا وعده داده بودند که نتایج این همه‌پرسی را به رسمیت بشناسند. اما این جماعت آمریکایی زمانی‌که با یک جو داخلی، درون‌منطقه‏ای و بین‏المللی مواجه شدند، پشت کردهای عراق را خالی کردند و بارزانی را در شرایطی

 ناخواسته قرار دادند.

 به‌دنبال این اتفاقات و بدقولی‏های طرف آمریکایی، بارزانی تصمیم به کناره‌گیری از قدرت گرفت تا به برخی از اهدافی که به خاطر آنها این روند را شروع کرده بود، دست پیدا کند. زیرا از ابتدا گفته می‎شد که یکی از اهداف بارزانی مسائل شخصی و قهرمان‌سازی از شخصیت خودش است. بنابراین حال که در این جریان نتوانست به این هدف دست یابد، ممکن است از طریق استعفا و القا‌ی مسئولیت‏پذیری‎اش و قبول اشتباهاتش در برآوردهای غلط از شرایط که این نتیجه را دربر داشت، ورق را به نفع خودش برگرداند. در این بین مردمان اقلیم و کردهای عراق که پیش از این اختیارات بیشتری داشتند، اکنون باید در چارچوب قانون اساسی عراق و با گذشتن از برخی اختیارات با دولت مرکزی تعامل داشته باشند.

علاوه بر این عقب‌نشینی بارزانی را از دوجنبه می‌توان بررسی کرد؛ نخست از بعد اجرایی و اینکه چرا و چگونه این اتفاق افتاد. در این رابطه باید گفت که اتحادی قوی در صحنه کردی عراق برای اجرای این همه‌پرسی وجود نداشت. مزید بر اینکه حزب اتحادیه میهنی کردستان به رهبری مرحوم جلال طالبانی، از ابتدا با این همه‌پرسی و زمان برگزاری آن مخالف بود. اما از جهت دیگر این اقدام بارزانی باعث شد تا از خونریزی، برادرکشی و یک جنگ خانمان‌سوز دیگر بین دولت مرکزی عراق و کردها در دوران پسا‌داعش جلوگیری شود. بنابراین از این جهت این اقدامی‌ پسندیده و عاقلانه بود که از تنش‏های خونبار جلوگیری کرد. همچنین اختلافات داخلی بین کردها نیز بر تسریع این روند عقب‌نشینی دامن زد؛ ضمن اینکه خانواده طالبانی نیز از این اقدام بارزانی حمایت نکردند. این عوامل سبب شد کردها خودشان را در موضع ضعف ببینند و با یک تفاهم داخلی و پذیرش عقب‌نشینی کمک شایانی به برقراری ثبات در عراق بکنند.

همچنین در راستای حقوق کردها در عراق، قانون اساسی عراق شرایط ویژه‎ای را برای کردستان عراق فراهم کرده تا این منطقه به راحتی ‏بتواند از مزایای خودمختاری استفاده کند. اما متاسفانه در سال‏های گذشته به دلیل اقدامات داعش و دخالت نیروهای فرامنطقه‏ای، این قانون به درستی اجرا نشده است. از طرف دیگر از آنجایی‌که کردهای عراق از اختیارات بالاتری همچون فروش نفت، برخوردار شدند، دولت عراق نیز تعهدی برای تامین بودجه منظور در قانون اساسی به کردها نداشت. بنابراین این موضوع در سال‏های بعد به یک منشا اختلافات دائمی‌ تبدیل شد که کردها خواهان استفاده از بودجه دولت مرکزی بودند، اما دولت عراق قائل به این امر نبود. به عقیده آنها به این دلیل که کردها نفت را به صورت غیرقانونی می‎فروشند، دولت مرکزی هم به تعهداتش

در قبال آنها عمل نمی‏کند.

 بنابراین اگر همه اقشار در عراق به قانون رجعت کنند و از آن تبعیت کنند، امید است که باتوجه بیشتر به نیازهای مردم کردستان، زمینه استقلال‌طلبی آنها از بین برود. باید توجه داشت در پهنه داخلی عراق اگر کردها به سمت استقلال حرکت کنند، اهل تسنن، شیعه و سایر اقلیت‏ها نیز خواسته‏هایشان را مطرح خواهند کرد. بنابراین در مورد مساله استقلال کردستان عراق باید با دقت، درایت و دوراندیشی عمل کرد زیرا کردستان عراق منطقه‏ای ژئوپلیتیک و پیچیده است و مسائلش چهار کشور سوریه، ترکیه، ایران و عراق را درگیر می‌کند.

اگر بخواهیم موضوع استقلال اقلیم کردستان عراق را از منظر خارجی بررسی کنیم باید اشاره کرد که طیف وسیعی از مشکلات، تهدیدات و فرصت‏ها پیش‌روی این مساله قرار دارد. زیرا سه کشوری که بیشتر با مساله کردها درگیرند یعنی سوریه، ترکیه و ایران هرکدام به یک نوع تحت تاثیر قرار می‌گیرند و هر کشور واکنش مجزایی بروز خواهد داد.

شاید بتوان گفت ضربه‌پذیرترین کشور منطقه‏ای از باب مساله کردها، ترکیه است و سوریه و ایران در درجات پایین‏تر قرار دارند؛ در این میان ایران باید در نظر داشته باشد که دنباله‌روی مصالح ملی و سیاسی دیگر کشورها نباشد. زیرا به نظر می‌رسد در آینده مسائل کردی عراق در شرایط متفاوت به صورت‏های مختلفی ظهور و بروز پیدا کند که بازیگران باید هوشیارانه در حل مسائل قدم بردارند.