پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

انتشار کتاب «مایکل ولف» با عنوان «آتش و خشم» انعکاس گسترده و فراگیری در افکار عمومی آمریکا‌‌ به‌جا گذاشته است. ویژگی‌های شخصیتی و الگوی رفتاری دونالد‌ ترامپ به‌گونه‌ای است که عموما‌ تفسیرهای تند و رادیکال درباره الگوی رفتاری نامبرده انجام می‌شود. مایکل ولف تلاش دارد تا واقعیت‌های رفتاری و الگوی کنش شخصیتی‌ ترامپ را در کتاب آتش و خشم تبیین کند. شاید یکی از اصلی‌ترین مشتری‌های این کتاب را طرفداران حزب دموکرات آمریکا‌‌ تشکیل می‌دهند؛ افرادی که در زمان پیروزی دونالد‌ ترامپ با نشانه‌هایی از شک و بهت روبه‌رو شدند. آنان هم‌اکنون در‌صدد یافتن پرسش‌های قدیمی ‌خود هستند. کتاب آتش و خشم این ویژگی را دارد که می‌تواند به ابهامات زیادی پاسخ گوید. دغدغه‌های پایان‌ناپذیر جامعه آمریکا‌‌ درباره نتیجه نهایی انتخابات نوامبر 2016 بیانگر این واقعیت است که اگرچه‌ ترامپ با شعارها و ادبیات پوپولیستی و مردم‌فریبانه به قدرت رسید، اما در شرایط موجود بخش قابل‌توجهی از جامعه آمریکا‌‌ نسبت به امکان موفقیت‌ ترامپ در آینده سیاسی و الگوهای کنش راهبردی ‌تردید دارند.

  1. تفسیر مایکل ولف از روانشناسی انتخاباتی

دونالد‌ ترامپ

تفسیر مایکل ولف از الگوی رفتاری دونالد‌ ترامپ در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌، با واقعیت‌های کنش انتخاباتی و الگوی رقابت سیاسی دونالد‌ ترامپ تفاوت دارد. واقعیت آن است که‌ ترامپ از اعتماد به نفس بیش از حد برخوردار بوده و به این دلیل وارد رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ شد که احساس می‌کرد ایالات متحده در روند عدم تحرک و تعلل قرار دارد. اندیشه‌ ترامپ با روح آمریکا‌‌یی پیوند داشته و بر این اساس زمینه‌های لازم برای پیگیری سیاست قدرت توسط‌ ترامپ را امکانپذیر ساخت. در حالی‌که تفسیر ارائه‌شده از سوی مایکل ولف در کتاب آتش و خشم با واقعیت‌های کنش اجتماعی، ‌شخصیتی و انتخاباتی دونالد‌ ترامپ مغایرت دارد. اقبال گسترده جامعه آمریکا‌‌ به کتاب منتشر‌شده را باید تابعی از الگوهای کنش انتقادی جامعه‌ای دانست که درصدد شناخت و کسب تحلیل جدیدی از الگوی رفتاری‌ ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی هستند. چنین رویکردی به مفهوم آن است که جامعه آمریکا‌‌یی هنوز در وضعیت شوک ناشی از علل پیروزی‌ ترامپ بوده و با خرید کتاب‌هایی همانند آتش و خشم تلاش دارند تا دغدغه‌های درونی خود را ‌ترمیم کرده و التیام بخشند.

تفسیر ارائه‌شده از سوی مایکل ولف بیانگر این واقعیت است که آتش و خشم بخشی از راهبرد‌ ترامپ در فرآیند انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ بوده است. مایکل ولف علت اصلی پیروزی‌ ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ را شانس و اعتماد به نفس بیش از حد وی می‌داند. در تفسیر مایکل ولف، دونالد‌ ترامپ هیچ‌گونه فضیلت راهبردی برای ایفای نقش ریاست‌جمهوری در آمریکا‌‌ نداشته است. در عین حال انگیزه‌های پایان‌ناپذیر،‌ قدرت ریسک و تحرک‌ ترامپ را باید در زمره موضوعاتی دانست که باعث می‌شود‌ ترامپ به‌عنوان فردی که فعالیت‌های خود را در قالب مدیریت کازینو آغاز کرد،‌ به جایگاه ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ نائل شود.بخش آغازین کتاب آتش و خشم مایکل ولف مربوط به روند فعالیت‌های انتخاباتی دونالد‌ ترامپ در کنوانسیون مقدماتی انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ از حزب جمهوریخواه است. در این فصل اشاره می‌شود که‌ ترامپ هیچ‌گونه امیدی به پیروزی در روند رقابت‌های کنوانسیون ایالتی نداشته است. البته تفسیر مایکل ولف با واقعیت‌های کنش‌ ترامپ در سال 2016 کاملا متفاوت است.‌ ترامپ تلاش کرد تا از تمامی ‌ابزارهای لازم برای پیروزی در مراحل مختلف انتخابات ریاست‌جمهوری استفاده نماید.

مهمترین ویژگی دونالد‌ ترامپ را باید در قدرت ارتباط وی با اعضای کمپین انتخاباتی خود دانست. در این ارتباط نقش استفان بنون که بعدا‌ به‌عنوان مشاور راهبردی منصوب شد، اهمیت ویژه‌ای در پیروزی دونالد‌ ترامپ داشته است. پیشینه فعالیت اقتصادی دونالد‌ ترامپ ایجاب می‌کرد که از اعتماد به نفس ویژه‌ای در رقابت‌های انتخاباتی برخوردار باشد.‌ ترامپ درصدد بود تا تحولی بنیادین در انگاره‌های سیاسی و ادراک جامعه آمریکا‌‌ ایجاد کند. نامبرده بسیاری از مفاهیمی‌ را به کار گرفت که دغدغه اصلی شهروندان لایه‌های پایین جامعه بوده است.

بیان چنین دغدغه‌هایی از سوی کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری می‌توانست زمینه پیوند فکری و عاطفی شهروندان و لایه‌های فرودست اقتصادی کشور با‌ ترامپ را ارتقا  دهد. واقعیت آن است که روانشناسی انتخاباتی ایجاب می‌کند تا هر کاندیدایی بتواند از اعتماد به نفس لازم برای نقش‌یابی سیاسی برخوردار باشد. امید به پیروزی محور اصلی انگیزش‌های درونی و نهفته هر   کاندیدایی است که در انتخابات شرکت می‌کنند. بنابراین آنچه را که مایکل ولف از آن به‌عنوان ناامیدی‌ ترامپ در روند رقابت‌های انتخاباتی نام می‌برد، با واقعیت‌های مربوط به روانشناسی‌ ترامپ هماهنگی ندارد. انگیزه‌های درونی دونالد‌ ترامپ به‌گونه‌ای شکل گرفته که صرفا با معادله قدرت التیام می‌یابد. به این ترتیب تفسیر مایکل ولف در ارتباط با ناامیدی‌ ترامپ برای پیروزی در روند رقابت‌های انتخابات مقدماتی کنوانسیون ایالتی یا فرآیندهای نهایی‌شدن‌ ترامپ به‌عنوان کاندیدای حزب جمهوریخواه آمریکا‌‌ نمی‌تواند با واقعیت‌های کنش الگویی دونالد‌ ترامپ در دوران‌های مختلف فعالیت سیاسی، ‌اقتصادی و انتخاباتی هماهنگی داشته باشد.

  2.‌ ترامپ نماد فرهنگ آمریکا‌‌یی در رقابت‌های

انتخاباتی

واقعیت‌های کنش سیاسی و انتخاباتی آمریکا‌‌، ‌روندهایی را شکل داد که مبتنی بر روحیه ملی و اجتماعی در ایالات‌‌متحده بوده است. به‌طور کلی،‌‌ ترامپ را می‌توان پدیده انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ در سال 2016 دانست. ظهور‌ ترامپ در حالی انجام گرفت که ادبیات و رویکرد محافظه‌کارانه کاندیدای حزب جمهوریخواه برای بسیاری از شهروندان کشورهای اروپایی و خاورمیانه مبهم به‌نظر می‌رسید.‌ ترامپ از ادبیات، مفاهیم و رویکردهایی بهره گرفت که انعکاس قدرت نهفته امپراتوری آمریکا‌‌یی محسوب می‌شد. پیروزی‌‌های مرحله‌ای‌ ترامپ در کنوانسیون حزب جمهوریخواه، انعکاس نشانه‌هایی از ظهور پدیده‌ای است که تلاش دارد تا ادبیات و نشانه‌های هویتی جدیدی را در آمریکا‌‌ منعکس سازد. ادبیات‌ ترامپ را می‌توان براساس ساختارهای معنایی درک کرد که بسیاری از رسانه‌ها آن را در فضای اجتماعی انعکاس داده و به این ترتیب، تلاش دارند تا قالب‌های بازنمایی‌شده هویت جهان‌گرا در آمریکا‌‌ را منعکس سازند. بازنمایی قدرت آمریکا‌‌ انعکاس مفاهیم فرهنگی است که در اندیشه سیاسی و اجتماعی جامعه آمریکا‌‌یی شکل گرفته و در روند حوادث تاریخی، قابلیت خود را در فضای اجتماعی تثبیت کرده است. مایکل ولف به هیچ‌یک از نشانه‌های فرهنگ آمریکا‌‌یی در شخصیت‌ ترامپ اشاره‌ای ندارد. ولف درصدد است تا شخصیت و الگوی رفتاری‌ ترامپ را جدا از تاریخ و جامعه آمریکا‌‌ تفسیر کند. درحالی که‌ ترامپ را باید نمادی از بازنمایی چهره آمریکا‌‌یی در فیلم‌هایی همانند «مرد شش میلیون دلاری»، «جیمز باند» و حتی کارتون‌هایی همانند «ماسک» و «سگ قهرمان» دانست. هر یک از تولیدات فرهنگی یادشده بیانگر ظهور چهره مافوق قدرت برای مقابله با تهدیدات در فضای فرهنگی بوده است.

اگرچه کتاب آتش و خشم در آمریکا‌‌ با استقبال زیادی روبه‌رو شده است  اما دونالد‌ ترامپ چهره واقعی شخصیت‌های تخیلی فرهنگ آمریکا‌‌یی است که تلاش دارد تا رفاه، امنیت و قدرت بیشتری برای جامعه آمریکا‌‌یی ایجاد نماید. مأموریت چنین افرادی را می‌توان در درگیری پایان‌ناپذیر با نشانه‌هایی دانست که رهبری و موقعیت آمریکا‌‌ را در سیاست جهانی و محیط‌های منطقه‌ای با چالش امنیتی روبه‌رو می‌سازد. بسیاری از ادبیات به‌کار‌گرفته شده در سند امنیت ملی دونالد‌ ترامپ که در دسامبر 2017 منتشر شد را باید انعکاس نشانه‌هایی از قدرت، امنیت و عمل‌گرایی در فرهنگ آمریکا‌‌یی دانست. تفسیری که از ویژگی رفتاری دونالد‌ ترامپ در کتاب آتش و خشم ارائه شده با واقعیت‌های کنش انتخاباتی‌ ترامپ هماهنگی چندانی ندارد. پیروزی مرحله‌ای و پی‌درپی‌ ترامپ در کنوانسیون‌های حزبی را می‌توان به‌عنوان مقدمه‌ای برای ظهور پدیده جدید در حوزه سیاسی و اجتماعی آمریکا‌‌ دانست. بسیاری از گروه‌های محافظه‌کار در برابر پدیده‌ ترامپ مقاومت کردند.‌ ترامپ بدون توجه به رویکرد گروه‌های محافظه‌کار، درصدد برآمد تا موقعیت خود را از طریق جایگاه‌یابی در فضای اجتماعی ارتقا دهد.  اگرچه‌ ترامپ در رقابت‌های مربوط به کنوانسیون ایالتی حزب جمهوریخواه به پیروزی رسید اما در آوریل 2016، افرادی همانند جورج بوش پدر به همراه گروه دیگری از کارگزاران برجسته حزب جمهوریخواه اعلام داشته‌اند که از کاندیداتوری‌ ترامپ حمایت به‌عمل نمی‌آورند. چنین فرآیندی نشانه‌هایی از انشعاب در حزب جمهوریخواه را منعکس می‌ساخت. آنچه را که دونالد‌ ترامپ در مرکز منافع ملی واشنگتن در 27 آوریل 2016 بیان داشت به مفهوم آن است که‌ ترامپ از شخصیت جنجالی برای استفاده از موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی برخوردار بوده و قادر است تا خود را با شرایط جدید محیطی و راهبردی تطبیق دهد. با توجه به تغییر در ادبیات و الگوی کنش سیاسی‌ ترامپ، می‌توان نشانه‌های جدیدی در ادبیات سیاسی و الگوی رقابت بین‌حزبی‌ ترامپ مشاهده کرد. واقعیت کنش سیاسی‌ ترامپ آن است که بدون واهمه و بدون هرگونه ابهام به شخصیت‌های رقیب خود حمله می‌کند. از آنجایی که تاکنون‌ ترامپ نقش ساختاری و بوروکراتیک نداشته، به همین دلیل است که هیچ‌گونه انتقادی نسبت به الگوهای رفتاری وی در گذشته قابل درک برای شهروندان و گروه‌های اجتماعی نخواهد بود.

محور اصلی ادبیات‌ ترامپ در کنوانسیون‌های ایالتی حزب جمهوریخواه را باید ساختن آمریکا‌‌ی جدیدی دانست که از قابلیت لازم برای رهبری جهانی برخوردار است. بهره‌گیری‌ ترامپ از مفاهیم دیگری همانند حمایت از لایه‌های آسیب‌دیده اقتصادی از طریق سیاست‌های مالیاتی را می‌توان به‌عنوان بخش دیگری از رویکرد اجماع‌ساز‌ ترامپ برای کسب حمایت کنوانسیون ملی حزب جمهوریخواه دانست. در شرایط موجود، محورهای اصلی سیاست خارجی‌ ترامپ را اعاده قدرت ایالات‌متحده برای ایفای نقش موثر در سیاست بین‌الملل تشکیل می‌دهد. ادبیات‌ ترامپ نشانه‌هایی از تلاش پایان‌ناپذیر برای اعتمادسازی در ساختار داخلی آمریکا‌‌ و فضای بین‌المللی را منعکس می‌سازد. طبیعی است که چنین فردی همواره می‌کوشد تا از طریق ریسک‌پذیری بیشتر موقعیت بهتری را برای خود ایجاد نماید.

  3. اعتقاد به پیروزی نهایی در ادبیات و الگوی رفتاری

دونالد‌ ترامپ

آنچه در کتاب آتش و خشم مورد توجه مایکل ولف قرار گرفته به مفهوم آن است که حضور انتخاباتی‌ ترامپ مبتنی بر تلاش برای پیروزی نبوده است. در بسیاری از سخنرانی‌های‌ ترامپ می‌توان به این موضوع اذعان داشت که نامبرده پیروزی خود را قطعی می‌دانست. به‌کارگیری مفهوم «تقلب انتخاباتی» در ادبیات سیاسی‌ ترامپ به مفهوم آن است که نامبرده نشانه‌هایی از قطعیت را در افکار‌عمومی جامعه آمریکا‌‌ و نظام بین‌الملل منعکس می‌ساخت.

در بسیاری از مفاهیم به‌کارگرفته شده از سوی‌ ترامپ می‌توان به نشانه‌هایی از هیجان انتخاباتی اشاره داشت. اعتمادسازی‌ ترامپ نزد شهروندان آمریکا‌‌یی برای غلبه بر هیلاری کلینتون تنظیم شده است. به همین دلیل است که بخش قابل توجهی از سخنرانی‌ ترامپ در انتقاد از سیاست خارجی هیلاری کلینتون و حزب دموکرات بوده است. مایکل ولف به این موضوع اشاره دارد که اگر نتایج انتخاباتی آمریکا‌‌ به نفع هیلاری کلینتون رقم می‌خورد، در آن شرایط زمینه برای اعتراض شدید به انتخابات از سوی ستاد انتخاباتی و کمپین دونالد‌ ترامپ شکل می‌گرفت. روندی که می‌توانست تاثیر خود را در ایجاد هیجان انتخاباتی و گسترش تضادهای اجتماعی به‌جا گذارد. ویژگی‌های شخصیتی‌ ترامپ به‌گونه‌ای است که تیزهوشی را با عمل‌گرایی پیوند داده است. اگر‌چه بنیان‌های فکری‌ ترامپ ماهیت بنیادگرا دارد، اما ویژگی‌های کنش فردی‌ ترامپ زمینه ظهور فردی را به‌وجود آورده که از قابلیت لازم برای همکاری‌های چندجانبه با گروه‌های رقیب برخوردار است.‌ ترامپ فردی است که از پیشینه حرفه‌ای خود در حوزه رسانه، تبلیغات و حوزه‌هایی که با فرهنگ پاپ جامعه آمریکا‌‌یی پیوند یافته بهره گرفت و توانست موقعیت خود را در فضای شخصیت خودرأی و معطوف به قدرت بازسازی کند.

  4. ارزیابی ولف از‌ ترامپ درکاخ سفید

در بسیاری از سطور کتاب آتش و خشم تلاش شده تا نشانه‌های تضاد نهفته‌ ترامپ با همسر و سایر اعضای خانواده‌اش را منعکس سازد. درحالی که همبستگی اجتماعی و ساختاری اعضای خانواده‌ ترامپ بیش از هریک از کاندیدای ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ در سه دهه گذشته بوده است. واقعیت تفسیری مایکل ولف از الگوی رفتاری و فعالیت دونالد‌ ترامپ حاکی از آن است که ظهور‌ ترامپ با قالب‌های نهادی و ساختاری آمریکا‌‌ هماهنگی چندانی نداشت. انتشار کتاب آتش و خشم و استقبال گسترده جامعه آمریکا‌‌ برای خرید این کتاب نشان می‌دهد که‌ ترامپ نه‌تنها دارای پایگاه اجتماعی متنوع و فراگیری است، بلکه مخالفین متنوعی را نیز فراروی خود داشته و خواهد داشت.

استفان بنن و مایکل پنس در زمره محدود اعضای ستاد انتخاباتی دونالد‌ ترامپ بودند که موقعیت خود را بیش از دیگران تثبیت کرده‌اند. در این فرآیند، ‌موقعیت استفان بنن تحت تاثیر اختلافات درونی کاخ سفید فروریخت. در کتاب آتش و خشم این مساله نشان داده می‌شود که چگونه «جیمز کومی» رئیس اف‌‌بی‌آصی توانست با طرح برخی از اتهامات علیه هیلاری کلینتون، ‌افکار عمومی جامعه آمریکا‌‌ را به نفع دونالد‌ ترامپ تغییر دهد.

چنین رویکردی به مفهوم آن است که پیروزی انتخاباتی‌ ترامپ تحت تاثیر حوادث غیر‌قابل پیش‌بینی شکل گرفته است. ادبیات سیاسی‌ ترامپ با نیازهای عمومی جامعه آمریکا‌‌ هماهنگی داشت. ذهنیت جامعه آمریکا‌‌ به‌گونه‌ای شکل گرفته بود که اعتماد چندانی به نخبگان نداشت. شاید بتوان ظهور‌ ترامپ را نشانه‌ای از انحطاط در هویت حزبی و نسلی در آمریکا‌‌ دانست. هویتی که تحت تاثیر موج‌های نخبه‌گرایانه شکل گرفته و تلاش دارد تا از فردی حمایت کند که با ساختار نخبه‌گرا و محافظه‌کار آمریکا‌‌ هماهنگی چندانی ندارد.  پدیده‌ ترامپ نشان داد که نیروهای سیاسی جدید در قرن 21 می‌توانند از فضای حاشیه وارد روند رقابت‌های سیاسی شوند. جسارت، اعتمادبه‌نفس، تحرک و انگیزه کنش در شرایط رقابتی را می‌توان به‌عنوان زیرساخت‌های ظهور پدیده‌ای همانند‌ ترامپ در جامعه و ساختار سیاسی ایالات متحده دانست. واقعیت آن است که‌ ترامپ از تیزهوشی لازم برای نقش‌یابی سیاسی و جلب افکار عمومی برخوردار است. به‌دلیل تیزهوشی سیاسی است که‌ ترامپ از ژانرهای متفاوتی برای تبیین رویکرد خود بهره می‌گیرد. طبعا چنین افرادی دارای مخالفینی در درون حزب و ساختار اجتماعی آمریکا‌‌ خواهند بود. انتشار کتاب آتش و خشم را می‌توان نمادی از مخالفت‌های نهفته دانست که‌ ترامپ در آینده نیز با آن روبه‌رو خواهد بود.

  5. معمای روسیه در انتخابات

 ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌

به همان‌گونه‌ای که جیمز کومی‌ توانست مشروعیت سیاسی و انتخاباتی هیلاری کلینتون را در روند رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ به میزان قابل توجهی کاهش دهد، افرادی همانند رابرت مولر، مایکل پومپئو و استفان بنن را می‌توان در زمره اصلی‌ترین مخالفین دونالد‌ ترامپ در فضای سیاسی، ‌ساختاری و اجتماعی آمریکا‌‌ دانست. به همین دلیل است که مایکل ولف توانست ادبیاتی را تولید کند که موقعیت و مشروعیت دونالد‌ ترامپ را به‌گونه مشهودی کاهش دهد. چنین رویکردی را می‌توان در کتاب آتش و خشم مشاهده کرد. واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد که‌ ترامپ با طیف گسترده‌ای از مخالفت‌هایی روبه‌روست که بخش قابل توجه آن را نظریه‌پردازان، نخبگان سیاسی و ساختاری آمریکا‌‌ همانند نوام چامسکی تشکیل می‌دهند. چامسکی تلاش دارد تا به نشانه مخالفت همه‌جانبه با‌ ترامپ، از هیلاری کلینتون حمایت نماید. این دوره از رقابت‌های انتخاباتی آمریکا‌‌ را می‌توان در قالب نشانه‌هایی از پادگفتمان پوپولیستی‌ ترامپ تبیین کرد. روندی که شاید بتوان آن را واقعیت اجتناب‌ناپذیر دموکراسی‌های نخبه‌گرا دانست. چنین روندی به‌مفهوم انتقام جامعه از نخبگان و ساختار نخبه‌گرای آمریکا‌‌یی تلقی می‌شود.  بخش قابل توجهی از کتاب آتش و خشم به تبیین چگونگی نقش‌یابی روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ اختصاص یافته است. در این کتاب نشانه‌هایی از مداخله، اثرگذاری و نقش‌یابی کوشنر شوهر ایوانکا‌ ترامپ به چشم می‌خورد. ولف تلاش دارد تا نشان دهد که کاخ سفید در دوران دونالد‌ ترامپ تحت تاثیر نیروهای گریز از مرکز قرار دارد. ویژگی‌های شخصیتی کوشنر،‌ موقعیت خانوادگی و پیشینه سیاسی نامبرده را باید در زمره عوامل و مولفه‌هایی دانست که در کتاب آتش و خشم مورد انتقاد قرار گرفته است. تبارگرایی بخشی از فرهنگ سیاسی و ساختاری ایالات متحده محسوب می‌شود. نخبگان محور اصلی فرآیندهای تبارگرایی بوده که مورد انتقاد دونالد‌ ترامپ قرار گرفته اما با واقعیت‌های کنش سیاسی و انتخاب کارگزاران اجرایی وی هماهنگی دارد. نقش کوشنر به‌گونه‌ای است که روندهای گریز از مرکز در آمریکا‌‌ را شکل خواهد داد. به همین دلیل است که مایکل ولف درصدد برآمد تا نقش گروه‌های خاص در ساختار قدرت کاخ سفید دوران دونالد‌ ترامپ را مورد انتقاد قرار دهد.

  نتیجه‌گیری

آنچه را که مایکل ولف در نگاه تفسیری خود نسبت به روند انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ و نقش روسیه در چنین فرآیندی منتشر کرده، به‌گونه اجتناب‌ناپذیر بر روندهای سیاسی و سیاست خارجی آمریکا‌‌ در آینده نزدیک تاثیر‌به‌جا خواهد گذاشت. شاید بتوان تحقیقات رابرت مولر، قاضی برجسته آمریکا‌‌ در مورد نقش روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌‌ را به‌عنوان چالش اصلی‌ ترامپ در آینده دانست. چنین چالشی به‌گونه اجتناب‌ناپذیر تاثیر خود را در فضای سیاسی و راهبردی ایالات متحده‌به‌جا می‌گذارد. انتشار چنین کتابی به مفهوم آن است که روند انتقاد از الگوهای کنش سیاسی دونالد‌ ترامپ ادامه خواهد یافت.‌ ترامپ درصدد است تا جلوه‌هایی از تبارگرایی را با فرهنگ سیاسی و الگوی کنش قدرت پیوند دهد. طبیعی است که تحقق چنین فرآیندی کاری دشوار برای آینده سیاسی‌ ترامپ خواهد بود. کتاب آتش و خشم هم‌اکنون تاثیر خود را بر افکار عمومی و ذهنیت فراگیر جامعه آمریکا‌‌ به‌جا گذاشته است. به همین دلیل است که آینده کاخ سفید و‌ ترامپ تحت تاثیر موج‌های مشروعیت‌زدای رسانه‌ای و الگوهای تحقیق رابرت مولر، قاضی ویژه پرونده مایکل پومپئو قرار خواهد گرفت.