نوذر شفیعی در مثلث نوشت:

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

در پی مهلت چهار‌ماهه دونالد‌ ترامپ برای بازبینی توافق هسته‌ای با ایران، مقام‌های جمهوری ‌اسلامی در واکنش به تاکید رئیس‌جمهوری آمریکا بر لزوم اصلاح توافق هسته‌ای و توقف برنامه موشک‌های بالستیک ایران، می‌گویند که تهران به هیچ وجه درباره برجام و برنامه موشکی خود مذاکره نخواهد کرد. این در حالی است که‌ ترامپ و مشاورانش به‌خوبی می‌دانند مذاکرات موشکی با هدف ایجاد محدودیت و نظارت بر فعالیت‌ها و برد موشکی، یک خط قرمز حاکمیتی برای ایران است و مقامات این کشور به‌هیچ‌وجه راضی به مذاکره و مصالحه در موضوع بازدارندگی‌ای نمی‌شوند که مربوط به بقا و امنیت‌ملی کشور است. درواقع باید گفت این مساله از تفاوت نگاه ایران و آمریکا نشات می‎گیرد. نگاه ایران و آمریکا به مساله توانمندی‎های دفاعی ایران از هم متفاوت است و این تفاوت نگاه به دلیل تعارض منافع است؛ تعارض منافع هم به این دلیل است که این دو کشور دو هویت جداگانه دارند. به این معنا که آمریکا یک کشور مستکبر، انحصارطلب و سلطه‌گر است. اما ایران یک کشور تجدیدنظرطلب است که ساختارهایی را که ایالات متحده به‌عنوان قدرت هژمون به وجود آورده و نظم جهانی می‎نامد، قبول ندارد. بنابراین به دلیل این دو هویت متضاد، منافع و سیاست‎هایشان متفاوت خواهد بود. متاثر از این بنیاد نظری آمریکایی‎ها، برنامه‎های نظامی ایران را یک برنامه تهاجمی ‌می‎دانند، یعنی مدعی هستند هدف افزایش توانمندی‎های ایران، سلطه بر منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس است. برعکس، ایران این توانمندی‎ها را دفاعی می‎داند و این موضوع را استناد می‎دهد به اینکه در تاریخ معاصر، ایران هیچ‌گاه یک قدرت مهاجم نبوده و اغلب مورد تعرض و تهاجم واقع شده است. به‌خصوص در جنگ هشت‌ساله زمانی هم که از طرف عراق مورد حمله واقع شد، در حقیقت آمریکایی‌ها و غربی‎ها بودند که صدام را تحریک به حمله به ایران کردند و در آن زمان هم با تمام توانمندی‎های مادی به‌خصوص تسلیحات نظامی در پشت صدام‌حسین قرار گرفتند. از‌قضا در آن شرایط ایران را تحریم تسلیحاتی هم کردند بنابراین متاثر از این داده‎ها، ایران معتقد است براساس برآوردهایی که از تهدیدات احتمالی در منطقه و خارج از منطقه دارد، توانمندی‎های دفاعی‌اش را با قصد تامین امنیت برای خود افزایش می‎دهد. بنابراین از دیدگاه نظامی آمریکا، توانمندی‎های ایران برای تهاجم و سلطه است؛ اما از دیدگاه ایران، توانمندی‎ها برای حفظ امنیت و بقا است. این تضاد و تعارض بین آمریکا و ایران از قبل بوده و در آینده هم خواهد بود. اما دیدگاه اروپاییان به توانمندی‌های دفاعی ایران متفاوت از آمریکا است. برخی از کشورهای اروپایی می‎پذیرند که ایران در یک زمانی مورد تجاوز قرار گرفته، در آن زمان همه علیه ایران در کنار عراق قرار گرفتند و ایران تحریم تسلیحاتی شد. بنابراین هر کشوری برای امنیت خودش نیازمند درجه‌ای از توانمندی‎های دفاعی است. اما آمریکایی‎ها درصددند این دیدگاه را در اروپا تغییر دهند. یعنی آن نگاه امنیت‌محوری را که در دیدگاه اروپاییان است، به یک نگاه تهاجم محور تغییر دهند. به عبارت بهتر این‌گونه به اروپاییان تفهیم کنند که توانمندی‎های نظامی ایران جنبه تهاجمی ‌دارد. آمریکا برای اینکه این دیدگاه را به اروپاییان تحمیل کند نوعی گروکشی کرد؛ به این صورت که آنها در مساله برجام اروپا را همراهی می‎کنند، مشروط بر اینکه اروپاییان در قضیه توانمندی‎های نظامی ایران از‌جمله برنامه‎های موشکی ایران با ما همکاری کنند. به همین خاطر آمریکا تعلیق تحریم‎های ایران را به انجام چنین اقدامی ‌از جانب اروپاییان منوط کرده است. بنابراین نکته مهم این است که آمریکا در حقیقت برنامه‎های نظامی ایران را که جنبه دفاعی دارد، یک بعد تهاجمی ‌می‎بخشد و به این شکل مساله ایران را یک مساله امنیتی می‎کند. در حقیقت سعی دارد ایران را به شکل یک تهدید و خطر جلوه دهد و نوعی ایران‌هراسی را در ذهن اروپاییان ایجاد کند، تا با آمریکا همراه شوند. بنابراین فشار روی اروپاییان وجود دارد و حتما اروپاییان درجه‌ای از این فشارها را پذیرفته‌اند، به‌خصوص فرانسوی‎ها این موضوع را به ایران منتقل کرده‌اند. اما از دید ایران مذاکره در مصالح عالیه ممنوع است و بحث توانمندی نظامی هم از مصالح عالیه است، که کشورها راجع به مصالح عالیه مذاکره نمی‎کنند‌ زیرا به امنیت، تمامیت ارضی، استقلال و نظام سیاسی مربوط می‎شود و کشورها در‌مورد این موضوعات حاضرند بجنگند، اما مذاکره یا انعطاف به خرج ندهند. به نظر نمی‎رسد که تا امروز از جانب ایران چراغ سبزی نشان داده شده باشد مبنی بر اینکه حاضر به مذاکره در این موضوعات است. فقط یک نکته ممکن است وجود داشته باشد‌ که این نکته در نوع خودش ممکن است بلااشکال باشد. اگر آمریکایی‎ها سعی دارند ذهنیت اروپایی‎ها را درباره ایران تغییر بدهند برای جلوگیری از این اقدام آمریکایی‎ها، بهتر است ایران هم با توضیح و تبیین مساله توانمندی‎های دفاعی‌اش برای اروپا آنها را قانع کند که نگاه آمریکا یک نگاه خصمانه است. زیرا به‌طور طبیعی آمریکا هر رفتار ایران را به‌گونه‌ای غلط تفسیر خواهد کرد. بنابراین ممکن است ایران در تلاش باشد برای اصلاح ذهنیت اروپاییان و اینکه تحت تاثیر آمریکاییان قرار نگیرند، صحبت‎هایی درباره این موضوعات و اقناع رفتار آنها صورت داده باشند یا بخواهند صورت بدهند. بنابراین تا امروز در مساله موشکی نه مذاکره صورت گرفته نه گفت‌وگو، بلکه صحبت‎هایی غیررسمی برای دفاع از حقوق ایران صورت گرفته است. در‌عین‌حال سیاستمداران ما مواظب هستند که علامتی به آمریکا یا اروپا ندهند مبنی بر اینکه ما حاضریم درباره این موضوعات مذاکره کنیم؛ بلکه باید نشان ‎دهند ایران به هیچ‌وجه حاضر نیست در این موضوعات مذاکره کند. درواقع ایران به این مباحثی که رد‌وبدل شده گفت‌وگو یا مذاکره نمی‎گوید، بلکه اینها صحبت‎های غیررسمی است که در محافل دیپلماتیک جریان دارد. از طرف دیگر از همان ابتدا گفته شده برجام مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران است بنابراین اینکه برجام را منوط کنیم به گفت‌وگو درباره مسائل دیگر اساسا اشتباه است. ضمن اینکه شروطی که‌ ترامپ گذاشته از اصل اشتباه است؛ زیرا در برجام درمورد یک موضوعات مشخصی مذاکره شده و پرونده آن هم بسته شده است. بنابراین اکنون نمی‎توانند مسائل دیگر را پیش بکشند و به آن نسبت دهند. اروپا یا آمریکا ممکن است بخواهند تحریم‎های جدیدی علیه ایران وضع کنند، اما این مسائل ربطی به اجرای برجام ندارد. ضمن اینکه اقدامات مغایر برجام را هم نباید انجام دهند.

 بنابراین اروپاییان نمی‎توانند به بهانه مساله موشکی ایران، تحریم‎های جدیدی را علیه ایران وضع کنند‌ کمااینکه وضع تحریم آمریکا علیه ایران در چارچوب قانون کاتسا نیز اشتباه است؛ زیرا در برجام تصریح شده کشورهای عضو، نه‌تنها خودشان، بلکه جامعه بین‌المللی را باید تشویق کنند که با ایران وارد تعامل و همکاری‎های اقتصادی شوند.