پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

ترو‌ئیکای اروپایی قصد دارند بسته پیشنهادی خود را با هدف حفظ برجام، ‌به مقامات کشورمان ارائه نمایند. سوال اصلی اینجاست که ارائه چنین بسته‌ای در ذیل کدام «استراتژی اروپایی»، خصوصا در ارتباط با ایالات متحده آمریکا صورت می‌گیرد؟ برخی تصور می‌کنند باتوجه به منازعات به وجود آمده در میان آمریکا و اروپا، شاهد «ایستادگی مطلق» مقامات اروپایی در مقابل دولت‌  ترامپ (بر سر برجام) خواهیم بود و بسته پیشنهادی اروپا نیز با چنین رویکردی ارائه خواهد شد. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نباید به سادگی از کنار آنها  گذشت:

1- همان‌گونه که اشاره شد، ‌اکثر منابع غربی از تشدید منازعات واشنگتن و اروپا در دو سوی آتلانتیک خبر می‌دهند. برخی تحلیلگران مسائل اروپا این منازعات را «روبنایی» و «مقطعی» و برخی دیگر، آن را «زیربنایی» و «دامنه‌دار» می‌دانند. صورت‌بندی مناقشات اخیر دولت‌  ترامپ و شرکای اروپایی آن، سهل و ممتنع به نظر می‌رسد. اگرچه خروج‌  ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران و وضع تعرفه‌های گمرکی بر فولاد و آلومینیوم وارداتی از اروپا خشم‌ تروئیکای اروپایی از کاخ سفید را برانگیخته است‌ اما در محاسبه حدود و ثغور این «منازعه دیپلماتیک» نباید دچار اشتباه شد.  سوال اصلی اینجاست که اتحادیه اروپا در قبال دولت فعلی ایالات متحده آمریکا چه نوع استراتژی و راهبردی را می‌تواند‌ پیش گیرد؟ به‌طور کلی، اتحادیه اروپا می‌تواند سه نوع استراتژی «تعامل»، «مهار» و « تقابل» با دولت‌  ترامپ را ‌پیش گرفته و حرکت خود در قبال واشنگتن را بر مبنای هر یک از آنها  تنظیم کند. بسیاری از مقامات اروپایی در جریان ملاقات‌های مستقیم و رایزنی‌های غیر‌مستقیم خود با دولت‌  ترامپ در‌یافته‌اند که تکیه بر «استراتژی تعامل با آمریکا» دیگر پاسخگوی نیازهای راهبردی، اقتصادی و سیاسی آنها  نیست. چندی پیش «هایکو ماس» وزیر امور خارجه دولت آلمان در اظهاراتی قابل تامل تاکید کرد: «اقدام ایالات متحده آمریکا در خروج از برجام، موجب مسمومیت روابط فراآتلانتیک شده و دوستی اروپا و واشنگتن را نیز خدشه‌دار ساخته است.»   با این حال، اروپا هنوز از استراتژی تعامل با‌  ترامپ عبور نکرده است. اخیرا‌ ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس صراحتا از کشورهای اروپایی خواسته است تا ضمن تعامل با دولت آمریکا، واکنشی نسبت به اقدامات تعرفه‌ای‌  ترامپ نشان ندهند. همچنین ‌ترزا‌ می ‌تاکید کرده است که موضوعاتی مانند برجام نیز از طریق گفت‌وگو با آمریکا (به معنای تن‌دادن اروپا به خواسته‌های آمریکا) قابل حل است.   امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان از یک سو معتقدند که تاریخ مصرف «استراتژی تعامل» با آمریکا به پایان رسیده است، اما این به معنای آغاز دوران تقابل اروپا با آمریکا نیست. اروپا در بهترین حالت ممکن، از این پس وارد فاز « مهار‌  ترامپ» و مدیریت رفتار رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا خواهد شد. در این معادله، اروپا سعی در کنترل رفتارهای‌  ترامپ و تطبیق آنها  با منافع کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت خود در نظام بین‌الملل خواهد داشت. درست پس از خروج‌  ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران،   آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان قواعد بازی اروپا در فاز «مدیریت رفتار‌  ترامپ» را ‌ترسیم کرده است: «تصمیم دونالد‌  ترامپ در زمینه خروج از توافق هسته‌ای با ایران دلیل نمی‌شود که روابط اروپا با آمریکا زیر سوال برود. نباید انتظارات از اروپا برای مناقشه با آمریکا بر سر برجام، بیش از حد ممکن باشد. اروپا نمی‌تواند بیشتر از آنچه هست، خود را نشان بدهد.»

2- اگرچه برخی تصور می‌کنند هم‌اکنون شاهد وقوع منازعه‌ای تمام‌عیار میان آمریکا و اروپا هستیم اما واقعیت امر این است که اتحادیه اروپا هنوز وارد فاز «تقابل با‌  ترامپ» نشده و شواهد و مستندات موجود نیز نشان می‌دهد که قصد ورود به چنین مرحله‌ای را ندارد. برای کشورهایی‌ مانند انگلیس، آلمان و فرانسه، «تعامل مدیریت‌شده» با‌  ترامپ همچنان اولویت دارد. حتی آنها  آماده هستند تا برخی پرونده‌ها و موضوعات مانند «برجام» را وجه‌المصالحه نقاط اختلافی خود با ایالات متحده آمریکا قرار دهند. بنابر آنچه رسانه‌های غربی تصریح کرده‌اند، امکان دارد‌  ترامپ در ازای همکاری مطلق کشورهای اروپایی با واشنگتن در قبال برجام، در تصمیم خود مبنی بر وضع تعرفه‌های گمرکی بر اقلام وارداتی از اروپا بازنگری کند. بنابراین‌ مقامات اروپایی نسبت به برجام به عنوان یک متغیر حقوقی مستقل نمی‌نگرند.    نگاه ابزارگرایانه ‌تروئیکای اروپایی نسبت به توافق هسته‌ای، منجر به بروز رفتارهای سینوسی و غیر‌قابل پیش‌بینی آنها  در قبال برجام شده است. تاکید افرادی مانند آنگلا مرکل و امانوئل ماکرون بر ناکافی‌بودن توافق هسته‌ای برای مهار ایران! و لزوم بسط آن به مسائل موشکی و منطقه‌ای در همین راستا قابل ارزیابی است. این در حالی است که مقامات اروپایی در کنار بیان خواسته‌های غیرمعقول و زیاده‌خواهانه خود، بر لزوم حفظ توافق هسته‌ای نیز تاکید می‌کنند. مصدر و منشا این رفتارهای پارادوکسیکال را باید در مناسبات پشت پرده کشورهای اروپایی با دولت‌  ترامپ جست‌وجو کرد.

3- آنچه مسلم است، اینکه «بازی خاص اروپا» در برهه زمانی فعلی باید به صورتی جدی و دقیق مورد تحلیل و واکاوی دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار گیرد. دستگاه دیپلماسی کشورمان وظیفه سختی را در صیانت از حقوق حقه ملت ایران بر عهده دارد. در این مقطع زمانی حساس، گزاره‌ای به عنوان «تقابل آمریکا و اروپا» اساسا وجود عینی نداشته و صرفا ماهیتی انتزاعی دارد. حداقل باید اذعان کرد که اروپا هنوز وارد فاز تقابلی با آمریکا نشده و امکان ورود آن به این فاز نیز فعلا منتفی است. نسل فعلی رهبران اروپایی در بهترین حالت ممکن، دغدغه «مدیریت رفتار‌ ترامپ» را دارند که در ذیل این دغدغه، معاملات آشکار و نهان ‌تروئیکای اروپایی با واشنگتن در جریان خواهد بود. هر چند باید عبور اروپا از «فاز تعامل مطلق با آمریکا» (که آن نیز هنوز عینیت تام پیدا نکرده است) را به فال نیک گرفت، اما محصول این رفتار، «تفکیک بازی اروپا از آمریکا» نیست. «تفکیک بازی اروپا از آمریکا» صرفا زمانی می‌تواند به عنوان یک «گزاره قطعی» از سوی دستگاه دیپلماسی ما مدنظر قرار گیرد که طرفین وارد فاز تقابلی با یکدیگر شوند. بدیهی است که در چنین شرایطی لازم است گارد بسته ما در برابر غرب (آمریکا و اروپا) حفظ شود و اعمال محاسبات ایده‌آل‌گرایانه در این خصوص، هزینه‌های زیادی برای ما به همراه خواهد داشت.