مرتضی بیات در مثلث نوشت:

سه‌ضلعی چالش‌برانگیز اصلاحات
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

عملکرد مثلث روحانی، عارف و نجفی، در دولت، مجلس و شهرداری رفته‌رفته در حال رقم‌زدن آینده سیاسی جریان اصلاحات است. دو دهه از حضور جریان چپ با نام اصلاحات در عرصه سیاسی کشور می‌گذرد و این جریان با زایش از درون چپ که زمانی پرچمدار تندروی در سپهر سیاست بود وارد فاز جامعه مدنی شد و به قول توماس ‌هابز از وضع طبیعی گذر و به سمت جامعه مدنی و استقرار آن حرکت کرد. اکنون پس از گذشت دو دهه و سیطره این جریان بر سه رکن مهم از قدرت سیاسی کشور ارزیابی عملکردها نشان از سرخوردگی بخشی از اصلاح‌طلبان دارد. در صورت ادامه این روند قهقرایی باید منتظر بازگشت این جریان به پیشا‌اصلاحات بود.

سرمایه‌های اجتماعی برای جریان اصلاحات به مثابه چک سفید امضا‌شده است که هر زمان قابلیت وصول شدن دارد، اما بیش از دو دهه حضور مردمی‌ تضمینی برای تداوم حمایت از اصلاحات نیست. در ادامه به بخشی از چالش‌های جریان اصلاحات اشاره می‌کنیم که در رویارویی با طرفداران آنان را دچار سرخوردگی خواهد کرد.

1- پس از دستیابی اعتدالیون به کرسی ریاست‌جمهوری در سال 1392 و از پی آن کسب رای اکثریت لیست امید برای کرسی‌های مجلس، بارقه‌ای را برای جریان اصلاحات روشن ساخت که استمرار این روند می‌تواند در انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها در سال 1396 تکرار شود؛ اما اکنون پس از پیروزی پی‌در‌پی در مجلس و شوراها و راهیابی منتخبان لیست، زمان آن فرا رسیده که ارزیابی عملکرد راه‌‌یافتگان به مجلس پیش‌روی کسانی که در فضای تبلیغات به آنان اقبال نشان داده‌اند قرار گیرد تا پلی شود برای عبور از انتخابات‌های بعدی؛ ولی در عالم واقع ارزیابی‌ها نشان از آن دارد که فراکسیون امید نسبت به وزنش در ساختار مجلس، قدرت ندارد.

2- پارلمان شهری پروژه انتخاباتی دیگری بود که جریان اصلاحات با استفاده از دو‌قطبی‌سازی جامعه توانست آن را نیز به‌دست آورد اما چینش لیست شوراهای شهر همانند لیست امید در مجلس با چراغ خاموش صورت نگرفت. در این دور حذف تعدادی از نیروهای با‌تجربه و جایگزینی افرادی که هیچ سابقه‌ای در مدیریت شهری نداشتند برای این جریان هزینه‌ای به اندازه علنی‌شدن اعتراضات در رسانه‌ها به‌دنبال داشت که از جمله آن می‌توان به اظهارات احمد حکیمی‌پور، رئیس فراکسیون اصلاح‌طلبان شورای چهارم شهر تهران اشاره کرد که گفته بود باید مرز بین اصلاح‌طلبی، فرصت‌طلبی و انحصار‌طلبی در لیست اصلاح‌طلبان مشخص شود و تاکید کرده بود که متاسفانه شاهد هستیم لیستی برای شورای شهر انتخاب شده که نه‌تنها مردم را برای حضور در انتخابات تشویق نمی‌کند، بلکه روی سبد رای روحانی نیز تاثیر منفی می‌گذارد.

3- ‌«بعضی‌ها پیروز می‌شوند یادشان می‌رود چه کسانی برایشان زحمت کشیدند‌.» این جمله‌ای است که بارها در محافل مختلف از زبان برخی فعالان جریان اصلاحات شنیده شده است البته با پسوند «به دنبال سهم‌خواهی نیستیم». اما چیزی که در عمل ظهور و بروز داشته اعتراضی برای دیده‌نشدن در تقسیم مناصب، ولی با روکشی از عدم سهم‌خواهی است که سایه سنگین آن همراه این جریان بوده و از‌این‌رو رفتارشناسی سیاسی اصلاحات کنه واقعیت موضوع را برای نظاره‌گران بیرونی عیان می‌کند.

4- پدیده آقازادگی و لزوم کادرسازی در دهه چهارم نظام جمهوری اسلامی از‌جمله مسائلی است که باید به آن توجه زیادی شود اما به دلیل وابستگی‌های اجتماعی اجازه داده نمی‌شود جز افرادی معدود مسیر پیشرفت را طی کنند و به سطوح کلان مدیریتی دست پیدا کنند. این مشکل در مرتبه دیگر گریبان جریان اصلاحات را گرفته و رسوخ روحیه آقازادگی در میان طیف‌هایی از این جریان برآیندش سر‌برآوردن ژن‌های خوب از رسانه‌ها بود که به‌عنوان یکی از فاکتورهای ریزش سرمایه‌های اجتماعی برای این جریان می‌توان بر‌شمرد.

5- یکی از بزرگ‌ترین انتقاداتی که به دولت اعتدال مطرح شده سن بالای اعضای کابینه بود که منجر به عدم تحرک و نشاط در دولت می‌شد. این مشکل به‌وضوح در بسیاری از وزارتخانه‌ها نیز قابل مشاهده بود و می‌توان برخی از مشکلات این وزارتخانه‌ها را به سن بالای مسئولان این وزارتخانه یعنی وزیر مربوطه نسبت داد اما این معضل در مدیریت کلان کشور به همین‌جا ختم نمی‌شود. پس از حضور مدیران سن‌بالا در دولت، حال شاهد حضور افراد کهنسال در شهرداری تهران هم هستیم. پس از آنکه مرتضی حاجی 70‌ساله به‌عنوان مدیرعامل روزنامه همشهری منصوب شد، سیل انتقادات نسبت به این تصمیم‌گیری سران اصلاحات از سوی نیروهای جوان اصلاح‌طلب روانه شد‌؛ جوانانی که خود را سال‌هاست پشت چراغ قرمز پیشرفت در این جناح سیاسی می‌بینند.

بستن مسیرهای پیشرفت برای قشر جوان در میان بزرگان اصلاحات و جلوگیری از گردش نخبه در فضای مدیریتی را می‌توان ‌از انسداد شریان حیاتی جریان اصلاحات نام برد که فرهنگ پیرسالاری را در مقابل شایسته‌سالاری واژه‌سازی کرده است. در کنار همه مواردی که در بالا ذکر کردیم از یک سو عاملی برای سرخوردگی سرمایه‌های اجتماعی این جریان در راستای تداوم آنان در قدرت است و در سوی دیگر عدم عملکرد موفق شهرداری تهران می‌تواند تمامی ‌راه‌ها را برای ادامه استمرار این جریان با شکست مواجه کند.