داریوش قنبری می‌گوید: «آقای عارف باید با مستقلین وارد تعامل شود تا فراکسیون امید موثر باشد و اختلافات ‌بی‌حاصل جلوگیری کنند. به نظرم آقای عارف عملکرد خوبی داشته‌اند. آقای دکتر عارف به شکل منطقی، راه مبتنی بر تعامل را پیش گرفته؛ این راه، راهی است که از رفتارهای پرتنش جلوگیری می‌کند. قطعا در یک فضای آرام، فراکسیون می‌تواند به اهداف خود دست یابد. اگر نتوانست به اهداف حداکثری برسند.»

عارف باید با مستقل‌ها تعامل کند
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

روابط اصلاح‌طلبان با دولت چگونه است؟ باتوجه به رویکرد آقای روحانی در دولت دوازدهم و کم‌اعتنایی به اصلاح‌طلبان و مطالبات آنها که موجب دلخوری و سرخوردگی آنها شده، آیا این همراهی و حمایت همچنان ادامه خواهد داشت؟

 اصلاح‌طلبان بر‌اساس منافع شخصی و گروهی به آقای روحانی رای ندادند و رای به آقای روحانی بر‌اساس مصلحتی بوده که وضع کشور ایجاب می‌کرده است؛ پس آن مصلحت همچنان پیوند‌دهنده اصلاح‌طلبان و دولت آقای روحانی هست. در واقع، اصلاح‌طلبان در چارچوب منافع ملی و حفظ کشور و همچنین خطراتی که در گذشته و پیش از دولت آقای روحانی کشور را تهدید می‌کرد، حمایت از دولت را به نوعی وظیفه خود می‌دانند. برای درک این موضوع باید به دوره پیش از دولت آقای روحانی بازگردیم. قبل از شکل‌گیری دولت یازدهم، وضعیت کشور شرایط مطلوبی نداشت. هر روز صحبت از حمله نظامی بود، در یک جنگ اقتصادی تمام‌عیار درگیر شده بودیم که صادرات نفت به زیر یک میلیون بشکه در روز رسیده بود، درآمدهای ارزی بسیار کاهش پیدا کرده بود و در نهایت دشمن تلاش می‌کرد تا در چارچوب منشور ملل متحد، ایران را تحت تحریم‌های سنگین ماده 42 این منشور قرار دهد. این حرکت به سمت اجماع جهانی برای حمله نظامی به ایران بود. در آن اوضاع و شرایط، اصلاح‌طلبان برای نجات کشور از آقای روحانی حمایت می‌کردند. از بعد اقتصادی هم تورم 40% درصدی را در دولت گذشته شاهد بودیم؛ به‌گونه‌ای که یک شانه تخم‌مرغ، در یک روز چندین بار قیمتش تغییر می‌کرد. این مثال را از این جهت بیان کردم که افزایش قیمت تخم‌مرغ طی روزهای گذشته، موجب شده مخالفان دولت، خیلی جدی به آن بپردازند و در آن موقع این گرانی‌ها چندان به چشم‌شان نمی‌آمد و بعضا طرفداران دولت گذشته، مردم را به اشگنه خوردن‌ ترغیب می‌کردند! به هر حال تورم چهل درصدی، کمر‌شکن است. از طرف دیگر به لحاظ رشد اقتصادی هم در منجلابی افتاده بودیم که به منفی شش درصد رسیده بودیم. به لحاظ فضای سیاسی هم اوضاع چندان مناسب نبود و یک رکود ‌بی‌سابقه را تجربه کردیم؛ یک فضای امنیتی بر کشور حاکم شده بود و احزاب به سمت تعطیلی رفته بودند، مطبوعات آزادی چندانی نداشتند و حقوق شهروندی و آزادی‌های مردم در نهایت محدودیت قرار داشت. در چنین اوضاع و شرایطی بود که اصلاح‌طلبان به حمایت از آقای روحانی پرداختند.

آن شرایط را با شرایط امروز مقایسه کنید. اگرچه کارشکنی‌های آمریکا ادامه دارد اما شرایطی برای مراوده اقتصادی با جهان خارج، ایجاد شده است. از فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شدیم. تورم 40 درصدی به زیر 10 درصد تقلیل پیدا کرده است. رشد اقتصادی هم مثبت شده است. از منظر سیاست داخلی هم حقوق شهروندی و آزادی هم به مراتب بهتر از گذشته شده است. طی ناآرامی‌های روزهای گذشته هم شاهد بودیم که چند روزی تلگرام فیلتر شد که در نهایت با مداخله رئیس‌جمهور، رفع فیلتر هم صورت گرفت؛ به‌رغم آنکه بسیاری از تندروهای محافظه‌کار تلاش کردند تا با سوءاستفاده از وضعیت پیش آمده، تلگرام را برای همیشه فیلتر کنند. این نشان می‌دهد آقای روحانی عمیقا به آزادی‌های سیاسی و حقوق شهروندی اعتقاد دارد. اگرچه آقای روحانی هیچ‌گاه اعلام نکرده است که اصلاح‌طلب است اما اقداماتی که انجام داده، به نوعی اصلاح‌طلبانه است و بر‌اساس همین اقدامات ایشان است که اصلاح‌طلبان را مقید و ملزم به حمایت از آقای روحانی در جهت منافع مردم و مصالح کشور، می‌کند. آقای روحانی در مجموع عملکرد خوبی داشته است و آنچه را هم که نتوانسته انجام دهد، کم‌کاری نکرده است؛ به هر حال محدودیت‌هایی هم وجود داشته است. به نظرم مشکلات را کسانی ایجاد کردند که آقای روحانی را محدود کردند. اصلاح‌طلبان باید درنظر بگیرند که روحانی در چه شرایطی تلاش کرده تا خواسته‌های ملت را پیش ببرد و محدودیت‌های ایشان را درک کنند. مظلومیت آقای روحانی را می‌توانید در قضیه برجام ببینید. مخالفان دولت تحت عنوان «دلواپسان» دولت را زیر سوال می‌بردند و انواع کارشکنی‌ها برای به سرانجام نرسیدن برجام انجام دادند. آنها معتقد بودند برجام منافع ملت ایران را تأمین نمی‌کند. اکنون دلواپسی‌های این عناصر داخلی را با دلواپسی‌های ‌ترامپ مقایسه کنید. در چنین شرایطی که دشمنان در عرصه بین‌الملل کارشکنی کردند و در داخل هم عده‌ای از روی ناآگاهی آب به آسیاب دشمن ریختند، آقای روحانی این‌گونه فعالیت کرده است. باتوجه به چنین شرایطی باید عملکرد رئیس‌جمهور را مورد بررسی قرار داد که در مجموع آن را قابل تقدیر می‌دانم. نباید بیاییم مسائلی را مطرح کنیم که موجب فاصله‌گرفتن دولت و اطلاح‌طلبان شود. در مجموع آقای روحانی در مسیری اصلاح‌طلبانه گام برداشته و حرکت کرده و تداوم گام‌های ایشان در این مسیر، موجب ادامه حمایت اصلاح‌طلبان از ایشان می‌شود.

در‌خصوص اتفاقاتی که مایه دلخوری اصلاح‌طلبان از آقای روحانی شده بود، باید بگویم؛ اینکه بگوییم اصلاح‌طلبان نادیده گرفته شده‌اند و از آنها در دولت استفاده نشده است، اصلا قبول ندارم اما باتوجه به وزن اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر و حمایتی که از آقای روحانی داشتند، استفاده از اصلاح‌طلبان خیلی کم و ناچیز بوده است. آقای روحانی خودشان هم می‌خواستند از اصلاح‌طلبان بیشتر در دولت استفاده کنند اما جریان‌هایی وجود داشت که نمی‌خواستند مردم و اصلاح‌طلبان به مطالبات خود برسند و تلاش کردند تا اصلاح‌طلبان و مردم را سرخورده کنند.

به این موضوع اشاره داشتید که اصلاح‌طلبان بر‌اساس یک «مصلحت‌اندیشی» با آقای روحانی پیوند برقرار کردند و در ادامه با مقایسه شرایط سیاسی و اقتصادی کشور در دولت گذشته و فعلی به بهبود شرایط و خروج از بحران اشاره کردید. اکنون که شرایط کشور بهبود یافته و آن مصلحت‌اندیشی کمرنگ شده؛ چه میزان امکان دارد اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس 98، با اعتدالیون ائتلاف نکنند و لیست جداگانه خود را ارائه دهند؟

 خیلی قائل به متمایز بودن جریان اصلاح‌طلبی و اعتدال نیستم. یکی از چارچوب‌های اصلاح‌طلبی، حرکت بر مدار اعتدال و میانه‌روی است. به هر حال این دو با هم پیوند تنگاتنگ دارند. قطعا روش اصلاح‌طلبانه برای اصلاح امور کشور، حکم می‌کند که با اعتدال و حرکت‌های تدریجی، به جلو برویم. اساسا یکی از تفاوت‌های اصلاحات با انقلاب، همین است. رفرم دنبال تغییرات وسیع و سریع نیست. اگر اعتدال و میانه‌روی به معنای واقعی آن مد‌نظر باشد، قطعا با اصلاحات پیوند دارد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. در خصوص آینده هم قطعا و یقینا اگر بر مبنای همین موضوع حرکت شود، مشکلی پیش نخواهد آمد. حالا اینکه عده‌ای عنوان اصلاحات را نخواهد برای خودشان انتخاب کنند، چندان مهم نیست؛ مهم آن است که اهداف اصلاح‌طلبانه پیش برود. امروز این موضوع را در نظر بگیرید اگر شخصی از طیف تندرو به جای آقای روحانی بر سر کار می‌آمد، چیزی جز جنگ بین ایران و آمریکا، متصور بود؟ منافع ملی ایجاب می‌کند، تندروها و افراطیون در مناصب حساس قدرت، قرار نگیرند که در غیر این صورت موجب نابودی کشور خواهند شد. حفظ کشور برای هر ایرانی وطن‌پرست مقدم بر هر اصل دیگری باید باشد. اصلاح‌طلبان فعالیت‌های آینده خود را در این چارچوب تنظیم خواهند کرد و هم از هر جریانی که در چارچوب منافع ملی و خواسته‌های مردم حرکت کند، حمایت خواهند کرد.

آقای عارف به‌عنوان لیدر اصلاح‌طلبان در مجلس شورای اسلامی، شناخته می‌شود. اما بسیاری نسبت به عملکرد ایشان انتقادات بسیاری دارند و نداشتن کاریزما و عدم مدیریت صحیح فراکسیون امید توسط ایشان را دلیل تاثیرگذاری ضعیف این فراکسیون می‌دانند. چه میزان امکان دارد اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس 98، از آقای عارف عبور کنند و اکنون با علنی‌شدن اختلافات آقای جهانگیری با دولت، ایشان به‌عنوان سرلیست در انتخابات بعدی مجلس، جایگزین آقای عارف شوند.

 در خصوص وجود اختلاف میان آقای جهانگیری با دولت، چون صراحتا از خود آقای جهانگیری نشنیده‌ام، در این زمینه نمی‌توانم با صراحت صحبت کنم. اگر هم اختلافی هست و حاد هم شده باشد، در این صورت ایشان در دولت نمی‌ماندند؛ پس ادامه حضورشان نشان می‌دهد که اختلافات چندان حاد نیست هرچند اختلافات همیشه بوده و هست و امری طبیعی تلقی می‌شود. اختلاف نظر در حد معقول و منطقی پذیرفته شده است. درباره موضوع بعدی، اینکه برخی از افراد به عملکرد آقای عارف اعتراض دارند، باید این نکته را در نظر بگیرند که ایشان در بهترین حالت، لیدر یک سوم نمایندگان مجلس است. فراکسیون امید در اقلیت است. آقای عارف باید با مستقلین وارد تعامل شود تا فراکسیون امید موثر باشد و اختلافات ‌بی‌حاصل جلوگیری کنند. به نظرم آقای عارف عملکرد خوبی داشته‌اند. آقای دکتر عارف به شکل منطقی، راه مبتنی بر تعامل را پیش گرفته؛ این راه، راهی است که از رفتارهای پرتنش جلوگیری می‌کند. قطعا در یک فضای آرام، فراکسیون می‌تواند به اهداف خود دست یابد. اگر نتوانست به اهداف حداکثری برسند، بتوانند اهداف حداقلی را دنبال کنند. باتوجه به وضعی که اکنون فراکسیون امید دارد، نباید انتظار اکثریت مجلس را داشته باشیم و در بهترین حالت، یک اقلیت قوی هستند و باید به نوعی تعامل کنند تا به اهداف حداقلی دست پیدا کنند. در‌خصوص انتخابات آینده هم درباره اینکه باید از چه کسی حمایت کرد و اصلاح‌طلبان به سمت کدام شخص خواهند رفت، اکنون زود است. شرایط را به‌گونه‌ای نمی‌بینم که اصلاح‌طلبان به سمت رقابت درونی حرکت کنند و آقای عارف و آقای جهانگیری رو در روی

همدیگر قرار بگیرند.