پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین: به گزارش مثلث آنلاین ، روزنامه فرهیختگان نوشت: سعید آجورلو کارشناس سیاسی و سردبیر هفتهنامه مثلث با تحلیل فضای سیاسی کشور و شرایط حاکم بر روابط دولت با جریان اصلاحطلب گفت: «اصلاحطلبان امروز سه چالش جدی و مهم دارند. یکی از مهمترین این چالشها این است که امروز اعضای این جریان بین دوراهی اپوزیسیون بودن و پوزیسیون بودن نظام گیر کردهاند و نمیدانند که باید با فاصله از نظام بایستند یا اینکه متحد آن باشند. چالش دیگر این است که آنها نمیدانند امروز باید منتقد دولت باشند یا متحد دولت. چالش سوم آنها بین خودشان جاری است و چالشی بین لیبرالیسم یا سوسیالیسم است که آنها فعلا درگیر این هستند که کدامیک از اینها را باید برای آینده گفتمانی خود انتخاب کنند. بنده گمان میکنم بعد از اعتراضات دیماه 1396 این سه چالش بهصورت ویژه با این جریان همراه بوده است. از یک طرف در جریان چالش سوم اصلاحطلبان باید بین سه طبقه اجتماعی پایین، متوسط و بالا انتخاب میکردند؛ یعنی اگر میخواستند به سمت طبقههای پایین حرکت کنند باید شعار عدالت میدادند و به سمت گرایشهای سوسیالیستی میرفتند و اگر برعکس این انتخاب را میکردند که به سمت طبقه متوسط و متوسط رو به بالا حرکت کنند، باید ایدههای لیبرالیستی را انتخاب میکردند.
وی افزود: «بعد از دیماه درواقع برای این مساله تصمیمگیری مهمتر شد؛ اینکه چگونه باید تصمیم بگیرند و به چه شکلی باید چالشهای پیش روی خود را حل کنند. اینکه بعد از اعتراضات مردمی و به خیابان آمدن آنها در دیماه و شعارهایی که به نوعی عبور از اصلاحطلبی و اصولگرایی بود، اصلاحطلبان متوجه شدند برخلاف اعتراضات سال 78 و سال 88، اعتراضاتی شکل گرفته که آنها نقشی در آن نداشتهاند و در سال 96 خودشان هم متضرر شدند. از اینرو بود که آنها به فاز تصمیمگیری برای تغییر سیاستهای خود رفتند و گفتند که ما چگونه باید سیاستهای خود را تغییر دهیم تا به مقتضیات زمان و همراه کردن مردم نزدیک شویم.»
این پژوهشگر مسائل سیاسی با اشاره به انتقادات سیدمحمد خاتمی از دولت دوازدهم اظهار کرد: «صحبتهای آقای خاتمی از دیدگاه من یک نوع سیاستگذاری جدید بود، به این معنا که اصلاحطلبان میخواهند تا حدودی فاصله خود را از دولت زیاد کرده و تبدیل به منتقد دولت شوند و در عین حال میخواهند یک فاصلهای هم با نظام داشته باشند و شرایطی را ایجاد کنند که بتوانند هم با نظام گفتوگو کرده و هم بدنه اجتماعی خود را حفظ کنند. این جریان البته امیدوار بودند که بتوانند با نظام گفتوگو کنند تا دوباره آقای خاتمی را به میدان بیاورند که البته توفیقی در این زمینه نداشتند، لذا امروز تلاش میکنند به این سمت حرکت کنند تا بتوانند لیدر اعتراضات جدید باشند و با شعار اینکه اصلاحطلبی جایگزین براندازی است، خود را به نظام بفروشند. این هم به این مفهوم است که آنها میخواهند به نظام این پیغام را بفرستند که اگر میخواهید جریانات برانداز در کشور قوت نگیرند، شما باید قدرت را در اختیار اصلاحطلبان قرار دهید.»
آجورلو ادامه داد: «من مجموعه اقدامات اصلاحطلبان را ذیل این شکافها و چالشها تحلیل میکنم و اظهارات روز گذشته
سعید حجاریان در روزنامه شرق را هم ادامه همینها میدانم. ما باید منتظر باشیم که اینها هرچه بیشتر از دولت فاصله بگیرند و تحلیلشان این است که دولت به حاکمیت نزدیک شده، اختلافات خود را با نظام کنار گذاشته (چه تاکتیکی و چه استراتژیک) و نزدیکی دولت و حاکمیت در واقع شکافها را بسته و در این فضا اصلاحطلبان نمیتوانند فعالیت ویژه داشته باشند و سیاستورزی کنند. از اینرو هم میخواهند منتقد دولت باشند، هم منتقد نظام هم بمانند و هم لیدری اعتراضات را به نوعی به خود منتسب کرده و درنهایت هم همان ایده اصلاحطلبی به جای براندازی را دنبال کنند.»
وی با تحلیل رفتار
حسن روحانی در دوران ریاستجمهوری گفت: «بنده حیات سیاسی آقای روحانی در دوران ریاستجمهوری را به دو بخش عمده تقسیم میکنم؛ قبل از به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و خروج او از برجام و بعد از امضای دستور رئیسجمهور آمریکا و خروج این کشور از برجام. قبل از خروج آمریکا از برجام آقای روحانی در شکافی که از سال 92 به وجود آمده و در یک طرف به اصطلاح برجامیان قرار دارند و در طرف دیگر دلواپسان، توانسته هم از جناح راست مانند افراد نزدیک به آقای لاریجانی یارگیری کند هم یک بخش از اصلاحطلبان که اخص کارگزارانیها هستند را کنار خود قرار دهد و در این شرایط با غیریتسازی مخالفان خود را طرد میکند و به آنها تندی میکند و در مقابل هم تندی میشنود و یک صحنه سیاسی جدید ظاهر میشود.»
سردبیر هفتهنامه مثلث درخصوص حیات سیاسی حسن روحانی در دوران پسابرجام گفت: «بعد از بیرون آمدن آمریکا از برجام، آقای روحانی قدرت خود را بهعنوان یک بازیگر سیاسی جدی و یک شکلدهنده فضای سیاسی از دست میدهد و بهطور کلی ابتکار عمل در این فضا از وی گرفته میشود. این روحانی جدید، روحانی پسابرجام است و احساس میکند برای اینکه بتواند حیات سیاسی خود را ادامه دهد، بهشدت نیازمند حاکمیت است و در مذاکراتی که با آن داشته، طبیعتا فاصلهای از اصلاحطلبان گرفته و قدری هم بدنه اجتماعی قبلی از وی جدا شده است، لذا آقای روحانی امروز بیش از آنکه دغدغههای سیاسی داشته باشد، دغدغههای معیشتی مردم را دارد و در این فضا قاعدتا با تلاشهایی که صورت میگیرد، بخش عمومی دولت و بخش خدماتی دولت پررنگ شده و بخش سیاسی آن کمرنگ خواهد شد.»
وی در پایان تاکید کرد: «از اینرو گمان میکنم آقای روحانی امروز نگرانی جدی از دست دادن بدنه خود را دارد و تا به امروز ابتکار عملی برای جلوگیری از فروریختن این بدنه اجتماعی نداشته و ندارد، مخصوصا اینکه آقای خاتمی و دیگر اصلاحطلبان اینگونه تلاش کردهاند که راه خود را از روحانی جدا کنند و لذا باید نشست و دید که آقای روحانی چه خلاقیتی برای حفظ جایگاه و بدنه اجتماعی خود خواهد داشت و آیا میتواند صحنه
سیاسی و اجتماعی کشور را به نفع خود بازسازی کند یا خیر.»
دیدگاه تان را بنویسید