​انتصاب آقای سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دستگاه قضا هنوز محتمل است و خبری از تکذیب نیست. بر این اساس باید تاثیر این انتصاب در دو انتخابات آتی مجلس و ریاست جمهوری را بررسی کرد.

آیا محمد باقر قالیباف رییس مجلس خواهد شد؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش مثلث آنلاین به نقل از نامه نیوز: اغلب سیاسیون زمان را برای صحبت از انتخابات بعدی مناسب نمی دانند اما در عمل فعالیت های انتخاباتی خود را کلید زده اند. شور انتخاباتی در اردوگاه اصولگرایی بیشتر است و گویا برخی جریان ها سخت مشغول فهرست نویسی شده اند. 150 نفر یا کمی کمتر و بیشتر مهم نیست؛ هدفشان اکثر کرسی های مجلس و در گام بعدی، هیات رئیسه است. خبر انتصاب احتمالی آقای سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دستگاه قضا در صورتی که عملی شود اما همه معادلات فعلی را بهم می ریزد. برخی می گویند تکذیب نشدن خبر این انتصاب و رفتن آیت الله آملی لاریجانی به مجمع تشخیص مصلحت نظام  را باید مقدمه این تغییر معادلات به حساب آورد. این یعنی اینکه یکی از چهره هایی که به عنوان ریاست مجلس بعدی مطرح بود فعلا نمی تواند در لیست تحلیلگران سیاسی بماند.

حذف او از لیست رقبای علی لاریجانی اما تنها پیامد این انتصاب احتمالی نیست و پیش از همه معادلات شورای وحدت را پیچیده خواهد کرد. اینکه جمنا می تواند از فرصت ایجاد شده بهره برده و لیست مورد نظر خود در تهران و شهرستان ها را ارائه کند یا مثل همیشه شاهد قدرت نمایی ژنرال ها و چهره های شاخص اصولگرایی خواهیم بود؛ بحث دیگری است اما می توان فارغ از سازوکار اصولگرایان و از همین حالا به بررسی گزینه های احتمالی آن ها برای تصدی پست ریاست مجلس پرداخت.
 
بازی قالیباف تحت تاثیر بازی لاریجانی
 
نبودن آقای رئیسی در گردونه انتخابات ها راه را  بیش از همه برای محمدباقر قالیباف باز می کند. رقیبی که هنوز هم به خاطر کنارگیری به نفع او در انتخابات 96 دلخور است. قالیباف و هوادارانش در لحظات آخر راه درست را پیدا کرده و دریافتند که جایی در پاستور نخواهند داشت اما معلوم نیست که هنوز هم همان تحلیل را داشته باشند لذا باید دید که تلاش دوباره در انتخابات ریاست جمهوری را ترجیح می دهند یا سعی می کنند که به مجلس راه یافته و از سنگر دیگری سیاست ورزی کنند. شنیده های خبرنگار نامه نیوز حاکی از آن است که گزینه دوم را برگزیده اند و از همین حالا نیز در حال یارکشی برای عرض اندام در بهارستان هستند. با توجه به احتمالات جدید در مورد آقای ریسی ؛ مسیر پر فراز و نشیبی نیز در پیش ندارند. 
اراده قالیباف برای راه یابی به مجلس کافی است اما گرفتن جای علی لاریجانی در این قوه به همین سادگی ها نیست. قالیبافی ها این را خوب می دانند و بر همین اساس بعید است که به خاطر یک کرسی سبز رنگ در پارلمان از خیر بالاترین مقام اجرایی کشور بگذرند. این بازی تنها در یک صورت به نفع آن ها تمام می شود که لاریجانی خود به دنبال سودای ریاست جمهوری رفته و بالانشینی در مجلس را واگذار کند. 
 
سناریوهای جایگزین یا تک روی های همیشگی
 
یک سیب اما تا به زمین برسد هزار چرخ می خورد و تا انتخابات مجلس یازدهم نیز بیش از یک سال باقی است لذا نمی توان با اطمینان گفت که سناریو مذکور محقق می شود. از همین رو است که اصولگرایان سناریوها و گزینه های دیگری نیز دارند. 
طرح نام اصولگرایانی همچون محسن رضایی، علیرضا زاکانی یا حداد عادل به عنوان مدعیان ریاست مجلس آتی اما صرفا از سر آینده نگری فعالان سیاسی در این جریان و تنظیم سناریوهای جایگزین نیست. اصلی ترین عامل وجود نام های مختلف در فهرست روسای احتمالی مجلس یازدهم فردگرایی و حرکت ها مستقل در این جریان است. به عنوان مثال محسن رضایی یکی از پتانسیل های جدی رئیس مجلس شدن است. می گویند او ممکن است وارد این رقابت شده و اگر چنین شود او هم یکی از افراد و گزینه های اصلی برای این کرسی است.  علیرضا زاکانی و حداد عادل را نیز می توان در گروه همین منتظران دانست.
 
اصلاح طلبان بیکار نمی نشینند
 
نکته اینجا است که اصولگرایان در رقابت برای ریاست مجلس تنها نیستند و اصلاح طلبان نیز ساده از این فرصت نخواهند گذشت. هرچقدر هم که در مجلس آتی کم شمار باشند باز بیکار نخواهند نشست و به ائتلاف با مستقلان و اعتدالیون دل می بندند. شاید به خاطر فیلتر نهادهای نظارتی محسن هاشمی یا اسحاق جهانگیری یا ژنرال هایی از این دست را در مجلس نداشته باشند اما عارف را قطعا خواهند داشت. عارف در حضور لاریجانی شانسی برای رئیس مجلس شدن ندارد اما می تواند مثل دیگر مدعیان این کرسی به رئیس جمهور شدن لاریجانی امیدوار باشد و در این صورت از افرادی مثل قالیباف، حداد عادل ، زاکانی و ... کم شانس تر نیست. گذشته از شانس، انگیزه مهم است که عارف بیش از دیگران داد. 
محمد رضا عارف اگرچه در قامت رئیس فراکسیون امید خوب عمل نکرد و مورد انتقاد جریان متبوع خود قرار گرفت اما آنقدر کهنه کار است که بداند اگر اصولگرایان لاریجانی را برای انتخابات ریاست جمهوری نگاه داشته باشند، او در آن انتخابات جایی ندارد و باید سیلی نقد بهارستان را به حلوای نسیه پاستور ارجح بداند. او از پس لابی لاریجانی که بعضا رای اصلاح طلبان را می گیرد، بر نمی آید اما از وقتی حرف از حداد عادل، زاکانی و قالیباف باشد می تواند روی رای مستقلان و میانه روهای جریان رقیب هم حساب کند. به اضافه اینکه اگر رئیسی در راس قوه قضاییه و لاریجانی در انتظار پایان دوره ریاست جمهوری روحانی باشد؛ اصلاح طلبان حتی اگر در مورد عارف اجماع نظر نداشته باشند، باز هم متحد شده و به جای واگذاری هر سه قوه ، پشت او را می گیرند.