دغدغه عدد بودن / درباره فیلم شعلهور ساخته حمید نعمتالله
شعلهور فیلم ایده است، حمید نعمتالله در همه فیلمهای خود نشان داده است که از مفهوم قصه خود را میسازد. شاید این گونه درباره یک اثر هنری حرفزدن کمی اغراق و کمی تقلیل میطلبد اما میتوان در باره فیلمهای حمید نعمتالله لااقل این را گفت، پیام فیلم اگر از لحظه نخستین اثر معلوم نبوده و قبل از پیدایش قصه آمده، لااقل همگام با آن پروبال میگیرد. حمید نعمتالله در بوتیک، در آرایش غلیظ، در رگ خواب،در بی پولی همین اهمیت ایده و همین اهمیت کانسپت را پیش گرفته بود. در شعله ور هم همین است، ایدهای چون «کسی بودن» یا «قهرمان بودن» مقابل مفاهیمی چون «کسی نبودن» یا حتی «سرخورده بودن » خودش را عیان میکند. فیلم شعلهور داستان زندگی فرید را نشانمان میدهد که امین حیایی نقش او را بازی میکند. فرید پدری است که تازه از دام اعتیاد رها شده و طلاق هم گرفته و دائما تصور این را دارد که در زندگی به آن چیزی که باید نرسیده و دنیا را مانند نامردی میبیند که باید از او بیزار بود. این خلق و خوی خاص فرید کمی تا قسمتی با حسادت و البته لجاجت هم درآمیخته و از او شخصی خشن و بیاعصاب ساخته که ویژگیهای منحصر به فردی هم در این بین دارد. او به دلایلی به طور ناگهانی به زاهدان سفر میکند و حالا در ناکجاآبادی است که هیچکس نه او را میشناسد و نه خبری از زندگیاش دارد، از همین رو تصمیم میگیرد که دوباره متولد شده و در این شهر فرید دیگری باشد که در برابر مردم سرخورده نباشد. نوید، پسر او (با بازی دارا حیایی که در واقعیت هم پسر امین حیایی هست) به او در زاهدان ملحق میشود و این دو پدر و پسر زندگی تازهای را در شهرهای جنوبی کشورمان شروع میکنند. تقابل فرید با غواصی که بدون چشمداشت اجساد غرقشدهها را از درون آب بیرون میکشد و حسادت او نشان از همین ایده دارد. آیا این ایده در آمده است؟ بعضی چیزها میتوانست بهتر باشد، یعنی کاش قصه فیلم تا این حد به دنبال چیدمان برای نشاندادن آنچه کارگردان میخواست نبود. کاش ضربآهنگ کمی تندتر بود و... کاش فیلم به دنبال کمی قصهگویی و تعیین تکلیف ما با فرید بود اما در کنار آن نباید از توجه کارگردان به شهری خارج از تهران به آسانی گذشت. قصه فیلم در سیستان میگذرد و قابهای تازهای خلق میشود. فیلم از اقلیم استان سیستان و بلوچستان چه به لحاظ روایی و چه به لحاظ تصویری بهره درستی میبرد. توجه دوربین به سنن خاص آن اقلیم و بومیگرایی از ویژگیهای مثبت کار است هرچند برخی از قابها تلخ بود و مورد اعتراض قرار گرفت. از کنار بازی امین حیایی هم نمیتوان به راحتی گذشت. حیایی در این فیلم، تکچهره محوری بود و باید در موقعیتهای مختلف خودی نشان میداد که از آزمون سربلند بیرون آمد. البته اگر به سینما بروید و فیلم شعلهور را ببینید حتما با یک حس خوشایند بیرون خواهید آمد چرا که فیلم با صدای زیبای همایون شجریان در تیتراژ پایانی به انتها میرسد... درباره فیلم در یک کلام باید گفت؛ حمید نعمتالله هنوز بوتیک را تکرار نکرده است حتی با شعلهور.
دیدگاه تان را بنویسید