تیم النصر عربستان امروز با جت خصوصی‌اش در تهران نشسته است. اما حالا بیش از ۱۰روز است که فضای رسانه‌ای ایران از حضور رونالدو در ایران ذوق‌زده است؛ ذوق‌زدگی اغراق‌آمیزی که حتی رد آن را در میانه حرف‌های وزرای دولت هم می‌توان دید. اما آیا حضور بازیکن فوتبالی در سطح کریستیانو رونالدو در ایران این‌قدر ذوق دارد؟

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

میثم اسماعیلی در روزنامه جام جم نوشت: ​​​​​​​آن‌طور که از حجم اخبار و البته محتوای آن می‌توان متوجه شد این دستپاچگی دربرابر حضور او در ایران نیاز به پژوهش‌های اجتماعی دارد، نیاز به رفتارشناسی برخی مسئولان که چرا دربرابر چنین اتفاقی این‌گونه دست وپایشان را گم کرده‌اند که یکی به دنبال سیمکارت بدون فیلتر برای آنها می‌گردد و دیگری از سپردن حفاظت او به زبده‌ترین نیروهای امنیتی خبر می‌دهد. اگرچه با نقب به گذشته می‌توان نمونه‌های چنین رفتاری را به یاد آورد؛ از خاطره حضور موگرینی، رئیس وقت اتحادیه اروپا در بهارستان و رقابت نمایندگان برای ثبت سلفی با او باید می‌دانستیم این نوع رفتار دوراز عزت نفس ادامه خواهد داشت. اما شاید آنچه بیش از رفتار عجیب برخی مسئولان در مقابل ورود رونالدو به ایران جالب توجه به نظر می‌رسد، رواج شگفت خودتحقیری میان شهروندان در مقابله با حضور این بازیکن است. خودتحقیری دیگر در جامعه ایرانی پدیده نیست و به واسطه توالی مکرر آن به یک رویه تبدیل شده است. اساسا مواجهه ابتدایی جامعه ایرانی با یک اتفاق طنز و مطایبه است، همین موضوع هم می‌تواند سرفصل پژوهش‌های اجتماعی باشد، اما در پس این شوخی‌ها پیام‌های هشدارآمیزی نهفته است. مصداق متاخر این ماجرا بی‌شمار ویدئو و شوخی‌هایی است که با حضور رونالدو در ایران می‌شود. بنیان اغلب این شوخی‌ها هم نقد به وضعیت کنونی ایران است، از وضعیت فرودگاه و هتل‌های ایران و مقایسه آن با شهرهای اروپایی گرفته تا استفاده او از شبکه‌های پیام‌رسان داخلی و پیشنهاد ثبت‌نام خودروی داخلی به او. می‌توان به این شوخی‌ها حتی خندید، که منصفانه نیست بگوییم خنده‌دار نیستند. اما پشت این شوخی‌ها یک خودتحقیری عجیب و آزاردهنده‌‌ای نهفته است که باید به آن توجه کرد. چراکه رواج و عادی‌شدن این پدیده در جامعه باعث می‌شود همین افراد چشم روی توانایی‌های مسجل این سرزمین هم ببندند. اساس خودتحقیری بر پایه مدح جوامع غربی و سبک‌زندگی آنان و مذمت فرهنگ و هویت ملی ایران بنا نهاده شده و تلخی ماجرا این است که ادامه این رویه به بسط و نشر شایعه و جعل حقیقت خبر می‌انجامد. ماجرایی که حداقل حجم اخبار نادرست این چند سال در فضای رسانه‌های مجازی نشان از شیوع گسترده آن دارد. کارشناسان حوزه جامعه معتقدند دلیل شیوع گسترده خودتحقیری را باید در دور شدن از هویت ملی و البته کم‌کاری مسئولانی دید که به تعریف افراطی از موفقیت‌هایی می‌پرداختند که در زندگی مردم نقش و جایگاهی پیدا نکرد و شهروندان تأثیر آن را در زندگی روزمره‌شان احساس نکرده‌اند. البته دلایل دیگری هم می‌توان برای این ماجرا فهرست کرد اما آنچه مهم به نظر می‌رسد این که این پدیده دیگر محدود به نسل‌نو نیست و رد آن را می‌توان حتی در رفتار برخی مسئولان هم دید.