مهندس سید‌مصطفی هاشمی‌طبا یکی از مدیران با‌سابقه ورزش کشور است که البته در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری خود را نامزد مستقل معرفی کرده بود. او در انتخابات ریاست‌جمهوری اگر‌چه چندان به روحانی حمله نکرد اما خیلی‌ها معتقدند او در مقاطعی به وزنه‌ای مهم برای برنده‌شدن روحانی برابر رقبای سرسختش تبدیل شد. شاید بدیهی‌ترین انتظار اهالی ورزش این بود که هاشمی‌طبا پس از روی کار آمدن دوباره دولت روحانی، بتواند به عرصه مدیریتی ورزش کشور بازگردد اما نه‌تنها این اتفاق رخ نداد بلکه خود او معتقد است مدیران ورزش کشور اساسا راه را برای حضور او در مجمع انتخابات کمیته ملی المپیک بسته‌اند و اجازه نخواهند داد که او خود را نامزد کند. دلخوری هاشمی‌طبا آنجایی شدت می‌گیرد که هیات اجرایی کمیته ملی المپیک صالحی‌امیری را خبره ورزشی می‌داند اما وی را در لیست انتخابش قرار نمی‌دهد. متن گفت‌وگوی مثلث با مهندی هاشمی‌طبا را می‌خوانید.

مدیون من خواهند شد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

انتخابات کمیته ملی المپیک این روزها با حرف و حدیث‌های فراوانی همراه شده است. عده‌ای معتقدند وزارت ورزش یا بهتر بگوییم آقای سلطانی‌فر طبق مدلی که محمود گودرزی در دوره قبل بدان عمل کرد، در انتخابات کمیته ملی المپیک مداخله نکند. البته عدم مداخله وزارت ورزش در دوره مدیریتی آقای گودرزی ادعایی بود که خود ایشان و همراهان‌شان مطرح می‌کردند. آیا واقعا انتخابات مستقلی در دوره قبل برگزار شد؟

 من فکر می‌کنم در دوره قبلی هم شاهد برگزاری انتخاباتی مستقل و درست نبودیم. شرایط نامناسبی حاکم بود و در همان مقطع نیز بنده تعجب می‌کردم که مدیران ورزش مدعی می‌شدند انتخابات کمیته ملی المپیک در نهایت استقلال و رعایت موازین قانونی برگزار می‌شود.

جالب است که شما به دفعه قبل اشاره می‌کنید. چون لااقل مدیران ورزش کشور چنین اعتقادی نداشتند. محمود گودرزی و معاونان ایشان تاکید می‌کردند که انتخابات کمیته ملی المپیک در نهایت سلامت برگزار شده و وزیر ورزش بر خلاف رویه ادوار گذشته این‌بار پای خود را از انتخابات بیرون کشیده است.نه. این‌طور نبود. بر حسب تقاضای من ایشان آیین‌نامه انتخابات را برای معاون حقوقی دفتر رئیس‌جمهور فرستادند. دفتر معاونت حقوقی رئیس‌جمهور این‌گونه پاسخ داد که آیین‌‌نامه در رابطه با اساسنامه انحراف دارد و باید مواردی اصلاح شود. حتی قید کردند که دقیقا چه مواردی باید اصلاح شود. البته متاسفانه آقای گودرزی به این نامه اصلا توجهی نکردند. در مجمع هم نظرشان را از طریق اعضای مجمع و همراهان‌شان پیش بردند و به کرسی نشاندند.

وقتی درباره انتخابات کمیته ملی المپیک صحبت می‌کنیم به نقطه شروع آن می‌رسیم که اتفاقا حرف و حدیث‌هایی درباره اصلاح اساسنامه آن مطرح شد اما هرگز به سرانجام نرسید. چرا؟

 تا وقتی چیزی تصویب نشود اساسنامه‌ای پیش از این وجود داشته است ملاک عمل خواهد بود. کمیته ملی المپیک در حال حاضر دارای اساسنامه است. اما نکته‌ای که درباره این اساسنامه وجود دارد این است که آقایان اصرار دارند کمیته ملی المپیک و پارالمپیک را در یک دسته ببینند. مجامع این دو بخش جدا است. اساسنامه‌شان همین‌طور. اما به هر حال در مجلس قانون انتزاع تصویب و توسط رئیس‌جمهور ابلاغ شد. این قانون در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در شهریور سال گذشته به تایید شورای نگهبان رسید. متن این قانون چه بود؟

می‌گوید که به‌منظور ایجاد زمینه‌های لازم برای شرکت قهرمانان و ورزشکاران جانباز و معلول کشور در رقابت‌های پارالمپیک، بین‌المللی، قاره‌ای و منطقه‌ای، با رعایت مقررات بین‌المللی و نیز تلاش برای توسعه ورزش در بین اقشار مختلف جامعه معلولان کشور، کمیته ملی پارالمپیک جمهوری اسلامی ایران از کمیته ملی المپیک ایران منتزع شده و در فهرست موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی موضوع قانون فهرست نهادها و موسسات عمومی غیردولتی مصوب 19/4/1373با اصلاحات بعدی آن قرار می‌گیرد. اساسنامه این کمیته حداکثر ظرف مدت سه‌ماه از تاریخ ابلاغ این قانون، توسط وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی پارالمپیک تهیه می‌شود و به‌تصویب هیأت وزیران می‌رسد.

از تاریخ لازم‌الاجراء‌شدن این قانون، کارکنان فعلی و نیز اموال، املاک و تجهیزات و اماکن مربوط به کمیته ملی پارالمپیک از کمیته ملی المپیک منتزع و به این کمیته منتقل می‌شوند. اصلاحات اساسنامه جاری کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران همزمان به تصویب هیأت وزیران می‌رسد. البته به نظر من این قانون نباید به تصویب می‌رسید چون اساسا همه‌چیز کمیته ملی المپیک و پارالمپیک از یکدیگر جداست. اساسنامه‌شان، ریاست‌شان، مجمع‌شان و به‌طور کلی با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند که نمی‌شود آنها را در یک بسته‌بندی دید اما به‌هر‌حال حتی اگر اصلاحاتی هم نیاز بود باید به تایید هیات وزیران می‌رسید که البته چنین اتفاقی هم رخ نداد. بنابراین ابهامی ‌در این زمینه وجود ندارد که چرا اساسنامه قدیمی ‌مورد استناد قرار گرفته و آقایان می‌خواهند با همان اساسنامه انتخابات را در تاریخ تعیین‌شده برگزار کنند.

انتخاب خبرگان ورزشی اما این روزها به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. این انتقادها جایی شدت بیشتری هم به خود گرفته که صالحی‌امیری به‌عنوان یکی از خبرگان ورزشی از سوی هیات اجرایی کمیته ملی المپیک انتخاب شده است. نظر شما در‌این‌‌باره چیست؟

 اولا خبرگان ورزشی نیست بلکه خبرگان بازی‌های المپیک است. این یعنی افرادی که تجربه بسیار بالایی در اداره بازی‌های المپیک یا کاروان‌های المپیکی داشته‌اند نه آنهایی که صرفا در مدیریت ورزش حضور داشته‌اند. بنابراین خبرگان ورزشی نیست. در نتیجه اگر فردی در حوزه ورزش صاحب‌نظر است کفایت نخواهد کرد بلکه باید در بحث المپیک و بازی‌های المپیکی صاحب کارنامه و تجربه مدیریتی باشد.

می‌توانیم این آدم‌ها را نام ببریم. فکر نمی‌کنم ناشناخته باشند. درست است؟

 دقیقا همین‌طور است. وقتی به ۴۰ سال گذشته نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که چه کسانی در این حوزه صاحب بیشترین تجربه و شایسته این هستند که به آنها خبره بگوییم. آقایانی مثل افشارزاده، سجادی، رحیمی، شهنازی و شاید چند نفر دیگر افرادی‌اند که در این زمینه صاحب تجربه بسیار زیادی هستند.

در مورد آقای صالحی‌امیری انتقادهایی مطرح می‌شود. مخالفان ایشان می‌گویند ایشان نباید به‌عنوان خبره ورزشی انتخاب می‌شد.

 بله. ضمن احترام به ایشان باید بگویم که آقای صالحی امیری هیچ وقت در بحث المپیک صاحب نظر نبوده و نیستند. درباره دیگر توانمندی‌های ایشان بنده نظری ندارم اما در‌این‌مورد به‌خصوص باز هم می‌گویم ایشان صاحب‌نظر و کارنامه نیستند. اگر ایشان قرار بود وارد انتخابات کمیته ملی المپیک بشوند می‌بایست از راه‌های دیگری وارد می‌شدند نه از راه خبر‌گی ورزش.

در این زمینه چه کسی مسئول است؟

 من فکر می‌کنم این تخلف آشکار هیات اجرایی کمیته ملی المپیک است. کاملا روشن است که این آقایان در‌خصوص مسئولیتی که به آنها سپرده شده امانتداری نکرده‌اند. چون به نظرم با این انتخاب کاملا از اساسنامه منحرف شده‌اند.

البته در این زمینه خیلی‌ها آقای کیومرث هاشمی را نیز مورد انتقاد جدی قرار می‌دهند. این تحلیل به‌طور جدی مطرح است که اساسا آمدن آقای صالحی‌امیری در نهایت قرار است به نفع هاشمی تمام شود. نظر شما چیست؟

 ببینید من یک مصاحبه از آقای هاشمی خواندم که برایم جالب بود. ایشان گفته ما این اقدام را در تعامل با وزارت ورزش انجام داده‌ایم. معنی تعامل این نیست که ما می‌بینیم. گویی فشاری وارد شده و از دل این فشار و دعوای پشت‌پرده آقای صالحی‌امیری پذیرفته شده است. اسم این کار تعامل نیست. اسم این کار انحراف از اساسنامه و امانتی است که به دست آقایان سپرده شده است. به هر حال وقتی شما یک هیاتی را مامور می‌کنید که افراد شایسته را انتخاب کنند بدیهی‌ترین انتظار این است که اعضای هیات اجرایی تحت تاثیر بعضی‌ها قرار نگیرند و از امانتی که به دست‌شان سپرده شده به‌خوبی نگهداری کنند.

شما برنامه‌ای برای حضور در انتخابات دارید یا خیر؟

 اگر انتخاباتی برگزار شود که بتوان در آن حضور پیدا و شرایط را بهتر کرد به‌شخصه استقبال می‌کنم اما رویه‌ای که من در حال حاضر می‌بینم طوری است که این انتخابات به‌طور ماهوی باطل است.

چرا؟

 چون اساسنامه در آن رعایت نشده است. از مسیر اساسنامه منحرف شده‌اند.

خیلی‌ها معتقدند شما در انتخابات ریاست‌جمهوری اگر چه نامزدی مستقل بودید و نقدهایی هم نسبت به دولت روحانی داشتید اما وزنه بسیار تاثیرگذاری برای دولت ایشان بودید و باز همین عده معتقدند دولت می‌بایست باتوجه به توانمندی و تجربه قابل توجه‌تان، لااقل در یکی از پست‌های کلیدی ورزش از شما بهره می‌برد تا شرایط ورزش کشور در مسیر بهتری قرار بگیرد. با علم به این موضوع که می‌دانیم شما هرگز چشمداشتی به پست‌های مختلف مدیریتی نداشته‌اید اما با‌این‌حال به نظر نمی‌آید که دلخور هم نباشید. خودتان راجع به این موضوع صحبت می‌کنید؟

 اینکه چرا در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کردم دلایلی دارد که درباره‌اش قبلا صحبت کرده‌ام. اما می‌خواهم خدمت شما عرض کنم که هر پستی که نصیب من شده خودش برایم به‌‌وجود آمده است. من هیچ وقت هیچ چشم‌داشتی نداشته‌ام. توقعی از کسی نداشته‌ام. من از هیچ مقام بلند پایه‌ای پستی طلب نکرده‌ام. هیچ وقت به مجلس نرفته‌ام که با نمایندگان وارد لابی بشوم. اساسا این کار در شخصیت من نیست. هیچ وقت دنبال این نبودم که همه آدم‌ها را از خودم راضی نگه دارم. سعی کردم همواره شخصیت مستقل خودم را حفظ کنم. چه در انتخابات کمیته ملی المپیک شرکت کنم و چه این کار را انجام ندهم یک واقعیت وجود دارد که آقایان نباید از آن فرار کنند؛ کمیته ملی المپیک باید استقلال داشته باشد. به نظرم دوستان می‌خواهند با من درست مثل دفعه قبل برخورد کنند و حتی اجازه ندهند که پای من به مجمع باز شود. چون می‌دانند که سوابق من چیست. می‌دانند که بنده سه دوره در این کمیته حضور داشته‌ام و همین حالا که با شما صحبت می‌کنم در آکادمی ‌ملی المپیک تدریس می‌کنم.

من عضو IOC بوده ام. بنابراین کمترین احترامی ‌که می‌توانستند قائل باشند این بود که اجازه بدهند من عضو ساده مجمع باشم. اینکه در انتخابات شرکت می‌کردم یا نه موضوعی است که خودم راجع به آن تصمیم می‌گرفتم اما آنها حق ندارند من را از حضور در مجمع هم بازدارند. ظاهرا آقایان نمی‌خواهند که من حتی عضو ساده مجمع باشم. به هر حال من هم هیچ اصراری به ریاست ندارم. اصراری ندارم که پستی در ورزش یا کمیته داشته باشم اما توصیه می‌کنم آقایانی که مسئولیت دارند امانتدار باشند. آنها به‌طور حتم با تصمیماتی که تا‌کنون گرفته‌اند مدیون افرادی مثل من می‌شوند.

فکر نمی‌کنم اساسا منعی برای حضور شما در انتخابات وجود داشته باشد. چون شما عضو هیات‌رئیسه فدراسیون ژیمناستیک هستید. این‌‌طور نیست؟

 این یک بحث دیگر است. یک زمانی است که هر آدمی ‌یک حقوقی دارد که باید رعایت بشود در واقع باید شأن حرفه‌ای و شان علمی آدم‌ها باید رعایت شود. من در فدراسیون ژیمناستیک برای کمک رفتم ولی اگر بگویند می‌خواهیم پنج خبره المپیکی را انتخاب کنیم حداقل یکی از پنج نفر بنده هستم و این ‌بی‌توجهی به امری بسیار ساده و روشن است که باعث تاسف من می‌شود. بنابراین نتیجه می‌گیرم که آنها نمی‌خواهند من حضور داشته باشم. من هم وارد انتخابات نمی‌شوم. بنابراین با این تصمیماتی که آقایان گرفته‌اند انتخابات از نظر ماهوی

 دچار مشکل است.