یادداشت محسن بیاتی نیا درهفته نامه مثلث:

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مثلث: قبل از اینکه درباره دوست و همبازی قدیمی‌ام و مربی موفق امروز فوتبال ایران صحبت کنم باید عرض کنم دنیای مربیگری با دنیای بازیگری خیلی متفاوت است. دو مقوله کاملا جدا از یکدیگر هستند و دوره بازیگری به هیچ وجه نمی‌تواند ملاک یا معیار خوبی برای ارزیابی دوره مربیگری باشد. اینکه یک بازیکن بازیکن خوبی بوده دلیل بر این نیست که مربی بزرگی هم بشود یا بر عکس اگر بازیکن بدی بوده دلیل کافی نیست که حتما مربی بدی خواهد شد. ممکن است یک بازیکن متوسط دوره مربیگری‌اش بسیار پرافتخار ظاهر شود یا بازیکنان بزرگی هم داشته‌ایم که در دوره مربیگری عملکرد خوبی نداشته‌اند. با این حال خوشبختانه جواد نکونام نشان داد که همچنان که بازیکن بزرگی بوده نشانه‌های درستی از بزرگ‌شدن در عرصه مربیگری را هم دارد. من خودم سرمربی بوده‌ام. می‌دانم که چقدر کار دشواری است. سرمربیگری یک کاریزمای خاصی می‌خواهد که به نظرم جواد نکونام این کاریزما را دارد. نکونام در فوتبال اروپا بازی کرده است. بارها شرایط سخت و پیچیده را در دوره بازیگری‌اش تجربه کرده است، بنابراین به خوبی می‌داند که در شرایطی که تیمش به بحرانی برخورد می‌کند چگونه باید رفتار کند و بازیکنانش را چگونه مهیای بازی‌های سخت کند. این کار شوخی‌بردار نیست. بخش مهمی ‌از پیچیدگی‌های کار مربیگری در همین موضوع است که شما بتوانید تیم‌تان را برای شرایط سخت آماده کنید. شما به‌عنوان یک مربی چطور می‌خواهید این کار را انجام بدهید؟ من به شما می‌گویم که باید بتوانید اندیشه‌های‌تان را به خوبی به بازیکنان تیم‌تان منتقل کنید. مهم نیست که شما یک مربی دفاعی هستید یا یک مربی که به حمله علاقه‌مندید. مهم این است که بازیکنان تیم تان به خوبی وظایف‌شان را بدانند. نکونام این ویژگی را دارد. به خوبی می‌تواند اندیشه‌های خود را به تیمش منتقل کند. نکته‌ای که مایلم درباره آن صحبت کنم این است که امثال من و جواد نکونام که فوتبال را زود کنار گذاشتیم و جذب دنیای مربیگری شدیم به خوبی می‌توانیم با بازیکنان تیم‌مان ارتباط برقرار کنیم، چون اختلاف سنی زیادی با تیم‌مان نداریم. آنها را به خوبی درک می‌کنیم. احساسات و روحیات خاص دوران بازیگری را به خوبی می‌شناسیم و هنوز تا حدودی در همان فضا قرار داریم، بنابراین بهتر از هر مربی دیگری می‌توانیم روح جنگیدن را به تیم‌مان تزریق کنیم. شاید وقتی نکونام سرمربی نساجی شد خیلی‌ها تصور نمی‌کردند او بتواند دست به چنین کار بزرگی بزند و تیمش را به لیگ برتر بیاورد اما دیگر دوره این حرف‌ها تمام شده است که می‌گویند امثال نکونام چون جوان هستند از تجربه کافی برخوردار نیستند و نمی‌توانند موفق شوند. دنیای فوتبال آن‌قدر پیشرفت کرده که مربیان جوان هم می‌توانند با تکیه بر دستیاران خوب و بادانش در کادرفنی صاحب تجربه‌های ارزشمندی شوند؛ کاری که نکونام انجامش داد. او یک تمرین‌دهنده خوب خارجی را به کادرفنی اضافه کرد و خودش هم با تمام تمرکز به مسائل فنی تیمش پرداخت. نتیجه‌اش هم این شد که نساجی مازندران به لیگ برتر صعود کرد. اما بد نیست این را هم بگویم که تفکر مدیران فوتبال ما نیز باید تغییر کند. من به همه مربیان خارجی احترام می‌گذارم. من مربیان خارجی داشته‌ام که خیلی چیزها از آنها یاد گرفته‌ام. همین‌طور به مربیان ایرانی باسابقه هم احترام می‌گذارم. اصلا اگر اینها نبودند چه کسی به ما بازی کردن یا مربیگری را یاد می‌داد اما بحث من این است که باید رفته رفته فضا را برای فعالیت مربیان جوان ایرانی باز کنیم. مربیان جوان ایرانی همچون محمود فکری و جواد نکونام نشان دادند که تا چه حد استعداد دارند و می‌توانند تیم‌های خود را به موفقیت برسانند. در لیگ دسته یک شما مربیان خارجی را دیدید که برای حضورشان روی نیمکت خیلی هزینه شده بود اما خوشحالم که دو مربی ایرانی موفق شدند تیم‌های خود را به لیگ برتر بیاورند. این نشانه روشنی است که مدیران باشگاه‌های ما بیش از پیش به مربیان ایرانی و به‌خصوص جوانان اعتماد کنند. نسل امروز نسل خاصی است. بازیکنان این نسل روحیات خاص خودشان را دارند. ما با نسلی سروکار داریم که نمی‌توانیم اینترنت را ازآنها بگیریم اما باید بتوانیم هیجانات این نسل را کنترل کنیم و آنها را به خوبی برای حضور در بازی‌های سخت آماده کنیم. مربیان جوان فوتبال ایران دوستانی دارند که خیلی خوب می‌توانند آخرین و به‌روز‌ترین اطلاعات مربیگری را در اختیارشان قرار دهند، بنابراین چاره‌ای نداریم جز اعتماد کردن. اطمینان دارم که در این صورت فوتبال ملی ما نیز روزهای بهتری خواهد داشت. شما به این موضوع فکر کنید که یک تیم برای آمدن به لیگ برتر باید چه سختی‌هایی را پشت سر بگذارد. یکی از این سختی‌ها این است که تیم شما باید دو برابر تیم‌های دیگر جنگنده و فیزیکی ظاهر شود. بازیکنان شما باید به خوبی بدوند. نکونام چون خودش بازیکن جنگنده‌ای بود و زندگی حرفه‌ای و سالمی ‌داشت موفق شد تیمش را هم این‌گونه به رشد برساند. او همچنین از دوستان سالمی‌ در کنار خود بهره  گرفت که بتوانند به خوبی به او و تیمش کمک کنند. درست است که برانکو توانست پرسپولیس را به‌عنوان قهرمانی برسانددرست است که شفر موفق شد در استقلال تغییرات چشمگیری را ایجاد کند اما فراموش نکنیم که علی کریمی ‌و عبدالله ویسی موفق شدند تیم‌های‌شان را در لیگ برتر نگه دارند. فراموش نکنیم که یکی از سخت‌ترین کار‌های فوتبال ایران که صعود به لیگ برتر است را دو مربی جوان ایرانی انجام دادند، البته این را هم بگویم که از همین حالا نمی‌توانیم بگوییم که نکونام مربی بزرگی است و کارش را تمام و کمال انجام داده است. او تازه اول راه مربیگری است اما در شروع این راه از یک آزمون بسیار سخت سربلند بیرون آمده است. من از این بابت خوشحالم و به او تبریک می‌گویم. اینکه در ادامه راه مربیگری او چه خواهد کرد و چه انتخاب‌هایی خواهد داشت موضوعی نیست که بتوانیم الان درباره‌اش صحبت کنیم اما اینکه مربیان جوان ایرانی به خوبی موفق شده‌اند توانمندی‌های خودشان در فوتبال ایران را بروز دهند، باید به فال نیک بگیریم و بیش از گذشته به این موضوع توجه کنیم. جواد نکونام در نساجی مازندران عملکرد فوق‌العاده‌ای داشت چون به خوبی نقاط ضعف تیمش را شناسایی کرد، توانست مهاجم خوب و باکیفیت بگیرد، خط دفاعی تیمش را تقویت کند و با بازیکنان تیمش ارتباط خیلی خوبی برقرار کند.