وقتی کارلوس کی‌روش به فوتبال ایران آمد خیلی‌ها تصور می‌کردند قرار است همه مشکلات فوتبال ایران حل شود اما این انتظار بیهوده‌ای بود. اگرچه قرار نبود این مربی پرتغالی همه دردهای فوتبال ایران را درمان کند اما‌ بین اهالی فوتبال عده‌ای نیز دست روی ‌بر جایی گذاشته بودند و این خواسته را طی همه این سال‌ها تکرار کرده‌اند؛ کی‌روش باید دانش و تجربه خود را به تیم‌های ملی ما منتقل کند.

دالیچ یا کی‌روش؟ مساله این نیست/ شیوه مدیریت فوتبال ایران باید مورد بازنگری جدی قرار بگیرد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مثلث/ مهدی ربوشه / دبیر ورزش: اینکه چقدر خواسته درست و منطقی برخی از اهالی فوتبال محقق شد موضوعی است که نمی‌توان فعلا به آن پرداخت. شاید بهتر است در این‌باره خود کی‌روش توضیح بدهد. شاید هم بهتر باشد مدیران فوتبال ایران در این مورد توضیح بدهند که چرا در تمام این سال‌ها فوتبال ایران نتوانست آن طور که انتظار می‌رفت از کارلوس کی‌روش استفاده کند؛ مردی که اگر فقط دوره مربیگری‌اش در منچستریونایتد را همه کارنامه‌اش بدانیم کفایت می‌کند که حسرتی بزرگ نصیب‌مان شود. کی‌روش؛ همان دستیاری که فرگوسن تاکید کرده بود بعد از عصر خودش مسؤلان باشگاه باید به این مربی اعتماد کنند. هرچند کی‌روش راه دیگری‌ پیش گرفت و آن اعتماد نیز هرگز حاصل نشد. با همه اینها امروز وقتی به دوران حضور کی‌روش در فوتبال ایران نگاه می‌کنیم بیش از هر چیزی ضعف مدیریت و برنامه‌ریزی باعث افسوس‌مان می‌شود. اگر مدیریت داشتیم کی‌روش امروز به مربی تبدیل نمی‌شد که خارج از حیطه اختیاراتش عمل کند یا در کارهایی دخالت بکند که به هیچ وجه شایسته نیست. اگر مدیران کفایت لازم برای اداره فوتبال ایران را داشتند امروز کی‌روش به مردی همیشه معترض تبدیل نمی‌شد که مرتب در حال بیانیه‌نویسی است؛ مربی که کمتر انتقاد می‌پذیرد و کمتر از آن با دیگر مربیان وارد همفکری می‌شود. نه، او سخت معترض است. با همکاران خود در فوتبال ایران وارد نزاع رسانه‌ای می‌شود. کمتر در ایران حضور دارد و بیش از همه اینها به منتقدانش سخت می‌تازد. چرا؟ دلیل این اتفاق روشن است. مدیران فوتبال ایران هرگز نتوانستند بزرگ‌تر از کی‌روش باشند. کی‌روش همه آنها را در خود هضم کرد. نه کفاشیان و نه تاج و نه هیچ یک از آنهایی که قرار بود به مدیری بالادستی برای کی‌روش تبدیل شوند نتوانستند این ماموریت را به سرانجام برسانند. حالا کار به جایی رسیده که اگر قرار است کی‌روش مدیری بالادستی داشته باشد انتخابش به طور حتم ماندن نیست. خواهد رفت. همچنان که طی هفته‌های اخیر مهدی تاج سعی کرده کی‌روش را متوجه این موضوع کند که چه کسی رئیس است. به خاطر دارم در جلسه‌ای که آقای تاج در همان اوایل دوره ریاست خود در فدراسیون فوتبال برگزار کرده بود خطاب به نمایندگان رسانه‌های مختلف از دلیل اصلی حضورش در راس فوتبال این‌گونه پرده برداشت؛ «می‌خواهم همه بدانند که کت بر تن کیست. می‌خواهم شأن ریاست فدراسیون را به این جایگاه برگردانم.» شعار خاصی بود؛ با یک ضرباهنگ نسبتا قوی. اما این ادعا به نظرم هرگز محقق نشد. ما زمانی در فوتبال مدیری مقتدر خواهیم بود که بتوانیم از همه ظرفیت‌های مربی در حد و اندازه کی‌روش استفاده کنیم، حال آنکه به نظر من مدیران فوتبال ایران از کی‌روش در حداقلی‌ترین شکل ممکن هم بهره نبرده‌اند و با ضعف شدید در سیستم برنامه‌ریزی فدراسیون این مربی را به سمت حواشی سوق داده‌اند که ابدا خروجی‌اش توسعه فوتبال ملی نیست. با همه اینها امروز رئیس فدراسیون فوتبال از ضرورت تعیین تکلیف فوری برای تیم ملی خبر داده و گفته این‌طور نیست که به دوره بعد از کی‌روش فکر نکرده باشیم