پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

با ورود حملات وحشیانه ارتش رژیم غاصب صهیونیستی به شصت و پنجمین روز خود علیه ساکنان نوار غزه، سوالات دشواری در سرزمین‌های اشغالی مطرح شده است ازجمله این پرسش‌ها، مدت زمان جنگ و امکان تحقق اهداف اصلی آن یعنی ازبین بردن توان نظامی، اداری و سیاسی جنبش حماس ازسوی اسرائیل وهمچنین سؤال درباره سرنوشت غزه برای پس از جنگ است.

پایگاه خبری ـــ تحلیلی العربی الجدید درتحلیلی درباره تاثیرعملیات طوفان الاقصی بر راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی و شکسته‌ شدن پارادایم و ایده‌های فکری غالب این رژیم که بیش از دو دهه در منطقه منتشر شده، با عنوان «عملیات طوفان الاقصی چگونه به ایدئولوژی نظامی رژیم صهیونیستی لطمه زد و آسیب راهبردی به آن وارد کرد؟» می‌نویسد:‌ طبیعی است که پاسخ به سؤال دوم به نتایج میدان جنگ مربوط می‌شود، هرچند تا به حال فرضیه تصمیم گیرندگان در رژیم اسرائیل این است که موضوع حل شده و گزینه‌ای جز تحقق اهداف جنگ و واژگون کردن قدرت نظامی و سیاسی حماس در غزه وجود ندارد. آگاهی از تاریخ و تجربیات دور و نزدیک نشان می‌دهد برآوردها و آرزوهای رژیم اسرائیل به واقعیت تبدیل نمی‌شود. در ادامه این تحلیل آمده است: آنچه تاکنون در مدیریت جنگ به فرماندهی یوآو گالانت، وزیر جنگ و هرتزی هالوی، رئیس ستاد ارتش و فرماندهای سایر نهادهای امنیتی رژیم غاصب صهیونیستی برجسته بوده، موضع نهاد نظامی این رژیم است که با تمام قدرت برای ادامه جنگ و حمله به تمام مناطق نوار غزه فشار می‌آورد. جنگی که بدون هیچ عامل بازدارنده یا توجه به قوانین بین‌المللی برای کسب نتایج هولناک در غزه ازجمله کشتار غیرنظامیان، کودکان و زنان و تخریب زیرساخت‌ها و تاسیسات حیاتی که ممکن است نوار غزه را به منطقه‌ای غیر قابل سکونت تبدیل کند، ادامه یافته است. این کار ممکن است در واقع یکی از اهداف جنگ و جایگزینی برای کوچاندن مردم غزه باشد، زیرا طبق نقشه ویرانی‌ها، غزه به مهندسی مجدد موجودیت جمعیت پس از جنگ نیاز دارد. تلاش دستگاه‌های نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی برای نهایی کردن جنگ غزه و تحقق اهداف نظامی فقط مربوط به اهمیت تحقق اهداف جنگی مورد نظر نهادهای امنیتی نیست بلکه برای جبران شکست بزرگ در۷اکتبر گذشته(در عملیات طوفان الاقصی) و ترمیم صلابت شکسته شده ارتش رژیم صهیونیستی و دستگاه امنیتی این رژیم و قدرت بازدارندگی آن و قرار گرفتن ارتش اسرائیل در جایگاه برتر در برابر اسرائیلی‌هاست. این موضع همچنین با تلاش نهادهای نظامی و امنیتی برای ترمیم ایدئولوژی نظامی استراتژیک شکست خورده و جایگاه نهادهای نظامی در سیستم تصمیم‌گیری رژیم اشغالگر اسرائیل مرتبط است و فقط به حماس و غزه مربوط نیست. موسسات نظامی ـــ امنیتی در رژیم اسرائیل اعم از ارتش، اطلاعات و دستگاه‌های ناظر و آینده‌نگر نه‌فقط ایدلوژی رزمی و نظامی را ایجاد می‌کنند، بلکه یکی از مهم‌ترین دستگاه‌ها در تصمیم‌گیری هستند که به سیاست‌های خارجی و به روابط رژیم اسرائیل با کشورهای عربی و مسأله فلسطین مربوط می‌شود.این پارادایم که براساس ایدئولوژی نظامی بنا شده است، رژیم اسرائیل را دارای قابلیت‌های نظامی می‌داند که به آن امکان آزادی عمل در منطقه را می‌دهد، از جمله قدرت هشدار زودهنگام، نیروی بازدارنده قوی و این‌که ارتش اسرائیل می‌تواند با هر تهدید امنیتی نزدیک یا دور مقابله کند. افزون بر این، قدرت اطلاعاتی این رژیم را نامحدود می‌داند که می‌تواند هر عملیاتی را در هر نقطه از جهان که بر ضد آن انجام می‌شود، شناسایی کند و ابزار پیروزی در هر نبردی را در اختیار دارد.همچنین این توانمندی‌ها به فراهم کردن زمینه تنظیم و عادی‌سازی روابط رژیم اسرائیل با کشورهای عربی کمک کرده و می‌کند و این‌که در کل، سیاست‌ها را در قبال تشکیلات خودگردان فلسطین و غزه و حتی در قبال مسأله فلسطین تعیین می‌کند. این رویکرد، دستگاه‌های نظامی را در خط مقدم، تعیین گزینه‌های راهبردی اسرائیل قرار داده است.

 

شکست دستگاه امنیتی رژیم اسرائیل در ۷ اکتبر

براساس گزارش رسانه‌های صهیونیستی درروزهای‌اخیر، واحداطلاعات ارتش رژیم‌اسرائیل(امان) درموردعملیات طوفان‌الاقصی اطلاعاتی در اختیار داشته که به فرماندهان ارتش این رژیم ارائه کرده اما با این حال به دلیل کوچک‌پنداری و بی‌اعتنایی فرماندهان ارتش نسبت به توانایی‌های حماس و عدم اعتقاد آنها به انجام عملیاتی با این حجم و کیفیت [از سوی حماس] با آن برخورد جدی نشد.فرماندهان ارتش رژیم غاصب اسرائیل از برخورد جدی با اطلاعات و داده‌ها خودداری کردند، زیرا با پارادایم موجود مطابقت نداشت و با اعتقادات اساسی در نظریه‌پردازی‌های نظامی راهبردی اسرائیل در تضاد بود.از این رو، پیش‌بینی عملیات طوفان الاقصی و واکنش نهادهای امنیتی و نظامی بسیار فراتر از نیاز ارتش اسرائیل برای انتقام از اعتبار از دست رفته خود و برگرداندن اعتماد جامعه اسرائیلی به این نهاد و بحث تامین امنیت منطقه جنوب مطابق با ذهنیت اسرائیلی است، چون بر موقعیت نهادهای نظامی و امنیتی در تصمیم‌گیری در رژیم اسرائیل تاثیر می‌گذارد.شکسته شدن پارادایم امنیتی پیامدهای فوری بر فروپاشی راهبردها در سایر محورها به‌ویژه در قبال مسأله فلسطین و رژیم اشغالگر اسرائیل و سپس در قبال کل منطقه عربی و حتی برای قرائت و فهم اسرائیل از خود دارد از این رو میزان خسارات ناشی از عملیات طوفان الاقصی بزرگ است.ارزیابی استراتژیک رژیم اسرائیل به سمت توافقات راحت برای عادی‌سازی روابط این رژیم با برخی کشورهای خلیج‌فارس و تلاش برای دستیابی به یک توافق عادی‌سازی با عربستان بود که شامل مفاد مربوط به پروژه هسته‌ای عربستان با موافقت رژیم اسرائیل است اما طوفان الاقصی ادامه روند عادی سازی روابط این رژیم با کشورهای عربی به‌ویژه با عربستان را زیر سؤال برد.جامعه اسرائیلی با هیچ توجیهی از سوی نهادهای امنیتی و نظامی این رژیم که خطرات این پروژه را کاهش دهد، مطمئن نخواهد شد و احزاب سیاسی در سرزمین‌های اشغالی با این امر مخالفت خواهند کرد، حتی اگر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر کنونی این رژیم آن را قبول کند.از این رو، پایان بردن نبرد در غزه برای دستگاه امنیتی ـــ نظامی اسرائیل و ترمیم و بازگرداندن اعتبار از دست رفته دستگاه نظامی این رژیم اهمیت دارد و بدون این، توسعه رویکردهای راهبردی جدید امکان‌پذیر نیست و نمی‌توان با رویکردهای کنونی که در همه محورها ازجمله جایگاه و مرکزیت نهادهای امنیتی و نظامی پابرجاست در تعیین اهداف، سیاست‌ها و ادوات رژیم اسرائیل رویکردهای جدید را توسعه داد.عملیات طوفان الاقصی، غزه را از یک منطقه محاصره‌ شده و فقیر که هر روز از محاصره و فشار و هرآنچه برای ورود به اجازه رژیم اشغالگر نیاز داشت، رنج می‌برد به ابتکاراتی که منجر به شکسته‌ شدن پارادایم و ایده‌های فکری غالب که بیش از دو دهه در منطقه منتشر شده اند، تغییر داد.رژیم اسرائیل به‌ویژه نهادهای نظامی و امنیتی آن، این اتفاق را درک کردند و به‌دنبال کنترل نتایج و کاهش خسارت‌های راهبردی خود و تعیین الگوهای فکری جدید هستند.اما سؤال این است که آیا بقیه بازیگران به‌ویژه تشکیلات خودگردان فلسطین و کشورهای عربی، این اتفاق را درک و اصلاح الگوهای فکری را شروع کرده‌اند؟ تاکنون دلایل و شواهد جدی در این مورد مشاهده نشده است.