​روزنامه اعتماد نوشت:اصلاح‌طلبان معتقدند نظارت استصوابی شورای نگهبان اجازه حضور نمایندگان همه اقشار و سلیقه‌های سیاسی در عرصه رقابت انتخاباتی را نمی‌دهد. با این حساب اولین خواسته اصلاح‌طلبان این است که یک انتخابات نسبتا آزاد با حضور همه نامزدهای اصلاح‌طلب و دیگر جریان‌های سیاسی برگزار شود تا فاصله میان مردم و حکومت کاهش یابد و همکاری با نهادهای حکومتی و ارکان نظام از جمله شرکت در انتخابات، نزد مردم توجیه داشته باشد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

اولین مشکل مهم اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی، همسو کردن نیروهای متکثر درون این جبهه است. توضیح آنکه اصلاح‌طلبان درباره حد آرمان‌های اصلاح‌طلبانه با یکدیگر توافق ندارند. برخی تا تغییر ساختارهای موجود در قانون اساسی خواستار تغییرند و برخی بدون تغییر در ساختارها، معتقد به اصلاح برداشت‌ها و نوع تفاسیری هستند که از قانون اساسی صورت می‌گیرد. برخی در همین ساختار به تغییر سیاست‌های کلان و برنامه‌های اداره کشور می‌اندیشند.

اکنون جریان اصلاح‌طلبی یک طیف وسیع است که در آن افرادی با آرمان‌های کاملا انقلابی و شبه‌براندازانه در کنار افرادی با رویکرد همراهی تمام و کمال با حاکمیت حضور دارند و در نتیجه سطح توقع هر جریان اصلاح‌طلب از انتخابات با هم متفاوت می‌شود. برخی خیال می‌کنند با پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری یا مجلس یا شورای شهر، باید مطالبات درباره تغییر ساختار نظام را هم پی گرفت یا دست‌کم همه نهادها را تحت نظارت برد یا نیروهای نظامی را از حوزه سیاست و اقتصاد به پادگان‌ها برگرداند و خلاصه باید کاری کرد که اساسی باشد اما برای بسیاری هدف از شرکت در انتخابات و کسب قدرت سیاسی، بسیار محدودتر از این حد است و کافی است کشور را بهتر اداره کنیم یا دستکم اجازه عرض اندام به کسانی ندهیم که ممکن است کشور را به ورطه نابودی بکشانند.

بنابراین نباید مطالبات فراقانونی یا محقق ناشدنی را در ذهن مردم ایجاد کنیم و انتظاراتی را دامن بزنیم که از طرق قانونی قابل پیگیری نیست و اگر هم باشد، معلوم نیست مطلوب باشد.

مشکل مهم دیگر اصلاح‌طلبان شکافی است که بین رهبران با بدنه هواداران ایجاد شده است. در چند دوره گذشته انتخابات، رهبری اصلاح‌طلب از هواداران خواستند که به فرد یا فهرستی مشخص رای بدهند؛ به این امید که اتفاقاتی برای مردم بیفتد یا دستکم برخی مطالبات اصلاح‌طلبانه محقق شود اما در عمل چنین نشد. اکنون دشواری کار سران اصلاح‌طلب این است که چگونه بدنه اجتماعی و هواداران خود را راضی به رای دادن کنند. قطعا اگر میل به مشارکت در انتخابات کاهش یابد، تصمیمات سران اصلاحات بدون پشتوانه خواهد ماند و اجرایی نخواهد شد.

مشکل دیگر اصلاح‌طلبان، تعیین استراتژی مشارکت در انتخابات است. بخشی از بدنه اجتماعی و نیروهای موثر سیاسی اصلاح‌طلب معتقدند که اگر نظام خواستار مشارکت حداکثری است حتما باید شرایط آن را هم فراهم کند و مهم‌ترین شرط آن است که نامزدهای اصلی اصلاح‌طلب را تایید صلاحیت کند. اینان بر این باورند که جبهه اصلاحات باید در شهرهای بزرگ به صورت مشروط در انتخابات شرکت کند. به باور اینان، اگر حاکمیت مطمئن باشد که حتما شاهد حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات خواهیم بود، حتما از مواضع خود عدول نخواهد کرد و به همین دلیل باید مسوولان را مطمئن کرد که اگر نامزدهای اصلاح‌طلب ردصلاحیت شوند، قطعا ما در انتخابات شرکت نمی‌کنیم؛ ولو آنکه تحریم هم نکنیم. این کمترین شرطی است که اصلاح‌طلبان باید برای حاکمیت بگذارند، اگر قرار است در انتخابات شرکت کنند.

البته این نظر طیفی از بدنه اصلاح‌طلبی است و دیگرانی هم هستند که معتقدند اصلاح‌طلبان به هر شکل ممکن باید در انتخابات حاضر باشند زیرا بخشی از بدنه حکومت هستند. به نظر آنان نمی‌شود در یک انتخابات دو نوع سیاست را برای شهرهای کوچک و شهرهای بزرگ در نظر گرفت. معنا ندارد در یک شهر کوچک حتما موظف به شرکت در انتخابات باشیم و حتی از میان دو اصولگرا، دست به انتخاب چهره عاقل‌تر و معتدل‌تر بزنیم اما در شهرهای بزرگ، تایید صلاحیت یک فهرست خاص را شرط شرکت در انتخابات قرار بدهیم و به‌رغم حضور دیگر اصلاح‌طلبان تایید صلاحیت شده، از رای دادن به آنان خودداری کنیم. همچنین از نظر فنی بسیار بعید است قبل از تایید صلاحیت‌ها، بتوان بر سر یک فهرست به توافق رسید. به تفاهم رساندن 30 حزب سیاسی و با این همه چهره‌های شاخص بر سر یک فهرست 30نفره در تهران کار سختی است و همین مشکل در شهرهای دیگر هم وجود دارد.

مختصر آنکه اصلاح‌طلبان در حال تدارک سازوکار تصمیم‌گیری برای انتخابات آتی هستند اما سران این جبهه با مشکلات متعددی مواجه هستند که مهم‌ترین آنها را باید بی‌میلی هواداران برای شرکت در انتخابات دانست.