اگر می‌خواهیم رفتار ملت با واقعیت‌ها تطبیق داده شود، باید روی تبیین و روشن شدن تاریخ سرمایه‌گذاری کرده و نگذاریم عده‌ای با هدایت بیگانه در ایران تاریخ مسلم را جعل کنند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش خبرگزاری فارس، عباس سلیمی‌نمین طی یادداشتی نوشت: درباره بیانات روز عید قربان حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره جریان تحریف که سعی در واژگون نشان دادن واقعیت‌ها و حقایق کشور با هدف ضربه زدن به روحیه مردم و ارائه آدرس غلط برای رفع مشکلات دارد، یک موضوع بسیار مهم این است که جریان تحریف بویژه به نسل جوان ـ که خاطرات چندانی از وقایع انقلاب اسلامی نداردـ می‌خواهد القا کند ما منشأ دشمنی مستکبران عالم هستیم و جمهوری اسلامی موجب شد آمریکایی‌ها ایران را تحت فشار قرار دهند. در واقع می‌خواهد این موضوع را جا بیندازد این ماییم که مقصریم نه آمریکایی که 40سال است شدیدترین مظالم را علیه ملت ایران روا می‌دارد. 

1- جریان تحریف علاقه فراوانی به غرب دارد و تلاش می‌کند تحریم‌ها علیه ملت ایران موثر واقع شود؛ این جریان اگر چه ایرانی است ولی نگاه جهان‌وطنی دارد، یعنی بیشتر تعلق خاطر به جهانی که آمریکا در رأس آن است، دارد و نه به وطن خود؛ ایران. جهان‌وطنی‌ها مدت‌هاست به ‌عنوان ابزاری در خدمت غرب عمل می‌کنند. 

مختصات دیگر این افراد که مسائل را جعل می‌کنند و تلاش دارند با داده‌های غلط در تحلیل، جامعه را منحرف کنند، این است که مسائل را کاملا وارونه جلوه‌ می‌دهند، به این معنا که وقتی احساس می‌کنید به شما ظلم شده، به‌ گونه دیگری عمل می‌کنید، تا اینکه فکر کنید خودتان منشأ ظلم هستید. در نوع اول، چون خودتان را مظلوم می‌یابید، طبیعتا در برابر ظالم مقاومت می‌کنید و دوست ندارید در ظلم ظالم شریک باشید، در اسلام صریحا روایت داریم اگر مظلومی ظلم ظالم را تایید کند یا در برابر آن ایستادگی نکند، در ظلم او شریک است. طبعا ایران برای اینکه چنین حالتی پیش نیاید، در برابر ظلم مقاومت می‌کند اما اگر واقعیت‌ها به جامعه دگرگون عرضه شود به طوری که افکار عمومی احساس کند این جمهوری اسلامی بود که به دنیای استکبار و آمریکایی‌ها ظلم کرد و نخستین‌بار خودمان تعدی کردیم و آنچه امروز به ما تحمیل می‌شود پاسخی به ظلم ماست؛ در این حالت مقاومت نمی‌کند. در صورت موفقیت جریان تحریف در القای این موضوع به جامعه، افکار عمومی می‌خواهد به‌گونه‌ای عمل کند که کشوری که ظلم ‌دیده از ما راضی باشد، بنابراین سعی در همراهی با آن کشور خواهد داشت.

2- مابه‌ازای این مسأله در جامعه فعلی این است که امروز برخی تلاش می‌کنند بگویند ضدیت آمریکا با ما بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آغاز شد و می‌گویند این ما بودیم که به سفارت آمریکا- که برابر با خاک آن کشور است- تعدی کردیم، پس ما ظالم هستیم و ظلم کردیم و آنچه آمریکایی‌ها انجام می‌دهند نیز پاسخ به ظلم ماست.  با این قبیل القائات نادرست، جوانان طبیعتا احساس می‌کنند آمریکایی‌ها اگر امروز ما را شدیدا تحریم می‌کنند به ‌خاطر این است که یک ‌جا مظلوم واقع شدند و حالا دارند به مظلوم واقع‌ شدن‌شان پاسخ داده و واکنش نشان می‌دهند. چنین افرادی طبعا در برابر تحریم‌ها مقاومت نمی‌کنند چون آمریکا را در این مسأله محق می‌پندارند، در حالی که واقعیت به گونه دیگری است. 

سفارت آمریکا سال 32 کانون هماهنگی کودتا در کشور بود و حتی به روایت بسیار محتمل، فضل‌الله زاهدی در سفارت آمریکا پنهان شد و آنها می‌دانستند او مهره داخلی کودتاست و ممکن بود دستگیر شود.

3- بعد از انقلاب اسلامی هم جوانان احساس کردند سفارت آمریکا بار دیگر کانون این هماهنگی شده، چرا که فتنه‌های مختلف در اقصی نقاط کشور از تجزیه‌طلبی گرفته تا اختلافات شدید وجود داشت؛‌ جوانان شاهد این بودند و می‌دیدند سفارت آمریکا این هماهنگی‌ها را به عمل می‌آورد و برای همین در واکنش به یک ظلم، سفارت آمریکا را تسخیر کردند تا نتواند دوباره کودتایی را علیه ملت ایران به انجام برساند و یک بار دیگر برای ربع قرن ملت ما را به اسارت درآورد. 

این تفاوت دارد که به جوان ایرانی گفته شود آمریکا قبل از تسخیر سفارتش در تهران هیچ موضع ضدایرانی نداشته و موضع ضدایرانی آن کشور از این مقطع شروع شد که جوانان ما بی‌دلیل سفارت این کشور را تسخیر کردند و دشمنی آمریکا را علیه ملت ایران برانگیختند، تا اینکه شما بدانید سفارت آمریکا قبلا کانون کودتا بوده، کودتای موفقی هم صورت گرفته که ملت ایران 25 سال در پی آن کودتا چپاول شده و یک بار دیگر هم قرار بود این کودتا با هماهنگی و مرکزیت سفارت آمریکا صورت بگیرد و جوانان نگذاشتند. در این صورت، جوان ایرانی نگاه متفاوتی به موضوع خواهد داشت.

4- عده‌ای که سعی می‌کنند واقعیت‌ها را تحریف کنند، هرگز به جوانان نمی‌گویند در جنگ اول جهانی، همین غربی‌ها کل ایران را- و نه فقط سفارت ما را!- اشغال کردند. انگلیس تمام کشور را در جنگ‌های اول و دوم جهانی اشغال کرد، بدون اینکه از ما کسب رضایت کند. 

جریانی که امروز سعی می‌کند غرب را مظلوم جلو‌ه دهد، هرگز در تحلیل‌های خود نمی‌گوید اینان بارها کل کشور ایران را اشغال کردند ولی همیشه سعی می‌کند اقدامات غرب را توجیه و آن را از جنایاتش تبرئه کند. چرچیل درباره اشغال ایران می‌گفت: ما هرگز به قانون پایبند نیستیم و اگر ببینیم جایی لازم است در دفاع از کشورها عمل کنیم، لازم نمی‌دانیم قانون را رعایت کنیم چون هدف‌مان حمایت از کشورهای کوچک است، به این دلیل برای مقطعی هیچ ایرادی بر ما وارد نیست که قوانین را زیر پا بگذاریم!

جریان تحریف از آنجا که غرب‌گراست، هرگز غرب را تخطئه نمی‌کند. با آنکه درباره اشغال لانه جاسوسی آمریکا حق را به ایالات متحده می‌دهد، در یک تناقض آشکار، امروز که می‌بینیم پلیس آمریکا- و نه مثلا دانشجویان آنها- به کنسولگری چین حمله کرد، جریان تحریف‌، آمریکا را تخطئه نمی‌کند که چرا به خاک چین تعدی می‌کنی؟ این جریان که معتقد است کنسولگری و سفارت، خاک یک کشور است، حالا که پلیس آمریکا به آنجا حمله کرده، چرا هیچ صدایی از او در مطبوعات غرب‌گرای ایران درنمی‌آید که این اقدام ناقض حقوق بین‌الملل است؟!

اینجا تفاوت فاحش وجود دارد و دانشجویان ما به‌ عنوان یک نهاد مدنی در واکنش به کودتای آمریکایی که در شرف تحقق بود، دست به این کار زدند.

5- در قضایای سال 58، یک نهاد مدنی(دانشجویان) اقدامی انجام داد ولی اینها بعد از 41 سال هنوز آن را رها نمی‌کنند و جریان داخلی آنها مرتب می‌گوید کار دانشجویان غیرقانونی بود و نباید صورت می‌گرفت و به همین دلیل آمریکایی‌ها با ما ضدیت پیدا کردند، در حالی که بعد از تسخیر سفارت، مدارک مهم و معتبری کشف و ثابت شد سفارت آمریکا، سفارت نیست بلکه کانون فتنه‌گری است. جریان تحریف مرتب در ذهن جوانان امروز می‌خواند ما منشأ برانگیختن ناراحتی آمریکا بودیم و ما موجب شدیم آمریکایی‌ها از ما دلخور شده و ما را تحت فشار قرار دهند و این ماییم که مقصریم نه آمریکا!

طبیعی است جوانی که آن زمان را درک نکرده، تحت تأثیر این جعلیات می‌گوید چرا باید به این وضع ادامه دهیم؟ ما باید با آمریکایی‌ها مذاکره و حتی از آنها عذرخواهی هم بکنیم. مشخص است که جعل چقدر مسأله را متفاوت می‌کند. جعل و تحریف - که متأسفانه زیاد هم هست - منشأ این می‌شود که فرد در برابر ظلمِ فاحش مقاومت نکند و با اینکه می‌بیند آمریکایی‌ها دارو و قطعات هواپیما را تحریم کرده‌اند- که کارهایی ضدانسانی است- ولی می‌گوید آمریکا حق دارد چون به او اینطور القا شده که مقصر این تخاصم، ایران است.  با موفقیت این جعل‌ها طبیعی است جوان ما بگوید برویم سر تعظیم فرود بیاوریم، چون ما کار غلطی انجام دادیم. وقتی کسی کار اشتباهی انجام می‌دهد، برای عذرخواهی پیش‌قدم می‌شود و طبیعی است نوع مواجهه جوان امروز تحت تاثیر این وارونه‌سازی تغییر کند. پس باید به برخی جوانانی که می‌گویند چرا مذاکره نمی‌کنیم یا خودمان را مقصر این دشمنی می‌دانند، حق بدهیم. به این جوانان گفته نمی‌شود اینطور نیست و آمریکایی‌ها سال‌ها قبل از آن، کشور ما را اشغال، کودتا، چپاول و ظلم‌های فراوان کردند و این برای همین 4 دهه قبل است. 

اگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جوانان چنین اقدامی انجام دادند به خاطر این بود که یک بار آمریکا را بخشیدند ولی آنها از روز 23 بهمن 57 بحث تجزیه‌طلبی را در کردستان کلید زدند و نیروهای نظامی دوران شاه را در مرز با ترکیه به رهبری «آریانا» جمع کردند و در مرز پاکستان هم نیروهایی را سازماندهی کردند. 

ملت ایران بعد از پیروزی انقلاب سعی کرد ارتباط جدیدی را شکل بدهد؛ ما هرگز رابطه‌مان را با آمریکا- به رغم این همه جنایتی که در حق ملت ایران روا داشته و کودتا کرد و با تشکیل ساواک ملت ما را شکنجه کرد و ایرانیان را به اسارت گرفته بود- قطع نکردیم. ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از باب رأفت وارد شدیم و بخشیدیم و گفتیم امیدواریم آمریکایی‌ها گذشته را جبران کنند ولی نه‌‌تنها گذشته‌شان را جبران نکردند بلکه فتنه‌گری‌های خود را با قوت و شدت بیشتری ادامه دادند. وقتی دانشجویان این صحنه را مشاهده کردند به این تحلیل درست رسیدند که آمریکایی‌ها سفارت خود را در اختیار یک کودتای دیگر قرار داده‌اند و اسناد هم گواه این بود.

6- امروز نباید گذاشت واقعیت‌ها جعل شود و اگر جعل صورت بگیرد، منجر به جهل می‌شود و رفتار متناسب با این جهل را شاهد خواهیم بود. اگر می‌خواهیم رفتار ملت با واقعیت‌ها تطبیق داده شود، باید روی تبیین و روشن شدن تاریخ سرمایه‌گذاری کرده و نگذاریم عده‌ای با هدایت بیگانه در ایران تاریخ مسلم را جعل کنند؛ کاری که همین الان هم آن را انجام می‌دهند. امروز این یک وظیفه مهم است که باید تلاش کرد جلوی تحریف تاریخ گرفته شود.