اخبار روز یکشنبه مبنی بر اینکه ایران دعوت اتحادیه اروپا برای گفت و گو با ایالات متحده را رد کرده، یک عقب گرد مشکل ساز است و چالش های کنونی را پیچیده تر می کند و سرنوشت توافق هسته ای ۲۰۱۵ را به خطر می اندازد. اما این اتفاق جای تعجب نداشت و دلیل آن هم ساده است: تفکر اینکه تهران در حالی که واشنگتن سطح فعلی تحریم های خود را حفظ می کند مستقیما با آن وارد مذاکره شود، در دوران ریاست جمهوری ترامپ به کلی بی معنی شده است. این انتظار پیشتر جواب نداده و بعید است اکنون جواب دهد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

دیپلماسی ایرانی: اخبار روز یکشنبه مبنی بر اینکه ایران دعوت اتحادیه اروپا برای گفت و گو با ایالات متحده را رد کرده، یک عقب گرد مشکل ساز است و چالش های کنونی را پیچیده تر می کند و سرنوشت توافق هسته ای 2015 را به خطر می اندازد. اما این اتفاق جای تعجب نداشت و دلیل آن هم ساده است: تفکر اینکه تهران در حالی که واشنگتن سطح فعلی تحریم های خود را حفظ می کند مستقیما با آن وارد مذاکره شود، در دوران ریاست جمهوری ترامپ به کلی بی معنی شده است. این انتظار پیشتر جواب نداده و بعید است اکنون جواب دهد.

حتی وندی شرمن، نامزد بایدن برای معاون وزیر امور خارجه، هم در سال 2019 گفت: «شوکه کننده خواهد بود اگر ایران بدون تسهیل تحریم ها با جلسه با آمریکا موافقت کند.» حق با شرمن است. محاسبات ایران ساده تر از آن است که تصور می شود. اگر تهران در شرایطی که بایدن اساسا به سیاست «اعمال فشار حداکثری» ترامپ ادامه می دهد با گفت و گو موافقت کند و مذاکرات شکست بخورند، حتی اگر واشنگتن هیچ کاری برای اصلاح آنچه که باعث ایجاد بحران کنونی شده (خروج ترامپ از برجام) انجام ندهد، باز هم تهران مقصر شناخته خواهد شد. بنابراین، در صورت خودداری بایدن از ایجاد تغییر در پویایی که از ترامپ به ارث برده، می تواند توپ و البته تقصیر در شکست مذاکرات را به ایران پاس دهد. دولت جدید بارها گفته قصد دارد مجددا وارد برجام شود، کاری که ترامپ هرگز انجام نداد. اما در یک رابطه غرق در بی اعتمادی، صرف ابراز نیت در صورتی که با عمل و هدف مطابقت نداشته باشد، معنا ندارد. مباحثات کودکانه و بی نتیجه یک ماه گذشته بر سر اینکه کدام طرف باید اولین قدم را به سوی انطباق مجدد با برجام بردارد، در ادامه همین مساله بود.

اصرار عمومی واشنگتن بر این که تهران باید ابتدا در جهت مهار فعالیت های غنی سازی خود اقدام کند در شرایطی که اتحادیه اروپا به طور همزمان برای مجازات ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی تلاش می کند، باقی مانده اعتماد ایران به طرف های مذاکره (مساله ای که بایدن به شدت به آن نیاز دارد) را از بین می برد و پیوستن به مذاکرات پیش از هرگونه تسهیل قابل توجه تحریم ها را برای ایران خطرناک تر می کند.

بایدن حتی هنوز با دسترسی ایران به پول های بلوکه شده اش در کره جنوبی هم موافقت نکرده و این در حالی است که شرایط برای کره جنوبی هم مشکل ساز شده است. این رویکرد همچنین در شرایط درگیری ایران در رسیدگی به مشکلات همه گیری کرونا یک سیاست غیرانسانی به شمار می رود.

شکی نیست که گروه بایدن این مساله را می داند. این رفتار را چطور می شود توضیح داد؟ ظاهرا تصمیم شخصی بایدن این است که از «قرار گرفتن تحت فشار ایران» برای دادن امتیاز پیش از شروع مذاکرات امتناع کند. نگرانی از دست دادن حمایت شاهین های دموکرات در شرایطی که بایدن برای سیاست های مقابله با کرونا و دیگر موارد به آن نیاز دارد نیز در این تصمیم گیری موثر بوده است. حملات گروه های متحد ایران در عراق به مواضع آمریکا نیز دیدگاه بایدن را شدیدالحن تر کرده که قابل درک است.

دقیقا به همین دلیل است که گروه بایدن از همان ابتدا باید همه تلاش خود را برای حذر از درگیری های عمومی بر سر اینکه «کدام طرف اولین گام را برمی دارد» به کار می گرفت. نتیجه کنونی که پر هزینه شدن هر اقدامی از نظر سیاسی حتی پیش از آغاز گفت و گوهای حقیقی است، اجتناب ناپذیر است.

سوال این است که راهی برای خروج از این بن بست وجود دارد؟ اگر اراده سیاسی در هر دو طرف وجود داشته باشد، بله؛ اما به طور مداوم از این مساله در هراس باشند که ضعیف به نظر برسند، اراده سیاسی از بین می رود. اوباما به دلیل سیاست خود در قبال ایران بی وقفه مورد حمله قرار گرفت. او به سر خم کردن در برابر ایرانی متهم شد، اما اهمیتی نداد و بر جایزه- ضرورت بی چون و چرای حفظ امنیت ملی در جلوگیری از دستیابی احتمالی ایران به بمب اتم و جلوگیری از جنگ- متمرکز ماند. او آنچه را که به نتیجه دادن دیپلماسی کمک می کرد به امتیاز گیری از جمهوری خواهان، سعودی ها یا اسرائیلی ها در اولویت قرار داد و در کاری موفق شد که هیچ رئیس جمهوری در 40 سال گذشته قادر به انجام آن نبود.

آنچه اکنون می تواند به طور بالقوه بن بست را از بین ببرد، این است که آمریکا از اتحادیه اروپا بخواهد از تهدیدها از طریق آژانس بین المللی انرژی اتمی عقب نشینی کند، وجوه ایران را در کره جنوبی آزاد کند، و از ایران بخواهد در قبال این اقدامات یکی دو قدم در معکوس کردن تسریع غنی سازی اورانیوم بردارد. مسلما این یک راه حل ناقص است، اما برای این وضعیت ناقص هیچ راه حل کاملی وجود ندارد. هر دو طرف باید مقداری غرور خود را نادیده بگیرند و هزینه سیاسی بپردازند و هر چه بیشتر منتظر بمانند، این هزینه سنگین تر خواهد شد. زمان مهم است.

منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34