پایگاه خبری خانه فوتبال:

پریناز ایزدیار بازیگر جذاب و نجیب کشورمان متولد ۸ شهریور سال ۱۳۶۴ است. پریناز ایزدیار در شهر بابل بدنیا آمد. پریناز ایزدیار بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایرانی است. خانوادهٔ پریناز ایزدیار موافق تحصیل او در رشتهٔ بازیگری نبودند به خاطر همین در دبیرستان مجبور شد که رشتهٔ تجربی را انتخاب کند ولی سپس در دوران پیش دانشگاهی به رشتهٔ هنر تغییر رشته داد. پدر پریناز ایزدیار یکی از مخالف‌های سر سخت رشتهٔ وی بود و مایل بود که او رشتهٔ حقوق بخواند ولی برعکس مادرش خیلی مایل بود که او رشتهٔ بازیگری را ادامه دهد. 

پریناز ایزدیار

 چهره پریناز ایزدیار با سرویس زمرد جدیدش

پریناز ایزدیار

 بیوگرافی پریناز ایزدیار

وی دارای تحصیلات لیسانس گرافیک می‌باشد. در سال ۱۳۸۵ برای بازی در فیلم سینمایی یک مرد، یک شهر تست بازیگری داد و قبول شد. وی با ایفای نقش در تله‌فیلم «ماه در سایه» (۱۳۸۸) به کارگردانی سعید ابراهیمی‌فر، قدم به عرصه‌ی تلویزیون گذاشت. ایزدیار در تله فیلمهای زیادی بازی کرد و با کارگردان‌هایی همچون فرزاد موتمن، مسعود آب‌پرور و علیرضا امینی کار کرد. پنج کیلومتر تا بهشت، اولین سریال او بود که در ماه رمضان پخش شد. وی در این سریال موفقیت زیادی کسب کرد. او همچنین در فیلم ورود آقایان ممنوع در چند سکانس بازی کرد ولی نسبت به بازی در سریال پنج کیلومتر تا بهشت موفقیت چشمگیری کسب نکرد. 

پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار از زندگی خصوصی‌اش می‌گوید

پریناز ایزدیار این روزها دور تازه‌ای از کار را شروع کرده و دور نیست زمانی‌که نقطه عطف بازیگری‌اش را بر پرده سینماها ببینیم. او از همان معدود استعدادهایی است که در کارهایش نشان داده چه چیزهایی در چنته دارد.
وقتی با پریناز ایزدیار صحبت ‌کردیم خودمان هم باورمان نمی‌شد که او یک‌دهه را در این حرفه پشت سر گذاشته است؛ یک‌دهه پرافت و خیز که حالا نتیجه‌اش شده نقش فوق‌العاده‌ای همچون «شیرین» در کاری آبرومندانه به نام «شهرزاد» از کارگردانی شناسنامه‌دار چون حسن فتحی و در کنار چهره‌هایی که هر یک خود ستاره‌اند. ایزدیار این روزها دور تازه‌ای از کار را شروع کرده و دور نیست زمانی‌که نقطه عطف بازیگری‌اش را بر پرده سینماها ببینیم. او از همان معدود استعدادهایی است که در کارهایش نشان داده چه چیزهایی در چنته دارد.

پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار:پرکاری مزیت نیست

پریناز ایزدیار: تقریبا یک‌دهه است که در عرصه بازیگری فعالیت می‌کنم. سعی کرده‌ام در این سال‌ها آهسته و پیوسته جلو بروم. اگر بعد از آنکه کارهایی مانند «پنج کیلومتر تا بهشت» یا «زمانه» با استقبال روبه‌رو شدند ـ که به دنبال آنها پیشنهادات کاری‌ام افزایش پیدا کردند ـ  هر کاری را  می‌خواستم قبول کنم به نوعی سوءاستفاده از موقعیتی بود که برایم ایجاد شده بود؛ ضمن آنکه اصلا دلم نمی‌خواست به اعتبارم که در این سال‌ها به سختی به دست آورده ام ، آسیب بزنم. به نظرم پرکاری، مزیت نیست. ترجیحم این است کارهایی را بازی کنم که دوست دارم و برای آنها سرم را با افتخار بالا نگه دارم.

پریناز ایزدیار

 

خانواده تحصیلکرده پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار: من دوست داشتم در دانشگاه رشته بازیگری بخوانم و رشته بازیگری تئاتر هم امتحان دادم اما خانواده‌ام مخالف بودند. هم برادر و هم خواهرم دکتر هستند و پدرم نیز وکیل هستند. برای همین خانواده‌ام دوست داشتند یا پزشک شوم یا وکیل. اما بعد که اصرار مرا دیدند برایم شرط گذاشتند که حتما یک رشته درست و حسابی و به قول خودشان سنگین و رنگین هنر را بخوانم و من هم گرافیک خواندم.--

حس نگرانی و استرس

آن اوایل که بازیگری را شروع کردم شاید حرفه‌ای نبود اما باز هم جدی و مهم بود؛ حتی جاهایی ناامید شدم چون هم کار سختی است و هم اینکه به هر حال وقتی تازه‌وارد هستید آنقدر کاری برای شما وجود ندارد. شاید تنها تعداد اندکی بازیگر بودند که از همان اول، کارشان را با قدرت و کارهای خاص شروع کردند. برای همین همیشه یک حس نگرانی و استرس با من بود؛ حتی در دوره‌ای حدود یک سال و نیم کار نکردم تا اینکه تله‌فیلمی را با علیرضا امینی کار کردم و بعد از آن اوضاع بهتر شد. راستش چون با وجود همه مخالفت‌ها و زحمت بسیار آمده بودم دلم می‌خواست به خودم ثابت کنم که می‌توانم. آدم سرسختی هستم و اگر چیزی را بخواهم می‌جنگم و آن را به دست می‌آورم.

از روانشناسی تا فلسفه پریناز ایزدیار

وقتی درگیر کار بازیگری باشم یا درگیر کارهای زندگی و شخصی‌ام نباشم، حتما یا مطالعه می‌کنم یا فیلم می‌بینم. اینها اولویت‌های من در فراغت هستند؛ البته زمانی نقاشی هم بود که مدتی است فرصت نکرده‌ام سمت آن بروم ولی حتما آن را هم دنبال می‌کنم. کتاب‌های رمان و روانشناسی به‌خصوص در زمینه‌های خودشناسی و فلسفه ‌یونگ را زیاد می‌خوانم؛ یک‌جورهایی سلیقه‌ام است که هم در زندگی شخصی زیاد به من کمک کرده و هم در انتخاب‌ها و بازی کردن نقش‌ها برایم مفید بوده است.

پریناز ایزدیار

برنامه‌های موسیقایی پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار: خیلی دوست داشتم که موسیقی کار کنم و نواختن ساز را یاد بگیرم اما شاید در این زمینه بی‌استعداد بودم یا به آن شکل جدی و حرفه‌ای دنبالش نرفتم. به هر حال در برنامه‌ام هست که حتما یادگیری ساز را شروع کنم. درباره سبک‌های مورد علاقه‌ام در موسیقی باید بگویم مقید به هیچ سبک خاصی نیستم. هر آهنگی که خوب باشد را می‌شنوم؛ خواه سنتی باشد یا پاپ یا راک یا هیپ‌هاپ. از موسیقی به‌شدت لذت می‌برم. یک‌جورهایی خیلی اوقات هدفون در گوشم است یا در خانه که هستم حتما دوست دارم روزم را با شنیدن موسیقی شروع کنم یا دست کم، تلویزیون روشن باشد و صدایی در نزدیکی باشد که بشنوم.

پریناز ایزدیار

راه‌های رسیدن به آرامش پریناز ایزدیار

سعی می‌کنم هنگام کار حتما ذهنم را خالی و آماده کار نگه‌دارم چون به تمرکز احتیاج دارم. برای تمرکز هم مراقبه نمی‌کنم. برنامه من برای آرامش خیلی ساده است؛ البته اینها از چند سال پیش برایم مهم شده وگرنه قبلا این‌طوری نبودم. نخستین کارم این است که گوشی را سایلنت می‌کنم و برای مدتی که مشغول کارم به گوشی‌ام نزدیک نمی‌شوم؛ این خیلی مهم است. بعد هم اینکه سعی می‌کنم به چیزی فکر نکنم؛ البته اوایل خیلی سخت بود که شما به چیزی فکر نکنید اما با تمرین می‌شود به این مرحله رسید. تمام تمرکزم را روی کار می‌گذارم.

دوستان محدود پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار: حتی قبل از آنکه بازیگر شوم هم خیلی آدم اجتماعی به آن شکل که خیلی معاشرتی باشم، نبودم و الان هم نیستم. دوستان من همیشه محدود بودند چون ترجیح می‌دهم با کسی دوستی و معاشرت داشته باشم که حرفی برای گفتن با او داشته باشم و بتوانم راحت با او حرف بزنم. اما وقتی سر پروژه کار می‌روم با همه به اصطلاح می‌جوشم و از راننده سرویس تا خدمات و. . . از دوستان من هستند. زیاد اهل ‌مهمانی و بیرون رفتن نیستم. خانه ماندن را ترجیح می‌دهم.

پریناز ایزدیار

نسبت به هیچ آدمی گارد ندارم و اینکه می‌گویم به آن شکل معاشرتی بودن در رفتارم نیست شاید بخشی به علت سن باشد. به نظرم تا 18 سالگی یا نهایتا 22 سالگی آدم‌ها زیاد معاشرت می‌کنند و زیاد بیرون می‌روند و. . . و بعد کم‌کم آرام می‌شوند؛ البته این را هم بگویم که اصلا آدم رفیق‌بازی نیستم؛ همیشه همین بوده‌ام. دوستانم مرا می‌شناسند؛ همان آدم قبل هستم و اتفاقا آدم‌هایی که با من بوده‌اند نیز همان‌ها هستند.

این‌طور نبوده که دوستی که حالی از من نمی‌پرسیده، حالا سر و کله‌اش پیدا شده باشد. یک‌جورهایی دوستانم مدل مرا می‌شناسند. دوستی‌های من مثل سابق با همان دوستان همیشگی‌ام پابرجاست. برای من پذیرش آدم‌های جدید کمی سخت است. آدم تنهایی نیستم اما تنهایی را به‌شدت دوست دارم.

پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار: چیزهای زیادی هست که می‌تواند حال مرا بگیرد. در درجه اول شنیدن اخبار بد به هر شکل که باشد؛ از خبر فوت کسی تا بیماری یا ناراحتی افرادی که می‌شناسم. اگر بخواهم از نقطه نظر رفتارهای اجتماعی بگویم راستش هر چیزی که مربوط به بی‌معرفتی آدم‌هاست، ناراحتم می‌کند؛ اینکه کسی بخواهد کسی را پایین بکشد و خودش را بالا ببرد؛ اینکه غیبت کسی را می‌کنند و هر چیزی که دور از انسانیت باشد. شاید به همین خاطر هم زیاد در جمع‌ها حاضر نمی‌شوم که حداقل چیزی رخ ندهد که حالم را بد کند.

پریناز ایزدیار

راستش خیلی دنبال این نیستم که اخبار را با جزییات پیگیری کنم و شاید حتی خیلی از اخبار را نشنیده‌ام یا آدم‌هایی را نمی‌شناسم؛ مثلا گاهی پدر و مادرم می‌گویند فلان آدم این حرف را زده و با آنکه او شخص مطرحی است اما من او را نمی‌شناسم، که این خوب نیست و باید شناخت و در جریان بودن خودم را افزایش دهم چون واقعا مهم است آدم بداند اطرافش چه می‌گذرد.

پریناز ایزدیار

من از آن آدم‌هایی هستم که خیلی زود اعتماد می‌کنم و از این بابت خیلی‌ها مرا سرزنش هم می‌کنند؛ حتی وقتی یک متکدی را در خیابان می‌بینم با وجود آنکه می‌گویند گداپروری خوب نیست و. . . من سعی می‌کنم به او کمک کنم.

وقت آزاد برای ورزش

پریناز ایزدیار: خیلی وقت است که سمت ورزش نرفتم؛ یعنی هشت ماهی که برای کار «شهرزاد» سر فیلمبرداری بودم، فرصت نداشتم به ورزش بپردازم یا آنقدر خسته بودم که نشد یا اگر فرصتی بود به کارهای خیلی واجبم می‌رسیدم. به هر حال ورزش زمان می‌خواهد و دست‌کم حتی اگر حرفه‌ای هم که ورزش نکنید به دو ساعت وقت آزاد نیاز دارید.

پریناز ایزدیار

تجربه از اتفاقات بد پریناز ایزدیار

از آن افرادی نیستم که اگر چیزی ناراحتم کند بروم سمت خرید یا پاساژگردی یا. . . . اصلا خودم را با عوامل بیرونی سرگرم نمی‌کنم چون به نظرم این کارها فقط یک سرپوش گذاشتن است؛ در حالی که زخم اصلی سرجایش است و شما فقط می‌توانید رویش مرهم بگذارید. اتفاقا معتقدم باید به اتفاقات بد فکر کرد، آنها را پذیرفت و تجربه آموخت.

پریناز ایزدیار

صحبت‌های متعدد خواهرانه پریناز ایزدیار

خواهرم همسایه دیوار به دیوارم است که با او چه رودررو و چه تلفنی زیاد صحبت می‌کنم. خواهرم 10 سال و برادرم 9 سال از من بزرگ‌تر هستند و پدر و مادرم هر دو در شهر زادگاهم یعنی بابل زندگی می کنند؛ مدتی اینجا بودند اما رفتند آنجا.

گیاهخواری صحیح و درست پریناز ایزدیار

مدتی است که گیاهخواری را شروع کرده‌ام؛ البته بیشتر از آنکه بگویم یک رژیم سلامت با کاهش وزن و این‌طور چیزهاست، یک علت مهم و اصلی دارد؛ اینکه دلم برای حیوانات می‌سوزد! حالا نمی‌دانم چقدر می‌توانم به این رژیم غذایی وفادار بمانم. خیلی‌ها با من مخالفت کردند و گفتند باید حتما گوشت و مرغ و. . . بخورم اما به نظرم به شکل اصولی و با یک تغذیه درست، می‌توانی پروتئین، آهن و چیزهایی که نیاز داری را از غذاهای مناسب گیاهی دریافت و کمبودها را جبران کنی.

پریناز ایزدیار

زیبایی پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار: شادابی برایم از زیبایی مهم‌تر است؛ البته یک زمانی زیبایی برایم مهم بود اما الان نیست و شاید تنها 10درصد آن اهمیت سابق را برایم داشته باشد. به نظرم تمیزی، مرتب و آراسته بودن مهم است و این هم برای هر آدمی در هر طبقه و با هر شرایط مالی امکان‌پذیر است که می‌تواند در حد خودش آراسته و تمیز باشد. رسیدگی به پوست هم برایم صرفا به جهت زیبایی نیست بلکه جزء واجبات است چون به خاطر کم‌خوابی، بدخوابی، آلودگی محیط و گریم‌های سنگین باید پوستم را مورد توجه قرار دهم. زمانی زیبایی واقعا دغدغه‌ام بود اما حالا آن حس را ندارم.

پریناز ایزدیار در سال ۱۳۸۵ برای بازی در فیلم سینمایی یک مرد، یک شهر تست بازیگری داد و قبول شد

پریناز ایزدیار

استقبال از شبکه‌های مجازی پریناز ایزدیار

با شبکه‌های اجتماعی خیلی موافق هستم چون می‌توانم بدون واسطه با مردم حرف بزنم، از آنها بشنونم و انرژی بگیرم. گرچه متاسفانه بعضی‌ها در این شبکه‌ها و هنگامی که آنها را می‌بینید، خود واقعی‌شان نیستند! ولی من فضای مجازی را دوست دارم. هرچند در فیسبوک نیستم اما صفحه اینستاگرام من کاملا فعال است؛ کامنت‌ها را می‌خوانم و از لطف مردم، انرژی خوبی می‌گیریم.

پریناز ایزدیار

دوری از شلوغی و ازدحام پریناز ایزدیار

من واقعا دلم نمی‌خواهد در جاهای شلوغ باشم و شاید این موضوع علت روانشناسی داشته باشد. برای خرید هم که می‌روم، تکلیفم مشخص است و مغازه‌گردی نمی‌کنم. اهل این نیستم که در پاساژها بچرخم چون شلوغی و ازدحام، حالم را بد می‌کند اما اگر قرار باشد جایی برای مردم و به خاطر آنها بروم ـ مثلا در مراسمی یا در اکران فیلمی باشم ـ  قطعا از حضور بین مردم لذت می‌برم.

علاقه شدید به بابل

پریناز ایزدیار: سفرهای خارجی زیادی نرفته‌ام؛ شاید تنبلی کرده باشم، شاید هم فرصت نشده است اما سفرهای داخلی را خیلی دوست دارم؛ مثلا همین بابل را به‌شدت دوست دارم و یک‌جورهایی به آنجا تعصب دارم. محیط این شهر را خیلی دوست دارم و زادگاهم است.

پریناز ایزدیار

افتخاری برای مادرم

خانواده‌ام؛ به‌خصوص مادرم وقتی می‌بینند با چه زحمت و تلاشی به اینجا رسیده‌ام، به من افتخار می‌کنند و همیشه در این سال‌ها که حرفه‌ای به کار بازیگری پرداخته‌ام، تشویقم کرده‌اند. اما آن‌طور نیست که بخواهند پُز مرا بدهند یا جایی از اسم من استفاده کنند؛ ضمن اینکه هنوز خیلی‌ها مرا نمی‌شناسند!

ازدواج درست سرموقع پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار

راستش من هم به مسائلی مانند ازدواج کردن و بچه‌دار شدن فکر می‌کنم اما تصمیم خاصی ندارم که بگویم مثلا چند سال دیگر ازدواج می‌کنم و... . این چیزها باید در زمان مناسب خودش پیش بیاید و قابل برنامه‌ریزی نیست. دلم می‌خواهد ترقی کنم و کارهای بهتر و بیشتری بازی کنم.

اصلا یک‌جورهایی به زندگی بدون بازیگری نمی‌توانم فکر کنم. اهل حساب و کتاب هم نیستم که بگویم یک بیزنس برای خودم راه می‌اندازم چراکه اصلا آدم اهل بیزنسی نیستم! ولی این را مطمئنم که از حالا به بعد اتفاق‌های خوبی برایم می‌افتد.

پریناز ایزدیار

وظیفه اجرای درست نقش پریناز ایزدیار

به نظرم کارگردان باهوش با شناختی که از توانایی شما دارد، نقشی را به شما پیشنهاد می‌دهد و اگر بداند از عهده آن برنمی‌آیید این خطر را نمی‌کند. حتما آقای فتحی هم در کار من چیزی دیدند یا هنگام سریال «زمانه» متوجه ویژگی‌هایی در بازی من شدند که شیرین را به من پیشنهاد کردند؛ ضمن اینکه به نظرم یک بازیگر باید بتواند هر نقشی را دربیاورد و قرار نیست فقط نقش‌هایی را بازی کند که راحت است. وقتی برای پذیرش نقش صحبت کردید و به شما اعتماد شد، وظیفه دارید آن را درست اجرا کنید.

پریناز ایزدیار: درست است که تحصیلات آکادمیک بازیگری ندارم اما به نظرم مدرک شرط اول خوب بازی کردن نیست. خیلی مهم است شما با اعتماد به نفس سر صحنه بروید، تمرین داشته باشید و تمرکزتان روی نقش و کار باشد تا چیزی شما را از فضای کاری که انجام می‌دهید، دور نکند. من در این 10 سال در کارهای مختلفی از جمله تله‌فیلم‌های متعددی با آدم‌های درست کار کردم. با آقای موتمن، آقای آب‌پرور، آقای قنبری و. . . در ژانرهای مختلفی بازی کردم و چیزهای زیادی از همه آنها یاد گرفتم.

خب، چه چیزی بهتر از این؟ من اگر در کاری 90 دقیقه‌ای هم بازی کردم که حتی معلوم نبود کی پخش می‌شود و کسی آن را می بیند یا نمی بیند اما باز هم بیشترین تلاشم را کردم. برایم قبل از هر چیزی مهم این بود که کارم را درست انجام دهم و به خودم می‌گفتم پریناز تو باید بهترین کارت را انجام دهی حتی اگر دیده نشود.

پریناز ایزدیار

 
با دوستان خود به اشتراک بگذارید: