محمدعلی پورمختار، عضو فراکسیون نمایندگان ولایی فضای سیاسی مجلس نهم و دهم را متفاوت از یکدیگر توصیف می‌کند و می‌گوید: «آن‌قدر حجم مطالبات مردم بالاست که نمایندگان توجه به موضوعات سیاسی را اولویت چندم خود قرار داده‌اند

ممکن است منتقد رئیس دولت آینده شویم
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مرحله اول و دوم انتخابات مجلس وقتی به پایان رسید، گمانه‌زنی غالب رسانه‌ها درباره این بود که کدام جناح توانست اکثریت کرسی‌های پارلمان را به دست آورد. الان که ‌یک‌سال ماه از آغاز کار دوره دهم مجلس می‌گذارد شما چه ارزیابی از فضای آرایش سیاسی داخل پارلمان دارید؟ چه فراکسیونی را می‌توان اکثریت نامید؟
تقریبا می‌توان گفت هیچ‌کدام از دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب در مجلس دهم اکثریت نیستند. آن فراکسیون مربوط به جبهه اصولگرایان یا جبهه انقلاب حدود 120 تا 130 نفر عضو دارد و برای فراکسیون امید نیز 100 عضو را می‌توان تخمین زد. بقیه نمایندگان حدود 60 نفر نیز فراکسیون و مجموعه‌ای جدا تحت عنوان مستقلین را تشکیل دادند که چرایی اعلام موجودیت آن نیز داستان مختص به خود را دارد. بنابراین بازیگر میانه‌ای بین دو فراکسیون امید و ولایی در مجلس الان نقش‌آفرینی می‌کند که حسب مورد و شرایط به فراکسیون امید یا فراکسیون ولایی متمایل می‌شود. البته دیدیم که بیشتر تمایل و گرایش فراکسیون مستقلان به‌طرف فراکسیون امید است و با نگاه و دیدگاه فراکسیون امید همراهی کرده‌،‌ تعاملاتی با فراکسیون ولایی هم داشته است. ‌می‌توان این طور جمع‌بندی کرد که هیچ کدام از دو فراکسیون اصولگرایان و نمایندگان ولایی اکثریت نیستند و حسب موضوع فراکسیون مستقلان با گرایش به یکی از دو دیدگاه یاد شده موضع آن فراکسیون را در موقعیت برتر قرار می‌دهد و در واقع این طور اثربخشی خود را به نمایش می‌گذارد.
عوامل و تیم هدایتگر فراکسیون مستقلان مدعی هستند که فارغ از گرایش سیاسی و براساس نگاه کارشناسی مسائل کشور را مدنظر قرار می‌دهند اما تعریفی که شما از کارکرد این فراکسیون ارائه دادید در واقع جنبه و ویژگی فرصت‌طلبی و امتیازخواهی را بیشتر نمایان می‌کند و هر فراکسیونی که بیشتر امتیاز داد با آن فراکسیون همراهی خواهد کرد. بیشتر در این باره توضیح می‌دهید؟
اینکه بحث تقویت نگاه کارشناسی فارغ از گرایش سیاسی در تشکیل فراکسیون مستقلان را شاهد باشیم، من به شخصه چنین ویژگی را مشاهده نمی‌کنم. قطعا گرایش سیاسی دارند و با رویکردی که اشاره کردم مسائل را دنبال می‌کنند. اتفاقا فعال‌تر از دو فراکسیون دیگر هم هستند و مرتب تشکیل جلسه می‌دهند، از مسئولان مختلف دعوت می‌کنند چون می‌خواهند نقش خودشان را در فعالیت‌های پارلمانی بیشتر و جایگاه‌شان را تثبیت‌‌ کنند. در واقع تصمیم‌گیری‌ها و هدایت کار با آقای کاظم جلالی است. بالاخره در مسائل سیاسی این نوع اقدامات و جهت‌گیری‌ها معمول است و این فراکسیون نیز تقریبا با همین روش حرکت می‌کند.
با‌توجه به اینکه می‌گویید فراکسیون مستقلان قوی‌تر از فراکسیون امید و ولایی کار می‌کنند، آیا احتمال دارد تا پایان مجلس دهم وزن‌شان به لحاظ تعداد عضو سنگین‌تر شود؟
از لحاظ عددی فراکسیون مستقلان بیشتر از این تعداد نمی‌شود.
یعنی بیشتر از 60 نفر نمی‌شوند؟
بله، ولی آنچه مطرح است مثل وزنه کوچکی می‌ماند که در هر طرف کفه ‌ترازو قرار گیرد آن سمت را سنگین می‌کند. اگر بخواهیم رای‌گیری را ملاک قرار دهیم جلسات صحن علنی مجلس در حالت عادی با حداقل 194 نفر باید تشکیل شود که نصف به علاوه یک این عدد یعنی 97 رای به هر موضوعی اختصاص یابد به تصویب مجلس می‌رسد بنابراین در رقابت‌های درون پارلمانی که شکل می‌گیرد مثل استیضاح وزیر راه و شهرسازی دیدگاه فراکسیون مستقلان اهمیت پیدا می‌کند. البته در آن استیضاح برخی اعضای فراکسیون امید و مستقلان نیز رای ندادند اما برخی اعضای فراکسیون ولایی به وزیر رای اعتماد دادند. در این رقابت‌های درون پارلمانی بعضا یک یا دو رای تاثیرگذار می‌شود حال چه رسد به اینکه یک بلوک رای 50 تا 60 نفری بخواهد به سمت یک طرف رقابت متمایل شود، قاعدتا اثر خود را خواهد گذاشت و باعث می‌شود یک موضوعی رای بیاورد یا نیاورد اما از مسائل سیاسی که بگذریم درباره مسائل عمومی و کشوری تقریبا نگاه، اقدامات و نگرش فراکسیون مستقلان به دیدگاه فراکسیون ولایی نزدیک می‌شود. مثلا بیانیه‌هایی در که علیه رفتارهای ‌ترامپ و آمریکا یا حمایت‌هایی که از برنامه‌های موشکی نیروهای مسلح صادر می‌شود شاهد بودیم که فراکسیون مستقلان با فراکسیون ولایی همر‌اهی نشان داد. به علاوه اینکه تک‌تک اعضای هر یک از فراکسیون‌ها دارای نظرات خاص خود هستند و بر این مبنا گاهی اوقات خارج از نگاه فراکسیونی و مصوبه فراکسیونی می‌آیند و رفتار و عمل می‌کنند، این هم از مواردی است که باید به آنها عنایت و توجه کرد و در یارگیری‌ها و رای‌گیری‌ها درصدی را به این مساله اختصاص داد.
آنچه مشهود است مجلس دهم نسبت به ادوار گذشته از لحاظ چهره‌های سیاسی دارای ضعف است. این روی معادلات و کارهای کارشناسی پارلمان تاثیر گذاشته یا خیر؟ آیا تصمیم‌گیری‌ها را سخت‌تر کرده است یا آسان‌تر؟
البته این ویژگی حضور چهره‌های سیاسی در مجلس را خیلی ضعیف نمی‌بینیم اما در کل بله، چنین اتفاقی افتاده است. حالا بالاخره چهره‌های شناخته‌شده و خاص معمولا تاثیرات خاص هم دارند اما همراهی، هماهنگی و همدلی که بین اعضا‌ست می‌تواند این مساله را جبران کند. گرچه این مساله به‌عنوان یک ضعف برای مجلس دهم قابل طرح است ولی بالاخره در یک فرآیند‌ همه این واقعیت را پذیرفتند و قبول کردند که برای جبران آن باید در کنار هم باشند و در قالب تعامل جمعی عمل کنند.
اسفند‌ماه سال گذشته هنگام تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی برخی نسبت به نفوذ و تحرک لیست انگلیسی هشدار می‌دادند. بعد از انتخابات هشدارها به این سمت رفت که بوی مجلس ششم می‌آید و تحلیل‌هایی وجود داشت که می‌گفت فضای تقابلی شدیدی در مجلس دهم به چشم خواهد خورد اما با وجودی که سه فراکسیون سیاسی در پارلمان اعلام موجودیت کردند، چنین اتفاقی رخ نداد. یعنی این طور نشد که فضا تقابلی باشد. شما عامل اصلی را چه می‌دانید؟ آیا مدیریت آقای لاریجانی تاثیرگذار بود یا نگاه خود نمایندگان به این سمت رفت که بر کار کارشناسی و تعامل با یکدیگر متمرکز شوند؟
بله، آن بحث لیست انگلیسی یک واقعیتی ناشی از حمایت رسمی و اعلام شده انگلیس و ‌بی‌بی‌سی از جریان خاصی بود که دائم دیدگاه‌های آنها تبلیغ می‌شد. طبیعی بود که به این موضوع واکنش مشخصی نشان داده شود تا مردم بدانند در انتخابات می‌خواهد چه اتفاقی بیفتد، مبادا دچار اشتباه شوند. بر همین مبنا آن بحث‌ها صورت گرفت.
بالاخره احتمال و خطر نفوذ وجود دارد و شاهدش هستیم. مخصوصا انگلیسی‌ها با آن روش‌های مرموزانه‌ای که دارند نوعا در بسیاری کشورها از جمله ایران سابقه نفوذ داشته‌اند.
‌این حساسیت همیشه باید باشد و هشدار هم داده شود که طبیعتا با این ملاحظه باید مراقبت‌های لازم هم صورت بگیرد. حالا در بخش دوم سوال این را باید گفت که وقتی نماینده‌ای در مجلس حضور پیدا می‌کند با خیل عظیم مطالبات مردم مواجه می‌شود، مطالباتی که جامعه از او انتظار دارد اما عمل به آنها در حوزه وظایف نمایندگی تعریف نمی‌شود چون نه از جنس قانونگذاری است و نه از جنس نظارت بلکه در حوزه اجرا باید پیگیری شود.
نماینده این واقعیت‌ها را می‌بیند، حال آنکه در گذشته نسبت به این مطالبات هیچ ارزیابی نداشته است و همین موجب می‌شود در فشار یک‌سری تصمیم‌گیری‌ها قرار بگیرد که منبعث از واقعیات است‌. طبیعتا بخشی از شعارهایش را هم برای آنکه به آن مطالبات جامه عمل بپوشاند کنار می‌گذارد. این اتفاق خیلی ناظر به احوال نمایندگان شهرستان مخصوصا شهرهای کوچک است.
اکثریت مردم شهرستان‌ها با این نگاه در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت می‌کنند که بعد از آنکه نماینده شهرشان وارد مجلس شد به سراغش بروند تا او حل مشکلات آنها را در حوزه اجرایی پیگیری کند. بر همین اساس در مجلس شاهد هستیم تعدادی از نمایندگان هنوز 10 ماه بر صندلی مجلس تکیه نزده‌اند که از وضعیت خود ناراضی هستند و حتی می‌گویند خدا کند دوره دهم زودتر به پایان برسد تا خلاص شویم، یعنی این شرایط را نمی‌توانند تحمل کنند چون هیچ گاه تصور نمی‌کردند مردم از نماینده مجلس توقعاتی خارج از حوزه وظایف نمایندگی داشته باشند.
یعنی شما می‌گویید آن‌قدر حجم مطالبات مردم حوزه‌های مختلف انتخابیه زیاد است که بحث‌های جناحی و سیاسی درون پارلمان از اولویت توجه خارج می‌شود و به حاشیه می‌رود؟
جز در مسائل حاد و خاص سیاسی، بله، تقریبا چنین وضعیتی وجود دارد.
در آن وزن‌کشی‌های سیاسی شاهد رقابت بین فراکسیون‌ها هستید یا تقابل؟
‌در مسائل‌ حادی مثل فتنه تقابل ‌وجود دارد اما در سایر مسائل مثل رفع بیکاری، رونق اشتغال و تأمین معیشت مردم تقابلی وجود ندارد بلکه همه با هم همراهی، تعامل و همکاری می‌کنند چون معتقدند باید یک کار و اقدامی صورت داد. الان همه نسبت به وضع موجود منتقد هستند و به همین دلیل در اکثریت مواقع این هم‌فکری بر روابط فراکسیون‌ها حاکم است.
به نظر شما معادلاتی که در مجلس دهم شکل گرفت بر انتخابات شوراها و ریاست‌جمهوری هم تاثیرگذار خواهد بود؟ سال 92 از طرف اصلاح‌طلبان شاهد حمایت از آقای روحانی بودیم که او رای آورد اما در شورای شهری که انتخاباتش همزمان با انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد، گرچه آقای مسجدجامعی سال اول ریاست را برعهده گرفت اما با تغییر موضع خانم راستگو جناح اکثریت تغییر کرد و آقای قالیباف شهردار ماند و سال بعد هم آقای چمران به کرسی ریاست بازگشت، در انتخابات مجلس نیز گرچه 30 نماینده تهران از ائتلاف امید رای آوردند اما ریاست مجلس به آقای لاریجانی اصولگرا رسید. در انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز مرحوم آقای هاشمی رای اول تهران را به دست آورد اما آقای جنتی نفر شانزدهم بر کرسی ریاست مجلس خبرگان جلوس کرد. این اتفاقات بدنه رای اصلاح‌طلبان را برای حضور در پای صندوق‌های رای مأیوس خواهد کرد؟
بالاخره در تهران انتقادها به عملکرد نمایندگان راه یافته از لیست امید به مجلس بالا گرفته است.
انتقادها از نمایندگان تهران به چه موضوعاتی برمی‌گردد؟
کم‌تحرکی در قبال توجه و عمل به مطالباتی است که هواداران آنها دارند. این مساله قطعا می‌تواند در توصیه‌های اینها برای حضور هواداران‌شان پای صندوق‌های رای تاثیر منفی بگذارد. گرچه در عین حال فضاهایی که ایجاد خواهد شد مخصوصا در بحث ریاست‌جمهوری و شوراها این دو روی هم تاثیرات متقابلی دارند و به عبارت بهتر کاندیدای ریاست‌جمهوری با کاندیداهای شورای شهر پیوند خواهد خورد. در شهرهای بزرگ نوعا این اتفاق می‌افتد که مردم به صورت لیستی رای می‌دهند اما در شهرهای کوچک خیر، اثری نخواهد داشت.
به‌نظر شما آقای عارف که داعیه ریاست‌جمهوری داشت و خودش را براساس تایید شورای نگهبان در سال 92 رجل سیاسی می‌داند چرا در حوزه پارلمان نتوانست آن انتظارات را برآورده کند به‌طوری که هم اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان چه در داخل و چه در خارج از مجلس به عملکرد او انتقاد دارند؟
البته آقای عارف خودش این حرف را قبول ندارد و می‌گوید ما در حدی که باید فعال باشیم فعال هستیم. جلسات فراکسیون امید برگزار می‌شود، در موارد خاص نقش‌آفرین است و حسب اطلاعی که دارم به اعضای فراکسیون امید ابلاغ یا دستور داده شده که در امضای بیانیه‌ها یا طرح‌ها نظر فراکسیون را مدنظر قرار دهند، بنابراین این نقش‌آفرینی به‌طور خیلی غیرملموس و ‌بی‌سر‌و‌‌صدا در مجلس وجود دارد. به نظرم آقای عارف یک روشی مثل آقای حدادعادل در مجلس نهم را پیش گرفته است. آقای دکتر حدادعادل هم ‌در مجلس نهم حدود 100 رای کسب کرد، یعنی آرای آقای عارف و آقای حدادعادل با هم مشابهت داشت، بعد از آن آقای حداد عادل به‌طور کلی کنار کشید. خیلی فعالانه برخورد نمی‌کرد و صرفا به اداره فراکسیون اصولگرایان می‌پرداخت.
الان ‌آقای عارف همین رفتار را دارد. من البته آقای عارف را فرد معتدلی می‌بینم، بارها و بارها با او درباره موضوعات مختلف صحبت کردم. معتقدم آقای عارف اعتقادی به افراطی‌گری ندارد و رویکرد‌های تند را تایید نمی‌کند و اگر شاهد این موارد باشد کنترل می‌کند. می‌بینم برخی مواقع که همین نمایندگان وابسته به لیست امید اظهارات تندی می‌کنند او برخورد می‌کند و نصیحتش به آن نمایندگان این است که رفتارهای معتدل و منطقی داشته باشند.
شما در جایی از ضعف عملکرد نمایندگان منسوب به لیست امید سخن گفتید که این مساله روی بدنه رای اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر اثر منفی می‌گذارد اما جای دیگر عملکرد آقای عارف را مطلوب توصیف کردید، چرا؟
در داخل مجلس همین طور است که گفتم اما آن نگاه انتقادی به لحاظ بیرونی به عملکرد فراکسیون امید وارد می‌شود چون کسانی که به لیست امید رای دادند توقع دارند که آقای عارف فعال باشد، فعالیت خود را به‌طور ملموس نشان دهد و در داخل مجلس خیلی صحبت و سخنرانی کند تا نمودش در جامعه بروز و ظهور پیدا کند. این نگاه بیرونی است اما در داخل مجلس ما شاهد نقش‌آفرینی و اثرگذاری آقای عارف
هستیم.
فضای سیاسی مجلس را نسبت به دوره نهم چطور می‌بینید، آن دوره آقایان سلطانی‌فر، صالحی‌امیری و دانش‌آشتیانی به مجلس معرفی شدند و رای نیاوردند اما مجلس دهم به آنها رای اعتماد داد، خیلی‌ها می‌گفتند چون اینها در مجلس نهم متهم به حضور در فتنه 88 شدند نباید در مجلس دهم تایید می‌شدند، حتی آقای علم‌الهدی در خطبه‌های نمازجمعه مشهد به این مساله انتقاد کرد و گفت امروز فتنه در مجلس است. واقعا این انتقادها را که قشر متدین نسبت به مجلس دارند بر پایگاه رای اصولگرایان تاثیرگذار نخواهد بود؟
رویکرد مجلس دهم متفاوت از مجلس نهم است و به لحاظ اکثریت تعداد آن دوره اصولگرا بودند و تنها 10 تا 15 نفر گرایش اصلاح‌طلبی داشتند که در فراکسیون رهرو‌ان ولایت عضو بودند. امروز این وضعیت در دوره دهم وجود ندارد و طبیعی است که رای‌گیری‌ها و رای‌دادن‌ها شکل متفاوتی پیدا کند. این نکته را هم یادآور شوم که با گذشت زمان شناخت بیشتری از آقای صالحی‌‌امیری و مسعود سلطانی‌فر به دست آمد آنها نیز آمدند و گفتند که در فتنه نبودند و دیدگاه روشنی را نسبت به آن قضایا اظهار کردند.
بر همین اساس هر سه فراکسیون به آنها رای اعتماد دادند ولی نسبت به دانش‌آشتیانی اختلاف شد و قریب به اتفاق آرایش از طرف دو فراکسیون امید و مستقلان بود، در واقع اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان عضو فراکسیون ولایی به دانش‌آشتیانی رای ندادند.
وقتی نوع روابط مجلس دهم با دولت یازدهم را می‌بینیم تعامل و همکاری بین دو قوه وجود دارد، اگر 29 اردیبهشت سال 96 یک چهره اصولگرا به‌عنوان رئیس‌جمهور دوره آینده انتخاب شود، مجلس رابطه کاری خود را با آن دولت چگونه تعریف می‌کند؟ آیا همان کاری را خواهد کرد که مجلس نهم در قبال آقای روحانی انجام داد یا رفتارش همچون مجلس پنجم با آقای خاتمی خواهد بود؟
البته به‌طور کلی مجالس نگاه همکاری با دولت‌ها دارند. حالا می‌خواهد به لحاظ گرایش سیاسی هم‌جهت باشند یا نباشند. حتی الان هم فراکسیون نمایندگان ولایی نگاه‌شان بر کمک و حمایت از دولت است ولی در عین حال باب انتقاد و استیضاح و سوال را باز گذاشتند، کما‌اینکه در حوزه حامیان دولت نیز همین موضع را شاهد هستیم و در واقع آنها نیز به‌شدت پرسشگر هستند. حتی در استیضاح‌ها مشارکت دارند. آقای روحانی از مشی اعتدالی همان روزهای اول خارج شد و گرایش به سمت اصلاح‌طلبی پیدا کرد. ‌طبیعتا این مساله آثار خودش را در روابط بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان دارد. این رویکرد الان مشترک است، یعنی همه الان نسبت به کارآمدی دولت منتقد هستند.
درواقع معتقدند نتوانسته در حوزه اقتصادی به ویژه خروج از رکود، ایجاد اشتغال و فعال کردن چرخه اشتغال و تولید کاری کند. در واقع هر سه فراکسیون روی این مساله اتفاق نظر دارند. حالا گرچه از موضع جناحی فکر می‌کنند اگر نقدی شود به ضرر جناح است و بعضا سکوت می‌کنند ولی وقتی در بحث‌های خودمان هستیم و فردی صحبت می‌کنیم من نوعا دیدم نسبت به عملکرد و کارآمدی دولت منتقد هستند.
با این صحبت رئیس دولت آینده هر کس باشد حتی اگر یک اصولگرا راهی پاستور شود اما کارآمدی از دولت او نبینیم، حتما منتقدش خواهیم شد و مجلس در مقام پرسشگری بر می‌آییم. ان‌شاء‌‌الله در دوره دوازدهم دولتی کارآمد، ولایتمدار و انقلابی در راستای تدابیر مقام معظم رهبری روی کار آید و با فعالیت خود مسائل و مشکلات کشور را حل کند.