ساناز سعیدی که این روزها با نام ناهید بین مردم کوچه و خیابان‌ها شناخته می‌شود، بازیگر نقشِ اول آخرین کار جلیل سامان در تلویزیون بوده است. و این سرآغاز راه او در سینما و تلویزیون به‌عنوان یک بازیگر نقش اول است. آنچه پیش روی شماست، حاصل گپ‌و‌گفت ما با ناهید نفس، درباره فضای تاریخی و سیاسی سریالی است که او به تازگی در آن ایفای نقش کرده است.

نفس؛ روایتگر نفاق بود
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

نفس از نظر شما به‌عنوان نقش اول زن سریال، یک درام عاشقانه است یا یک درام تاریخی؟ در واقع نقش تاریخ در نوشته شدن این فیلمنامه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 نفس یک درام عاشقانه است. درامی‌ که در بستر تاریخ سرنوشت خود را بازیابی می‌کند. درام عاشقانه‌اى که از پس‌زمینه تاریخى‌اش تاثیر می‌گیرد.

به‌نظر شما نقش پررنگی که برای سازمان مجاهدین خلق در فیلمنامه نفس در نظر گرفته شده، چقدر مهم است؟ همچنین محوریت سازمان مجاهدین خلق و اتفاقاتی که پیرامون این سازمان در فیلمنامه می‌افتاد، در انتخاب شما چه تاثیری داشت؟

 انتخاب این مقطع از تاریخ کشورمان؛ یعنی دوران حکومت پهلوى دوم و جریان‌هایی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامى در ایران حادث شد، یکى از حساس‌ترین و تاثیرگذارترین مقاطع تاریخ ایران است. تاریخ این سال‌ها روایت فراز‌و‌نشیب‌هاى شخصیت‌هاى اصلى در این بستر تاریخى است که به شیوه نگرش خاص فیلمنامه، از آن برهه خاص از تاریخ برمی‌گردد. انتخاب این دوران به‌عنوان بستر تاریخی نفس؛ انتخابى ارزشمند و قابل احترام است. به‌خصوص که دغدغه امروزه نسل ما هم هست. تاریخ این دوران براى زمانه ما هم حرف‌هاى زیادى براى گفتن دارد. به هرحال تاریخ تکرار می‌شود و این ما هستیم که باید از این تکرار درس بگیریم.

اما درباره انتخابم و ورود به سریال باید اینطور اشاره کنم‌ که روزهایى بود که اجراى صحنه‌اى داشتم. در اواخر سال 93؛ من کاراکتر اصلی نمایش «گمشده در یانکرز» از نیل سایمون را بازى می‌کردم. داورانی که نمایش را دیده بودند، نام من را در فهرست برگزیدگان داوری جشن بازیگر با عنوان «جوانان خوش‌آتیه می‌آیند»، ثبت کرده بودند. درست همان زمان بود که فراخوان سریال نفس اعلام شده بود. داوران جشنواره مرا برای شرکت در این تست معرفى کردند. وقتی برای تست رفتم، فهمیدم تا آن زمان افراد زیادی برای نقش ناهید آمده بوده‌اند. اما به لطف خدا من به المان‌های ذهنی آقای سامان براى این نقش نزدیک‌تر بودم و اینگونه شد که ایشان هم لطف کردند و این فرصت را در اختیارم گذاشتند.

زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم؛ کاراکتر ناهید را خیلی دوست داشتم و اینکه روایت داستان منطبق بر موقعیت ناهید بود. این نکته برای من خیلی اهمیت زیادی داشت. همچنین تمرکز روى درامى شخصیت‌محور که در طول داستان، چیدمان اتفاقات براى کاراکتر ناهید و انتخاب‌هایش به‌گونه‌اى بود که سبب به وجود آمدن موقعیت‌هاى دراماتیک می‌شد و روند رشد شخصیتى و تکامل ناهید را شکل می‌داد. این هم برای من بسیار جذاب بود.

اگر داستان در بستر تاریخی یا سیاسی دیگر اتفاق می‌افتاد، شما نقش ناهید را می‌پذیرفتید؟

 من با ناهید خاطرات زیادی را تجربه کردم. خاطراتی که شاید هیچ وقت در زندگی من اتفاق نمی‌افتادند. خاطراتی که شاید اگر در نقش ناهید بازی نمی‌کردم، نمی‌توانستم این تجربیات را کسب کنم. ناهیدى که نوع نگاهش به زندگى و جهان‌بینى‌اش در طول داستان و به‌خصوص در فرجام با روال اولیه داستان تفاوت پیدا می‌کند، خیلى چیزها به ساناز سعیدى یاد داد.

به نظرم این تجربیات آدم‌هاست که آنها را از هم متمایز می‌کند. ناهید به واسطه اتفاقاتى که از سر می‌گذراند، صاحب روح بزرگى شده و با شهامت و متانت با وقایع روبه‌رو می‌شود. ناهید با علو طبع با مسائل برخورد می‌کند و همواره سعى می‌کند شرایط زندگى را براى خود و اطرافیانش بهتر و بهتر کند. ناهید برای من خیلى با‌ارزش است، خیلى!

آیا از نظر شما کاراکترهای نفس در معرفی مجاهدین خلق موفق عمل کردند؟

 مجاهدین خلق قبل از انقلاب ضدرژیم تلاش می‌کردند و بعد از انقلاب دچار سوءتفاهم‌هایى شدند و تغییر ایدئولوژى دادند. خب این بستر سیاسى هم فرصتى به کاراکترهاى داستان داد تا در طول قصه خودشان را بشناسند و طى این تغییرات اجتماعى و سیاسى و فرهنگى که در جامعه آن روزها رخ داد، خود را تعریف کنند و مورد امتحان قرار دهند. این امتحان برای این بود که این شخصیت‌ها خود واقعی‌شان را به درستی دریابند.

به‌نظر شما نفس با ارائه یک الگوی عشق پررنگ بین ناهید و روزبه، چه نقشی در شناساندن بهتر منافقین به مخاطب ایفا کرده است؟

 ناهید و عواطف و احساسات و افکارش آنقدر برای من قابل احترام و دوست‌داشتنی هستند که اگر در هر مقطع دیگرى از تاریخ هم این داستان و این شخصیت اتفاق مى‌افتاد، علاقمند بودم که او را تجربه کنم!

اما ما در نفس زمینه نفاق رفتارى منافقین ر‌ا در طول سریال به خوبی مشاهده می‌کنیم. حتى در زندگى مشترک ناهید و روزبه! به نظرم کلیدى‌ترین جنبه داستان سریال نفس، همین شکل و فرم و طرح متفاوت و روایت عاشقانه بودن است. همین روایت عاشقانه است که مخاطب را هم براى دنبال کردن داستان ‌ترغیب می‌کند.

شناخت شما از بسترهای تاریخی فیلمنامه از چه مجاری‌ صورت گرفت؟ آیا با افرادی که تجربه‌های واقعی دراین باره داشتند، مشورت کردید؟

 منابع زیادى در این‌‌باره به من معرفى شد‌ که خیلى به من کمک کرد. مطالعه و آشنایى با گرایشات غالب در آن برهه از تاریخ و خواندن خاطرات و زندگینامه بعضى از افراد آن دوره و خب تماشای یکسرى از فیلم‌هاى مستند مربوط به وقایع سال‌هاى قبل و بعد از انقلاب، بسیار در اطلاعات من موثر بودند.

اگر نقش دیگری در این حوزه و با محوریت سازمان مجاهدین خلق‌ و فضاهای سیاسی و تاریخی اینچنینی به شما پیشنهاد شود، آن را می‌پذیرید؟

 هر زمان فیلمنامه‌اى جذاب و نقشی چالش‌برانگیز به من پیشنهاد شود که دوستش داشته باشم، حتما آن نقش را قبول می‌کنم.

در جریان ساخت و پخش نفس با مشکل خاصی از جانب جریان مخالف مواجه نبودید؟

 خیر!

برنامه شما برای ادامه حضور در سینما و تلویزیون به چه صورت و با محوریت چه ژانری از کار است؟

 من باتمام وجود در زمینه بازیگرى تلاش می‌کنم و توکلم به خداست. در این مسیر سقفى نمی‌بینم، پس دوست ندارم نقطه خاصى را نشانه بگیرم که نقطه‌ای خاص‌تر را از دست بدهم. همیشه دوست دارم در قالب نقش‌هاى متفاوت قرار بگیرم و ژانرهاى مختلفی را تجربه کنم. امیدوارم این فرصت‌ها برای من پیش بیاید.

و نکته پایانی...

 اول تشکر از خدا به خاطر وجودش! همیشه مورد اعتماد دیگران بودن، براى همه انسان‌ها شیرین است. می‌خواهم از آقاى جلیل سامان تشکر کنم. چون با اعتمادشان شیرین‌ترین لحظه‌ها در زندگى من را رقم زدند. ممنونم آقاى جلیل سامان هنرمند به یادماندنى! همینطور از همه عواملى که براى ساخت نفس زحمت کشیدند، صمیمانه تشکر می‌کنم. متشکرم از همه مخاطبین سریال نفس و متشکرم از شما.