سلطانی‌فر می‌تواند ورزش را متحول کند. اما برای متحول کردن ورزش او باید دقت کند که از نظرات سازنده پیشکسوتان ورزش بهره‌مند شود نه اینکه کارمندان وزارتخانه را جمع کند و از آنها نظر بخواهد. البته این کار هم مفید است اما وزیر ورزش باید از بزرگان ورزش استفاده کند.

سلطانی فر به رئیس‌جمهور نزدیک است
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

               محمدرضا یزدانی‌خرم/رئیس اسبق فدراسیون  ,والیبال و کشتی

حدود سه سال پیش میزگردی در مجله مثلث برگزار شد. در آن جلسه من و آقایان سلطانی‌فر، فائقی و آجرلو حضور داشتیم. درباره ورزش بحث‌های مفصل و خوبی مطرح شد. در همان جلسه من متوجه شدم که آقای سلطانی‌فر اطلاعات خیلی خوبی در حوزه ورزش و رشته‌های مختلف دارند. در واقع ایشان را یک فرد آگاه به مسائل ورزشی دیدم.

سلطانی‌فر استاندار چند استان بوده است. در همه استان‌هایی هم که کار کرده به نظرم تا حدود قابل‌توجهی موفق عمل کرده است. به‌خصوص وقتی استاندار گیلان بود در خصوص اجرای بند ب خیلی خوب عمل کرد. سلطانی‌فر همان موقع هم برخورد خوب و حرفه‌ای با مساله ورزش داشت.

ورزش طی دوره‌های اخیر شرایط خیلی خوبی نداشته است. آنقدر اوضاع این ورزش خوب نبود که رئیس‌جمهور‌ترجیح داد وزیر قبلی ورزش را کنار بگذارد و آقای سلطانی‌فر را جایگزین کند. البته عده‌ای فکر می‌کردند ورزش وقتی به دست دانشگاهیان بیفتد شرایط بهتری پیدا می‌کند در صورتی که من همان موقع هم چنین تصوری نداشتم و اعتقاد داشتم با نگاهی به ورزش دانشگاهی به خوبی می‌توانیم به این موضوع پی ببریم که مدیریت در آنجا دچار ضعف‌هایی بوده که ورزش دانشگاهی عملکرد رو به جلویی نداشته است. بنابراین مدیری که نتواند ورزش دانشگاهی را اداره کند برایش خیلی سخت‌تر خواهد بود که ورزش یک مملکت را اداره کند.

بنده اعتقاد دارم وزیر ورزش باید دید وسیعی داشته باشد؛ ضمن اینکه نسبت به حوزه ورزش آگاه باشد دیدگاهی فرا استانی و در سطحی ملی داشته باشد که بتواند شرایط کلی ورزش را در جامعه متحول کند. یعنی بتواند از همه امکانات استان‌ها استفاده کند تا ورزش ملی ما به توسعه برسد. از طرفی آقای سلطانی‌فر فردی است که به رئیس‌جمهور نزدیک است. این خودش امتیاز مثبت و ویژه‌ای است که باعث می‌شود بودجه بیشتری در اختیار ورزش قرار بگیرد و در این صورت خیلی از حرکت‌های مثبت دیگر را می‌توانیم در ورزش دنبال کنیم. اما قبل از آقای سلطانی‌فر چنین فضایی بر ورزش حاکم نبود. اساسا تعاملی وجود نداشت و مدیران قبلی نتوانستند رابطه خوب و حرفه‌ای با دولت برقرار کنند. حتی مشکلاتی که به راحتی در فضای تعامل با دولت و شخص رئیس‌جمهور حل می‌شد طور دیگری پیش رفت. آقایان ‌ترجیح‌شان چیز دیگری بود. نتیجه این شد که رئیس‌جمهور کم‌کم از توسعه در بخش ورزش ناامید شد. به نوعی دلسرد شد. شاید به همین دلیل بود که به نسبت روسای جمهور قبلی در مجامع ورزشی حضور پیدا نمی‌کردند. به‌هر‌حال در سال آخر دوره مدیریت وزیر قبلی ورزش کاملا روشن شد که رئیس‌جمهور از شرایطی که در ورزش می‌گذشت رضایت نداشت. به نظرم مدیران قبلی ورزش عملکرد ضعیفی داشتند و باید این تغییر ایجاد می‌شد. بعد از اینکه سلطانی‌فر به وزارت ورزش آمد دست به اقدامات خوبی زد. یکی، دو مهره اصلی را تغییر داد که به نظرم کار درستی بود. ضمن اینکه سعی کرد شرایط کلی ورزش را از حاشیه و تنش دور کند. ما هم از او پشتیبانی کردیم چون می‌دیدیم که خوب کار می‌کند. از روزی که سلطانی‌فر آمد تاکید کرد که قصد دارد از نظرات بزرگان ورزش استفاده کند. تا حدودی البته موفق بود اما به هر حال دوره مدیریت او در وزارت ورزش رو به پایان بود و باید منتظر می‌نشست تا دوره مدیریتش با رای‌اعتماد مجلسی‌ها تمدید شود که خوشبختانه این اتفاق رخ داد. یکی از مشکلات اصلی وزارتی که قرار است سلطانی‌فر آن را اداره کند بحث‌های مربوط به حوزه جوانان است. او دو بخش بسیار سنگین را باید مدیریت کند. حوزه ورزش و حوزه جوانان. بخش جوانان به نظرم خودش یک وزارتخانه بزرگ و مستقل می‌خواهد. شوخی نیست. اداره آن بسیار سخت است. مساله جوانان برای همه ما حیاتی است. متاسفانه عده‌ای این بخش را کوچک می‌بینند یا بهتر بگویم این بخش را کوچک کرده‌اند. اهمیت این بخش از وزارت تعاون هم شاید بالاتر باشد. کشور ما جوان است و بسیاری از مشکلاتی که ما با آن روبه‌رو هستیم هم در حوزه جوانان است. درباره ازدواج، زندگی، شغل و ده‌ها مورد دیگر مسائلی است که به حوزه جوانان مربوط می‌شود و ما در همه این سال‌ها نسبت به ‌آن ‌بی‌توجه بوده‌ایم. بنابراین کار وزارت ورزش در دوره جدید بسیار سخت است. البته آقای سلطانی‌فر به عقیده من نگاه خوبی در این زمینه دارند. لااقل نسبت به وزرای قبلی شرایط بهتری را در این بخش رقم خواهند زد. شاید به همین دلیل بود که مجلس با رای بالا به سلطانی‌فر اعتماد کرد. وزیر ورزش تنها وزیر بدون مخالف کابینه است و این مورد، حائز اهمیت است. چون سلطانی‌فر را فردی با برنامه دیدند بنابراین به او اعتماد کردند. همه اینها را گفتم که عرض کنم آقای سلطانی‌فر به وعده‌هایی که داده است باید عمل کند. اینکه از تجربه پیشکسوتان استفاده کند و دست به کارهای زیربنایی بزند. پروژه‌های نیمه تمام را تا جایی که امکان دارد و فرصت دارد به اتمام برساند و خلاصه شرایطی را در ورزش ایجاد کند که همه ما راضی باشیم.

یکی از مواردی که به نظرم می‌تواند به سلطانی‌فر کمک کند کوچک کردن ورزش کشور است. ما رشته‌های ورزشی بسیاری داریم که خیلی از آنها می‌توانند اساسا در بخش قهرمانی حضور نداشته باشند. مقام معظم رهبری هم در این باره توصیه‌های بسیار ارزشمندی داشته‌اند و تاکید کرده‌اند که نباید تعداد رشته‌های ورزشی را آنقدر وسعت بدهیم که از عهده اداره‌شان برنیاییم. هر ورزشی امکانات خاص خودش را می‌خواهد. هزینه‌هایی را به وزارت ورزش تحمیل می‌کند. انگلیس یا خیلی از کشورهای دیگر را نگاه کنید. آنها در رشته‌های خاصی سرمایه‌گذاری می‌کنند و به نتیجه‌های خوبی هم می‌رسند. در حالی که ما ۵۰ رشته ورزشی داریم. فدراسیون‌های بسیاری را در ورزش کشورمان ایجاد کرده‌ایم که اساسا فقط هزینه دارند و هیچ سود مادی یا معنوی برای ورزش کشورمان ندارند. این موضوع باعث می‌شود که ما کیفیت کارمان به‌شدت افت کند. ما باید ۲۰ تا ۲۵ رشته ورزشی داشته باشیم و برای این ۲۵ رشته ورزشی سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی درستی داشته باشیم. اما کاری که طی سال‌های گذشته انجام شد چه بود؟ ما رشته‌هایی را که باید به آنها توجه بیشتری می‌کردیم اساسا فراموش کردیم. ژیمناستیک امروز ورزش اول دنیا است. ورزش دوم دنیا دو و میدانی است. ورزش سوم در دنیا شنا است. ما با این رشته‌ها چه برخوردی داشته‌ایم؟ جز ‌بی‌توجهی کار دیگری نکرده‌ایم. نه در مراکز آموزشی و نه در مدارس و نه در باشگاه‌ها یا هر جایی که شما فکرش را می‌کنید. در زمینه این رشته‌های مادر، هیچ برنامه دقیق و درستی نداشته‌ایم. این موضوع به ساختار ورزش کشورمان لطمه‌های جدی وارد کرده است. یعنی قهرمانان ما اگر ژیمناست نباشند از برنامه روز دنیا عقب هستند. این عقب‌افتادگی چگونه باید جبران شود؟ شما توجه کنید که ما اساسا امکانات ژیمناستیک را در مدارس مان نداریم. شما فکر می‌کنید اقتصاد مقاومتی که حضرت آقا می‌فرمایند چگونه در ورزش محقق می‌شود؟ به نظر من باتوجه بیشتر به رشته‌های مادر و توسعه‌دادن این رشته‌ها است که ما می‌توانیم به سمت و سوی خوبی پیش برویم. گسترش دادن این سه رشته مادر باعث می‌شود تعداد بیماران ما هر سال کمتر و کمتر شود. با این کار با یک تیر دو نشان زده‌ایم. هم به سلامت جامعه کمک کرده‌ایم و هم ایجاد اشتغال کرده‌ایم. کسی که ژیمناستیک کار می‌کند یک عمر سلامت است. چون بدن این ورزشکار زیرساخت خوبی دارد. در تمام دنیا ورزشکارانی را بیشتر مورد توجه قرار می‌دهند که علاوه بر رشته تخصصی‌شان ژیمناستیک هم کار کرده‌اند. وقتی در فدراسیون والیبال بودم شاهد بودم که روس‌ها به‌شدت این برنامه را برای والیبالیست‌های‌شان اجرا می‌کنند. خود ما هم وقتی در فدراسیون والیبال بودیم مربی ژیمناستیک آوردیم. در کشتی هم همین کار را انجام دادیم. اینها مسائلی است که سلطانی‌فر باید به آن توجه کند. کار سختی پیش رو دارد. برگزاری مسابقات فوتبال یا برخی رشته‌ها که به صورت خودکار کارشان را انجام می‌دهند که کاری ندارد. چیزی که اهمیت دارد نهادینه کردن ورزش در جامعه است، به‌طوری که ما طی سال‌ها یا حتی دهه‌های آینده اثرات مثبت آن را ببینیم.

موضوع دیگری که مایلم درباره آن صحبت کنم به فوتبال مربوط می‌شود. در مورد فوتبال باید بگویم که مشاوران وزیر ورزش نقش بسیار مهمی ‌دارند. گاهی اوقات برخی از این مشاوران دچار افراط می‌شوند. گاهی دیده‌ایم که وزیر ورزش را برای دیدن مسابقات فوتبالی که اهمیت چندانی ندارد به ورزشگاه می‌برند. این کار خوبی نیست. حیف است که وقت وزیر ورزش را این طور تلف می‌کنند. ما نباید وزیر ورزش را با فوتبال سرگرم کنیم و او را به سمت و سویی ببریم که همه انرژی و وقت خود را صرف پرداختن به مسائل فوتبال کند. جمعیتی که برای دیدن فلان مسابقه فوتبال آمده است چه آقای سلطانی‌فر در ورزشگاه باشد چه نباشد از بازی مورد دلخواه خود استقبال می‌کند. آن جمعیت برای وزیر ورزش که نمی‌آید. بنابراین وزیر ورزش حتی اگر برای جمع‌کردن رای می‌خواهد به ورزشگاه برود باید بداند که از آن صد هزار نفر شاید ۱۰ نفر هم به او رای ندهد. چون ورزش، ورزش است و سیاسی نیست. مردم ما ورزش را برای ورزش می‌خواهند نه برای سیاست. بنابراین مسئولان ما نباید فریب بخورند که معمولا هم فریب نخورده‌اند. مشاوران باید آدم‌های حرفه‌ای باشند. اگر قرار است پای وزارت ورزش به مساله فوتبال باز شود آقایان مشاور بیایند و برای فرهنگ‌سازی در ورزشگاه‌ها برنامه‌ریزی کنند. بچه‌ای که عاشق فوتبال است از دور‌ترین نقطه شرق تهران با سه کورس اتوبوس خود را به ورزشگاه آزادی می‌رساند و بعد می‌بیند آب معدنی داخل ورزشگاه‌ها سه برابر قیمت بیرون است. می‌خواهد یک ساندویچ بخورد اما می‌بیند با کمترین کیفیت ممکن آن را هم سه برابر قیمت بیرون می‌فروشند. می‌خواهد از سرویس بهداشتی ورزشگاه استفاده کند که آن قدر بدون کیفیت است و به آن رسیدگی نشده که اصلا پشیمان می‌شود. بعد می‌گوییم چرا در فوتبال بداخلاقی شدت گرفته؟ وزارت ورزش باید به مسائل زیربنایی و ساختاری ورزش توجه کند. اینها موضوعات بسیار مهمی ‌است. کار فرهنگی کردن این نیست که بنشینیم و برای هواداران شعر و ‌ترانه پخش کنیم.

به نظر من سلطانی‌فر می‌تواند ورزش را متحول کند. اما برای متحول کردن ورزش او باید دقت کند که از نظرات سازنده پیشکسوتان ورزش بهره‌مند شود نه اینکه کارمندان وزارتخانه را جمع کند و از آنها نظر بخواهد. البته این کار هم مفید است اما وزیر ورزش باید از بزرگان ورزش استفاده کند. تجربیات آنها را به کار بگیرد تا بتواند شرایط ورزش را دگرگون کند. بعضی از آقایانی که طی این سال‌ها طرف مشورت قرار گرفته‌اند اوضاع منزل خودشان را هم به سختی اداره می‌کنند چه برسد به اینکه بخواهند برای اداره ورزش یک کشور طرف مشورت

 قرار بگیرند.