ممکن است روحانی تک‌دوره‌ای شود
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

جناب ایزدی! شما از جمله منتقدان برجام و توافق هسته‌ای هستید، به نظر شما آیا برجام هیچ دستاوردی برای کشور به‌دنبال نداشته است؟
نمی‌توان گفت که برجام هیچ دستاوردی نداشته است زیرا بخشی از پول‌هایی که در خارج از کشور بلوکه شده بود به داخل کشور بازگشته است. میزان دقیق این پول‌ها مشخص نیست اما همین مساله نیز بهتر از هیچ است. البته باید توجه داشت که اصل مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه 1+5 به این خاطر نبود که ما 5، 10 یا 15 میلیارد از پول‌هایمان را بگیریم و پولی هم روی آن بگذاریم و به‌عنوان مثال 100 تا هواپیما بخریم. این مساله نمی‌تواند دلیل محکمی ‌برای متوقف‌شدن فعالیت‌های هسته‌ای ایران باشد، بلکه دلیل پیگیری مذاکرات، لغو تحریم‌ها بود و هدف این بود که مسائل به صورت ریشه‌ای حل و فصل شود، نه اینکه تنها مبلغی پول وارد کشور شود. پس اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا برجام مثبت بوده یا منفی باید گفت ممکن است برجام برخی نکات مثبت نیز داشته باشد اما دلیل اصلی که وارد مذاکرات شدیم یعنی لغو تحریم‌ها هنوز اتفاق نیفتاده و متن برجام نیز به‌گونه‌ای است که لغو تحریم‌ها را شامل نمی‌شود، بلکه بحث تعلیق مطرح است. این در حالی است که بسیاری از تعلیق‌ها نیز اتفاق نیفتاده و تنها روی کاغذ بر آن تاکید شده است. این موضوع نیز به کارشکنی دولت آمریکا مربوط می‌شود و برخی داخل دولت ایران نیز به این مساله اذعان کرده‌اند. پس اگر بخواهم به‌طور خلاصه بیان کنم برجام می‌توانست نکات مثبتی برای کشور داشته باشد اما بسیاری از نکات مثبت در عمل اتفاق نیفتاد.
شما در یک مصاحبه فرموده‌ بودید که نگاه آقای روحانی به مذاکرات و برجام، سیاسی و انتخاباتی است و مواردی که مطرح می‌کند با برجام همخوانی ندارد. اگر ممکن است دلایل‌تان را برای این صحبت توضیح دهید.
زمانی که سوالی از بنده پرسیده می‌شود از آنجایی که من عضو هیات علمی ‌دانشگاه هستم و کار کارشناسی و علمی ‌انجام می‌دهم، آن واقعیت‌هایی که واقعا وجود دارد را بیان می‌کنم. باید توجه داشت که قبل از امضای برجام در خصوص مساله‌ هسته‌ای در کشور تبلیغات زیادی صورت گرفت و این گونه مطرح می‌کردند که اگر توافق صورت بگیرد بسیار سرنوشت‌ساز است و اگر توافق نشود حتی ممکن است تامین آب کشور نیز با اخلال مواجه شود. امروز برجام به‌گونه‌ای دنبال می‌شود که حتی برخی دوستان در دولت نیز اذعان دارند که مشکلات جدی در این رابطه وجود دارد. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا این مشکلات پیش از توافق پیش‌بینی می‌شد یا خیر؟ اگر این مشکلات و وضعیت امروز توسط دولت پیش‌بینی نمی‌شد، سوال اینجاست که چرا به پیش‌بینی دیگر افراد توجه نکردند؟ این پیش‌بینی‌ها نیز بر‌اساس علم غیب نبود، بلکه بر‌اساس شواهد موجود بود؛ زمانی که جان کری، وزیر خارجه آمریکا در کنگره می‌گفت برجام از نظر حقوقی برای آمریکا الزام‌آور نیست. هدف کری از چنین سخنانی خطاب به کنگره این بود که آنها را متقاعد کند تا آمریکا بتواند دستاوردهای مثبتی در رابطه با نیروگاه اراک، فردو و نطنز کسب کند و سپس کنگره هر اقدامی‌ خواست صورت دهد. چرا‌که به لحاظ حقوقی آمریکا هیچ الزامی ‌ندارد و کنگره می‌تواند تحریم‌های جدید علیه ایران وضع کند، همچنان‌که چنین اقدامی‌را نیز انجام داد. در عین حال اگر دولت وضعیت فعلی را پیش‌بینی می‌کرد چرا تا این حد نسبت به برجام بزرگنمایی کردند و چرا واقعیت‌ها را به مردم کشور نمی‌گفتند.
چون این پرسش‌های جدی مطرح است و دوستان دولت نیز نمی‌خواهند یا نمی‌توانند پاسخ دهند، به چند روش روی‌ ‌آوردند که یکی از آنها توجیه عملکرد طرف مقابل است. زیرا نقض برجام توسط آمریکایی‌ها و توجیه آن توسط مقامات رسمی ایران، برای منافع ملی کشور خیلی خطرناک است. روش دیگر حمله به افرادی است که انتقاد می‌کنند، البته این روش از قبل وجود داشته است. همچنین بزرگنمایی دستاوردهایی که در عمل اتفاق نیفتاده نیز از دیگر رویکردهای دولت است. بازی با کلمات را هم باید به اقدامات دولت در خصوص نقض برجام اضافه کنیم.
با این تفاسیر دوستان در دولت نه راه پس دارند و نه راه پیش؛ یعنی نه برجام را می‌توانند تغییر دهند و نه می‌توانند طرف آمریکایی را به انجام تعهداتش وادار کنند. چرا که متن برجام به‌گونه‌ای نوشته شده که همچنان که جان کری نیز اشاره کرده بود از نظر حقوقی خیلی برای آمریکایی‌ها الزام‌آور نیست. بنابراین دوستان دولت در یک وضعیت نامطلوب چه کنم، چه کنم گرفتار شده‌اند.
در این شرایط ادبیاتی که توسط دولت استفاده می‌شود به جای آنکه با واقعیات هماهنگ باشد بیشتر جنبه تبلیغاتی به خود گرفته است. از آنجایی که تا کمتر از یک سال دیگر در ایران انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار خواهد شد و تقریبا سیاست خارجی کشور در برجام خلاصه شده بود، اکنون باید به‌گونه‌ای در مورد برجام صحبت شود که سوال‌های فوق در ذهن مخاطب داخل کشور ایجاد نشود. همان‌طور که اشاره کرده بودم به نظر من برجام جنبه انتخاباتی پیدا کرده، این در حالی است که برجام باید یک پرونده ملی باشد و دغدغه‌های ملی در آن مهار شود.
آیا توافق هسته‌ای باتوجه به تمام کاستی‌ها و دستاوردهای آن در انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی به نفع دولت روحانی خواهد بود یا به ضرر آن؟
همان‌طور که تاکید کردم چون بنده دانشگاهی هستم نمی‌خواهم از ادبیاتی استفاده کنم که وارد حوزه انتخاباتی شوم. اما به‌طور کلی خیلی بهتر بود که دولت آقای روحانی مقداری شفاف‌تر درباره برجام با مردم سخن می‌گفت. اگر این روش را دنبال می‌کردند به لحاظ انتخاباتی نیز به نفع دولت بود. زیرا مردم ایران هوشمند هستند و می‌دانند مشکلاتی بر سر راه اجرای برجام وجود دارد، بنابراین اگر صحیح و صادقانه با مردم صحبت شود این درک میان آنها وجود دارد که متوجه شوند طرف مقابل، دشمن قدرتمندی است و تا همین حد امکان کار وجود داشته است. در این میان طرف آمریکایی اگر هوشمند باشد نباید اجازه دهد جناح غرب‌گرا داخل کشور زمین بخورد. زیرا آنها متوجه هستند که افرادی در قوه مجریه قرار گرفته‌اند که حضورشان می‌تواند منافع بیشتری را برای آمریکایی‌ها تامین کند. نمونه آن نیز برجام است که توافق مفیدی برای واشنگتن به حساب می‌آید. بنابراین پیش از انتخابات باید حرکتی در راستای اجرای برجام صورت بگیرد، به‌عنوان مثال پولی آزاد شود تا این افراد حرفی برای گفتن در صحنه انتخاباتی داشته باشند.
به‌طور کلی شما موافق استفاده از ابزار برجام چه از سوی دولت و چه مخالفان در صحنه انتخاباتی هستید؟
خیر، به نظر من برجام نباید به‌عنوان ابزاری در حوزه‌های انتخاباتی استفاده شود؛ یعنی نه دولت و نه مخالفان دولت نباید از این مساله به‌عنوان ابزاری در عرصه انتخابات بهره بگیرند. به‌‌ویژه مخالفان دولت نباید برجام را به چماقی برای ضربه‌زدن به پیکره دولت تبدیل کنند زیرا برجام یک توافق ملی است و نباید وارد دعواهای سیاسی کشور شود.
اگر وارد دعواهای سیاسی شود بدون‌شک کشور ضربه خواهد خورد. اگر از اهرم برجام برای فشار به دولت استفاده شود دولت این احساس را پیدا می‌کند که بیشتر باید توجیه کند و این روند توجیه و ارائه سخنان غلط نسبت به برجام قطعا برای کشور مفید نیست.
و سوال آخر اینکه باتوجه به برجام و نقاط ضعف آن آیا پیش‌بینی می‌کنید که آقای روحانی برای دور دوم نیز به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران انتخاب شوند،‌ یا به‌عنوان رئیس‌جمهور تک‌دوره‌ای نام‌شان ثبت خواهد شد؟
تجربه‌ای که ایران درخصوص ریاست‌جمهوری بعد از انقلاب داشته به این صورت بوده که تمام افراد دودوره‌ای بودند. جز شهید رجایی که شهید شدند و بنی‌صدر که تکلیفش مشخص است. به نظر می‌رسد که باتوجه به عملکرد دولت آقای روحانی این فرصت را دارد که در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تاریخ‌ساز باشد و اولین رئیس‌جمهوری یک‌دوره‌ای شوند.
به نظر من باتوجه به اشتباهات متعدد دولت در سیاست داخلی و خارجی، آقای روحانی این ظرفیت تاریخ‌سازی را دارند.