سیدعباس موسوی، مدیرکل اطلاع‌رسانی و امور سخنگویی سابق وزارت خارجه که چند ماهی است به‌عنوان یازدهمین سخنگوی وزارت امور خارجه مشغول به کار شده، اواسط مرداد‌ و در بحبوحه تنش‌ها بین‌ایران و آمریکا و همچنین یارکشی واشنگتن برای تشکیل ائتلاف نظامی در خلیج‌فارس پذیرفت که گفت‌وگویی با ماهنامه «مثلث» داشته باشد. موسوی که در وزارت خارجه میزبان خبرنگار «مثلث» بود درباره گزینه مذاکره با آمریکا توضیح داد که فعلا شرایط را برای مذاکره و رسیدن به یک توافق خوب با آمریکا با توجه به اعمال فشارها بر‌ایران مناسب نمی‌بینیم. ضمن آنکه دولت ترامپ را نیز صادق نمی‌دانیم و نمی‌توان روی پیشنهاد مذاکره و گفت‌وگوی آنها به‌صورت جدی حساب باز کرد چرا که واقعا دولت فعلی واشنگتن در حوزه سیاست خارجی به‌ویژه مساله‌ایران دچار سردرگمی است. سخنگوی دستگاه دیپلماسی درباره احتمال مذاکره با آمریکا درصورت اجابت خواسته‌های‌ایران نیز گفت: «اگر شاهد‌این شرایط باشیم، در آن صورت وارد روند عادی اجرای برجام شده‌ایم و در‌آینده اگر راجع‌به برخی سوءتفاهم‌ها اوضاع خوب پیش برود، شاید بتوان دوباره با آنها وارد گفت‌وگو شد.»

سخنگوی وزارت خارجه: ترامپ احتمالا رئیس جمهور بعدی آمریکا هم باشد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

آقای موسوی چرا آمریکا از یک‌سو صحبت از مذاکره می‌‌کند و از سوی دیگر وزیر خارجه را تحریم کرده؟‌آیا آمریکا استراتژی مشخصی در قبال‌ایران ندارد؟

خود آمریکایی‌ها‌این‌گونه تصور می‌کنند که سیاست مشخصی را در قبال‌ایران دنبال می‌کنند اما آنچه ما و ناظران مشاهده می‌کنیم یک نوع بلاتکلیفی، سردرگمی و سرگشتگی است که آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی‌ایران دارد. از یک طرف خواستار مذاکره هستند و علنا نیز‌این موضوع را بیان می‌کنند؛ از طرف دیگر اقداماتی انجام می‌دهند و مسیر هرگونه مذاکره‌ای را می‌بندند. نمونه آن تحریم‌هایی است که علیه مقام معظم رهبری، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و وزیر خارجه به‌عنوان رئیس دیپلماسی کشور و مسئول مذاکره اعمال کرده‌اند. با‌این تفاسیر می‌توان نتیجه گرفت که آمریکایی‌ها دچار نوعی سردرگمی هستند یا فکر کرده‌اند می‌توانند با‌ایران نیز مانند دیگر کشورها برخورد کنند، یعنی به‌زعم خود تصور می‌کردند که اگر بحث مذاکره را مطرح کنند‌ایران سریعا اجابت خواهد کرد و خیلی هم مشتاق به‌این امر است. 

بنابراین واشنگتن یک سیاست منسجم و واحد ندارد و احتمال اثرگذاری عوامل مختلف در آن وجود دارد؛ چنان‌که مشاهده می‌کنیم در هیات حاکمه آمریکا یکدستی وجود ندارد و گروه‌هایی که خیلی با جمهوری اسلامی خوب نیستند اعم از لابی‌های خارجی یا برخی مخالفان نظام می‌توانند بر تصمیمات کاخ‌سفید اثرگذار باشند. شاهد هستیم که آقای ترامپ یک چیز می‌گوید، بولتون چیز دیگری، آقای پمپئو هم که ظاهرا کاره‌ای نیست.

آقای موسوی تحریم دکتر ظریف به‌عنوان وزیر خارجه یک کشور از سوی آمریکا را در روابط بین‌الملل چگونه می‌توان تعریف و تفسیر کرد؟

خیلی تعریف ویژه‌ای نمی‌توان از ‌این اقدام آمریکا ارائه داد چون در چارچوب‌های عقلی، منطقی و حقوقی نمی‌گنجد. تحریم دکتر ظریف ضمن آنکه از سردرگمی و سرگشتگی سیاست خارجی واشنگتن نسبت به تهران ناشی می‌شود، تاحدودی نیز بیانگر عجیب‌بودن تصمیمات کنشگران کاخ‌سفید است. درواقع دولتمردان آمریکایی باوجودی اینکه خیلی زرنگ به‌نظر می‌رسند اما اقداماتی انجام می‌دهند که با عقل متعارف سازگار نیست. تحریم وزیر خارجه یک کشور را می‌توان یک اقدام بی‌سابقه به شمار آورد. همچنین اگر بخواهیم‌این اقدام را در قالب سیاسی و دیپلماتیک ترجمه کنیم به مفهوم بستن راه دیپلماسی است. معنای حقوقی آن نیز بی‌اطلاعی آنها از حقوق و امور بین‌الملل است و کم‌سوادی ترامپ و تیم اطراف وی را نشان می‌دهد.

آقای موسوی شما اشاره کردید که در مفهوم سیاسی، تحریم دکتر ظریف به‌معنای بستن راه دیپلماسی است.‌ آیا دولت آمریکا نیز به این منظور دست به چنین اقدامی زده است؟

ظاهر امر ‌این‌گونه نشان می‌دهد چراکه آمریکایی‌ها در عین آنکه می‌گویند ‌دنبال مذاکره و گفت‌وگو با ‌ایران هستند، فرد اول دیپلماسی کشور را تحریم می‌کنند. پیش از آن نیز مقام معظم رهبری را تحریم کرده‌ بودند. وقتی آنها رهبری و وزیر خارجه را تحریم می‌کنند، پس دنبال مذاکره با چه کسی هستند؟ به همین دلیل ‌این شک و شبهه به‌وجود می‌آید که شاید آمریکا با ‌این اقدامات ‌دنبال ‌ایجاد شکاف در داخل‌ ایران است و شاید واقعا دنبال مذاکره نیست و فقط بلوف می‌زنند و شعار می‌دهند.

این مساله که فقط بگویند بیایید مذاکره کنیم اما هیچ برنامه مشخصی نداشته باشند واقعا مفهوم ندارد. ‌این درحالی است که جمهوری اسلامی‌ ایران همیشه اعلام کرده که از مذاکره ابا ندارد؛ اما اولا باید موضوع مذاکره مشخص باشد، ثانیا سابقه مذاکره‌کننده نیز باید مدنظر باشد. دولت آقای ترامپ دولتی است که به اغلب قوانین، میثاق‌ها و مقررات بین‌المللی پایبند نیست. طی چند سال حضور ترامپ در کاخ‌سفید شاهد بودیم که وی از برجام، پیمان نفتا، کنوانسیون آب‌وهوایی پاریس، یونسکو و اخیرا نیز پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد (INF) خارج شد.

وقتی دولت ترامپ دست به‌این اقدامات می‌زند یا گمان می‌کند خیلی قلدر است که از هر پیمان و قراردادی که باب ‌میل‌شان نیست، خارج می‌شود یا می‌خواهند فشار وارد بیاورند تا پیمان و قرارداد جدیدی، ‌ایجاد و به نام ‌این دولت ثبت شود.

از نظر اجرایی ‌این تحریم چقدر اثرگذار است؟

تحریم دکتر ظریف توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا صورت گرفته و مربوط به شخص ‌ایشان است؛ به این مفهوم که هرگونه مراودات مالی و دادوستد با ‌ایشان ممنوع است و آنها می‌توانند هرگونه اموال و دارایی ‌ایشان را در آمریکا مصادره کنند؛ البته دکتر ظریف هیچ مال و اموالی نه‌تنها در آمریکا بلکه در هیچ کشور دیگری ندارد و خود آمریکایی‌ها نیز نسبت به ‌این مساله آگاه بودند. وقتی شخصی در لیست

Special Designated Official (SDN) قرار می‌گیرد شرکت‌‌های آمریکایی نمی‌توانند با آن شخص معامله مالی داشته باشند و حتی شرکت‌های آمریکایی‌ که در خارج از کشور هستند نیز باید به آن پایبند باشند اما سایر کشورها اگر بخواهند به ‌این تحریم عمل کنند خیلی مبنای قانونی ندارد، مگر آنکه یا خیلی از آمریکا بترسند یا نسبت به آن کشور سرسپردگی داشته باشند.

عباس موسوی

چرا با وجود اینکه تحریم‌های آمریکا یک‌جانبه است و شورای امنیت در آن دخل و تصرفی ندارد باز هم شاهد اجرای آن توسط دیگر کشورها هستیم؟

همان‌طور که اشاره کردید، تحریم‌هایی که اکنون توسط آمریکا علیه جمهوری اسلامی ‌ایران اعمال می‌شود مبنای قانونی، حقوقی و به‌اصطلاح سازمان مللی ندارد. متأسفانه در بر‌هه‌ای‌ ایران 6قطعنامه فصل هفتمی سازمان ملل داشت و هر کدام از آنها به‌نوعی کشور ما و حتی برنامه‌های هسته‌ای و موشکی‌مان را محدود می‌کرد. مبنای‌این تحریم‌ها نیز قطعنامه‌های شورای امنیت بود که براساس آن تمام کشورها موظف بودند تحریم‌ها را اعمال کنند، هرچند‌ ایران آن تحریم‌ها را غیرقانونی اعلام کرد و حتی یک روز هم آنها را اجرا نکرد.

اما بعد از برجام تمام ‌این قطعنامه‌ها به‌وسیله قطعنامه 2231 که برجام را ضمیمه و جزو خود کرد، ملغی شد؛ حتی طبق ‌این قطعنامه اعلام شد که تمام کشورهای دنیا به‌ویژه اعضا، موظف هستند که کار با ‌ایران را تسهیل کنند. از ‌این رو شرکت‌های دنیا موظف نیستند چه تحریم آقای دکتر ظریف و چه تحریم‌های دیگری که از سوی آمریکا علیه ‌ایران اعمال می‌شود را لحاظ و اجرا کنند چرا که تحریم‌های آمریکا یک‌جانبه است و ‌این کشور با قلدری قانون می‌گذارد، تحریم می‌کند و از دیگر کشورها نیز به اجبار می‌خواهد به این قانون تن دردهند؛ البته ‌این مساله که کشورها به تحریم‌های آمریکا عمل کنند یا خیر، به میزان استقلال آنها بستگی دارد. ‌این در حالی است که آمریکا درباره بعضی تحریم‌ها اعلام کرده که اگر کشورهای دیگر به آنها عمل نکنند، خود آن کشورها تحریم‌ خواهند شد؛ لذا بعضا ‌این تحریم‌ها برای کشورهای دیگر جنبه اقتصادی و سیاسی پیدا می‌کند و برای ما در قرن بیست‌ویکم واقعا جالب است که کشوری به‌طور یک‌جانبه تحریم‌هایی را اعمال و دیگر کشورها را مکلف به پذیرش آنها کند و از همه جالب‌تر ‌اینکه برای اولین‌بار در تاریخ سازمان ملل متحد، یک عضو شورای امنیت از ‌اینکه کشورها قطعنامه ‌این شورا (2231) را اجرا کنند واهمه دارد و به زور از آنها می‌خواهد آن‌ را نقض کنند.

در حال حاضر نیز بسیاری از کشورها تسلیم حرف زور آمریکا در قبال تحریم‌های ‌ایران شده‌اند. در عین حال اخیرا شاهد بودیم که در برزیل دو کشتی‌ ایرانی به دلیل عدم‌سوخت‌رسانی حرکت‌شان متوقف شده بود اما بعد از 30، 40روز، دادگاهی وارد عمل شد و یک حکم منصفانه و خوب صادر کرد مبنی بر ‌اینکه شرکت نفتی برزیلی موظف به انجام تحریم‌های آمریکا نیست و به ‌این شرکت دستور تامین سوخت کشتی‌های ایرانی را داد. اگر چند کشور در دنیا از ‌این حرکت‌ها انجام بدهند تاحدودی حساب کار دست آمریکا خواهد آمد. وزیر خارجه کشورمان در ‌این خصوص معتقد است که اگر چند شرکت بزرگ دنیا شامل کمپانی‌ها و غول‌های بزرگ نفتی با هم جمع شوند و زیر بار تحریم‌های آمریکا نروند،‌ این کشور می‌خواهد چه کند؟‌ آیا می‌خواهد تمام ‌این کشورها را تحریم کند و اقتصاد دنیا را برهم‌بریزد و با بحران مواجه کند؟

اگر شرکت‌های بزرگ دنیا در یک نقطه با ترس خود مقابله می‌کردند و در مواردی که بحث تحریم‌های شورای امنیت مطرح نیست در مقابل آمریکا می‌ایستادند، حال چه در مورد ‌ایران و چه در مورد هر کشور دیگری، شاید آمریکا ‌این رویه قلدرمآبی‌اش را تغییر می‌داد.

به‌نظر شما چرا دولت ترامپ از توافق برجام خارج شد و مشکل آنها با ‌این توافق چیست؟

درخصوص برجام‌، دولت فعلی آمریکا خیلی واضح و صریح اعلام می‌کند که واشنگتن از ‌این توافق متضرر شده و به‌اصطلاح‌ ایران بر سر آنها و دنیا کلاه گذاشته است. دولت ترامپ ‌این‌گونه عنوان می‌کرد که وضعیت اقتصادی ‌ایران بعد از توافق برجام روزبه‌روز بهتر شده، شرکت‌های دنیا به کشور ما رفت‌وآمد دارند و نفوذمان در منطقه نیز افزایش یافته است.

آمریکایی‌ها انتظار داشتند که بعد از برجام جمهوری اسلامی‌ایران منزوی شود و کاری از پیش نبرد. به همین دلیل نیز دولت ترامپ خواهان برهم‌خوردن‌ این توافق و امضای یک توافق جامع با‌ ایران شده است. به‌زعم آنها توافق جامع، توافقی است که مساله موشکی ‌ایران، مساله حضور ما در منطقه، مساله حقوق بشر و مسائل هسته‌ای را در بربگیرد. آنها می‌گویند که ‌ایران از برجام امتیازات زیادی کسب کرده اما از بین ‌این چهار پرونده مهم فقط یکی از آنها را حل کرده است. آنها ‌این توافق هسته‌ای را نیز به نفع ‌ایران می‌دانند و آن را بدترین توافق قرن می‌نامند.

با توجه به تحولات اخیر بین ‌ایران و آمریکا و اقدامات دو طرف، مهم‌ترین سناریوهای‌ آینده تنش بین تهران و واشنگتن را چه می‌دانید؟ 

پیش‌بینی در عرصه روابط بین‌الملل دشوار است زیرا هر لحظه تحولاتی رخ می‌دهد که بر دیگر تحولات اثرگذار است. بعضا تحولاتی رخ می‌دهد که اصلا انتظار نداریم روی یک مساله تاثیر داشته باشد اما مشاهده می‌کنیم که حتی برخی مواقع بین تحولات دور از هم نیز ارتباطاتی وجود دارد.

به هر حال درباره مناسبات ‌ایران و آمریکا، سناریوهای زیادی مطرح است؛ نخست ‌اینکه همین وضع موجود ادامه پیدا کند و شاهد یک وضعیت بلاتکلیفی در روابط دو کشور باشیم. سناریوی دوم ‌این است که اوضاع وخیم‌تر شود و گزینه‌های دیگری همچون گزینه نظامی رخ دهد. سناریوی سوم هم می‌تواند نوعی مذاکره، سازش و حل اختلاف بین دو کشور را شامل شود. برای جمهوری اسلامی ‌ایران در حال حاضر هیچ‌یک از ‌این سه گزینه مطلوب نیست اما در عین حال خود را برای هر سه گزینه هم می‌تواند آماده کند.

اما در مورد گزینه اول یعنی ‌اینکه ‌ایران مایل است وضعیت به همین منوال پیش برود تا انتخابات 2020 برگزار شود، باید توجه داشت که ‌این سناریو بیشتر در رسانه‌ها مطرح می‌شود و در مراکز تصمیم‌گیری خیلی روی ‌این گزینه حساب بازنکرده‌اند که شاید در انتخابات آتی، دونالد ترامپ رای نیاورد.

جمع‌بندی شخصی من ‌این است که اگر اوضاع به همین صورت جلو برود، هیچ بعید نیست ترامپ برای دور بعدی نیز رئیس‌جمهور آمریکا شود؛ بنابراین خیلی نباید روی ‌این احتمالات حساب کرد که اگر دولت دیگری در آمریکا قدرت بگیرد، شرایط به چه صورت خواهد بود.

ضمن ‌اینکه جمهوری اسلامی ‌ایران اعلام کرده که در آمریکا هر فردی روی کار باشد خیلی وجاهت و موضوعیت برای ما ندارد بلکه نوع رفتار و عمل‌شان در قبال ‌ایران برای ما ملاک است.

نباید از نظر دور داشت که ما در زمان دموکرات‌ها نیز همچون جمهوری‌خواهان شاهد تحریم‌های سخت، فشار و حتی تهدیدهای نظامی بودیم. از ‌این جهت عقلا در کشور خیلی خود را معطل ‌این موضوع نمی‌کنند که چه فرد یا گروهی در آمریکا قدرت خواهد گرفت بلکه به ‌این مساله توجه دارند که دولت حاضر چه رفتاری با جمهوری اسلامی‌ایران دارد و با چه زبانی با ملت ‌ایران صحبت می‌کند.

شما اشاره کردید که هیچ‌کدام از سناریوهای حفظ وضع موجود، گزینه‌ بدتر(نظامی) و حتی مذاکره، مطلوب ‌ایران نیست. ضمن اشاره به دلایل آن توضیح می‌دهید که در ‌این شرایط گزینه مطلوب برای ‌ایران چیست؟

اگر پرسش ‌این باشد که مذاکره چرا مطلوب نیست، باید گفت که در حال حاضر با وجود حضور دولت ترامپ که فشار اقتصادی یا به تعبیر دکتر ظریف، تروریسم اقتصادی را علیه ‌ایران در پیش گرفته، قطعا مذاکره مطلوب ما نیست زیرا ‌این اقدام دولت واشنگتن از یک‌سو به منزله آن است که با ‌ایران وارد جنگ شده و احساس می‌کند که پیروز میدان است و از سوی دیگر اسلحه را روی سر‌ ایران گذشته و خواهان انجام مذاکره است. طبیعی است که مذاکره در ‌این شرایط به مفهوم مذاکره واقعی نخواهد بود و آنها در حین مذاکره نیز خواهان آن خواهند بود که هرچه از ‌ایران می‌خواهند ‌ایران بی‌چون و چرا بپذیرد. زمانی مذاکره مطلوب ‌ایران است که ‌این فشارها برداشته شود، جنگ و تروریسم اقتصادی متوقف شود و آمریکا واقعا با نیت و هدف رسیدن به نتیجه وارد مذاکره شود.

همچنین باید به‌گونه‌ای نتیجه مذاکرات رقم بخورد تا دولت بعدی کاری که ترامپ با برجام کرد را تکرار نکند؛ لذا یکی از دلایلی که باعث شده ‌ایران پاسخ رد به پیشنهاد مذاکره با آمریکا بدهد ‌این مساله است که از کجا می‌توان مطمئن بود که همین دولت یا دولت بعدی نتیجه مذاکرات را بپذیرد و آن را اجرا کند. در عین حال مذاکره باید روی محورهایی صورت بگیرد که ملموس باشد؛ بنابراین فعلا مذاکره گزینه مطلوب ‌ایران نیست، البته شاید در‌ آینده شرایط فرق کند.

درباره گزینه نظامی هم که تکلیف مشخص است و هیچ‌گاه ‌ایران خواهان آن نیست که درگیری و جنگی با کشوری صورت بگیرد. هفت‌هزار سال تاریخ ‌ایران نشان داده که جز در موارد معدودی، ‌ایران هیچ‌وقت آغازگر جنگی نبوده است.‌ ایران همواره اهل گفت‌وگو، تعامل و صلح است. در عین حال جمهوری اسلامی ‌ایران همیشه برای هر گزینه‌ای خود را آماده کرده و همیشه تهدید را جدی می‌گیرد، یعنی ضمن آنکه آماده تعامل هستیم تهدید را نیز جدی‌ می‌گیریم.

ادامه وضع موجود نیز مطلوب ما نیست اما اگر شرایط ‌ایجاب کند همین وضعیت را با استفاده از «گفتمان مقاومت فعال و هوشمند» ادامه خواهیم داد؛ بنابراین گزینه ما فعلا گزینه مقاومت فعال و هوشمندانه است.

می‌توان گفت با وجود دولتی مانند دولت ترامپ و مواضع آنها، فعلا گزینه‌ مطلوبی پیش روی خود نداریم؟

گزینه مطلوب ما‌ این است که دولت آمریکا سر عقل بیاید؛ 40سال است که آنها همین راه را رفته‌اند. حال یا مستقیم در مسائل جمهوری اسلامی‌ایران دخالت کرده‌اند یا عوامل‌شان را در ‌ایران به خرابکاری واداشته‌اند؛ جنگی را علیه ‌ایران تحمیل کردند‌، تحریم‌های به‌قول خودشان خردکننده بر کشور ما اعمال کردند و امروز نیز در پی آن هستند که به‌زعم خود با فشار حداکثری مردم را ناامید کنند. امروز جای تعجب دارد که چرا آمریکایی‌ها از اقدامات بی‌نتیجه گذشته‌شان درس عبرت نمی‌گیرند. 

این دوران یا به‌اصطلاح عامه «مقطع حساس کنونی» نیز قطعا خواهد گذشت و کشور ما از ‌این مقاطع حساس کنونی زیاد به ‌خود دیده است.

آمریکا باید بپذیرد که بعد از انقلاب اسلامی، یک موجودیت جدید کاملا مستقل با هویت جدید به نام جمهوری اسلامی‌ایران به‌وجود آمده است و باید با آن کنار بیاید.

دولت‌های مختلف به‌ویژه دولت ترامپ ابتدا برای تغییر رژیم در‌ ایران تلاش کردند و وقتی تیرشان به سنگ خورد، پروژه تغییر رفتار را در دستور قرار دارند. اکنون نیز تلاش دارند تا با فشار حداکثری، به مردم عادی ‌ایران زجر و گرسنگی بدهند تا بلکه ‌این مردم عادی دست به یک اقدامی بزنند که یک تصور پوچ و خیال باطل و خام است.

شما احتمال گزینه نظامی، حال چه محدود و تصادفی و چه گسترده را چقدر محتمل می‌دانید؟

نمی‌توان در ‌این رابطه پیش‌بینی کرد اما ‌ایران خواهان هیچ‌گونه افزایش تنش و درگیری نظامی نیست. با ‌این وجود تمام ‌این سناریوها پیش‌بینی شده و ‌ایران خود را برای هر اتفاقی آماده کرده است. همچنین طبق صحبت‌های دکتر ظریف که گفته بودند ما شروع‌کننده هیچ جنگی نبوده‌ایم و نخواهیم بود اما اگر کسی بخواهد جنگ را علیه ما شروع کند، آن کشور پایان‌دهنده جنگ نخواهد بود، باید توجه داشت که اگر کشوری بخواهد به هر دلیلی، با هر عنوانی و به هر شکلی جنگی را علیه ‌ایران آغاز کند، تمام‌کننده آن جنگ نخواهد بود و زمین جنگ نیز به یک‌جا محدود نخواهد شد؛ البته جمهوری اسلامی هیچ‌گاه در پی راه‌انداختن جنگی نبوده و نخواهد بود اما نشان داده که درصورت هرگونه تعرضی، غیرتمندانه از آب و خاک خود دفاع خواهد کرد و بعید به‌نظر می‌رسد که دشمنان جمهوری اسلامی، آزموده را یک بار دیگر بیازمایند.

جناب موسوی! مقامات ‌ایران ازجمله رئیس‌جمهور، وزیر خارجه و حتی جنابعالی به‌عنوان سخنگوی دستگاه دیپلماسی بارها اشاره کرده‌‌اید که اگر قرار باشد مذاکره‌ای با آمریکا صورت بگیرد،‌ این کشور باید فشارها و تحریم‌ها علیه‌ ایران را لغو کند و به برجام بازگردد.؛ آیا‌ ایران در ‌این شرایط پای میز مذاکره حاضر خواهد شد؟

اشاره کردم که فعلا مذاکره با آمریکا موضوعیت ندارد زیرا شرایط، شرایط مذاکره نیست و دولت فعلی آمریکا دولتی نیست که بتوان با آن به یک «توافق خوب» دست یافت. این در حالی است که ما به قدرت نرم‌مان، قدرت دیپلماسی‌مان و قدرت دیپلمات‌هایمان واقف هستیم و مذاکرات برجام نشان داد که با چه اعتماد‌به‌نفس و پشتوانه‌ای توانستیم با 6 قدرت بزرگ وارد مذاکره شویم و به نتیجه هم برسیم.

ایران بارها نشان داده که نه‌تنها هراسی از مذاکره ندارد بلکه مذاکره با کشورها جزو گزینه‌های مطلوب جمهوری اسلامی است اما در حال حاضر شرایط را برای مذاکره و رسیدن به یک توافق خوب با آمریکا با توجه به اعمال فشارها بر ‌ایران مناسب نمی‌بینیم؛ ضمن آنکه دولت ترامپ را نیز صادق نمی‌دانیم و نمی‌توان روی پیشنهاد مذاکره و گفت‌وگوی آنها به‌صورت جدی حساب باز کرد چرا که واقعا دولت فعلی واشنگتن در حوزه سیاست خارجی به‌ویژه مساله ‌ایران دچار سردرگمی است؛ یک روز یکی می‌آید و 12شرط برای مذاکره می‌گذارد و روز دیگر صحبت از مذاکره بدون پیش‌شرط مطرح می‌شود. تا آمریکا از‌ این سردرگمی خارج نشود، ‌ایران نیز نمی‌تواند به دولت واشنگتن به‌عنوان یک گزینه مطمئن برای مذاکره نگاه کند. در آمریکای فعلی هم معلوم نیست چه کسی تصمیم‌گیر و چه کسی مجری است.

18اردیبهشت 97 بود که دونالد ترامپ به‌صورت یک‌جانبه از برجام خارج شد و شروع به اعمال تحریم‌ها و فشارها علیه‌ایران کرد. اکنون مقامات ‌ایران می‌گویند اگر ترامپ تحریم‌ها را بردارد و به برجام بازگردد وارد مذاکره خواهیم شد. اگر قرار بود در چنین شرایطی با آمریکا وارد مذاکره شویم، چرا در همان سال نخست ریاست‌جمهوری ترامپ ‌این کار را انجام ندادیم؟

ما نمی‌گوییم وارد مذاکره خواهیم شد، می‌گوییم اگر قرار باشد مذاکره‌ای صورت پذیرد شرایطش ‌این است. مقام معظم رهبری در بحبوحه مذاکرات فرمودند ما باید ببینیم آمریکا با‌ این توافق چه می‌کند و اگر توافق را خوب اجرا کردند و رضایت ما جلب شد، شاید بتوان باب گفت‌وگو را با آنها باز نگه داشت و راجع‌به دیگر مسائل نیز با آمریکایی‌ها حرف زد اما با بدعهدی‌های آمریکا، امروز به‌نظر می‌رسد که باب مذاکره بسته شده است. متأسفانه آمریکا ذهنیت بدی از خود نزد ملت ‌ایران برجای گذاشته و امروز واقعا رغبتی در جمهوری اسلامی برای مذاکره با آمریکا وجود ندارد. کل خواسته‌های ‌ایران شامل توقف ‌این اقدامات، توقف تروریسم اقتصادی، اجرای تعهدات آمریکا همچنین تعهدات اروپاست. بحث مذاکره با اروپا نیز به‌معنای مذاکره برای یک قرارداد جدید نیست بلکه مذاکره به این منظور است که آنها به تعهدات خود بازگردند؛ البته چنان‌که اشاره کردید اگر تمام ‌این اقدامات انجام شود، تازه ‌ایران به شرایط 18اردیبهشت سال 97 بازمی‌گردد؛ اگر شاهد ‌این شرایط باشیم، در آن صورت وارد روند عادی اجرای برجام شده‌ایم و در‌ آینده شاید اگر راجع‌به برخی سوءتفاهم‌ها اوضاع خوب پیش برود، بتوان دوباره با آنها وارد گفت‌وگو شد. کمااینکه بعد از برجام، راجع‌به برخی بحث‌های منطقه‌ای مانند یمن با E4 گفت‌وگوهایی داشتیم که روند ‌این گفت‌وگوها نیز خوب پیش می‌رفت اما کارشکنی‌های عربستان باعث شد گفت‌وگوها به نتیجه نرسد. ‌این مسائل نشان‌دهنده حسن‌نیت جمهوری اسلامی ‌ایران است.

دولت ترامپ به گفته جنابعالی، دولتی است که در بحث‌های سیاست خارجی دچار سردرگمی است.‌ آیا می‌توان انتظار داشت که چنین دولتی اقدام به لغو تحریم‌ها علیه ‌ایران کند تا باب مذاکره باز شود؟

به دو دلیل‌ این کار را نخواهند کرد؛ نخست ‌اینکه دولت آمریکا تحریم را یک فرصت می‌بیند و بر ‌این باور است که ابزار خوبی در اختیار دارد که به‌وسیله آن می‌تواند اعمال فشار کرده و کشورها را تسلیم یا وادار به تغییر رفتار کند، بنابراین با وجود اینکه هنوز نتایج ملموسی از تحریم‌ها ندیده‌اند اما همچنان آن را ادامه می‌دهند و گمان می‌کنند که اقدام‌شان صحیح است، پس کسی که تحریم را یک ابزار می‌بیند و گمان می‌کند که ابزار قوی و مهمی است به ‌این آسانی‌ این ابزار را رها نخواهد کرد؛ درواقع آنها به تحریم عادت کرده‌اند و ما نیز به مقاومت و دور زدن عادت کرده‌ایم.

دلیل دیگری که می‌گویم آمریکا تحریم‌ها را لغو نمی‌کند، تجربه‌ای است که از اقدامات ‌این کشور به‌دست آورده‌ایم.

شاهد بودیم که آمریکا و کره‌شمالی گفت‌وگوهایی را آغاز کردند که به دو دیدار بین رهبران دو کشور منجر شد و دستاورد آن نیز فقط یک عکس یادگاری بود. قرار بود که یک توافق دوصفحه‌ای نیز امضا شود اما آمریکا در عمل هیچ‌کدام از تحریم‌های کره‌شمالی را لغو نکرد و پیونگ‌یانگ نیز به ‌این نتیجه رسید که گفت‌وگو با آمریکا فایده‌ای نخواهد داشت؛ لذا اخیرا کره‌شمالی دو موشک آزمایش کرد و تحریم‌های آمریکا نیز همچنان پابرجاست.

درصورتی می‌توان امیدوار بود آمریکا دست از تحریم دیگر کشورها بردارد که یک تغییر نگرش و روش جدی را در پیش بگیرد، یعنی آمریکایی‌ها باید فکر و ذهن خود را نسبت به ابزاری به نام تحریم اصلاح کنند زیرا ‌این ابزار نیز با گذشت زمان و به مرور کارایی خود را از دست خواهد داد.

آیا در اروپایی‌ها ‌این جدیت و توانایی را می‌بینید که بتوانند اقدامی انجام دهند تا رضایت ‌ایران را جلب کنند؟

برخی کشورهای اروپایی تلاش‌هایی را آغاز کرده‌اند ولی باید توجه داشت که ‌ایران خواسته‌ ویژه‌ای جز اجرای برجام از آنها ندارد. بعد از ‌اینکه آمریکا از برجام خارج شد، چندین جلسه در سطح کمیسیون مشترک و وزرای خارجه برگزار شد و دکتر ظریف نیز سفرهایی داشتند. در آن مقطع همه کشورهای باقیمانده در برجام متفق‌القول بودند که تعهدات و اقدامات برجامی‌شان را انجام خواهند داد و باوجود خروج آمریکا به‌گونه‌ای عمل خواهند کرد که‌ ایران از منافع برجام برخوردار شود اما متأسفانه مشاهده کردیم که یا نخواستند یا بر اثر فشارهای آمریکا نتوانستند اقداماتی که گفته بودند را عملیاتی کنند. آنها موضوع ‌اینستکس را به‌عنوان مکانیزم مالی مطرح کردند که ‌ایران نیز همکاری‌های لازم را داشت اما وقتی با بی‌عملی اروپا مواجه شدیم به آنها اعلام کردیم که قرار بود 12-10تعهد را بعد از خروج‌ آمریکا از برجام اجرا کنند که در نهایت به ‌اینستکس رسیدند. ‌این در حالی است که ‌اینستکس مکانیزمی است برای تسریع تجارت و مناسبات مالی بین ‌ایران و اروپا و اگر ‌این مکانیزم اجرایی شود به‌عنوان مقدمه تعهدات طرف مقابل خواهد بود. در برجام و حتی پس از خروج آمریکا از برجام، کشورهای باقیمانده متعهد شده ‌بودند که سرمایه‌گذاری، خرید نفت، بحث انرژی، حمل‌ونقل و بیمه را نیز برای‌ ایران میسر و تسهیل کنند اما متأسفانه تا ‌این لحظه اروپایی‌ها هیچ اقدامی در‌ این خصوص انجام نداده‌اند که حال یا نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند یا ترسیده‌اند.

طبق گفته مقامات ‌ایران قرار است که گام سوم کاهش تعهدات برجامی درصورت انجام‌نشدن تعهدات اروپا تا اواسط شهریور‌ برداشته شود؛ به‌نظر شما در چه شرایطی ممکن است ‌ایران ‌این گام را برندارد؟

جمهوری اسلامی ‌ایران درصورتی گام سوم را برنخواهد داشت که احساس کند یک اتفاق مهمی در اجرای تعهدات کشورهای باقیمانده در برجام به‌ویژه سه کشور اروپایی ‌ایجاد شده است. در غیر ‌این صورت اگر اروپایی‌ها بخواهند همچنان تعلل کنند، ‌ایران حتما گام سوم را نیز برمی‌دارد. در حال حاضر که در اواسط مرداد‌ هستیم، گام سوم نیز در حال طراحی است و احتمالا شدیدتر از دو گام اول و دوم خواهد بود.

 درصورت اجرایی‌شدن گام سوم، به‌نظر شما شرایط به چه سمتی خواهد رفت؟

اگر اروپایی‌ها بخواهند اقداماتی انجام دهند بدون شک اقدامات‌ ایران نیز تشدید خواهد شد.

به‌نظر شما ائتلاف اخیر دریایی-نظامی که آمریکا تشکیل داده و برخی کشورها چون انگلیس نیز در آن حضور یافته‌اند‌ آیا موفق خواهد بود و تشکیل آن، چه پیامدهایی در منطقه خواهد داشت؟

یکی از ریشه‌های اصلی ناامنی و تنش در منطقه ما، دخالت و حضور کشورهای فرامنطقه‌ای است. ‌این کشورها هرجا قدم گذاشته‌اند آنجا را ناامن کرده‌اند. برخلاف تصور برادران ما در منطقه به‌ویژه برخی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس که تصور می‌کنند حضور یک ابرقدرت در منطقه برای آنها یا منطقه امنیت به‌دنبال می‌آورد، ما چنین اعتقادی نداریم و معتقد هستیم که نفس حضور و دخالت آنها منشا تنش و ناامنی است. جمهوری اسلامی ‌ایران معتقد است که امنیت منطقه می‌تواند توسط کشورهای منطقه و جمهوری اسلامی ‌ایران به‌عنوان کشوری که خلیج‌فارس را ادامه قلمرو سرزمینی خود می‌داند و هزاران کیلومتر ساحل در‌ این منطقه دارد، تامین شود؛ لذا بهانه‌گیری برای حضور بیشتر نیروهای خارجی در منطقه ما منشا ناامنی و نقض غرض است. همچنین ‌این مساله که می‌خواهند کشورها را به زور وارد ائتلاف دریایی کنند خود جای بحث دارد. برخی کشورها می‌گویند به دلایل اقتصادی و برخی مشکلات در منطقه مجبور هستند به خواسته آمریکا گردن نهند و ‌این درحالی است که تاکید می‌کنند با ایران نیز روابط خوبی دارند.

ما ضمن ‌اینکه نمی‌خواهیم در روابط‌شان با کشورهای دیگر دخالت کنیم اما مایل نیستیم عامل و کشور ثالثی بخواهد رابطه دیرینه کشور ما و ‌این کشورها را خدشه‌دار کند.

اعلام آمادگی رژیم صهیونیستی برای پیوستن به ‌این ائتلاف نیز باعث واکنش ‌ایران و برخی کشورهای دیگر منطقه همچون عراق شد زیرا ‌این رژیم یک رژیم جعلی و وجود ‌این رژیم باعث اغلب ‌این اختلافات، نزاع‌ها و درگیری‌ها در منطقه است؛ لذا اعلام آمادگی‌شان برای حضور در خلیج‌فارس هم تاحدودی خنده‌دار است و هم ‌اینکه باید بدانند جمهوری اسلامی لحظه‌ای اجازه نخواهد داد که پای رژیم جعلی و نامشروع اسرائیل به منطقه خلیج‌فارس که حوزه امنیتی ما محسوب می‌شود، باز شود. درصورت تحقق چنین امری نیز قطعا پاسخ مناسب و قاطع از سوی ‌ایران دریافت خواهند کرد.

اخیرا در خلیج‌فارس شاهد برخی تحرکات بودیم؛ تحرکاتی که بسیاری آن را برگ برنده‌ای برای ‌ایران تعبیر کردند. به‌نظر شما تحرکات اخیر مانند توقیف نفتکش انگلیسی و ساقط‌کردن پهپاد آمریکایی چقدر در تغییر نگاه طرف مقابل نسبت به ‌ایران و بحث توازن قوا تاثیر داشت؟

ما راجع‌به پهپاد آمریکایی اعلام کردیم که در حفظ حریم امنیتی خودمان و حفاظت از منافع و تمامیت ارضی کشور نه تعارف داریم و نه شوخی. قلمرو سه‌گانه هوایی، دریایی و زمینی جمهوری اسلامی‌ ایران برای ما مقدس است و اگر احساس کنیم هرگونه خطری متوجه ‌این حریم‌ها شده است، نیروهای مسلح با قاطعیت پاسخ خواهند داد.

زمانی که ‌این اقدام انجام گرفت، طبیعی بود که واکنشی از سوی آمریکا شاهد باشیم، هرچند به‌قول خودشان در مقابل ‌ایران خویشتنداری کردند ولی می‌دانستند هرگونه اقدام متقابل دیگری می‌تواند با اقدام مجدد جمهوری اسلامی ‌ایران و پاسخ تندتر نیروهای مسلح مواجه شود.

پس از ‌این اقدام‌ ایران، آنها به انواع فشارهای دیگر، تحریم‌ها و ائتلاف‌سازی‌ها روی آوردند تا آبروی ازدست‌رفته‌شان را تاحدی جبران کنند.

همچنین ‌ایران با ‌این اقدام هم برتری نظامی، دفاعی و تکنولوژیکش را به دنیا ثابت کرد و هم نشان داد که در چنین مواقعی با قاطعیت برخورد خواهد کرد؛ البته هدف ‌ایران قدرت‌نمایی نبود ولی به هر حال ‌این اقدامات منجر به نمایان‌شدن بیش از پیش قدرت جمهوری اسلامی ‌ایران شد.

اخیرا شاهد تبادل سیگنال بین‌ ایران و دولت‌های عربی خلیج‌فارس هستیم. در ‌این رابطه وزیر مشاور در امورخارجه امارات‌متحده‌عربی از ترجیح ابوظبی و ریاض برای درپیش‌گرفتن رویکرد سیاسی به‌جای مواجهه و تقابل خبر داد. پیشتر نیز محمدجواد ظریف از آمادگی ‌ایران برای گفت‌وگو با عربستان خبر داده بود. به‌نظر شما ‌این سیگنال‌های مثبت تهران و اعراب برای یکدیگر در ‌این فضا به چه منظور است؟

من رسما موردی مشاهده نکرده‌ام که امارات یا عربستان اعلام کنند خواستار کاهش تنش و حسن‌همجواری با‌ ایران هستند بلکه اگر هم صحبتی داشته‌اند، مشروط بوده است؛ البته برخی سیگنال‌ها و تغییر رویکردها از سوی برخی کشورهای عربی مشاهده می‌شود.

در ‌این بین جمهوری اسلامی ‌ایران به‌عنوان کشوری که همواره خیرخواه مردم و کشورهای منطقه بوده و منافع و امنیت خود را در منافع و امنیت همگانی دیده، از هرگونه تغییر لحن، گفتار، کردار و رویکرد که موجب شود سوءتفاهم‌ها کاهش پیدا کند، استقبال کرده و هر حرکت ولو کوچک و مثبت را با حرکت و واکنشی مثبت‌تر پاسخ خواهد داد.

همچنین جمهوری اسلامی ‌ایران همواره گفته است که اگر سوءتفاهمی وجود دارد باید پای میز مذاکره حل‌وفصل شود زیرا‌ ایران با کشورهای عربی منطقه نقاط اشتراک کم ندارد و نقاط اختلافی‌مان نیز زیاد نیست. در هر صورت جمهوری اسلامی‌ایران برای همسایگان اهمیت زیادی قائل است و امنیت منطقه را در گرو همکاری و همگرایی همه کشورهای ‌این منطقه با هم می‌داند. ‌ایران نمی‌خواهد هیچ‌کدام از‌ این کشورها را از منطقه دور کند و آنها هم نباید خواهان دورشدن ‌ایران از منطقه باشند چرا که همه ما در یک منطقه زندگی می‌کنیم و اگر قرار باشد کاری صورت دهیم باید با یک مکانیزم دسته‌جمعی باشد.

آیا سیاست‌های فعلی انگلیس را ناشی از حضور بوریس جانسون می‌دانید؟ به‌طور کلی نخست‌وزیری جانسون تا چه حد باعث تغییر سیاست‌های خاورمیانه‌ای لندن خواهد شد؟

امیدوار هستیم با توجه به سوابق تاریخی، انگلیس به‌تدریج با واقعیات جمهوری اسلامی ‌ایران، ملت ‌ایران و منطقه آشنا شده باشد و رویکردی سازنده و مثبت را در پیش بگیرد. ما هم علاقه‌مند هستیم که با دولت جدید انگلیس در چهارچوب احترام متقابل و عدم‌مداخله در امور داخلی یکدیگر، روابط خوبی برقرار کنیم و مشکلات نیز برطرف شود.