همایون شجریان که بعد از جدایی از همسر اولش به نظر می‌رسید با سحر دولتشاهی بازیگر ازدواج کرده است حالا با الهه حصاری بازیگر جوان سینما و تلویزیون ایران به اکران خصوصی فیلمی رفته است که این موضوع شایعات زیادی را پیرامون این زوج شکل داده است. در ادامه بیشتر بخوانید.

همایون شجریان این بار در کنار الهه حصاری | فیلم
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

همایون شجریان بعد از جدا شدن از همسر اولش به علت دیده شدن با سحر دولتشاهی شایعاتی درباره ازدواج با او را با خود همراه داشت. همایون شجریان هنوز درباره صحت یا کذب این ماجرا صحبتی نکرده است. همایون شجریان از ازدواج اولش هم فرزندی دارد. همایون شجریان تیتراژ سریال می‌خواهم زنده بمانم با بازی سحر دولتشاهی را نیز خوانده بود. حالا همایون شجریان علی رغم تمام این شایعات با الهه حصاری بازیگر جوان سینما در حال رفتن به اکران خصوصی یک فیلم سینمایی دیده شده است. در ادامه ویدیوی این موضوع را ببینید.

همایون شجریان متولد 31 اردیبهشت 1354 در تهران خواننده موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی تلفیقی ، آهنگساز و نوازنده تنبک و کمانچه است.

فارغ التحصیل کنسرواتوار موسیقی تهران می باشد که با حمایت پدرش استاد محمدرضا شجریان با نواختن تنبک شروع کرد و حالا در موسیقی تلفیقی جزو مفاخر است.پدرش اسطوره است و باجناقش نیز  بوده است.

وضعیت ازدواج و همسر همایون شجریان و دخترش

همایون شجریان در سال 74 و 20 سالگی با گیتا خوانساری که خواهر کتایون خوانساری همسر دوم محمدرضا شجریان می باشد ازدواج کرده و یک دختر بنام یاسمین متولد 1386 دارد.

همایون شجریان

جدایی و طلاق

البته چندسالیست خبر جدایی و طلاق همایون شجریان از همسرش گیتا خوانساری منتشر شده و حلقه ازدواج هم در دستان او دیده نمی شود.

همایون شجریان

ازدواج با سحر دولتشاهی؟!

تاکنون در چند نوبت خبر ازدواج وی با سحر دولتشاه بازیگر منتشر شده که علت آن کنسرت موزیکال نمایشی بنام سی با حضور این دو و چند بازیگر دیگر بود.

حضور سحر دولتشاهی در خودروی همایون شجریان در مراسم خاکسپاری پدرش محمدرضا شجریان بار دیگر جنجال آفرین شد و گفته می شود این دو هنرمند پنهانی با هم ازدواج کرده اند.

همایون شجریان

او از سال 1370 به همراه محمدرضا شجریان و گروه آوا در کنسرت های آمریکا، اروپا و ایران (با تنبک) همراهی کرد و از 1378 به بعد در صحنهٔ کنسرت ها به هم خوانی با پدرش پرداخت. همایون شجریان کنسرت های بسیاری را با بزرگان موسیقی اجرا کرده و آثار زیادی را به همراه آنان در ایران و جهان منتشر کرده است که می توان به آلبوم کنسرت های «بی تو بسر نمی شود» و «فریاد» اشاره کرد که هردو اثر در سال های 2003 و 2005 نامزد دریافت جایزه گرمی شدند.

اولین آلبوم

اولین آلبوم همایون شجریان تنهایی خوانندگی آن را بر عهده داشت «نسیم وصل» نام دارد که آهنگ سازی آن را محمدجواد ضرابیان بر عهده داشته است در سال 1382 منتشر شد. این سرآغازی بود بر اجرای کنسرت ها و آلبوم های مستقل او. وی پس از آن در سال 1383 دو آلبوم شوق دوست و ناشکیبا را منتشر کرد و در سال 1384 نقش خیال را به آهنگ سازی علی قمصری به بازار عرضه کرد که با استقبال فراوانی روبرو شد. جدیدترین کنسرت او به نام هوای گریه در شهریور ماه در برج میلاد برگزار شد.

پس از آن در مهرماه 1385 آلبوم با ستاره ها که حاصل همکاری او با محمدجواد ضرابیان می باشد را به بازار عرضه کرد. در سال 1387 دو آلبوم قیژک کولی و خورشید آرزو را با همکاری گروه دستان منتشر کرد. او آب، نان، آواز را به آهنگسازی علی قمصری در سال 1388 و آلبوم شب جدایی را در سال 1389 منتشر کرد. در سال 1390 او آلبوم شوق نامه و ای جان جان بی من مرو را عرضه کرد. آلبوم شوق نامه به نوعی بازیابی تصانیف منسوب به عبدالقادر مراغه ای است که حاصل 4 سال تلاش گروهی به سرپرستی محمدرضا درویشی است.

البته همایون شجریان تا سال 1388 پدرش را در اجراها همراهی می کرد. این دو مدت زمانی عضو گروه آوا بودند و در این دوران دو آلبوم غوغای عشق بازان و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا اجرا و به بازار عرضه شدند.

ترانه وطن بر اساس شعری با همین نام از سیاوش کسرایی از کارهایی بود که همایون شجریان چندی قبل از خرداد 1388 منتشر کرد.

آلبوم خداوندان اسرار

خداوندان اسرار که هجدهمین آلبوم موسیقی همایون شجریان به حساب می آید که بعنوان خواننده اصلی در آن حضور دارد و بعد از تجربه موفق و جهانی «مستور و مست» یک اثر پنج قسمت است که بصورت صوتی و تصویری و یک مستند به نام «آنسوی آیینه ها» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد عرضه خواهد شد.«خداوندان اسرار» شامل دو بخش است. در بخش اول آن ساز و آوازی بداهه در مقام اصفهان با اشعاری از مولوی اجرا شده و بخش دوم شامل روایتی با نام «رهایی» در سه پرده «مهتاب، خداوندان اسرار، جانی و صد آه» روی اشعاری از خیام، مولوی و حافظ است. در این آلبوم موسیقی، آزاد میرزاپور (بربت)، حسین رضایی نیا (دف)، همایون نصیری (سازهای کوبه ای)، آیین مشکاتیان (کوزه)،محمت اکاتای (سازهای کوبه ای)، آرشاک ساهاکیان (دودوک)، آرین کشیشی (گیتار باس) و سهراب پورناظری (تنبور) آواز همایون شجریان را همراهی کرده اند. این اثر که در ایران، ترکیه و امریکا ضبط شده، در ایران توسط «غلامرضا صادقی» میکس و مسترینگ شده و توسط شرکت موسیقی «ایران گام» منتشر شده است.

ترانه شناسی

آلبوم های همایون شجریان

قاصدک 1373

یاد ایام 1374

شب وصل 1376

معمای هستی 1376

آهنگ وفا 1378

زمستان است 1379

بی تو بسر نمی شود 1381

فریاد 1381

نسیم وصل 1382

ناشکیبا 1383

شوق دوست 1383

نقش خیال 1384

با ستاره ها 1385

ساز خاموش 1386

سرود مهر 1386

غوغای عشق بازان 1386

قیژک کولی 1387

خورشید آرزو 1387

آه باران 1388

آب، نان، آواز 1388

شب جدایی 1389

آسمانی 1390

شوق نامه 1390

ای جان جان بی من مرو 1390

سیمرغ 1391

کنسرت سیمرغ 1391

چه آتش ها 1392

نه فرشته ام نه شیطان 1392

آلبوم مشترک با علیرضا قربانی 1393

آرایش غلیظ 1393

مستور و مست 1393

خداوندان اسرار 1394

خداوندان اسرار (تصویری) 1395

رگ خواب 1395

موسیقی نمایش سی 1396

امشب کنار غزل های من بخواب 1396

رگ خواب همایون شجریان

رگ خواب همایون شجریان

تک آهنگ ها شجریان

تصنیف صدای تو را دوست دارم

موسیقی سریال شهرآشوب

موسیقی فیلم آتش سبز

اپرای عروسکی مولوی

تصنیف خلیج پارس، تصنیف ایران

موسیقی سریال رسم عاشقی

باز خوانی تصنیف دل شدگان

قطعه بار دگر فراموشی

مصاحبه با همایون شجریان

 آقای شجریان از فرصتی که در اختیار یورونیوز قرار دادید تشکر می کنم. شما مسیر طولانی را پشت سر گذاشتید و به گفته بسیاری از کارشناسان و اهالی فن، برای اینکه به صورت مستقل وارد عرصه هنر شوید، صبوری زیادی کردید. دوران متمادی صرفا ساز نواختید، با پدر همراه بودید و همخوانی داشتید و پس از آن اجرای مستقل خود را آغاز کردید. برای ما از مسیری که پشت سر گذاشتید توضیح دهید.

همایون شجریان:«من هم سلام عرض میکنم خدمت شما و ممنون که تشریف آوردید و خوشحالم که در خدمتتان هستم. مسیری که من آمدم، مسیری بوده که خیلی عجله ای در آن نباشد. با تنبک شروع کردم و کنسرت می دادم در کنار پدر، کمانچه را بصورت خیلی جدی با آقای اردشیر کامکار کار کردم. دوره ای در هنرستان موسیقی بودم که در آنجا شادروان کامران داروغه معلم ما بودند. بین سازهای مختلف می چرخیدم، کمی کمانچه، کمی تار، کمی سنتور، کمی پیانو و تنبک و... خودم را سرگرم می کردم. اما همچنان آواز را در حاشیه کار حرفه ای ادامه می دادم و هر از گاهی کلاسی با بابا داشتم و ایرادهای خودم را با ایشان مطرح می کردم. از آن شاگردهایی هم نبودم که مثلا هفته ای یکبار مدام با استاد سر کلاس بروم.»

-«بله چون من آدم سمج و پیگیری در کارهای خودم بودم و همه چیز را خودم دائم تست میکردم. مطلبی را که پدر آموزش می دادند، من می رفتم و سه مدل دیگر آن را نیز امتحان می کردم تا مطالبی که پدر می گفتند را بهتر درک کنم.»

شما در خانواده ای اهل موسیقی بودید. در جمع خانواده این کلاس ها برگزار می شد؟

-«قبل از اینکه به سن بلوغ برسم چرا، در جمع خانواده این کلاس ها را داشتیم. من و همه خواهرها بودیم، هر سه خواهرم. از این میان من و مژگان جدی تر کار را پیگیری کردیم. تا اینکه در کنسرتی پدر سرماخورده بودند و من پیشنهاد کردم که می توانم شما را همراهی کنم تا این کنسرت را کنسل نکنید و کمتر از صدای خودتان استفاده کنید. جاهایی از آن را به من بسپارید تا زمانی که به صدایتان احتیاج دارید سرحال تر باشد. بابا به طور جدی می خواستند کنسرت را لغو کنند و چون کنسرت مهمی هم بود برای بزرگداشت گوته در آلمان، ایشان از پیشنهاد من خیلی جا خوردند و پرسیدند مگر شما آمادگی اش را داری؟ مگر کارها را بلدی؟ پاسخ دادم که در جلسات تمرین که با هم داریم و تمرین می کنیم همه خط های شما را من حفظ کرده ام. ایشان گفتند در تمرین بعدی بخوان تا ببینم چطور است. تمرین بعدی را خواندم و دیدم بابا خیلی با لبخند رضایت گفتند همین کار را می کنیم. تعیین می کنم کجاها را شما بخوانی و کجاها را خودم که دو نفری باهم کنسرت را اداره کنیم.»

این اولین اجرای شما شد؟

- «بله اولین اجرای من بود که خیلی اتفاقی و با پیشنهاد خودم صورت گرفت. بعد از آن بود که پدر امر کردند که در همه کنسرت ها بخشی را با ایشان بخوانم، می خواستم از دو سه سال بعد شروع کنم که ایشان گفتند شما همین الان هم می توانید بخوانید.»

شما فرصت زیادی هم حتما برای آموزش داشتید. شاید بتوان گفت که از نظر اساتید هم انسان خوش شانسی بودید. طی سالیانی که دوستان پدر شما که همه جزء اساتید موسیقی بودند، با شما رفت و آمد داشتند، به غیر از همنشینی با این بزرگان، از کدامیک مکتب آموزی کردید یا شاگرد آنها بودید. بصورت خاص از چه کسانی می توانید نام ببرید؟

- « بصورت مستقیم فقط کمانچه را با آقای اردشیر کامکار، تنبک را با آقای ناصر فرهنگ فر و جمشید محبی کار کردم. به قطعات شادروان پرویز مشکاتیان خیلی علاقمند بودم اما نه اینکه پیش ایشان کار کرده باشم. سعی می کردم برای خودم بزنم و خودم را با این ساز تخلیه بکنم و دوست داشتم با این ساز نوازندگی کنم ولی از آنجایی که فضای خانه و خانواده و منزل پدری فضایی هنری و فرهنگی بود، این کمک می کرد که کشش و رغبت زیادی به سمت موسیقی وجود داشته باشد.»

مصاحبه ای از استاد شجریان هست که در آن گفته شده شما از دوران طفولیت صدای خوبی داشتید و خوب می شنیدید اما به مراحل بلوغ که رسیدید نگران صدای شما شدند گویا صدای شما تغییر کرده بود، در مورد آن دوران توضیح می دهید؟

- «بله، قبل از دوران بلوغ، در همان جلسات اندک خانوادگی، پدر به هر یک از ما کوکی را به عنوان درس و تمرین می دادند، مثلا "بیات اصفهان" استاد طاهرزاده را برای یادگیری به صورت خانوادگی کار می کردیم. کوک را می دادند به یکی از خواهرانم و می گفتند شما از اینجا بخوان. یکی دیگر از خواهران که صدایش بم تر بود را می گفتند از جای دیگرش بخواند. یادم هست که همیشه کوکی بالاتر از خواهرانم را به من می دادند چون صدا خیلی اوج نیاز داشت. در دوران بلوغ تغییرات در من خیلی شدید بود تا جایی که بابا یک بار بعد از گذراندن آن دوران به من گفتند آن موقع که تو در دوران بلوغ به کوه می رفتی و تمرین می کردی، من نگران شده بودم که از همایون ممکن است دیگر خواننده در نیاید. صدای من تغییرات جوانی کرده بود و دو رگه می شد و تا آواز می خواندم سرفه ام می گرفت. خیلی تغییرات هورمونی ایجاد شده بود و تاثیرات شدیدی گذاشته بود. آن دوره گذشت و خیال پدرم راحت شد که می توانم دوباره شروع کنم به یادگیری و کار کردن.»

شما در مکتب استاد شجریان بزرگ شدید و به هرحال سبک کار ایشان سبک سنتی بود. امروز شاهد یک نوع و سبک خاص کار از شما هستیم که عرضه می شود. شما با سبک سنتی شروع کردید ولی الان سبک کار شما چیست؟

من باید تلاش کنم، از همه چیزهایی که در توانم هست و یاد گرفته ام استفاده کنم و فرم جدیدی را امتحان کنم و ببینم جامعه آن را دوست دارد یا نه؟ بدون اینکه بخواهم فکر کنم آیا این موسیقی درآمد بیشتری دارد یا الان این موسیقی محبوبیت بیشتری برای من ایجاد می کند؛ وبدون اینکه فکر کنم الان این موسیقی من را در فلان جایگاه می نشاند یا به عنوان یک آدم اهل فرهنگ معرفی می کند یا بعنوان یک آدم سیاسی مطرح می کند. بدون اینکه به این چیزها فکر کنم فقط باید در درجه اول بر اساس نیازهای خودم، دغدغه های خودم و اینکه این موسیقی باید به هرحال به درد جامعه بخورد، عمل کنم.»

برای همین است که رنگ و بوی مسائل اجتماعی در کارهای شما زیاد دیده می شود؟

همایون شجریان:«بله باید به درد جامعه بخورد. یک جا می گویند که جوان ده ساله شور و نشاط احتیاج دارد. آرایش غلیظ (فیلم آرایش غلیظ به کارگردانی حمید نعمت الله و صدای همایون شجریان) را انتخاب می کنیم. این تنها یک نمونه است ممکن است ده نفر دیگر بیایند خیلی بهتر از این را اجرا کنند. نگاه من به کارها اینطور بوده است.»

از کارهای جدید گفتید، می توان گفت که شما این چند وقت خیلی پر کار بودید. کنسرت نمایش «سی» را داشتید که فکر کنم چیزی حدود 40 شب اجرا داشت.

- «سی شب اجرا داشتیم. فکر می کردیم 15 تا20 شب اجرا باشد. اما 30 شب اجرا داشتیم و 30 شب هم تقاضا داشتیم که جمعا می شد 60 شب. اما چون به ایام محرم و صفر می خوردیم در نهایت دقیقا 30 شب اجرا شد.»

دقیقا بعد از آن کنسرت «ایران من» را در تالار وزارت کشور داشتید. برخی از کارشناسان این انتقاد را به شما وارد می کنند که شاید این حجم از پرکاری باعث شود که از تولیدتان کاسته شود. همچنین شاید با نگاهی خیرخواهانه به این مساله می پردازند که اگر یک خواننده سی یا چهل شب متوالی آن حجم سنگین از صدا را در کنسرت اجرا کند به خودش و حنجره اش فشار وارد می شود. پاسخ شما به این انتقادات چیست ؟

- «فکر می کنم نزدیک یکی دوسالی می شود که در تهران کنسرت نداده بودم و برای همین هم ما این حجم از کار را اجرا کردیم. اینکه ما هر سال یا هر دوسال یکبار پانزده تا سی اجرا داشته باشیم چیز غیرطبیعی نیست و پرکاری به حساب نمی آید. شهرستان ها جای خودش را دارد. چیزی که باعث شد اینطور به نظر بیاید استقبال خوب از کنسرت نمایش "سی" بود که 30 شب پشت سر هم اجرا شد. ما از قبل برنامه داشتیم که یک کنسرت موسیقی مثل کنسرت "ایران من" را هم داشته باشیم. ولی خب چون اجرای "سی" پرمخاطب شد وبا اجرای "ایران من" پشت سر هم قرار گرفت، ما خیلی پرکار به نظر آمدیم. اگر احساس کنم جایی قرار است به من فشار بیاید آن کار را قبول نمی کنم و اینکه من خودم جوری این حنجره را تربیت کردم که اگر دو سانس پشت سر هم و هر سانس دوساعت بخوانیم فشاری به حنجره نیاید. حنجره باید توان این را داشته باشد و اگر توان نداشته باشد یک سانس اجرا می کنیم. ولی من حنجره و صدایم را به سمتی برده ام که وقتی ما سانس دوم را اجرا می کنیم ، تازه یک جاهایی صدا گرمتر و تو دست تر هم می شود برای من.»