تداوم نشست An-124 در ایران، خبر خوبی برای «تاب‌آوری لجستیکی» کشور است—تاب‌آوری‌ای که مستقیماً به سرعت پیشرفت پروژه‌ها، کاهش هزینه‌های تعویق، و انتقال دانش فنی گره می‌خورد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به‌گزارش رصدکنندگان پرواز و منابع OSINT، یک فروند آنتونوف اِن-۱۲۴ (An-124) دوباره در ایران به زمین نشسته است؛ رویدادی که برخی منابع آن را «سومین ورود» در ماه‌های اخیر توصیف کرده‌اند. این پرنده‌ی فوق‌سنگین که جزو بزرگ‌ترین هواپیماهای ترابری عملیاتی جهان است، پیش‌تر نیز در فروردین/بهمن ۱۴۰۳–۱۴۰۴ در مهرآباد دیده شده بود و اکنون بار دیگر خبرساز شده است. 

چرا این ورود مهم است؟

An-124 یک «ابر‌کامیون هوایی» با ظرفیت اسمی حدود ۱۵۰ تُن، دهانه‌ی بارگیری رمپ جلو و کابین باری با طول تقریبی ۳۶ متر و عرض ۶٫۴ متر است؛ یعنی می‌تواند از جنگ‌افزار و قطعه‌ی حجیم تا خطوط تولید و پروژه‌های زیرساختی را حمل کند. برای کشوری با جغرافیای پهناور و نیازهای متنوع صنعتی/دفاعی مثل ایران، دسترسی به چنین ظرفیت لجستیکی—ولو به‌صورت مقطعی و اجاره‌ای—یعنی چابکی در تأمین و صرفه‌جویی زمان در پروژه‌های کلیدی. 

پیوند با همکاری‌های فنی–هوایی

در اواخر ۲۰۲۴ گزارش‌هایی منتشر شد که تحویل جنگنده‌های سوخو-۳۵ به ایران در وضعیت دمونتاژ، از مسیر پرواز An-124 به مهرآباد انجام شده است. این الگو—انتقال «هواگرد در کِیت» و مونتاژ در مقصد—به‌طور طبیعی نیازمند شبکه لجستیکی پایدار، ابزار ویژه جابه‌جایی و تیم‌های فنی آموزش‌دیده است؛ ورودهای تکرارشونده‌ی An-124 نشانه‌ای مثبت از بلوغ همین زنجیره تلقی می‌شود. 

نکته‌ی فنی: An-124 در مأموریت‌های مشابه، هواپیماهای رزمی/آموزشی را به‌صورت دمونتاژ، پالت‌بندی و مهاربندی‌شده جابه‌جا می‌کند؛ بنابراین عددهای دقیق «چند فروند» بسته به پیکربندی، سطح دمونتاژ و وزن اقلام جانبی تفاوت دارد. آنچه قطعی است، توان حمل محموله‌های حجیم و چندگانه در یک پرواز است.

منافع مستقیم برای ایران

۱) تسریع پروژه‌ها: چه پروژه‌ی نوسازی ناوگان هوایی/فضایی و چه طرح‌های صنعتی (توربین، قطعه سنگین، ماشین‌ابزار)، زمان در موفقیت تعیین‌کننده است. An-124 زمان تأمین را از هفته‌ها/ماه‌ها (دریایی–زمینی) به ساعات/روزها کاهش می‌دهد.
۲) کاهش ریسک زنجیره تأمین: در شرایطی که مسیرهای کشتیرانی یا ترانزیت زمینی با ملاحظات سیاسی/امنیتی مواجه‌اند، یک پل هوایی حجیم ریسک توقف پروژه را پایین می‌آورد.
۳) انتقال دانش لجستیک سنگین: هر مأموریت، فرصتی است برای بومی‌سازی استانداردهای مهاربندی، بارگیری و تخلیه‌ی فوق‌سنگین—دانشی که برای صنایع نفت‌وگاز، انرژی و ساخت‌وساز نیز کاربردی است.
۴) هم‌افزایی با توان داخل: تجربه‌ی ورود محموله‌های بزرگ، می‌تواند به ارتقای MRO/مونتاژ داخل، توسعه‌ی هنچ‌ها، جَک‌ها، رولِرها و سامانه‌های بارگیری بومی منجر شود؛ یعنی زیرساختی که بعداً برای صادرات و پروژه‌های منطقه‌ای هم به کار می‌آید.

هم‌زمان با سیگنال‌های تازه OSINT

در هفته‌های اخیر، چند رسانه‌ی منطقه‌ای و بین‌المللی با استناد به داده‌های ردیابی پرواز و گزارش‌های میدانی، از پرواز An-124 از ایرکوتسک به مقصد ایران خبر داده‌اند—شهری که تأسیسات مونتاژ سوخو و جِت‌های آموزشی یاک در پیرامون آن قرار دارد. هرچند ماهیت محموله‌ها مستقل تأیید نشده، تکرار این رصدها نشان می‌دهد کریدور لجستیکی حجیم روسیه–ایران فعال است و می‌تواند پروژه‌های مشترک را تغذیه کند.
فراتر از نظامی: یک ظرفیت ملی

حرف از An-124 لزوماً فقط نظامی نیست. ایران در حوزه‌های پزشکی پیشرفته، انرژی، معدن، راه‌آهن، و نوسازی صنعتی نیز گاه نیازمند حمل فوق‌سنگین فوری است. دسترسی دوره‌ای به چنین هواگردی، امکان دورزدن گلوگاه‌های حمل‌ونقل و تحویل به‌موقع پروژه‌های ملی را تقویت می‌کند—از واردات توربین و ژنراتور تا ارسال تجهیزات امدادی و زیربنایی به مناطق حادثه‌دیده.

در یک جمله: تداوم نشست An-124 در ایران، خبر خوبی برای «تاب‌آوری لجستیکی» کشور است—تاب‌آوری‌ای که مستقیماً به سرعت پیشرفت پروژه‌ها، کاهش هزینه‌های تعویق، و انتقال دانش فنی گره می‌خورد.

یادآوری شفافیت

ماهیت دقیق محموله‌های هر پرواز معمولاً علنی نمی‌شود؛ اما خودِ تکرار عملیات و کالیبر پرنده پیام روشنی دارد: ایران به یک مسیر مطمئن برای جابه‌جایی محموله‌های پیچیده و حجیم دست یافته—مسیر/ظرفیتی که علاوه بر پروژه‌های دفاعی، برای صنایع غیرنظامی هم ارزش مستقیم دارد.