رکنا قاتل شهید کیوان لو صبح امروز در دادسرای امور جنایی تهران به قتل اعتراف کرد.

اولین گفتگو با قاتل شهید کیوان  لو در دادسرای جنایی / از ترس با چاقو به پلیس حمله کردم! + عکس
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

    به گزارش رکنا،ساعت 5:45 صبح امروز در پی مراجعه یکی از شهروندان به واحد گشت موتوری کلانتری نامجو مستقر در میدان سپاه و اعلام این که سارقان در حال سرقت از منزل خواهر او هستند و  خواهرش تنها در منزل به سر می برد. بلافاصله با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع اعلام شده واحد گشت موتوری( راکب و ترک نشین) در محل حضور پیدا می کنند.

 

 به محض ورود ماموران، با سرعت عمل ماموران یکی از سارقان سریعا دستگیر میشود و سارق دوم که از منزل خارج و اقدام به فرار می کند توسط استوار یکم کیوانلو تعقیب و دنبال می‌شود که در این تعقیب و گریز سارق دوم  ناغافل با چاقو ضربه ای به سینه استوار کیوانلو وارد می کند که علیرغم جراحت وارده استوار کیوانلو سارق را دستگیر می کند.

بلافاصله استوار کیوان لو به بیمارستان انتقال داده شد که به دلیل شدت جراحت وارده این مامور شجاع و وظیفه شناس  به شهادت رسید.

در بررسی های صورت گرفته مشخص  شد که سارقان پس از ورود به منزل دست و پای خانمی که در منزل بوده را بسته و در حال سرقت وسایل قیمتی منزل بودند که ماموران وارد عمل می شوند.

تحقیقات در رابطه با این پرونده توسط ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی برای کشف جرائم احتمالی سارقان سابقه‌دار ادامه دارد.

شهید کیوانلو

گفتگو با متهم به قتل شهید کیوانلو

چند سال داری؟

35 سال.

اعتیاد داری؟

بله! برای همین حدود یک سال قبل از خانه فرار کردم و کارتن خواب شدم و در میدان شوش می خوابیدم.

سابقه داری؟

هم خودم و هم همدستم سابقه داریم.4 فقره سابقه سرقت از منزل و اماکن و سرقت دوچرخه دارم.همدستم هم سابقه نزاع و سرقت دارد.

با همدستت چطور آشنا شدی؟

خیلی اتفاقی با او در محله مهرآباد آشنا شدم و تصمیم گرفتیم با همدستی همدیگر دست به سرقت از منزل بزنیم.

برسیم به روز حادثه.چه شد که دست به قتل مامور پلیس زدی؟

صبح زود بود که وارد یک خانه شدم.یک چاقوی آشپزخانه همراهم بود.زن صاحبخانه وقتی چاقو را در دست من دید، از ترس صدایش در نیامد.چاقو را روی صورتش گذاشتم و او را تهدید کردم.نمی دانم یکی از بستگانش چطور متوجه ورود دزد به خانه شد که موضوع را به پلیس اطلاع داد.کم کم می خواستم از خانه بیرون بروم که یکدفعه مامور پلیس را روبروی خودم دیدم و از ترس یک ضربه با چاقو به او زدم.

چیزی هم از خانه اش سرقت کردی؟

جواهر و پی اس فور و دوربین برداشته بودم.

چطور دستگیر شدی؟

بعد از اینکه مامور پلیس به زمین افتاد پا به فرار گذاشتیم که در حین فرار گشت پلیس ما را دستگیر کرد.