مهدی مطهرنیا در گفتوگو با مثلث
هنوز پسابرجام فرانرسیده
صحبتهای اخیر صالحی حرف جدیدی نبوده است

آقای دکتر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی اخیرا گفته «همزمانی موضعگیری مرکل و بان کیمون نشان از طراحی توطئه جدید علیه ایران دارد». در شرایطی که اخیرا رویکرد گروه ویژه اقدام مالی (FATF) نسبت به ایران تغییر کرد و زمینه برای اجرای برجام بیشتر مساعد شد، صحبتهای آقای صالحی را چطور ارزیابی میکنید؟
دکتر صالحی یک اندیشمند و متخصص مسائل هستهای است. من برای او احترام بسیار زیادی قائل هستم. تجربه چندین سال جلسات پی در پی با او را در خاطره ذهنی خود دارم. احترام زیادی برای خصوصیات اخلاقی او و جهتگیریهایش قائلم اما دکتر صالحی بیش از آنکه یک سیاستمدار و سیاستدان باشد یک فعال عرصه علمی و دانشگاهی بوده و ادبیات او در حوزه سیاست فاقد تریبونهای سیاسی است. جهان سیاست، جهان پیچیدگیهای بسیار ساده و سادگیهای بسیار پیچیده است و دهلیزهای هزارتوی توطئه به زبان محاورهای همچنان که صالحی از آن یاد میکند، خصلت سیاست است. سیاست همواره بهدنبال برنامهریزی و ایجاد خط مشیهای متفاوت برای گرفتن امتیازهای بیشتر و رسیدن به اهداف فزونتر است. تمام کشورها در پی ایجاد فضای مناسب برای دستیابی به اهداف بیشتر در حوزه رقابت بینالمللی هستند. ایران در تهران، آمریکا در واشنگتن، فرانسه در پاریس، روسیه در مسکو، بورکینافاسو، سودان و سومالی هر کدام به اندازه قدرت و توان خود در پایتختهایشان بهدنبال برنامهریزی برای دستیابی به اهداف بیشتر هستند. بنابراین خصلت سیاست برنامهریزیهای هزارتوی توطئه برای دستیابی به امتیازهای فزونتر و
اهداف بیشتر در فضای رقابتی است. اگر این را بپذیریم، باید قبول کنیم سیاست همواره عرصه حرکتها و تنشهای متفاوتی قرار میگیرد که پیدر پی فعالیت متفاوت در جهت حل و فصل این بحرانها و توطئهها را طلب میکند. حال در ادبیات سیاسی به آن برنامهریزی، خطمشی، رویه سیاسی، استراتژی و غیره گفته میشود. تمام سفارتخانههای کشورهای مختلف در پایتختهای کشورهای گوناگون بهدنبال جمعآوری اطلاعات برای ایجاد فضای مناسب برنامهریزی و رسیدن به توانمندی فزونتر کشور خود هستند و همین اصل و رویه را در دستورکار دارند. تمام دیپلماتها وظیفه خاصی دارند که بتوانند برنامهریزی و خطمشیگذاری را له کشور متبوع خود در چارچوب فضای رقابتی با کشورهای دیگر عملیاتی کنند. بر همین اساس گاهی به دیگر کشورها نزدیک میشوند و روحیه همکاری را پیش میگیرند، گاهی نیز رویکرد رقابت را دنبال میکنند، بعضی اوقات به تقابل میپردازند و حتی زمانی نیز این تقابلها به جنگ کشیده میشود. حال اگر بگوییم در ادبیات سیاسی یک پایتختی نسبت به پایتخت دیگر در حال توطئه جدید است امری بسیار طبیعی است، چون اگر نباشد وضعیت عادی نخواهد بود. امروز جامعه دلواپسان از جمله
دکترصالحی به نفع خود استفاده میکنند و جامعه طرفداران برجام نیز نگران میشود که چرا صالحی اینگونه گفته است. در حالیکه من معتقدم صالحی حرف جدیدی را بیان نمیکند. تنها برداشتهای ما از گفتههای صالحی و رسانهای کردن آن با نیتهای مختلف موجب میشود که آنچه صالحی گفته جدید تصور شود. به باور من آنچه صالحی گفت به هیچوجه حرف جدیدی نبود. همین الان میگویم پاریس، برلین، واشنگتن و لندن در حال برنامهریزی نسبت به تهران هستند و توطئههای فراوانی را در آستین دارند بنابراین این امری طبیعی است و اگر غیر از این باشد طبیعی نخواهد بود. ممکن است برنامهریزیها به همکاریهای بیشتر برای رسیدن به اهداف منتهی شود یا برعکس آن اتفاق بیفتد. همانگونه که هماکنون در اتاقهای فکر در تهران ممکن است همین معانی برای هدفگذاریهای متفاوت دنبال شود. اگر این نباشد فضای سیاسی، سیاسی نخواهد بود. به عبارت بهتر ایران جزء مهمی از جهان است و در منطق سیاسی جهان جایگاه ویژهای دارد، بنابراین متناسب با این جایگاه در پایتختهای گوناگونی که با ایران همکاری دارند نوع نگاه و خطمشیهای متفاوتی تنظیم میشود. همانگونه که در تهران در موضوع آمریکا،
اروپا، چین، روسیه، عربستان و... خط مشی تعریف میشود، بنابراین در همه جای جهان این پیچیدگی شبکه سیاست در حال انجام است.
انتقاد آقای دکتر صالحی به نحوه موضعگیری طرف مقابل فنی بود یا برداشت شخصی خود را بیان کرد؟
دکتر صالحی خود اعلام کرد که تخصصی سخن میگوید و حرفی که میزند فقط میتواند در وجه فنی حجت باشد و تلاش میکند در حوزه سیاسی و اقتصادی دخالت نکند اما حرف او به فضای سیاسی کشیده شد و سخنی که او گفت با هدف ایجاد فضای مناسب برای ایران و فشار آوردن به طرف مقابل بود تا طرف مقابل در اجرای تعهدات خود سرعت بیشتری را در دستورکارش قرار دهد. بنابراین یکی از کارکردهای عناصر سیاسی در پستهای حکومتی همین است. او رئیس سازمان انرژی اتمی ایران است. وقتی او سخن میگوید و بهگونهای غیرمستقیم بیان میکند انتظار جامعه ایران به ویژه نخبگان سیاسی آن است که طرفهای مقابل به عملکرد خود سرعت ببخشید، غیرمستقیم از سوی یک عنصر فنی پیام سیاسی به جامعه رقیب ارسال میشود تا دستگاه دیپلماسی کشور برای امتیازخواهی بیشتر از طرف مقابل وارد عمل شود. در واقع صالحی همچون هافبک میانی است که یک شوت بلند روی دروازه رقیب میفرستد تا مهاجم خودی که ممکن است ظریف باشد بتواند با ضربه سر توپ را درون دروازه وارد کند.
بعد از صحبتهای دکتر صالحی نیز شاهد بودیم آقای تختروانچی به صحبتهای مرکل انتقاد کرد و آقای عراقچی نیز اعلام کرد که«آقای ظریف تلفن بسیار تندی را به بان کیمون زد و به او یادآور شد که گزارشی که میدهد باید متوازن باشد»، با در نظر گرفتن این دو نکته یعنی شما میفرمایید که مسئولان سازمان انرژی هستهای و وزارت امورخارجه یک تاکتیک هماهنگ شدهای را برای خنثی کردن حرکت رقیب به اجرا درآوردند؟
من نمیگویم صددرصد همه چیز هماهنگ شده بود، ولی زمانی که همه افراد نقشهایی را که ایفا میکنند برای خود رسالت ملی قائل باشند، این اتفاق میافتد. صالحی برای خود رسالت ملی قائل است و تلاش کرد با شلیک توپ روی دروازه رقیب پاس طلایی را تقدیم ظریف، وزیر امورخارجه کند تا طرفهای مقابل متوجه شوند سطح توقعات ما به ویژه نخبگان ایرانی همچون دکتر صالحی این است که 1+5 نسبت به اجرای تعهدات خود سریعتر عمل کند. بنابراین باید از زاویه مثبت به صحبتهای صالحی نگریست. صالحی بهدنبال ایجاد فضای مناسب در جهت رسیدن به اهداف ملی ایرانیان است. من برای صالحی حرمت قائلم اما سوءاستفاده دلواپسان از حرفهای صالحی را به هیچ وجه نمیپذیرم چون او دلواپس واقعی است.
دفعه پیش که دکتر صالحی در نقد کند عمل کردن 1+5 به تعهداتش صحبت کرد این صحبت زیاد به مذاق آقای روحانی خوش نیامد و با لحنی تند به دکتر صالحی عتاب و خطاب کرد. فکر میکنید این مرتبه چه نوع واکنشی نشان دهد؟
رئیسجمهور در مقام رئیس قوهاجرایی با وضعیتهای بسیار پیچیدهای در اجرا رو به رو است. او حق دارد از نقد خوشش نیاید ولی صالحی هم حق دارد که حرف خود را بزند. این مساله در فضای سیاسی آزاد و دموکراتیک امری طبیعی است. صالحی نقش خود را ایفا میکند، رئیسجمهور نیز باید نقش خود را ایفا کند. بنابراین هر کدام اگر نقش خود را در جایگاه خود ایفا کنند حتی اگر به ظاهر تقابلی به نظر آید هر دو دیدگاه قابل احترام هستند. مهم هماهنگی در سازماندهی است یعنی هر کسی در جایی که قرار گرفت اگر نقش خود را به خوبی ایفا کرد، موجب میشود که اجزای دیگر سیستم هم به خوبی عمل کنند.
به نظر شما هماهنگی دولتمردان در اجرای تاکتیکهای سیاسی نباید بیشتر باشد چون ناظران بیرونی شاید تصور دیگری از رفتارهای آنها کنند. بر همین اساس آقای دکتر زیباکلام پیشنهاد داد دکتر ظریف بهعنوان حکم وارد شود و کدورتهای بین رئیسجمهور و دکتر صالحی را برطرف کند. آیا تحکیم روابط رئیسجمهور با معاون خود نیاز به حکم و نقشآفرینی دکتر ظریف دارد؟
من معتقدم صادق زیباکلام نیت خیری دارد. میخواهد محفل، محفل دورهمی و دوستانهای باشد، اما بهنظر من محفل هماکنون نیز دوستانه است. موردی پیش نیامده، صالحی حرف خود را زده و دیگری هم حرف خود را میزند. نکته اصلی آن است که هر کدام در جای خودشان باید زمینهساز و زمینهپرور ایجاد فضای مناسب برای حرکت ظریف و ظریف برای حرکت آنها باشد. در مذاکرات هستهای نیز همین اتفاق افتاد و روی برنامه جامع اقدام مشترک توافق شد. معتقدم هنوز در فضای پسابرجام قرار نداریم. ما توقع فزاینده از برجام با کلمه پسابرجام ایجاد کردیم. ما در دوران درون برجامی هستیم. به عبارت بهتر میتوان فضا را براساس برجام به پیشابرجام، درونبرجام و پسابرجام تقسیم کرد. دوران پسابرجام پیش روی ما قرار دارد اما الان ما در فضای درون برجام به سر میبریم و وقتی این دوره تمام شد پسابرجام تازه آغاز میشود. متاسفانه هنوز برجام آغاز نشده ما از دوران پسابرجام سخن گفتیم و این اشتباه محض برنامهریزی و سیاسی بود. اگر این معنا را بپذیریم که در فضای درون برجام هستیم، آنچه صالحی میگوید، آنچه ظریف عمل میکند و آنچه روحانی واکنش نشان میدهد امری طبیعی به نظر میرسد. باید
بازی کرد و در برابر حریف این بازی را جدی گرفت. معتقدم در فضای درون برجام هر کس باید نقش خود را به خوبی ایفا کند و یک ارکستر سمفونیک ملی هماهنگ شکل بگیرد، بهطوری که کسی فالش نزند. در ارکستر سمفونیک یک نفر شیپور، شخص دیگر تار، فردی ویولن، شخصی طبل و کسی نیز پیانو مینوازد ولی همگی هماهنگ با رهبر ارکستر عمل میکنند، بنابراین ممکن است از یک ابزار موسیقی صدای بم و از یک ابزار موسیقی دیگر صدای زیر خارج شود این دو صدا با هم در تضاد نیستند بلکه همدیگر را تکمیل میکنند. پس آنچه باید مورد توجه باشد آن است که فالش زدنها را کنترل کنیم.
پس شما معتقدید که، آقای صالحی و آقای روحانی فالش نمیزنند و کاملا هماهنگ با ارکستر سمفونیک مینوازند و نهایتا یکی باعث خروج دیگری از این گروه موسیقی نمیشود؟
شاید اندکی نُتها با یکدیگر نخواند، ولی نظام حکومتی سه سال اخیر ایران به سمت ایجاد یک نوع هماهنگی در حال حرکت است و هنوز این حرکت کامل نشده است. کسی که باعث شد ارکسترسمفونیک سیاست در ایران پس از انقلاب کاملا فالش شود، برادر عزیز و ارجمندمان آقای دکتراحمدینژاد بود. اوج فالش زدن او زمان یازده روز خانهنشینیاش رخ داد. امروز جامعه دارد به طرفی میرود که بتواند از این فالش زدن خارج شود. ما باید این را قبول کنیم که افراد دیدگاههای مختلفی دارند؛ تکثر عقاید. باید به این تکثر عقاید احترام گذاشت و اجازه داد افراد سخن بگویند و سخن آنها را مخالفت با خود برداشت نکنیم، در عین حال از سخنان خوب یکدیگر به نحو ملت استفاده کنیم.
برخی میگویند آقای صالحی باید شفافتر و روشنتر دغدغهاش را از همزمانی مواضع مرکل و بان کیمون بیان میکرد و میگفت «توطئه جدیدی که او برداشت کرده در چه حوزهای است». به نظر شما چرا رئیس سازمان انرژی اتمی سربسته سخن گفت؟
ادبیات صالحی برخاسته از دهه هفتاد و هشتاد است. وقتی او از توطئه سخن میگوید باید در همان فضای گفتمانی ادبیات سیاسی حاکم بر دهه هفتاد و هشتاد سخن گفت. ما هماکنون اگر بهطور مثال در تهران سخنی از عملکرد پلیس نژادپرست ایالاتمتحده آمریکا در رسانهها مطرح کنیم ممکن است نومحافظهکاران آمریکا نیز بگویند تهران در حال توطئهچینی علیه دولت واشنگتن و گسترش سیاستهای ضدآمریکایی است چراکه آن نوع محافظهکاران یک ادبیات سیاسی دارند که در روزنامه واشنگتنپست بروز و ظهور پیدا میکند. همانگونه که ادبیات سیاسی محافظهکاران ایران در فلان رسانه به چشم میخورد. پس آنهایی که مسائل سیاسی را تحلیل میکنند ادبیات هر فرد را در چارچوب بافت موقعیتی او میبینند. اگر با ادبیات دهه هفتاد و هشتاد آشنا باشیم، جمله صالحی حرف جدیدی نبود. شاید اگر صالحی میخواست با ادبیات امروز صحبت کند، میگفت: «برنامهریزیهایی برای دستیابی به اهداف بیشتر و گرفتن امتیازات فزونتر از جمهوری اسلامی در پایتختهای کشورهای دیگر در حال انجام است.» بالطبع این جمله هیچ گاه چنین بازخوردی نداشت که او از واژه توطئه استفاده کرد. کلمه توطئه کلمه غلیظی است چون کلمه
غلیظی است فورا بازخورد و پیامد پیدا کرد. پس بر این باورم آنچه صالحی میگوید تا حدود زیادی برخاسته از این دیدگاه است. صالحی نیت بدی ندارد هرچند که سخنش را باید تحت مراقبت قرار دهد و از ادبیاتی در سخنرانی بهره ببرد که نکات مثبت سخنش بازخورد پیدا کند. سخنرانی اخیر صالحی آن همه نکات مثبت داشت اما استفاده از واژه توطئه در یک جمله بازتاب منفی به آن داد. من بهعنوان یک برادر کوچک و کسی که برای صالحی احترام زیادی قائل است، میگویم صالحی باید در بیان کلماتی که به کار میگیرد در روزهای آینده بسیار بیشتر مراقب باشد.
دیدگاه تان را بنویسید