چرا تهران میخواهد وارد گفتوگوهای حقوق بشری شود؟
ایران، غرب را به چالش خواهد کشید
آیتالله آملیلاریجانی، رئیس قوه قضائیه اخیرا خطاب به ستاد حقوق بشر، وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد که با همکاری وزارت امور خارجه ستاد حقوق بشر ایران آماده است مساله گفتوگوهای حقوق بشری با کشورهای اروپایی را پیگیری کند.
آغاز گفتوگوی حقوق بشری ایران که گویا تا امروز محرمانه بوده حالا با اعلام آن از سوی رئیس قوهقضائیه رنگ و بوی رسمی گرفته است.
آیتالله آملیلاریجانی به صورت غیرمنتظرهای اعلام کرده است که: «من پیشنهادی دارم به ستاد حقوق بشر که با همکاری وزارت امورخارجه مساله گفتوگو با کشورهای اروپایی را در بخش حقوق بشر ایجاد کند.» این سخنان آیتالله آملیلاریجانی بلافاصله به خبر اول خروجیهای خبرگزاری مهم داخلی و خارجی تبدیل شد؛ خبری که در سالگرد یکسالگی برجام عنوان شد و حکایت از دور جدید گفتوگوهای بینالمللی ایران داشت.
حالا همه با جستوجو میان اخبار به سابقه این ماجرا میپرداختند و البته تلاشهای زیادی صورت گرفت تا اخبار تازهتری از این رویداد مهم بینالمللی به دست آید.
جستوجو در این مورد به سخنان محمدجواد ظریف میرسید، وقتی که او برای اولین بار در سال 93 در یک نشست خبری مشترک با مارتین لیدگارد، وزیر امور خارجه دانمارک گفته بود: «ما آمادگی هرگونه گفتوگوی صریح و باز را در این زمینه با طرف مقابل خود داریم. در انتخابات ریاستجمهوری 73درصد از مردم ایران شرکت کردند که از میان شش نامزد انتخاباتی به معتدلترین آنها رای دادند. ما در رابطه با حقوق بشر آماده مذاکره هستیم.»
بعد از آن هم البته محمدجواد ظریف در بهار امسال اشارهای مهم به این مساله داشت اما هرگز خبر بیشتری در این مورد نداد. او در موسسه سیپری سوئد برای نخستین بار از یک سمت عالی کشورمان، نسبت به مذاکره با غرب در موضوع حقوقبشر چراغ سبز نشان داده بود. او گفته بود: «من آماده ورود به گفتوگو با اروپا در مسائل حقوق بشری هستم، ولی به موگرینی نیز گفتم که این گفتوگوها دوطرفه خواهد بود. شکی نیست که هر دو طرف چیزهایی را میشنویم که خوشمان نمیآید ولی باید جدی باشیم و در این گفتوگوها جدی ورود کنیم، اما این گفتوگو نه یکجانبه بلکه کاملا دوجانبه خواهد بود.»
حالا اما آیتالله آملیلاریجانی و البته محمدجواد لاریجانی خبرهای مهمی در این مورد در اختیار رسانهها قرار دادهاند.
سخنان مهم آیتالله
آیتالله صادق آملیلاریجانی اظهارات مهمش را در مراسم بزرگداشت روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی بیان کرده و گفته است: «مساله حقوقبشر اهمیت زیادی هم در دنیای امروز به لحاظ آثار عملی و هم برای ادیان الهی خصوصا دین اسلام که همه به آن منتسب هستیم، دارد. مساله حقوق بشر یک مسالهمحوری است، هم به لحاظ عملی و هم به لحاظ نظری.»
رئیس قوهقضائیه هم چنین گفته است: «من در چند جلسه به ستاد حقوقبشر پیشنهاد دادم که بحث تحلیلی راجع به حق و حقوق بشری را جزو یکی از کارهای اساسی و زیربنایی قرار دهد؛ گرچه نمیشود فقط انتزاعی فکر کرد و بحث فلسفی و تحلیلی کرد ولی یکی از کارهایی که در ستاد باید پیگیری شود و از متفکران اسلامی و غیراسلامی کمک گرفته شود و بحثهای داغی مطرح شود راجع به ماهیت حق است.
حقوق بشر یا واقعیت است یا واقعیت نیست. این بحث که آیا تمام حقها قراردادی است یا لااقل برخی از حقوق باید واقعی باشند و غیرقراردادی که من از این حق دفاع میکنم.
اگر بنا باشد همه حقوق قراردادی باشد چه کسی حق این قراردادها را به این کسانی که قرارداد میگذارند اعطا کرده است. مسلما فرق است بین قانونی که مجلس شورای اسلامی ما در کشور قرار میدهد و قراردادی که فردی در خیابان راه میرود و میگوید من این قرارداد را داشتهام. مسلما این دو با هم فرق دارد و فرقش این است که مجلس است که حق تقنین دارد و به آن شخصی که در خیابان راه میرود حق تقنین ندادهاند و تقنین او الزام نمیآورد ولی مجلس شورای اسلامی الزام میآورد.
نظام سیاسی این حق را از کجا آورده است؟براساس مبانی مختلف در تحلیل نظامهای سیاسی منشا حق پیدا میشود. به نظر میآید باید ما لااقل یک یا چند حق را غیرقراردادی بپذیریم والا نمیتوانیم بقیه حقوقها را الزامی بدانیم.» وی با بیان اینکه «دو پرسش اساسی در مقابل اعلامیه جهانی حقوق بشر و سخنان آنها و یک پرسش در مقام عمل داریم»، تصریح کرده است: «دو پرسش ما در رابطه با مبانی حق است.
این حق برای کیست و تحلیل شما از حق چیست؟ در بحث دیگر باید گفت شما به چه دلیل نگاه خود را به همه دنیا تحمیل میکنید، این با حقوق بشر در پارادوکس نیست؟ در جمهوری اسلامی ایران 98درصد مردم ما به قانون اساسی رای دادند. در این قانون اساسی یک نظام سیاسی تشریح شده و مورد تصویب قرار گرفته که اسلام اساس آن است.
شما میگویید این نباشد، بر چه اساس این را میگویید؟ شما قصاص و دیات را نفی میکنید، این نفی شما نفی حقوق مردم ماست. چه کسی به شما این حق را داده که ایدئولوژیک و روش زندگی خود را به تمام دنیا تحمیل کنید؟ غرب در حقوق بشر رفتاری دوگانه دارد و از آن استفاده ابزاری میکند. کشورهای آمریکایی و اروپایی چه موضعی در رابطه با بحرین گرفتهاند؟ آن رهبر انقلابی و صلحطلبی که اهداف حقوق بشر را مطرح میکند و میگوید هر بحرینی یک حق رای داشته باشد شما جلوی او را گرفتهاید. در فلسطین هزاران کودک و زن و مرد بیپناه بمباران میشوند. آیا مسلمانان حقوق بشر ندارند؟»
رئیس قوهقضائیه در مهمرین بخش از سخنانش خطاب به ستاد حقوق بشر و وزارت امور خارجه خواستار شد: «من پیشنهادی دارم به ستاد حقوق بشر که با همکاری وزارت امورخارجه مساله گفتوگو با کشورهای اروپایی را در بخش حقوق بشر ایجاد کند البته آمریکاییها را باید کنار گذاشت، آنها اهل خدعهاند و در برجام نشان دادند. ما در بحث حقوق بشر با آنها گفتوگویی نداریم. اصلیترین شرط این گفتوگو باید این باشد که این گفتوگوی حقوق بشری و مضمونش طرفینی باشد نه اینکه فقط ایران مورد سوال قرار گیرد، باید دوطرفه باشد. ما هم نسبت به اروپا بحث داریم. باید در نحوه رفتارشان با بشریت از آنها و در مورد این اسلامهراسی سوال کنیم. در رابطه با این کشف حجاب اجباری در مدارس و دانشگاهها در فرانسه سوال داریم. در فرانسهای که اگر با هولوکاست مخالفت شود باید به زندان رفت، آیا این حقوق بشر است؟»
آغاز گفتوگوهای مقدماتی
اما در اندک زمانی که از سخنرانی آیتالله آملیلاریجانی میگذشت محمدجواد لاریجانی در گفتوگوی ویژه خبری حاضر شد و اطلاعات و ناگفتههای بیشتری را در این مورد مطرح کرد.
او گفت: «موضوع مذاکره از طرف ستاد حقوق بشر قوهقضائیه به وزارت امور خارجه کشورمان داده شده و آقای ظریف در مذاکرات مقدماتی با خانم موگرینی درباره این بحث پیشرفت داشته است. در دوره گفتوگوی انتقادی با غرب تجربه تلخی ایجاد شد و گفتوگوهای جدید برای تکرار نشدن آن تجربههای تلخ است. در آن دوران آنها در موضع انتقاد بودند و ما باید به سوالهای آنها پاسخ میدادیم. به درک که آنها از ما ناراضی هستند، مگر قرار است ما دل آنها را به دست آوریم. در آن دوره از گفتوگوها آنها مذاکره را به مسائل دیگر مربوط کرده بودند یعنی اگر آلمان میخواست یک ماشین به ایران بفروشد صدراعظم آن کشور به ما میگفت فلان زندانی را آزاد کنید. اینگونه مذاکره مضحکترین گفتوگوی حقوق بشری است.»
محمدجواد لاریجانی البته باز شدن فضا برای بشریت در تجربههای جدید و امکان مفاهمه در این گفتوگوها را دلیل پیشنهاد مذاکره حقوق بشر با غرب بیان کرده و اظهار کرده است: «برای باز شدن فضا برای ملتهای اسلامی تلاش میکنیم چه غربیها بخواهند و چه نخواهند. غربیها از این نوع گفتوگو استقبال نخواهند کرد و میخواهند چیزی شبیه برجام دو، سه، چهار و پنج راه بیندازند و بعد بگویند اگر میخواهید کمی شیرهای بانکها را برایتان باز کنیم اجازه دهید علیه اسلام نیز حرف زده شود.»
این سخنان محمدجواد لاریجانی حاوی دوخبر بود که اولا موضوع مذاکره درباره حقوق بشر لااقل فعلا از قوه قضائیه به وزارت امور خارجه ارجاع شده و دیگر اینکه گفتوگوهای مقدماتی در این دوره میان محمدجواد ظریف و موگرینی صورت گرفته است.
به یک معنا مساله گفتوگوی حقوق بشری ایران و اتحادیه اروپا حالا دیگر از حالت محرمانه خارج شده و باید منتظر تحولات تازه در مورد آن بود.
گفتوگو منهای آمریکا
«البته آمریکاییها را باید کنار گذاشت، آنها اهل خدعهاند و در برجام نشان دادند. ما در بحث حقوق بشر با آنها گفتوگویی نداریم.» این نکتهای که آیتالله آملیلاریجانی مطرح کرده البته از نکات قابل توجه آغاز گفتوگوهای حقوق بشری است. آنچه در برجام رخ داد در واقع این بود که اگر چه محوریت گفتوگو به اتحادیه اروپا و مسئول سیاست خارجی آن سپرده شده بود اما به واقع دو طرف اصلی گفتوگو ایران و آمریکا بودند. آنچه رخ داد هم این بود که بیشترین مذاکرات میان وزرای خارجه ایران و آمریکا و هیاتهای معاونین و کارشناسی آنها صورت گرفت و در واقع برجام وقتی حاصل شد که ایران و آمریکا به تفاهم رسیدند. اینجا اما گویا شرایط تغییر کرده؛ در این گفتوگو آمریکا از معادلات حذف شده و شاید یکی از شروط اصلی ایران نیز همین بوده که طرف آمریکایی وارد این معادله جدید نشود.
برجامی در کار نیست
نکته مهم اما این است که همه افرادی که از وزارتخارجه و قوهقضائیه در این مورد سخن گفتهاند به این مساله اشاره کردهاند که گفتوگوهای حقوقبشری نباید یکجانبه باشد. این را هم محمدجواد ظریف گفته و هم برادران لاریجانی در قوهقضائیه. به یک معنا گویی قرار است این گفتوگوها در یک کانتکس طراحی شده دوطرفه انجام شود.
بهگونهای که فقط سوالات طرف غربی مبنای گفتوگو نباشد و ایران نیز بتواند سوالاتش را درباره نقض حقوق بشر در آن کشورها و البته تبعیضهای موجود در این زمینه مطرح کند. به یک معنا شاید بتوان گفت اگر چه برجام در بخشهایی از آن میتواند مدلی برای آغاز گفتوگوها در سایر زمینهها باشد اما برخی نقاطضعف این توافقنامه و اشکالات و چالشهایی که ایجاد کرده مقامات ایران را به این نتیجه رسانده که نباید این گفتوگوها را به برجامی دیگر تبدیل کرد.
چنین است که آیتالله لاریجانی گفته است: «شرط اصلی آغاز این گفتوگوها پرسشگری طرفین است و اینگونه نیست که تنها طرف غربی، پرسشگر باشد و ما در مقام پاسخ و دفاع برآییم، بهعلاوه آمریکا هم به جهت برخورداری دوگانه و خدعه و نیرنگش در مذاکرات و در انجام تعهدات از دایره این گفتوگو خارج است.»
رئیس قوهقضائیه البته بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران در انجام گفتوگوهای حقوقبشری با اروپا به شرط پاسخگو بودن آنان در قبال رفتارهای دوگانه خود در بحث حقوقبشر تاکید کرده و گفته است: «پرسش ما این است که مدعیان غربی حقوق بشر در مقابل جنایتهای صورت گرفته در یمن و دیگر کشورها چه اقدامی کردهاند.»
با این تفاسیر حالا سوال اصلی این است که آغاز این گفتوگوها چه دستاوردی برای ایران خواهد داشت؟ واقعیت این است که جمهوری اسلامی در سالهای بعد از انقلاب همواره با سیاهنمایی غرب و ایالات متحده همواره تحت فشار مسائلی بوده که یا وجود خارجی نداشته یا با سیاهنمایی بهگونهای دیگر جلوه داده شده است. حقوق بشر نیز یکی از همان موارد است که ایران با دروغهای غربی و آمریکایی همواره به این بهانه با فشارها و حتی تحریمهایی مواجه شده است.
به نظر میرسد آغاز این گفتوگو البته با لحاظ همه شرایط پیرامونی آن و استفاده از تجربیات برجام میتواند تهدیدهای سالهای طولانی قبل را به فرصت سالهای پیش رو تبدیل کند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی به جهت بهرهگیری از قوانین مترقی اسلامی از استانداردهای بالای حقوق بشری برخوردار است و میتواند وارد چالشهای حقوق بشری با ممالکی شود که آشکارا یا حقوقبشر را نقض میکنند یا اینکه چشمشان را بر نقض حقوق بشر میبندند.
دیدگاه تان را بنویسید