در اتاق های مذاکرات چه می گذشت ؟
رازهایی که شرمن از مذاکرات هسته ای فاش کرده است
توافق هستهای نه بر اساس اعتماد، بلکه بر مبنای یک هدف مشخص و با همکاری میان طرفها و اصول درست مذاکره حاصل شد.
شرمن: مذاکرات هستهای هیچگاه بر مبنای اعتماد نبود
وندی #شرمن معاون پیشین وزیر امور خارجه #آمریکا در یک سخنرانی گفت:
* توافق هستهای نه بر اساس اعتماد، بلکه بر مبنای یک هدف مشخص و با همکاری میان طرفها و اصول درست مذاکره حاصل شد.
* تسخیر سفارت واشنگتن در #تهران توسط نیروهای انقلابی برای دههها سوءاعتمادی را که از زمان برکناری دکتر مصدق در سال 1953 آغاز شده بود، تثبیت کرد.
* تحریمها هرگز برنامه هستهای ایران را متوقف نکرد، هر چند ایران را پای میز مذاکره آورد. در طول این مدت 164 سانتریفیوژ ایران به 9 هزار دستگاه رسید و تهدید به مراتب افزایش یافت.
*کاترین اشتون ( مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) مذاکرات ما را به انگلیسی انجام میداد اما سعید #جلیلی (مذاکره کننده وقت ایران) برنامه مذاکرات خود را پیش میبرد، هرچند زبان تنها محدودیت نبود. هر دو طرف پیشنهاداتی را ارائه دادند اما کمتر به یک نقطه مشترک میرسیدند و این بدان معنا بود که دریای فاصله میان ما کم نخواهد شد.
*ایرانیها سپس حسن #روحانی را انتخاب کردند، یک روحانی محافظه کار که از سوی رهبری ایران مورد تایید بود. وی دست کم درک میکرد که آینده ایران به اصلاحات اقتصادی وابسته است و این که برای شکوفایی اقتصادی ایران باید تحریمها برداشته شود و انزوای بینالمللی این کشور پایان یابد. سپس مذاکرات محرمانه در عمان آغاز شد، تنها کشوری که در حاشیه خلیج (فارس) روابط محکمی با ایران دارد.
*ایران به دانش هستهای مسلط شده و به چرخه سوخت هستهای دست یافته بود ما نیز یک گزینه نظامی واقعی داشتیم اما هیچ اقدامی نظامی نمیتواند دانش را بمباران کند و تنها میتوانست برنامه هستهای ایران چند سال به عقب براند.
* مذاکرات #محرمانه از طریق یک کانال پشت پرده شکل گرفت. انجام مذاکره محرمانه در عصر نظارتهای 24 ساعته رسانهها و دوربینها به علاوه افشاگریها سخت بود اما نتیجه داد. مذاکرهکنندگان وقت، خانههایشان را ترک میکردند و حتی به خانوادههای خود نمیگفتند کجا میروند و با هواپیماهایی بدون نشان به مسقط میرفتند و در مهمانخانههایی کوچک در عمان اقامت میگزیدند.
* مذاکرهکنندگان سپس در #عمان و همچنین در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سندی چهار صفحهای دست یافتند که خلاءهای زیادی برای پر کردن داشت. خطوط کلی آن این بود که ایران در ازای رفع جزیی تحریمها برنامه هستهایاش را در همان سطح نگه دارد یا حتی به عقب بازگرداند تا زمان کافی برای مذاکره بر سر یک توافق جامعتر به دست آید. این سند اولیه، برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو) بود.
*ظریف در آمریکا درس خوانده و 30 سال در اینجا زندگی کرده است.
*وی دکترای حقوق بینالملل خود را از دانشگاه دنور، از شهری که جان کری در آن متولد شده دریافت کرده است. ظریف 30 سال درآمریکا زندگی کرده و انگلیسی را بسیار روان صحبت میکند، درست مثل همه دیگر مذاکره کنندگان این مذاکره. به همین دلیل تمام مذاکرات به زبان انگلیسی انجام و سپس مکتوب میشد.
*یک جلسه دو جانبه سخت میان مذاکرهکنندگان در ژنو با حضور کری انجام شده بود. این جلسه آنقدر سخت بود که وزیر #کری بر خلاف رویه معمول خود و خیلی غیرمنتظره دستش را محکم روی میز کوبید به طوری که خودکار روی میز به هوا بلند شد و در آن طرف میز به همتای من عباس #عراقچی اصابت کرد.
*تمام طرفها به ویژه ایران و به ویژه آمریکا در این مذاکرات قدرت و نفوذ داشتند. تمام طرفها تیمهایی قوی و متخصص داشتند تا راهحلهای موثر و مبتکرانه ارائه دهند. همه شرکت کنندگان اطلاعات خوب، کانالهای خوب ارتباطی و اراده کافی برای ادامه کار داشتند.
*تمام طرفها بر سر بخشی از خواستههایشان سازش کردند و هیچ کس تمام آنچه میخواست را به دست نیاورد.
*شما میدانید که آقای #ظریف به خوبی میتواند فریاد بزند و بسیار هم احساسی است. تصور من این است که این رابطه شخصی کاملاً مورد نیاز بود. ما همچنان به یکدیگر ایمیل میزنیم و باید بگویم که این یک تغییر بزرگ در نورم روابط دیپلماتیک است که شاهدش بودیم. همچنین روابط میان وزیران امور خارجه سبب شد تا ما بتوانیم ملوانهای بازداشت شدهمان در آبهای ایران را به سرعت آزاد کنیم. این مذاکرات در جریان آزاد کردن شهروندان آمریکایی زندانی در ایران و بالعکس نیز تأثیرگذار بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید