دوران پساتوافق دورانی است که جایگاه دلواپسان و دلخوشان در افکار عمومی تغییر خواهد کرد.

عصر مواجهه دلواپسان و دلخوشان
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

اگر بخواهیم از منظر مذاکرات هسته‌ای اقدام به دسته‌بندی نیرو‌ها و کنشگران ساحت سیاست‌ورزی ایران نماییم باید گفت با لحاظ‌کردن مذاکرات هسته‌ای به‌عنوان متغیر اصلی، در سپهر سیاسی ایران امروز، سیاست‌ورزان ایرانی را می‌توان در دو دسته کلی صورت‌بندی کرد.
گروه اول دلواپسان مذاکراه با آمریکا هستند و گروه دوم دلخوشان مذاکره با آمریکا. در این دو گروه طیفی از نیروهای سیاسی و اجتماعی قرار دارند که از افراد رادیکال تا محافظه‌کار، از شخصیت‌های سیاسی تا شخصیت‌های فرهنگی از افراد دلواپس و دلخوش دو آتشه تا افرادی که قدر رقیقی از دلواپسی و دلخوشی را دارا می‌باشند را شامل می‌شود. هر یک از این دو طیف در جریان مذاکرات هسته‌ای با غرب در تلاش است گونه‌ای از کنشگری سیاسی اجتماعی را به نمایش بگذارد تا مبتنی بر آن از منطق احساسی که در صدد نشر آن نزد افکار عمومی است دفاع کرده، موجب عقلانی و ضروری جلوه‌دادن این احساس بین عموم جامعه شود، چه این احساس دلخوشی باشد چه دلواپسی.

دلواپسان کیستند؟
در جریان از سر‌گیری مذاکرات هسته‌ای در دولت اعتدال با مستقیم و ‌بی‌واسطه شدن مذاکرات ایران و آمریکا، بخشی از جامعه سیاسی اجتماعی ایران شامل برخی از سیاست‌ورزان، اساتید دانشگاه و تشکل‌های دانشجویی اقدام به عمومی‌کردن احساس خود نسبت به مذاکره با غرب کردند و از دلواپسی نسبت به شرایط پیش‌آمده سخن به زبان راندند و در فضای عمومی خود را «دلواپس» خوانده‌اند.
اگر بخواهیم مداقه‌ای جامعه‌شناسانه به این گروه داشته باشیم باید خاستگاه اجتماعی این جریان را در طبقه مستضعف و بخشی از طبقه متوسط جست‌وجو کنیم. البته بخشی از سرمایه‌داری ملی و صنعتی ایران نیز جزو این دسته محسوب گروه محسوب می‌شوند اما از آنجا که در نتیجه تحریم آسیب دیده‌اند به صورت موقت با دلخوشان همراهی دارند اما این جریان از آنجا که با توسعه واردات مخالف است، بنابراین در دراز‌مدت با دلخوشان همراهی مستمر نخواهد داشت. همچنین خاستگاه سیاسی این گروه در جریان اصولگرایی است.
در سیاست‌داخلی نیز رویکرد دلواپسان قانون‌گرایی و فعالیت در چار‌چوب قانون اساسی است، همچنین در سیاست خارجی که نقطه کانونی تمایز دلواپسان از دلخوشان است. تجویز این جریان «دیپلماسی اقتدار درون‌زا» است که وجه تمایز آن با دیگر رویکردها در این موضوع تاکید دارد که دیپلماسی و سیاست‌‌خارجی جمهوری اسلامی باید به‌گونه‌ای باشد که به استحکام ساخت درونی قدرت و پیشرفت درون‌زا ‌بینجامد. از منظر اقتصادی هم دلواپسان «توسعه عدالت‌محور» را در کانون توجه خود قرار می‌دهند، بنابراین الگوی توسعه‌ای این جریان برای ایران امروز الگوی «پیشرفت درون‌زا» است. دلواپسان به‌گونه‌ای از پیشرفت معتقدند که از درون یک ملت بجوشد و به توانایی‌های درونی آن متکی باشد. این جریان معتقد است غرب شریک قابل اعتمادی برای ایران نیست و تاریخ 200 ساله مواجهه ایران با غرب مدرن موید این موضوع است. از فردای توافق فین کنشتاین در ماجرای جنگ ایران و روس که بین ایران و فرانسه بسته شد تا امروز هیچ تجربه‌ای که نشان دهد می‌توان به غرب مدرن در مسیر توسعه و پیشرفت امیدوار بود، نیست بنابراین همیشه باید با عدم اعتماد و با دلواپسی با غرب تعامل کرد.

دلخوشان کیستند؟
با مستقیم و ‌بی‌واسطه شدن مذاکرات در ساحت سیاست‌ورزی ایران شاهد گروهی از کنشگران سیاسی بودیم که احساس دلخوشی نسبت به مذاکره با غرب و آمریکا را در فضای افکار عمومی پمپاژ می‌کردند و سعی می‌کردند منطق پشتیبان این دلخوشی را در جامعه بسط دهند. البته این گروه هیچ‌گاه خود را دلخوشان نخواندند اما با بررسی گفتار و نوشتار ایشان می‌توان مدعی بود که به واقع این جریان در برابر دلواپسی نسبت به مذاکره با غرب، از دلخوشی نسبت به مذاکرات می‌گفتند. بنابراین پر ‌بیراه نیست اگر این گروه از کنشگران به مذاکرات را «دلخوشان به غرب و آمریکا» نامید.
با دقت نظری جامعه‌شناسانه می‌توان در‌یافت که خاستگاه اجتماعی دلخوشان طبقه مرفه جامعه، به‌خصوص سرمایه‌داری وابسته ایران به همراه بخشی از طبقه متوسط که با ایشان همراهی می‌کند دانست. خاستگاه سیاسی این گروه را نیز می‌توان در سه جریان اعتدالگرایی، اصلاح‌طلبی و جریان فتنه جست‌وجو کرد.
در سیاست داخلی رویکرد این گروه تلفیقی از قانون‌گرایی، قانون‌گریزی و قانون‌ستیزی است و همچنین در سیاست خارجی که مهم‌ترین بخش منطق پشتیبان احساس دلخوشی به غرب دلخوشان را شامل می‌شود این گروه معتقد به «سیاست خارجی توسعه‌گرا» است؛ سیاست خارجی که امکان سرمایه‌گذاری مالی و تکنولوژیک غرب در ایران را تسهیل کند. رویکرد اقتصادی دلخوشان نیز بسط لیبرال سرمایه‌داری در ایران است، بنابراین الگوی تجویزی این گروه برای توسعه ایران پیشرفت برون زا و «توسعه وابسته» است. این گروه بر این باورند که غرب شریک قابل اعتمادی است و می‌توان با تعامل با آن و دادن برخی امتیاز‌ها از غرب انتفاع برد.

دوران پیشاتوافق عصر پاسخگویی دلواپسان
در دوران پیشاتوافق این دلواپسان بودند که تمام تلاش خود را می‌کردند تا منطق پشتیبان این احساس دلواپسی خود را از مذاکره با آمریکا در میان مردم نشر دهند. در این دوران کنشگری این دسته از نیروهای سیاسی در افکار عمومی بیشتر از دلخوشان بود چرا که ایشان در افکار عمومی به‌عنوان نماینده وضع موجود فهم می‌شدند، بنابراین در موضع پاسخگویی نسبت به وضع موجود قرار داشتند. وضعی که تحریم و نداشتن برنامه اقتصادی از سوی دولت در افکار عمومی دلواپسان را در شرایط نا‌مساعدی قرار داده بود. در کنار این موضوع،‌ ترسیم شرایط فانتزی از دوران پسا‌توافق از سوی دلخوشان و ایجاد انتظارات و توقعات فزاینده از سوی ایشان بر نامساعد‌تر‌شدن شرایط دلواپسان در افکار عمومی انجامید. بنابراین هشدار این جریان از هزینه‌های توافق با آمریکا آنچنان که باید در افکار عمومی مستمع نداشت. در این دوران این دلخوشان بودند که با رهبری مطالبات و انتقادات افکار عمومی و با‌ ترسیم شرایط فانتزی از دوران پسا‌توافق در جامعه جذابیت بیشتری را برای خود بر ساخته کردند. گره‌زدن آب خوردن مردم و ازدواج جوانان و... با توافق را نیز می‌توان در همین چارچوب تحلیل کرد.

دوران پساتوافق، عصر پاسخگویی دلخوشان
دوران پساتوافق دورانی است که جایگاه دلواپسان و دلخوشان در افکار عمومی تغییر خواهد کرد. در این دوران پس از ایجاد توقعات و انتظارات فزاینده از سوی دلخوشان، ایشان در جایگاه نمایندگی وضع موجود قرار می‌گیرند و دلواپسان در جایگاه منتقد و رهبری توقعات و انتظارات. دوران پسا‌توافق دوران انفجار انتظارات فزاینده‌ای است که دلخوشان خود به آن دامن زده‌اند تا رضایت عمومی مردم را برای توافق به آمریکا و غرب به‌وجود آورند قطعا انتظارات به‌وجود آمده بین مردم در پس توافق بیش از گشایش تدریجی است و در نتیجه توافق شاید اتفاق بیفتد. به همین جهت در این دوران جذابیت قرار گرفتن در جایگاه منتقد در افکار‌عمومی به دلواپسان تعلق دارد بنابراین سخن ایشان در این دوران در افکار عمومی مستمع‌تر از قبل خواهد بود. سر‌‌مقاله دو هفته پیش از توافق هفته‌نامه صدا به قلم آقای سعید لیلاز، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با عنوان «ضرورت کنترل انتظارات» را می‌توان موید همین موضوع دانست. لیلاز در این یادداشت سخن خود را با این جمله آغاز می‌کند: «احتمالا مهمترین وظیفه دولت حسن روحانی در فردای توافق هسته‌ای، در کنترل انتظارات است» این موضوع نشان‌دهنده این است که دلخوشان متوجه قرار گرفتنشان در جایگاه پاسخگویی به مطالبات عمومی در دوران پسا توافق شده‌اند.

جمع‌بندی
رهبر فرزانه انقلاب در روز‌های پس از جمع‌بندی مذاکرات در خطبه‌های نماز عید سعید فطر فرمودند: «برای تصویب این متن، یک مسیر قانونی پیش‌بینی‌شده‌ای وجود دارد که باید این مسیر را طی کند و خواهد کرد؛ ان‌شاءالله. انتظار ما این است که دست‌اندرکاران، با دقت مصالح را - مصالح کشور را، مصالح ملی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند. نکته بعدی این است که چه این متن تصویب بشود و چه نشود، به حول و قوّه الهی، اجازه هیچ‌گونه سوءاستفاده‌ای از آن داده نخواهد شد؛ اجازه خدشه در اصول اساسی نظام اسلامی به کسی داده نخواهد شد؛ قابلیت‌های دفاعی و حریم امنیت کشور، به فضل الهی حفظ خواهد شد، اگرچه می‌دانیم دشمنان روی این نقطه به‌خصوص، تکیه زیادی دارند. جمهوری اسلامی، در زمینه حفظ قابلیت‌های دفاعی و امنیتی خود - آن‌هم در این فضای تهدیدی که دشمنان برایش به‌وجود می‌آورند - هرگز تسلیم زیاده‌خواهی دشمن نخواهد شد. نکته بعدی این است که چه این متن تصویب بشود و چه نشود، ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید: از ملّت مظلوم فلسطین، از ملت مظلوم یمن، از ملّت و دولت سوریه، از ملت و دولت عراق، از مردم مظلوم بحرین، از مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین؛ [اینها] همواره مورد حمایت ما خواهند بود.» این منویات در کنار سخن دکتر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل در گفت‌وگو با پایگاه حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی‌خامنه‌ای (khamenei.ir) که گفته است: «آنهایی که مشورت می‌کنند اگر به این نتیجه رسیدند که این [جمع‌بندی مذاکرات] مصلحت نیست، ردش می‌کنند و این اقتدار را دارند که رد کنند. اگر هم دیدند به مصلحت ملی هست تاییدش می‌کنند.» نشان‌دهنده این است که رهبر انقلاب تصمیم‌گیری درباره توافق را به مکانیزم‌های قانونی و جامعه سیاسی ایران سپرده است تا نهاد‌های قانونی در تعامل با جامعه سیاسی تجربه یک تعامل برای رسیدن به تصمیمی‌که منافع ملت ایران را لحاظ کند را به دست آوردند. در این میان فقط یک ملاحظه مهم از رهبر انقلاب تذکر داده شده است و آن اینکه موضوع هسته‌ای نباید منجر به ایجاد و تعمیق شکاف اجتماعی در بدنه عمومی جامعه شود و جامعه را دو‌قطبی کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این باره در بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى فرمودند: «از این قضایای هسته‌ای و غیر‌هسته‌ای و مانند اینها، دودستگی درست نشود که هر دسته یک‌جور بگویند - بالاخره یک کاری است دارد انجام می‌گیرد، مسئولانی دارد، دنبال می‌کنند؛ ان‌شاءالله آنچه منافع ملّی است تشخیص بدهند و دنبال آن باشند- بین مردم نباید دودستگی به‌وجود بیاید. دشمن این را می‌خواهد. الان هم اگر کسی تعقیب کند این سخن‌پراکنی‌های بیگانگان را، این رادیو تلویزیون‌ها و این وبگاه‌هایی که از طرف آنها دارد همین‌طور مرتب توسعه پیدا می‌کند و مرتّب هم دارند مطلب می‌دهند، دنبال این هستند که بین مردم دودستگی ایجاد کنند؛ نگذارید دودستگی بشود؛ وحدت را حفظ کنید، با هم باشید.» امید که دلواپسان و دلخوشان با لحاظ کردن این ملاحظه در ماجرای مذاکرات هسته‌ای، کنشگری سیاسی خود را در راستای منافع و مصالح ملی سامان دهند.