گفتوگوی مثلث با محمد صادق کوشکی
اولین منتقد این توافق، ظریف است
اگر قرار است در قبال توافق موضعی اعلام شود این موضع، موضع نظام جمهوری اسلامی ایران است.
محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران بر این باور است کسانی که سعی میکنند توافق و مساله هستهای را در حد یک موضوع جناحی تقلیل دهند عملا دانسته یا نادانسته خیانت بزرگی را مرتکب میشوند. او که از چهرههای منتقد دولت به شمار میرود اکنون در روزهای بعد از توافق به این نکته اصرار دارد که مذاکرات و توافق پدید آمده یک مساله ملی است و نباید آن را جناحی کرد. با او در این مورد گفتوگو کردیم.
آقای کوشکی! در تحلیل شرایط موجود حتما سوال اصلی این خواهد بود که توافق هستهای چه تاثیری در آرایش نیروهای سیاسی داخلی خواهد گذاشت؟ به یک معنا بحث بر سر این است که در چنین شرایطی آیا گروههای حامی دولت دست بالا را در آرایش و معادلات سیاسی خواهند داشت یا اینکه مردم بهگونهای دیگر به ماجرا نگاه میکنند؟
بحث توافق بحث ملی است همانگونه که رهبر معظم انقلاب اعلام کردند اگر توافق و موضوع هستهای موجب چنددستگی و پارهپاره شدن جامعه شود و فضای وحدت ملی را خدشهدار کند خودش میتواند بهعنوان عامل تهدید محسوب شود؛ از همین رو نباید اینگونه شود. به همین خاطر باید نگاه به این موضوع ملی باشد.
کسانی که سعی میکنند توافق و مساله هستهای را در حد یک موضوع جناحی تقلیل دهند عملا دانسته یا نادانسته خیانت بزرگی را مرتکب میشوند چرا که در قبال مسالهای که امروز و آینده کشور را تحتالشعاع قرار میدهد نمیتوان موضع جناحی، خطی یا حزبی گرفت.
این موضوع مساله ملی است و به همه جناحها، طیفها و گروهها مربوط است و اگر قرار است در قبال توافق موضعی اعلام شود این موضع، موضع نظام جمهوری اسلامی ایران است. از همین رو مراجعی مثل شورای امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی یا شورای نگهبان در جایگاه خود ابراز نظر میکنند و اگر این مساله را پذیرفتیم به این معناست که این مساله از سوی نظام جمهوری اسلامی پذیرفته شده و اینکه کلیت نظام این موضوع را پذیرفته است و همه باید در مسیر تحکیم و تقویت توافق حرکت کنند و مانع سوءاستفاده دشمن از توافق شوند. اگر نظام هم نپذیرفت همه باید به این انتخاب تمکین کنند. از همین رو به اعتقاد من تقلیل این مساله مهم ملی در سطح جناحی و حزبی از کسانی برمیآید که بهدنبال سوءاستفادههای انتخاباتی هستند که حرکتی خائنانهمحسوب میشود.
به هر حال اصلاحطلبان مدت زیادی است تلاش میکنند میوه درخت توافق را برای خود بچینند و از این مساله برای بهبود شرایط سیاسی و شارژ سیاسی بهرهببرند. سوال این است که اکنون در چنین شرایطی نسبت بین دولت و اصلاحطلبان را در بحث توافقات چگونه ارزیابی میکنید؟
اولین منتقد این توافق آقای ظریف بود چرا که خود وی به صراحت اعلام کرد این توافق همه آنچه را ما میخواهیم به دست نمیدهد و نواقصی دارد. بنابراین این تنها نگاه و نقد عده خاصی در وارد ساختن ایرادات به این توافق نیست بلکه نخستین کسی که به این توافق نقد وارد کرد شخص آقای ظریف بود و او هم پذیرفته که این توافق نواقصی دارد و همه آنچه را مطلوب ما هست ، برآورده نکرده است. کسانی هم که این توافق و مسائل را نقد کردند با آقای ظریف همعقیده هستند که این توافق همه حقوق ما را تحصیل نکرده است. درباره توافق دو رویکرد وجود دارد، عدهای براین باورند که ما ناگزیر از توافق هستیم و عدهای دیگر هم به گزینههای جایگزین قائل هستند که این هم یک اختلافنظر بسته به دیدگاههای منتقدان یا موافقان است. اما اینکه مساله توافق و مذاکرات بخواهد باعث ایجاد دو قطبی در جامعه شود ضرری به مراتب بیشتر از عدم توافق است. از همین رو باید به این مساله با رویکرد ملی نگاه کرد. اگر اجماع نظام در مجلس شورای اسلامی، شورای امنیت ملی و شورای نگهبان براین شد که توافق پذیرفته شود منتقدان با حفظ انتقادات خود نباید مساله را به سمت دوقطبی شدن جامعه بکشانند
اگر هم نظام به این اجماع رسید که توافق پذیرفته نشود موافقان توافق نیز با حفظ نظراتشان نباید سبب دوقطبی شدن جامعه در این مساله شوند.
حالا همین جا یک سوال دیگر هم پدید میآید و آن اینکه برخی توافق هستهای را به نوعی آغاز رابطه ایران و آمریکا و شروع دورانی تازه در این حوزه به شمار میآورند. در واقع این طیف به نوعی میگویند ممکن است شاهد نوعی تغییر رابطه مانند مدل آمریکا و کوبا باشیم. نظر شما در این مورد چیست؟
این توافق در بحث هستهای است و با این عنوان شروع شده و با همین عنوان هم خاتمه پیدا میکند اما برخی این توافق را بهعنوان آغازی برای رابطه با آمریکا نگاه میکنند. آنها که توافق را آغاز رابطه با آمریکا و خداحافظی با آرمانهای انقلاب میدانند نظراتشان را از طریق رسانهها و مطبوعات خود اعلام کردهاند و گفتهاند اینکه این مذاکرات به نتیجه برسد اصلا مهم نیست بلکه مهم این است که یخهای رابطه بین ایران و آمریکا آب شده است.
برخی از این افراد ابراز خرسندی میکنند از اینکه وزرای خارجه ایران و آمریکا در جایی به نقطهای رسیدهاند که با هم مذاکره میکنند. اینها همانها هستند که وقتی کری وارد بخش نمایندگی ایران در سازمان ملل شد هورا کشیدند و در مطبوعاتشان نوشتند که کری پا به ایران گذاشت. این نگاه نشان میدهد اینها از ابتدا صورتمساله را اشتباه فهمیدهاند. اینها خیال کردند توافق در مساله هستهای را میتوان توافق در خصوص اختلافات فی ما بین ایران و غرب انجام داد که البته این دو موضوع به هم ربطی ندارد.
ممکن است روزی مردم ایران تصمیم بگیرند فعالیت هستهای خود را تعطیل کنند که در این صورت توافق هستهای نیز شکل دیگری به خود میگیرد. در واقع بحث اختلافات جمهوری اسلامی ایران با غرب با بحث هستهای شروع نشده که حالا بخواهد با بحث هستهای خاتمه پیدا کند. این تنش بین نظام جمهوری اسلامی و غرب به ویژه آمریکا به تعبیر امام(ره) تنش بین اسلام و کفر و بین مظلوم و ظالم است. این تنش تنها با یک توافق هستهای نمیتواند خاتمه پیدا کند. در همین راستا است که با تعبیر درست و برداشت صحیح از روند مذاکرات گفته میشود که این مساله ملی است و همه باید به تصمیمات آن در سطح کلان و بعد از اعلام مراجع قانونی تمکین کنند و در این راستا ضمن حفظ نظرات تمام گروهها به نظر نظام تمکین کنند.
دیدگاه تان را بنویسید