اولین نتیجه سخنان آقای هاشمی، خواسته یا ناخواسته نشانه‌رفتن این آرامش و وحدتی است که در انتخابات می‌تواند خودش را نشان بدهد.

عباس عبدی: با صحبت‌های هاشمی هیچ عاقلی در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کند / سید حسن خمینی نمی خواست اعتراض کند ، اصرار کردند او هم قبول کرد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

عباس عبدی در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:

وقتی حسن‌آقا می‌خواهد تأییدصلاحیت شود، صحبت‌های ما دو وجه باید داشته باشد یا ناظر بر کمک‌کردن به تأییدصلاحیت باشد یا ناظر بر تحمیل هزینه در صورت تأییدنشدن. صحبت آقای هاشمی - فارغ از مفادش - به‌هیچ‌وجه ناظر بر کمک‌کردن به تأییدصلاحیت نبود. ناظر بر تحمیل هزینه بود.

این چه کمکی می‌کرد؟ حسن‌آقا اصلا نمی‌خواست اعتراض کند اما اصرار کردند و ایشان اعتراض کرد. وقتی این کار انجام شد، این صحبت اصلا کمکی به او نمی‌کند. صحبت آقای هاشمی می‌توانست بعد از نهایی‌شدن حکم شورای نگهبان برای تحمیل هزینه آن هم نه با این محتوا باشد. این محتوا، محتوایی مدرن و قابل‌قبول نیست. اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از این محتوا دفاع کنند و احتمال می‌دهم که حسن‌آقا نیز درخواستی برای رعایت صلاحیت به‌واسطه انتساب خانوادگی ندارند.

اما نقدم به صحبت آقای هاشمی این است که این حرف نگاه آنها را که مدعی هستند حسن‌آقا صلاحیت ندارد و می‌خواهند به‌واسطه پایگاه انتسابی‌اش او را جلو ببرند تشدید کرد. این بازی با منطق آنها بود. اگر آقای هاشمی از پایگاه اکتسابی حسن‌آقا دفاع می‌کرد و بعد پایگاه انتسابی ایشان را به‌عنوان مکمل سند می‌آورد بهتر بود. جناح مقابل استناد می‌کند به همین نکته که اتفاقا امام مخالف این نگاه بوده است. می‌شد١دلیل بیاورند و این را هم به عنوان یک شاهد یا مکمل اضافه کنند؛ اما برداشتی که در عموم هم وجود داشت این بود که یعنی چه ما به خانواده امام بدهکاریم؟ آیا این بدهکاری را باید در تأیید یا ردصلاحیت علمی تسویه کنیم؟

آقای هاشمی می‌توانست به این ماجرا اشاره کند که احمدآقا بدون امتحان برای خبرگان تأیید شد. ایشان به لحاظ علمی در مقایسه با احمدآقا درجه بالاتری دارند؛ چون احمدآقا بیشتر درگیر کارهای اجرائی بود؛ اما حسن‌آقا اصلا کارش این است و سال‌هاست که کلاس و شاگرد دارد پس امکان تأیید صلاحیتش بیشتر بود. بنابراین بدهکاری هم قطعا باید رعایت شود؛ اما در موضع تأیید صلاحیت علمی، باید با منطق خود آن طرف برخورد کرد که اتفاقا ایشان این صلاحیت را دارد.

دولت، برجام را با هزار زحمت به جایی رساند ولی همه می‌دانیم تا برجام داخلی رخ ندهد همه آنها روی هواست. برجام تمام شد و ایران همه هزینه‌هایش را داده است. آنچه مانده، تلاش برای کسب منافع برجام است که آن‌هم منوط به وحدت داخلی است. یک‌میلیون شغلی که آقای روحانی قول داده ایجاد کند، 40 میلیارددلار پول می‌خواهد و چاره‌ای جز جذب سرمایه‌گذاری خارجی ندارد. هیچ آدم عاقلی با این سطح از تنش - که رئیس مجمعش چنین سخن می‌گوید- برای سرمایه‌گذاری نمی‌آید. اگر انتخابات 92 موجب تحول شد، به این دلیل بود که این امید را ایجاد کرد که تغییری در داخل رخ می‌دهد. اگر این تغییرات عمیق نشود و در انتخابات به سرانجام نرسد معنی‌دار نیست. اولین نتیجه سخنان آقای هاشمی، خواسته یا ناخواسته نشانه‌رفتن این آرامش و وحدتی است که در انتخابات می‌تواند خودش را نشان بدهد.