اقتصاد زیر سایه سیاست
مهدی تقوی/ استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی در مثلث نوشت:
یکسال از خروج ترامپ از برجام میگذرد؛ حالا اخبار رسمی رسانهها حکایت از آن دارد که صادرات نفت ایران صفر نشده و همچنان عمدهترین خریداران آسیایی از ایران نفت خریداری میکنند. پس از گذشت یکسال از تشدید تحریمها میتوان چنین نتیجه گرفت که برنامه ترامپ برای صفرکردن صادرات نفت ایران محقق نشده و در آینده نیز نخواهد شد؛ اما نباید از کنار بحرانهای شدید اقتصادی که در این یکسال رخ داد، بهسادگی عبور کرد. افزایش شدید قیمت ارز و تنش تورمی میراث تلخ سال ۹۷ بود که نصیب اقتصاد ایران شد. حالا از پس این یکسال لازم است نقاط قوت و ضعف تصمیمگیریهای اقتصادی مورد بازنگری قرار گیرد. بیتردید لازمه پیروزی در جنگ اقتصادی، اتخاذ تصمیمات سخت است و حالا ایران باید در یکسال پیش رو، شاهد اتخاذ این دست تصمیمات در عرصه اقتصاد باشد. برخی البته دولت را متهم به اتخاذ تصمیمات نادرست و عملکرد ضعیف میکنند؛ این در حالی است که دولت روحانی عملکردی مثبت داشته و توانسته اقتصاد را از بحرانی جدی که اوایل دهه 90 گریبانش را گرفته بود، رها کند. فراموش نکنیم برجام حاصل تلاشی جهانی مبتنی بر عقلانیت بود؛ معاهدهای جهانی که برای حل سیاسی یک بحران در دستور کار بود اما در عمل با خروج ترامپ مشکلات متعددی گریبان اقتصاد ایران را گرفت؛ به این ترتیب شاید اگر ترامپ در آمریکا روی کار نمیآمد، نه ایران که جهان تجربهای درسآموز از حل سیاسی یک بحران را شاهد بود. حالا در سال پیش رو و سالهای پیش رو لازم است دولت ورود به تصمیماتی سخت داشته باشد تا از سختترشدن اوضاع پیشگیری کند. بسیاری از اتفاقات اقتصادی رخداده در ایران با زبان اقتصاد قابل تشریح نیست، درنتیجه لازم است چاشنی این تصمیمات، سیاست و حقوق بینالملل باشد. فراموش نکنیم که بسیاری از کشورها به اقتصادشان باج میدهند درحالیکه اقتصاد ایران تاکنون زیر سایه سیاست روزگار گذرانده است؛ به این ترتیب باید با نگاه سیاستمدارانه و حقوقی تصمیماتی گرفت که بهترین دستاورد را برای اقتصاد داشته باشد اما در این میان اصل موضوع، بهبود وضعیت اقتصادی ایران خواهد بود. اقتصاد ایران سالیانی طولانی است از بحرانهایی جدی رنج میبرد؛ بحرانهایی که نهتنها برطرف نشدهاند، بلکه خود زمینهساز بروز بحرانهایی دیگر نیز بودهاند. حالا ضروری است تغییری جدی در عرصه سیاستگذاری در ایران رخ دهد. دولت ایران دولتی فربه است که وظایف فراوانی را برای خود تعریف کرده است. این مسئولیت بالا، بیتردید دولتها را از سیاستگذاری درست و دقیق بازمیدارد و همین امر سبب میشود مشکلات عمده خود را نشان دهد. برخی درباره خروج دولت از اقتصاد صحبت میکنند اما امروزه بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که دولتها باید در جایگاه درست بایستند، نه اینکه از اقتصاد خارج شوند. وظایف دولتها سرمایهگذاری در حوزههای عام است. بهعنوان مثال، تلاش برای سرمایهگذاری در حملونقل عمومی، بهداشت و درمان و... در حوزه وظایف دولتها تعریف میشود. از سوی دیگر فعالیت اقتصادی و بنگاهداری و... باید در اختیار بخش خصوصی باشد. این بدان معناست که دولت ایران نیز لازم است از صندلی کنونی خود بلند شود و بر جایگاه درستی بنشیند تا نتایج کارهایش ثمربخش باشد. دولتها لازم است با سیاستگذاری دقیق، فضا را برای فعالیت بخش خصوصی آماده کنند اما آیا فضای کسبوکار در ایران بهبود یافته است؟ نیازی به توضیح واضحات برای پاسخگویی به این بخش نیست. به نظر میرسد برای سال ۱۳۹۸ ضروری نیست که ۳۶۵ برنامه مطرح شود تا از میان این همه یکی نیز به نتیجه نرسد. من بهعنوان یک معلم قدیمی اقتصاد امیدوارم دولت امسال فقط و فقط یک اولویت را شناسایی کرده و حل مشکل در آن بخش را در دستور کار قرار دهد. بهعبارت دیگر اگر فقط یک بحران ایران در سال ۱۳۹۸ حل شود، انبوهی بحران ریز و درشت با آن حل خواهد شد. لزومی به طرح ایدههای آرمانی نیست؛ کافی است دولت بر صندلی مناسب شأن خود بنشیند، صندلی متناسب با شأن سیاستگذار. در این صورت تصویری دقیق از اقتصاد ایران پیش رویش قرار میگیرد که شناسایی مشکلات را برایش تسهیل میکند. در این حالت تصمیماتی که برای بازگشت ثبات، کنترل تورم و... اتخاذ میکند، دیگر مقطعی نخواهد بود و بیتردید همین مهم میتواند زمینه رفع مشکلات را فراهم کند.
دیدگاه تان را بنویسید