فتنه سعودی
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

ایران و کویت در طول تاریخ روابط حسنه‌ای داشته‌ و روابط‌شان در حوزه منطقه‌ای سازنده بوده است. همچنین ایران همواره از امنیت کویت دفاع کرده است. طی چندین باری که کویت مورد تجاوز عراق قرار گرفت، ایران جزو اولین کشورهایی بود که از بازگشت حاکمیت و استقلال به کویت حمایت کرد. بنابراین روابط تهران و کویت در ابعاد اقتصادی و سیاسی در مقایسه با کشورهای عربی و شورای همکاری خلیج‌فارس از جایگاه مناسبی برخوردار بوده است.  اما اخیرا شاهد شکل گرفتن برخی تنش‌های دیپلماتیک در روابط دو کشور هستیم. به عقیده من، بحران اخیر در روابط دیپلماتیک میان ایران و کویت در ادامه پازل بزرگ‌تر بحران میان ریاض و تهران قابل ارزیابی است. درواقع در اوج تنش‌ها میان قطر و عربستان سعودی، دولت کویت به بهانه حمایت تهران از گروهک «العبدلی» اعلام کرده که باید تعداد دیپلمات‌های ایرانی در این کشور از 19 نفر به 4 نفر کاهش پیدا کنند و ظرف 45‌روز نیز خاک کویت را ترک کنند. البته بحث اتهامات در خصوص گروه عبدلی به سال 1994 بازمی‌گردد؛ در آن سال افراد این حزب که مورد اتهام دولت کویت بودند به نوعی تبرئه شدند بنابراین پرونده در حالت عادی و طبیعی خود باید مختومه اعلام می‌شد اما امروز به‌دنبال تحریک عربستان دوباره این اتهامات مطرح شده است. اکنون سوال اینجاست که چه دلایلی می‌تواند در وضعیت امروزی موجب‌‌ کاهش روابط ایران و کویت شده باشد. در این رابطه به چند عامل می‌توان اشاره کرد.

یک دلیل اصلی که می‌توان بدان پرداخت بحث ایران‌هراسی است که از سوی ریاض دنبال می‌شود. اکثر تحلیلگران معتقدند اقدام کویت در راستای تشدید اقدامات ضد‌ایرانی عربستان تحت عنوان ایران‌هراسی در منطقه صورت می‌گیرد. باید متذکر شد که کویت معمولا در اختلافات منطقه‌ای میان ایران و کشورهای عربی نقش میانجی را برعهده داشته و در حل‌و‌فصل برخی پرونده‌های امنیتی و سیاسی پیش‌تر گام‌های مثبتی برداشته بود؛ نمونه عینی آن را می‌توان در بحث برجام ذکر کرد. در هر صورت در شرایط موجود سیاست عربستان که تقابل همه جانبه با ایران و به ظن این کشور، منزوی ساختن آن در منطقه است، حاکمان ریاض سیاست «یا با ما یا علیه ما» را در مورد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دنبال می‌کنند که نمونه آن افزایش فشارهای سیاسی شکننده علیه کشور قطر بود. قطر به دلیل اتخاذ برخی سیاست‌های مستقل و جدا از سیاست‌های منطقه‌ای عربستان و دیگر همپیمانان آن تحت تحریم‌های فزاینده سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است. از جمله یکی از شروط اصلی عربستان در مورد قطر بحث قطع ارتباط سیاسی دوحه با تهران بوده است. البته مقاومت قطر در مقابل برخی از بندها از جمله کاهش یا قطع روابط با ایران موجب شد که تحریم‌کنندگان قطر از این خواسته بالاجبار عقب‌نشینی کنند. ولی در مورد کویت به نظر می‌رسد که این کشور به دلیل اتخاذ سیاست‌های محافظه‌کارانه و عدم‌قاطعیت در تبیین سیاست مستقل در ارتباط با منافع خویش، دچار دوگانگی ‌یا دوالیسم در سیاست خارجی خود شده‌ و نمی‌تواند نقش تاریخی خویش را که اتخاذ سیاست میانه‌روی در منطقه بود، ایفاگر باشد. از سوی دیگر کویت فاقد یک عمق استراتژیک در منطقه است و در دهه‌های اخیر تلاش داشته به نوعی همنوایی بیشتری را با سیاست‌های عربستان در سطح منطقه و در سطح کلان با‌ آمریکا داشته باشد. در نتیجه این کشور مجبور شده است که با تکرار برخی از اتهامات ثابت نشده در مورد ایران، به خواسته‌ها و مطالبات عربستان تن دهد و آن هویت مستقل خویش را نیز زیر سوال ببرد. از دیگر سو باید اضافه کرد که حضور برخی از دو‌تابعیت‌های عربستانی و صاحب نفوذ در عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در کویت می‌تواند از دلایل اتخاذ سیاست جدید این کشور قلمداد شود.  درواقع در پی تشدید تنش‌ها در روابط ایران و عربستان بر سر مسائل و موضوعات منطقه‌ای، به ویژه بر سر موضوع قطر، ریاض تلاش دارد تا کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس را با تهدید و تطمیع با سیاست‌های منطقه‌ای خود هماهنگ کند. در این رابطه فشارهایی بر عمان و کویت نیز بوده است. این در شرایطی است که به‌دنبال سیاست‌های سلطه‌طلبانه‌ای که بعد از به قدرت رسیدن ملک سلمان و ولیعهدی پسر وی، محمد بن سلمان در منطقه تشدید شده است، ظاهرا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در قبال مسائل منطقه‌ای مجبور هستند که سیاست همنوایی با ریاض را در پیش بگیرند. بنابراین به نظر می‌رسد که تشدید فشارهای دیپلماتیک عربستان علیه کویت برای موضع‌گیری خصمانه علیه ایران و دوری جستن از هرگونه همکاری‌های منطقه‌ای با هدف حل و فصل بحران‌های موجود در اتخاذ این سیاست جدید کویت ‌بی‌تاثیر نبوده است و این فشارها باعث شده که کویت به کاهش روابط دیپلماتیک با ایران تن دردهد. در سطح کلان‌تر می‌توان به دستورکاری که واشنگتن برای منطقه دنبال می‌کند اشاره کرد. دونالد‌ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در سفری که به خاورمیانه داشت و بعد از نشست ریاض، از شورای همکاری خلیج‌فارس به شکل علنی خواست که روابط دیپلماتیک خویش را با تهران قطع کرده یا کاهش دهند.

 در این میان هرگونه سرپیچی از این سیاست تحمیلی از سوی آمریکا و عربستان با گزینه تهدید و فشار همراه خواهد بود که مصداق عینی آن را می‌توان در مورد قطر مشاهده کرد.  در نتیجه سیاست‌هایی که عربستان اخیرا در منطقه در پیش گرفته در ادامه سیاست‌های موازنه‌سازی منطقه‌ای علیه ایران است؛ به‌گونه‌ای که ریاض آشکارا از اعلان سیاست کویت مبنی بر کاهش روابط دیپلماتیک با ایران، استقبال کرد. بی‌تردید تداوم سیاست‌های خصمانه عربستان علیه ایران می‌تواند به تنش‌های موجود در منطقه دامن بزند. باید توجه داشت که ایران به‌عنوان یک بازیگر موثر در منطقه، در عراق، سوریه و اغلب کشورهای منطقه به شکل طبیعی از نفوذ سیاسی و اقتصادی برخوردار است و سناریوی تهدید و منزوی ساختن ایران از سوی آمریکا و عربستان و همراهی برخی از کشورهای کوچک منطقه نمی‌تواند گام مثبتی در مسیر حل‌و‌فصل بحران‌های پیچیده موجود قلمداد شود. در عین حال تهران می‌تواند از منافع خویش برای اثبات قدرتش از طریق اهرم‌های مختلف بهره‌گیرد. لازم به ذکر است که تقریبا 40 درصد از جمعیت کویت را شیعیان تشکیل می‌دهند و هرگونه خصومت‌ورزی و اصرار بر روابط ناسالم با ایران ممکن است بر ساختار سیاسی و اقتصادی این کشور در آینده تاثیر منفی برجای بگذارد. ایران به‌رغم آنکه به سیاست صبر و شکیبایی در حل‌و‌فصل مسائل پیش آمده با کشورهای همسایه خود از طریق گفت‌وگو و راه‌حل‌های سیاسی پایبند است ولی نمی‌تواند نسبت به منافع راهبردی خود در منطقه ‌بی‌تفاوت باشد و غفلت ورزد. همچنین در مورد بحث ایران باید در یک جمع‌بندی گفت که هرگونه افزایش تنش میان ایران، کویت و دیگر کشورهای عربی منطقه می‌تواند همزمان به منافع و مصالح مشترک آسیب بزند. بنابراین کنترل بحران و عدم‌اتخاذ سیاست‌های نامعقول و هیجانی و تلاش‌های عملی برای اثبات عدم‌جانبداری ایران از گروه‌های تروریستی در سطح منطقه می‌تواند آرامش مجدد را به روابط سیاسی و اقتصادی ایران و کشورهای عربی بازگرداند؛ سیاست معقولانه‌ای که از طریق وزارت امور خارجه هم پیگیری می‌شود.