پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

حسین پاشایی‌

موضوع رفراندوم اخیر اقلیم کردستان عراق را باید در چهار سطح تحلیل فرو‌ملی، ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی مورد بررسی قرار داد. در سطح فروملی، شخص مسعود بارزانی و حزب دموکرات کردستان عراق به‌رغم تمام فشارها از طرف دولت عراق، کشورهای منطقه به‌خصوص ایران و ترکیه و همین‌طور قدرت‌های جهانی و البته مقامات سازمان ملل مصمم به برگزاری رفراندوم بودند، تمامی ‌بسته‌های پیشنهادی جایگزین را رد و رفراندوم را با همه مشکلات آن برگزار کردند. سوالی که به ذهن می‌رسد این است که چه عاملی سبب شد که در این برهه زمانی که تمامی ‌متحدان و دوستان منطقه‌ای و بین‌المللی مقامات اقلیم، آنها را از برگزاری رفراندوم برحذر می‌داشتند و به‌خصوص قدرت‌های جهانی زمان برگزاری رفراندوم را باتوجه به حساسیت شرایط جنگ با داعش نامناسب می‌دیدند، مقامات اقلیم در برگزاری رفراندوم به خود ‌تردیدی راه ندادند؟ به نظر می‌رسد که جواب این سوال درون خود آن نهفته است. از نظر مقامات اقلیم شرایط میدانی جنگ علیه داعش به‌گونه‌ای است که احتمال آن می‌رود در ماه‌های آینده این جنگ با شکست کامل سرزمینی داعش به اتمام برسد و کردها به‌عنوان گروهی که از پیش‌قراولان این جنگ چند ساله هستند تا تنور داغ است باید مزد شراکت خود در این ائتلاف جنگی را دریافت بکنند. همچنین تا زمانی که تمرکز دولت، ارتش و شبه‌نظامیان شیعی به محو کامل داعش مشغول است، این رفراندوم که آرزوی دیرینه کردها و همین‌طور میراث به‌جای‌مانده از خاندان بارزانی است، باید به ثمر برسد. این موضوع و افتخار به ثمر‌نشاندن آن از لحاظ شخصی نیز برای شخص بارزانی از اهمیت بسزایی برخوردار بود. به نظر می‌رسد که رهبران اقلیم اینگونه برآورد کرده‌اند که باتوجه به دلگرمی‌ای‌ که به حمایت ایالات‌متحده دارند و باتوجه به شرایط میدانی جنگ با داعش، دولت عراق نمی‌تواند با توسل به گزینه نظامی مانع از برگزاری رفراندوم و تبعات بعد از آن باشد. بیشتر نگرانی آنها از واکنش دو همسایه قدرتمند خود خواهد بود که برگزاری رفراندوم و احتمالا اعلان استقلال کردستان عمق استراتژیک و امنیتی دو کشور را مورد هدف قرار خواهد داد. واکنش دو کشور نیز بعد از رفراندم گویای اصالت این نگرانی آنها است. در روزهای اخیر سلسله نشست‌ها و دیدارهایی که مقامات کشوری و لشکری دو کشور ایران و ترکیه داشته‌اند در سال‌های اخیر کم‌نظیر بوده است. این دیدارها که با سفر غیرمنتظره رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران سرلشکر باقری به ترکیه و دیدار او با رئیس‌جمهور و فرمانده ستاد ارتش ترکیه ارتشبد خلوصی آکار آغاز شد و با دیدار روسای‌جمهور دو کشور در نشست آستانه ادامه یافت این روزها با سفر متقابل خلوصی آکار و رجب طیب اردوغان به ایران پیگیری می‌شود. قطعا این دیدارها موجبات نگرانی مقامات اقلیم را به همراه دارد. آنها پس از رفراندوم سعی در آرام‌کردن فضا و آمادگی برای انجام گفت‌وگوها با طرفین را اعلام کرده‌اند. احتمالا برآورد کرده‌اند که با گذشت زمان و باتوجه به ارتباط وسیع اقتصادی که با ایران و ترکیه داشته‌اند و مخصوصا با علم به اینکه ترکیه نیاز زیادی به نفت ارزان اقلیم دارد و در کل با یادآوری ارتباطات گسترده اقتصادی و با خرید زمان می‌توانند از تبعات برخورد دو کشور بکاهند. البته همان‌طور که ذکر شد در تمامی ‌مراحل، به‌رغم مخالفت لفظی مقامات ایالات متحده خود را پشت گرم به آنها می‌بینند. در بیانات رکس تیلرسون، وزیر خاجه آمریکا شاهد بودیم که ضمن محکوم‌‌کردن برگزاری رفراندم و اعلان پایبندی آمریکا به حفظ تمامیت ارضی عراق، طرفین را به گفت‌وگو دعوت کرد و به مقامات بغداد هشدار داد که حتی فکر اقدام نظامی به ذهن‌شان خطور نکند.

از لحاظ ملی نیز باید کشور عراق را جزو دولت - ‌ملت‌های نه‌چندان موفق محسوب کرد‌؛ کشوری که در طول دو دهه گذشته عملا بر قسمت اعظمی ‌از جغرافیای خود حاکمیت سرزمینی نداشته است. به جز مناطق کردستان که از جنگ اول خلیج‌فارس به صورت عملی حاکمیتش را در آن مناطق از دست داد. در سال‌های اخیر نیز با کمک مستشاری جمهوری اسلامی و نیروهای ائتلاف توانسته تا حدودی از شر داعش خلاص شود. به نظر می‌رسد که دولت عراق به تنهایی نمی‌تواند در مقابل اقلیم کاری از پیش ببرد و برای همین به‌رغم اختلافات زیادی که با ترکیه در سال‌های اخیر داشته است، این مساله بغداد و آنکارا را به اتخاذ مواضع مشترک واداشته است و در نهایت همراه ایران و ترکیه در قبال این مساله تصمیم‌گیری خواهد کرد.

در بعد منطقه‌ای همان‌طور که ذکر آن رفت دو کشور همسایه ایران و ترکیه باتوجه به داشتن اقلیت کرد در مرزهای خود با عراق و اقلیم کردستان، مستقیما از برگزاری این رفراندم متاثر هستند.

به‌خصوص ترکیه که سالیان طولانی است درگیر نبرد با گروه‌های تروریستی است که منشا کردی دارد و از قضا پایگاه‌های نظامی و سیاسی‌شان در محدوده جغرافیایی اقلیم قرار دارد. در مورد ترکیه وضعیت کمی پیچیده‌تر از ایران است. در سال‌های اخیر دولت ترکیه روابط گسترده‌ای با مقامات اقلیم داشت و سعی می‌کردند با به وجود آوردن رقابت بین اقلیم و حزب کارگران کردستان و گره‌زدن منافع بیشمار اقتصادی با اقلیم، بین اقلیم و پ.ک.ک دشمنی و نزاع به وجود آورند که تا حدودی نیز در این امر موفق بوده‌اند. این رقابت و دشمنی با توجه به ایدئولوژی و پایگاه فکری دو گروه مذکور نیز قابل مشاهده است؛ چه آنکه در نوروز 2014 در جشن اولین روز عید در دیاربکر، اردوغان به همراه بارزانی و شیوان پرور، خواننده محبوب و مبارز کردها حضور یافته بود. اردوغان قصد داشت با استفاده از محبوبیت بارزانی در قشرهای محافظه‌کار و سنتی عشیره‌های کردی از نفوذ و یارگیری پ.ک.ک در مناطق کردی بکاهد. اما به نظر می‌رسد که برگزاری رفراندوم حداقل در کوتا‌ه‌مدت ماه عسل اقلیم با دولت ترکیه را به اتمام برساند.

ترکیه از طرف دیگر نگرانی شدیدی از سمت کردهای سوریه دارد که جنگ با داعش آنها را نیز به گسترش سرزمینی و ایجاد حاکمیت‌های کانتونی در مناطق تحت سیطره خویش سوق داده است. به نظر می‌رسد دغدغه و نگرانی اصلی ترکیه نه رفراندوم اقلیم بلکه وقایع کردستان سوریه است که از لحاظ تشکیلاتی، ایدئولوژیکی و رهبری ارتباط تنگاتنگی با حزب کارگران کردستان ترکیه دارند. این در حالی است که برگزاری رفراندوم و در نهایت اعلان استقلال کردستان عراق می‌تواند قبح تمامیت ارضی و اصل خدشه‌ناپذیری حاکمیتی را در منطقه در مقابل اصل تعیین سرنوشت خدشه‌دار کند و این برای دولت- ملت ترکیه و همین‌طور ایران غیر‌قابل قبول است. از طرف دیگر موضوع مهم دخیل در اتخاذ سیاست‌های تنبیهی و تقابلی ترکیه، اقلیت ترکمن ساکن در استان کرکوک و موصل هستند که ترکیه به نوعی خود را برادر بزرگتر آنها در منطقه می‌داند. البته لابی پرنفوذی که این اقلیت _آنها در طول سالیان درازی که به ترکیه مهاجرت کرده‌اند توانسته‌اند به موقعیت‌های علمی، سیاسی و اقتصادی مهمی ‌دست یابند. به‌عنوان مثال بنیانگذاران دو دانشگاه مهم بیلکنت و حاجت تپه از ترک‌های شمال عراق هستند- به وجود آورده‌اند نقش مهمی در اتخاذ تصمیم‌گیری ترکیه در قبال مساله کرکوک و ترکمن‌های آن دارند.

در مورد روابط جمهوری اسلامی ایران نیز باید به روابط زیگز‌اکی حزب دموکرات کردستان عراق با ایران در طول سالیان متمادی اشاره کرد که گاهی به‌عنوان دوست و گاهی مخصوصا در سال‌های اخیر اختلافات گسترده‌ای داشته‌اند. البته جمهوری اسلامی در این سال‌ها روابط حسنه‌ای با مقامات حزب اتحاد میهنی کردستان به رهبری طالبانی و این اواخر حزب گوران داشته است. با همه این تفاسیر پیش‌بینی می‌شود پس از دیدار اخیر اردوغان از ایران، دو کشور به جمع‌بندی نهایی از نوع برخورد با اقلیم رسیده باشند که این اقدامات می‌تواند به صورت تحریم‌های اقتصادی و سیاسی، بستن مرزهای هوایی-زمینی و در نهایت هرچند دور از ذهن به نظر می‌رسد ولی همان‌طور که اردوغان در یکی از سخنرانی‌های اخیر ذکر کرد: «که ممکن است یک شب به صورت غافلگیرانه وارد شویم» منجر به دخالت نظامی به ویژه در مناطق ترکمن‌نشین شود.

در پایان سطح تحلیل منطقه‌ای نیز باید ذکر شود که اسرائیل تنها دولتی است که از ابتدا به صورت علنی از برگزاری رفراندوم و استقلال کردستان حمایت کرده است.

در سطح بین‌المللی نیز ایالات‌متحده آمریکا به‌رغم اینکه به صورت اعلامی‌ با برگزاری این رفراندوم مخالفت کرده ولی بیشتر انتقاد آمریکایی‌ها در خصوص برگزاری این رفراندوم در زمان نامناسب است؛ گویی آمریکایی‌ها استقلال کردستان را به صورت دوفاکتو قبول کرده‌اند و تنها دغدغه آنها درباره زمان نامناسب آن است. مناسبات گسترده اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا با اقلیم نیز گویای این مساله است. در نهایت اینکه مقامات اقلیم ممکن است در برآوردهای خود به این نتیجه رسیده‌ باشند که باتوجه به حمایتی که از جانب ایالات متحده حس می‌کنند، می‌توانند خطراتی را‌ که از سوی بغداد و کشورهای همسایه خواهند داشت

خنثی کنند.