اصلاح‌طلبان علاوه بر آنکه سرمایه اجتماعی خود را از دست داده‌اند دچار اختلافات درونی بسیاری هستند.

روزهای برزخی اصلاح‌طلبان
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: روزگار اصلاح‌طلبان شبیه به برزخی می‌ماند که نه پای رفتن دارند و نه پای ماندن. آنها از یک‌سو سرمایه اجتماعی خود را از دست داده‌اند و از سوی دیگر دیگر در قدرت رسمی جایگاهی ندارند و علاوه بر همه اینها هیچ استراتژی خاصی هم برای ادامه مسیر ندارند؛ یعنی نمی‌دانند که آیا بازهم می‌توانند با نیروهای ائتلافی همراه شوند یا خیر؟ آیا نیروهای رادیکال محوریت خواهند داشت یا معتدلان این جریان. افزون بر همه اینها شنیده می‌شود که اختلافاتی درون‌حزبی هم میان آنها وجود دارد؛ نمونه‌اش حزب کارگزاران که اخیرا خبر از استعفای برخی از اعضای اصلی این حزب از عضویت در شورای مرکزی منتشر شد.

به تازگی هم که گفته می‌شود دیگر ادامه مسیر ائتلاف برای اصلاح‌طلبان میسر نیست؛ چنانکه به تازگی جلال جلالی‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، به «نامه‌نیوز» گفته است: « به هرحال اصولگرایان دارای مواضع و جهت‌گیری مشخص و ثابتی هستند و شناخته شده هستند و می‌شود در موارد با آنان ائتلاف کرد اما اعتدال‌گرایان چون اصول و جهت مشخصی ندارند و تنها به فکر منافع خود هستند، هم در انتخابات از آرای اصلاح طبان استفاده می‌کنند و هم بعد از پیروزی شروع به ناسزا گفتن، تهمت و تخریب می‌کنند. بنابراین فکر می‌کنم که اصلا به مصلحت نیست که در هیچ مقطعی با آنها ائتلاف شود».

موضع بسیاری از اصلاح‌طلبان مانند جلالی‌زاده است؛ البته آن سوی میدان هم رغبتی به ادامه مسیر با اصلاح‌طلبان دیده نمی‌شود؛ چنانکه اخیرا عزت‌الله یوسفیان ملا، از نیروهای نزدیک به علی لاریجانی، به «مثلث‌آنلاین» گفته بود که پیوند لاریجانی با نیروهایی مانند روحانی، ناطق نوری و اصلاح‌طلبان محال است و او نیرویی فراجناحی است.

همه اینها در حالی است که گفته می‌شود اصلاح‌طلبان بنا دارند به مدت شش ماه دیگر ذیل تشکیلات «جبهه اصلاحات ایران» فعالیت کنند؛ تشکیلاتی که البته مورد انتقاد بسیاری از خود اصلاح‌طلبان قرار دارد. مثلا مهدی آیتی که چندی پیش به «مثلث‌آنلاین» ضمن نقد سازوکار «جبهه اصلاحات ایران» گفته بود که تا کِی قرار است امثال بهزاد نبوی برای اصلاح‌طلبان نسخه بپچید. او حالا در گفت‌وگو با «ایلنا» گفته است: «جبهه اصلاحات در این هشت‌سال می‌تواند بردارد، این است که بر عمکلرد جبهه اصولگراها نظارت داشته باشد و اقدامات این جریان را رصد، کارشناسی و ارزیابی تخصصی کند و کارهای مختلفی را که دولت و مجلس اصولگرا در حال انجام آن است زیر ذره‌بین نقد خودش بگذارد که این کار بسیار مهمی است این جبهه می‌تواند انجام دهد. البته این امر نیاز به این دارد که کارشناسان و نخبگان جبهه اصلاحات در غالب حزب فراگیر گرد هم جمع شوند و کارهای رئیس‌جمهور، وزرا و مدیران ارشد کشور، مجلس و قوه قضائیه، نهادهای انقلابی، ارگان‌های مختلف را تحت بررسی قرار دهند».

البته به نظر می‌رسد که امید چندانی به تحقق این خواسته آیتی وجود ندارد زیرا باتوجه به وضعیتی که از لحاظ نظری میان اصلاح‌طلبان وجود دارد، بعید است آنها بتوانند به حزب واحدی برسند، وضعیتی که حکایت از اختلاف‌ نظرهای عدیده میان آنهاست و شاید بتواند گفت همان شرایطی که روزگاری سعید حجاریان از آن به عنوان «بین‌العباسین» یاد می‌کرد؛ که ناظر به شرایطی بود که از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی همه خود را اصلاح‌طلب می‌دانستند. با توجه به این شرایط باید منتظر ماند و دید که آیا آنها تا اولین انتخابات یعنی انتخابات مجلس در سال 1402 می‌توانند بازهم خود و البته سرمایه اجتماعی‌شان را احیاء کنند یا خیر؟