مرعشی صحبت های کرباسچی را پس گرفت!
مرعشی گفت: کارگزاران رئیس دولت اصلاحات را بیجایگزین میداند.
متن مصاحبه روزنامه آرمان را در ادامه می خوانید :
حزب کارگزاران سازندگی براساس چه سازوکاری تصمیم گرفت در انتخابات مجلس شورای اسلامی لیست انتخاباتی ارائه کند؟ آیا این تصمیم برخلاف تصمیم شورای عالی سیاستگذاری نبود؟
برخی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری مانند آقای عارف و موسوی لاری تلاش زیادی انجام دادند تا اعضای دیگر شورای عالی سیاستگذاری را به ارائه لیست انتخاباتی متقاعد کنند. با این وجود اعضای دیگر متقاعد نشدند. در این زمینه دو دیدگاه در بین اصلاحطلبان وجود داشت. یک دیدگاه معتقد بود مردم از وضعیت موجود جامعه رنجیده هستند و از سوی دیگر پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان نیز آمادگی حضور در انتخابات را ندارد. البته دلایل مختلفی برای این دیدگاه وجود داشت. یکی از استدلالهای این گروه از اصلاحطلبان ردصلاحیت گسترده نیروهای اصلاحطلب بود. دلیل دیگری که ارائه میکردند کارکرد ضعیف مجلس و دولت بود. دیدگاه دیگر اما بهدنبال مشارکت در انتخابات بود. در حزب کارگزاران سازندگی این موضوع مورد بحث قرار گرفت که هدف اصلی تشکیل شورای عالی سیاستگذاری حضور در انتخابات بوده و به همین دلیل باید تلاش کنیم مردم را برای حضور در انتخابات متقاعد کنیم. ما این رویکرد که مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد را منطقی تلقی نمیکردیم. به همین دلیل به این جمعبندی رسیده بودیم که احتمال مشارکت مردم به خصوص حامیان جریان اصلاحات در انتخابات نسبت به گذشته ضعیف است و واقعبینانه به قضیه نگاه میکردیم. با این وجود حزب کارگزاران سازندگی معتقد است سیاستورزی یک امر دائمی است و به همین دلیل نخبگان و احزاب سیاسی همواره باید روی افکار عمومی جامعه تاثیرگذار باشند. البته در درون حزب کارگزاران سازندگی نیز دو دیدگاه وجود داشت. بخشی از اعضای حزب معتقد بودند شرایط به شکلی است که اگر مجموعه اصلاحطلبان هم در انتخابات شرکت کنند زیاد نمیتوانند در سرنوشت انتخابات و مشارکت مردم تاثیرگذار باشند. بخش دیگری از اعضا دیدگاه دیگری داشتند و براین باور بودند که اگر همه اصلاحطلبان با هم متحد شوند و یک رویکرد مشترک در پیش بگیرند، میتوانند روی افکار عمومی جامعه تاثیرگذار باشند. بهنظر میرسید برخی از دوستان اصلاحطلب بهدنبال این بودند که با رنجش مردم همراهی کنند. این در حالی بود که ما معتقد بودیم هیچراه اصلاحی بجز صندوق آرا وجود ندارد و با همه محدودیتها و رنجشها باید در انتخابات شرکت کنیم.
چرا در حالی که برخی دیگر از احزاب اصلاحطلب مانند مردمسالاری، حزب اسلامی کار و خانه کارگر لیست انتخاباتی ارائه کردند و بهدنبال ائتلاف با حزب کارگزاران بودند، این اتفاق رخ نداد و حزب کارگزاران بهصورت مجزا لیست ارائه کرد؟ دلیل این اقدام حزب کارگزاران چه بود؟
ما بهدنبال این بودیم که ائتلاف جدیدی جایگزین شورای عالی سیاستگذاری نشود. جریان اصلاحات زمانی میتواند در جامعه تاثیرگذار باشد که مجموعه اصلاحطلبان از یک رویکرد و رهبری واحد تبعیت کنند. اگر ائتلاف جدیدی با محوریت حزب کارگزاران به موازات شورای عالی سیاستگذاری پدید میآمد، این خطر وجود داشت که شکافی ماندگار در جریان اصلاحات شکل بگیرد. به همین دلیل حزب کارگزاران سازندگی ترجیح داد در هیچائتلافی شرکت نکند. این تشخیص حزبی ما بود که با چنین رویکردی در انتخابات حضور پیدا کنیم.
آیا تصمیمات اخیر حزبی که حزب کارگزاران سازندگی گرفته به معنای جدا کردن مسیر خود از قاطبه جریان اصلاحات نیست؟ تصمیمات حزب کارگزاران سبب شده که برخی از تحلیلگران سیاسی چنین برداشتی از رفتارشناسی حزب کارگزاران داشته باشند. آیا این جداسازی را میپذیرید؟
حزب کارگزاران سازندگی مسیر خود را از اصلاحطلبان جدا نکرده و بهدنبال چنین رویکردی نیز نیست. ما معتقد بودیم اگر شورای عالی سیاستگذاری قصد داشت برای حضور یا عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات و کیفیت حضور آنها تصمیمگیری کند باید قبل از اینکه وضعیت جریان اصلاحات به این نقطه برسد این تصمیمگیری انجام میشد تا احزاب اصلاحطلبی که قصد داشتند در انتخابات شرکت کنند زمان کافی برای زمینهسازی مشارکت در انتخابات داشته باشند. وضعیت به شکلی بود که از یک طرف یک ائتلاف برای حضور در انتخابات شکل گرفته بود اما از سوی دیگر شورای عالی سیاستگذاری تصمیم دیگری داشت و قصد نداشت بهصورت فعال در انتخابات شرکت کند. اگر قرار بود اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نکنند پس چرا ائتلاف شکل گرفته بود؟ نکته دیگر اینکه جریان اصلاحات سالهاست در یک شرایط ناعادلانه و نابرابر در انتخابات شرکت میکند. این وضعیت در انتخابات گذشته و به خصوص انتخابات مجلس گذشته نیز وجود داشته است. در انتخابات مجلس گذشته اراده جمعی اصلاحطلبان این بود که حتما در مجلس آینده تاثیرگذار باشند و به همین دلیل موفق شدند یک فراکسیون اصلاحطلب در مجلس تشکیل بدهند. این در حالی است که در انتخابات مجلس اخیر چنین ارادهای در بین اصلاحطلبان وجود نداشت.
حزب کارگزاران سازندگی نسبت به رویکرد کلی شورای عالی سیاستگذاری در چهار سال گذشته انتقاد دارد که تلاش میکند بهصورت مستقل تصمیمگیری کند؟
انتقاد ما نسبت به شورای عالی سیاستگذاری و جریان اصلاحات انتقادی فراگیر است. با این وجود ما معتقدیم این انتقادات باید در محیط درون حزبی و درون تشکیلاتی مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد و در چنین فضایی برای آن راهحل پیدا کرد. بدون شک کشاندن این موضوعات به فضای رسانهای نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه مشکلات جدیدی را نیز اضافه میکند. مطرح کردن اختلاف سلیقه در بین اصلاحطلبان در رسانههای گروهی باید بهصورت ملایم و با احتیاط صورت بگیرد و نباید چهرههای اصلاحطلب به شکلهای مختلف در راستای تخریب یکدیگر در منظر افکار عمومی جامعه اقدام کنند. اصلاحطلبان باید در درون خانواده خود به تجزیه و تحلیل شرایط موجود کشور بپردازند و هدف نیز باید پیدا کردن راهحل برای برون رفت از مشکلات کنونی و ایجاد چشمانداز روشن برای آینده باشد. ماهیت سیاست و فضای سیاسی به شکلی است که ما همچنان به همکاری و همیاری همه دوستان خود نیاز داریم. ما برای خدمت به مردم و کشور به همه افراد، گروهها و احزاب نیاز داریم. به همین دلیل تصمیمات و رفتارهای ما باید به شکلی باشد که زمینهساز همکاریهای بیشتر در آینده باشد. نباید به شکلی با هم رفتار کنیم که بعدا نتوانیم دور هم جمع شویم و کار مهمی برای کشور انجام بدهیم.
این روزها مواضع اعضای حزب کارگزاران سازندگی به خصوص دبیرکل این حزب درباره رهبری جریان اصلاحات با حرف و حدیثهای زیادی در بین اصلاحطلبان همراه شده است. دلیل انتقاد حزب کارگزاران از رهبری گذشته جریان اصلاحات چیست و این حزب بهدنبال چه سازوکاری در رهبری جریان اصلاحات است؟
متاسفانه برخی بدون تأمل کافی روی این مواضع اظهار نظر میکنند. آقای کرباسچی انتقاداتی داشتند و این انتقادات را مطرح کردند. هیچگونه تعرضی نیز از سوی ایشان و حزب کارگزاران سازندگی متوجه رئیس دولت اصلاحات نیست. رئیس دولت اصلاحات یک شخصیت ملی، بینالمللی و تاثیرگذار در مناسبات سیاسی و اجتماعی است و افتخار جریان اصلاحات به شمار میرود. بنده و آقای کرباسچی نیز همین دیدگاه را نسبت به رئیس دولت اصلاحات داریم. اگر انتقادی صورت میگیرد بهدلیل این است که ما انتظار داریم رئیس دولت اصلاحات در تصمیمگیریها نقش پررنگتری ایفا کنند. ما امیدواریم رئیس دولت اصلاحات اعمال مدیریت بیشتری در مورد ضعفهای جریان اصلاحات داشته باشند تا بتوانیم در آینده این ضعفها را پوشش بدهیم.
انتقاداتی که اعضای کارگزاران نسبت به رهبری جریان اصلاحات مطرح میکنند بهدلیل نقش پررنگتر رئیس دولت اصلاحات در تصمیمگیریهاست و یا حزب کارگزاران بهدنبال رویکرد جدیدی در رهبری جریان اصلاحات است؟
حزب کارگزاران جایگزینی برای رئیس دولت اصلاحات متصور نیست و کسی نمیتواند جای ایشان را در رهبری جریان اصلاحات پُرکند. ما معتقدیم رئیس دولت اصلاحات یک امکان فوقالعاده برای جریان اصلاحات، جامعه و نظام جمهوری اسلامی است. در نتیجه دلیلی وجود ندارد که کسی بخواهد چنین سرمایه مهمی را نادیده بگیرد. این موضوع به هیچعنوان در حزب کارگزاران سازندگی مطرح نیست. ما در گذشته درباره آیتا... هاشمی نیز چنین مسائلی را مطرح کردیم. ما معتقد بودیم نباید آقای هاشمی را منحصر به حزب کارگزاران سازندگی کنیم و ایشان را در یک چارچوب محدود تعریف کنیم. در چنین شرایطی علاوه براینکه قدرت مانور آقای هاشمی را کاهش میدادیم به همان نسبت قدرت مانور حزب کارگزاران نیز کاهش پیدا میکرد. در شرایط کنونی نیز براین باور هستیم که رئیس دولت اصلاحات به همه جریان اصلاحات تعلق دارند و کسی نمیتواند ایشان را در یک حزب و گروه محدود کنند. بهنظر میرسد برخی از دوستان علاقه دارند رئیس دولت اصلاحات را منحصر به خود کنند. این نظر برخی از دوستان است که ما بهنظر آنها احترام میگذاریم اما این دیدگاه را به حال جریان اصلاحات مفید نمیدانیم. ما معتقد به ساختار جدید رهبری در جریان اصلاحات هستیم که در این ساختار جدید نیز رئیس دولت اصلاحات نقش محوری دارند.
با توجه به حضور اصولگرایان در مجلس آینده و فاصله بیشتر اصلاحطلبان از قدرت چه چشم اندازی پیش روی جریان اصلاحات قرار دارد؟
مردم در نظام جمهوری اسلامی دارای اهمیت زیادی هستند و بسیاری از خلأهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را پُر میکنند. به همین دلیل اگر مردم مهم هستند و قرار است در آینده نیز مهم باشند نمیتوان دغدغههای بخش زیادی از آنها که به جریان اصلاحات گرایش دارند را نادیده گرفت. اینکه برخی تصور کنند بهدلیل اینکه مجلس در اختیار اصولگرایان است و اصولگرایان میتوانند بدون در نظر گرفتن دغدغههای حامیان جریان اصلاحات کشور را مدیریت کنند تصور اشتباهی است و در نهایت راه به جایی نخواهد برد. جریان اصلاحات در مناسبات تاریخی و اجتماعی جامعه ایران با محوریت مردم نقش مهمی ایفا کرده است. در نتیجه اگر قرار است همچنان مردم محور تصمیمات مدیران جامعه باشند باید دغدغههای بخش مهمی از مردم که از جریان اصلاحات حمایت میکنند مورد توجه قرار بگیرد. بدون شک جریان اصلاحات بهعنوان یک جریان پویا و تفکرساز همچنان زنده است و در مناسبات زندگی مردم ایران تاثیر خواهد گذاشت.
دیدگاه تان را بنویسید