روایتی بدون قضاوت مرور بازتاب اکران عمومی مستند قائممقام در بین اهالی تاریخ و رسانه
احمدرضا کلانتری در مثلث نوشت:
تولید مستند سیاسی در ایران، چندسالیاست که قوت بیشتری گرفته. به این معنا که با گذر سالهای بیشتر از عمر انقلاب اسلامی، تمایل به بیان بسیاری از وقایع و پردهبرداشتن از حقایقی که از دید همگان دور مانده، افزایش داشته. در نتیجه بدنه نسل سوم انقلاب درصدد برآمدهاند تا به این سوالات از زاویه روایات مستند تاریخی و سیاسی پاسخ دهند.
ساخت و پخش مستندهای سیاسی طی سالهای گذشته با فرازونشیبهای زیاد همراه بوده است. فرازونشیبهایی که به روایت حسین دهباشی، هم درباره مستندبودن یک اثر و هم درباره سیاسیبودن آن وجود دارد و هر مستندسازی را با موانعی جدی در این راه روبهرو میکند. به عبارت روشنتر اینکه وقتی ما درباره مستند سیاسی صحبت میکنیم، یک بار باید مستندبودن آن را در نظر آوریم و یک بار نیز سیاسیبودن آن را؛ دو سوی یک شمشمیر دولبه که وقتی سخن از نقد جریان مقابل به میان میآید، هریک از این لبهها میتواند به قدر زیادی تیز و بران به نظر برسد.
در واقع همین جریان تیز و تند نقد است که بسیاری از مستندسازان را از ورود به این عرصه باز میدارد و در نتیجه نهتنها بسیاری از نقاط و موضوعات ابهام، تا همیشه در پس پرده باقی میمانند، بلکه این هاله ترس نیز پیرامون شاخه مستند سیاسی در ایران باقی مانده است. در خوانش وضعیت مستندسازی سیاسی در ایران بهتر است این مساله را بررسی کنیم که چرا در کشور ما کمتر مستندسازی به سمت تولید آثار مستند سیاسی میرود. بسیاری از مستندسازان ترس از این موضوع دارند که به فیلمشان برچسب سیاسی یا تبلیغاتی بخورد. بنابراین حتی اگر فیلمی در ایران بهظاهر سیاسی نباشد اما ممکن است در ادامه ابعاد سیاسی پیدا کند. این اتفاق حتی ممکن است درباره ساخت مستندی اجتماعی نیز رخ دهد. وقتی شما مستندی اجتماعی با موضوع فقر و کارتنخوابی در ایران تولید میکنید، متهم به سیاهنمایی میشوید و همینطور از سوی دیگر نیز وقتی مستندی درباره خانواده مدافعان حرم و مسائلی از این دست تولید میکنید نیز متهم به سیاسیکاری و جانبداری از سیاستهای یک جریان خاص میشوید! اینچنین است که اگرچه پتانسیل مستندسازی سیاسی و تاریخی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهوفور وجود دارد اما هنوز راه رسیدن به سرمنزل مقصود دراینباره چندان هموار و مطمئن
نیست.
آغاز قائممقام
قائممقام؛ عنوان مستندی است که این روزها در فضای مستندسازی سیاسی و تاریخی بهخوبی دیده شده است. این مستند به بیان روایتی از زندگی آیتالله حسینعلی منتظری میپردازد و سعی دارد که جانب انصاف را در این روایت تا حد زیادی رعایت کند. به همین منظور نیز تاریخ شفاهی را در اولویت کار خود قرار داده و از چهرههای زیادی درباره زندگی و زمانه آیتالله منتظری سوال کرده است. قائممقام در واقع به وقایعی درباره آیتالله میپردازد که پاسخ سوالات بسیاری از جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب است و در این راستا به اقوال شخصیتهایی میپردازد که در کنار ایشان بوده یا از احوالاتشان باخبر بودهاند. آیتالله منتظری بهعنوان شخصیتی که فراز و فرودهای زندگی او در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از مهمترین چالشهای سالهای اول پس از انقلاب تا میانه دهه80است، یکی از مهمترین موضوعات تاریخی سیاسی انقلاب است که تا به حال پرداختهای زیادی درباره ایشان انجام شده است.
پس از آغاز اکرانهای عمومی و خصوصی مستند قائممقام برای شخصیتهای مختلف سیاسی و خبرنگاران رسانههای مختلف و همچنین اهالی تاریخ و اندیشه، واکنشهای زیادی به این مستند نشان داده شد. آنطور که سازندگان این مستند روایت میکنند برای یک بازخوانی مستقل و بیطرف، همه طرفهای مدعی در این پرونده را به میز روایت آورده و آنها از دیدگاه خود به مساله آقای منتظری پرداخته و نتیجهگیری و قضاوت نهایی درباره عملکرد مرحوم منتظری در آن مقطع را به مخاطب واگذار کردهاند. چنانچه در جریان مستند نیز میتوان بهسهولت مشاهده کرد، اینکه افراد مختلفی از صنوف سیاسی و فکری گوناگون پای تریبون این مستند آمدهاند و صحبتهایشان درباره کارنامه سیاسی آیتالله منتظری را ارائه کردهاند. اما از آنجا که هر موضوع تاریخ سیاسی در کشور ما دستخوش سیاسیکاری و بازیهای سیاسی میشود، پس از اکران این مستند نیز جریان سیاسی خاصی شروع به واکنشهای تندی کرد که فضای نقد مثبت و کارآمد تاریخی را مسدود و فضای سیاهنمایی سیاسی را در این جریان
پررنگ کرد.
یکی از نخستین واکنشها مربوط به روزنامه بهار بود. بهار پس از آغاز اکران مستند قائممقام، دراینباره نوشت: «نهتنها نوشتههای مکتوب و گزارشهای تاریخی بدون قضاوت و یا بیقضاوت نیستند، بلکه تولید هر مستند تاریخی خارج از چنین مولفههایی نخواهد بود، ما با یک روایت تام و تمام درباره هر کدام از تحولات تاریخی روبهرو نیستیم و هیچ وقت هم به چنین داستان جامع و کاملی در هیچ کدام از حوزههایی که مربوط به علوم انسانی دستهبندی میشوند، دست نخواهیم یافت. مستند قائممقام، فیلمی درباره قائممقامی آیتالله منتظری است که تلاش کرده در فضای رسانهای مستند را روایتی بدون قضاوت به مخاطبان عنوان کند، با این حال آنها داستان خودشان را میگویند، آنها آن چیزی را گزارش میکنند که خودشان در جستوجوی آن بودند، به عبارتی بخشی از قضاوت آنان در تصاویر و نوشتهها ورود پیدا میکند، در اینجا نیز راه میانبر و دورزدن راه
وجود ندارد.»
همچنین روزنامه شرق نیز در یادداشتی انتقادی درباره این مستند نوشت: «اگرچه درباره شش دهه زندگی، فعالیتهای علمیو سیاسی آیتالله منتظری، چند دقیقهای بیشتر گفته نشده است و از همه رنجهای آن بزرگمرد در زندانها و تبعیدها بیش از دو، سه جملهای که آقای عزت شاهی (عزتالله مطهری) بیان میکند، چیز دیگری نیست؛ اما تا دلتان بخواهد از زندگی و فعالیتهای سیدمهدی هاشمی سخن به میان آمده است؛ بهگونهای که بیننده در یک لحظه فکر میکند این فیلم بیشتر به زندگینامه سیدمهدی هاشمی میماند تا زندگینامه فقیه عالیقدر. بیشتر روی نامه ششم فروردین 6٨ مانور دادهاند؛ بنابراین برخلاف آنچه قبل از نمایش فیلم ادعا شده است، این اثر نه منصفانه است و نه بدون قضاوت. در این فیلم تلاش شده مرحوم آیتالله منتظری را سادهلوح جلوه دهند؛ درصورتیکه همه میدانند سادهلوحی اکتسابی نیست؛ بنابراین کسی نمیتواند ٧٠ سال از عمرش، تیزهوش، حواسجمع، زرنگ، دوست و دشمنشناس و توانا در جمعبندی مسائل داخلی و خارجی باشد؛ اما ناگهان
و یکشبه سادهلوح شود!»
من گفتم، شما نشنوید!
از سوی دیگر اما کانال تلگرامی مجتبی لطفی، مسئول دفتر مرحوم آیتالله منتظری درباره اظهارات ناطقنوری در مستند قائممقام مطالبی را منتشر کرد که هرچند در صدق و کذب این اظهارات خللی وارد نمیآورد، اما در نوع استناد به این اظهارات شبهاتی وارد
میکند.
لطفی اینگونه نوشته است:«حجتالاسلام ناطقنوری پس از دیدن مستند قائممقام گله کردهاند که اگر میخواستید از من مطلبی هم در این فیلم داشته باشید، چرا نیامدید با من مصاحبه کنید و رفتهاید از آرشیو مرکز انقلاب اسلامی استفاده کردهاید؟ من ۱۷- ۱۸ سال قبل در فضایی دوستانه و غیرمصاحبهای، نشستهام و خاطرات گفتهام. قرار هم بود که آن خاطرات در کتاب چاپ شود که چاپ شد و اصلا قرار نبوده به صورت فیلم منتشر شود.»
اظهاراتی که هرچند از باب حفظ امانت تا حدودی مورد پذیرش است اما از این جهت که در کتابی منتشر شده و نباید به صورت دیداری منتشر شود، مورد سوال جدی است!
نقلکننده این مساله در ادامه اینچنین میگوید:«بنده به حاجآقا عرض کردم که من احتمال میدهم که عناصر پشتپرده ساخت این فیلم خواستهاند همراه تخریب مرحوم آیتالله منتظری، شما و مرحوم آیتالله هاشمی را هم تخریب نمایند. چون بالاخره این تندروها که اسم خود را گذاشتهاند بیطرف، با شما هم مخالفند.»
از سوی دیگر، عبدالله رمضانزاده در صفحه اینستاگرام خود، درباره مستند قائممقام نوشت که این مستند نگاهی تحریفآمیز به آیتالله منتظری دارد. همچنین احمد منتظری، فرزند آیتالله منتظری، هم که در این فیلم حضور دارد و به بیان خاطراتی از پدرش میپردازد، در گفتوگو با روزنامه جامعه فردا، گفته است: «زمانی که به دیدن من آمدند و پیشنهاد گفتوگو برای این مستند را دادند، خود را یک گروه محقق و مستندساز و کاملا بیطرف معرفی کردند و گفتند درباره آیتالله منتظری افراطها و تفریطهای زیادی شده است و میخواهند روایتی بدون قضاوت و همراه با اسناد تاریخی بسازند.»
وی ادعا دارد که اظهاراتش در مستند قائممقام تقطیع شده و قصد او از بیان خاطرات به شکلی که در این فیلم بازتاب داده شده، نبوده است.
دراینمیان اما عمادالدین باقی که هم در جریان ساخت مستند با تیم قائممقام همکاری داشت و هم در پی اکران عمومی آن، اظهاراتی دراینباره داشت، در صفحه اینستاگرام خود اینگونه نوشت: «مستند جنجالی قائممقام، ورای محتوایش و نقدهای تفصیلی من که حضورا به سازندگان محترم آن گفتهام و نیز گفتوگوی بلند و دو ساعت ونیمه با آنان که خودشان بدون سانسور در سایت تاریخ ایرانی انتشار دادهاند و من هم در کانال و سایت خود بارگذاری کردم و کانالها و سایتهای زیادی بازنشر کردهاند و مفاد آن مستند را پیشاپیش پاسخ داده است، اما از جنبههای دیگری دارای اهمیت است. یکی اینکه گفتوگوی من و عالم آزاده، حاجاحمدآقای منتظری با سازندگان مستند قائممقام، بازتابنده سبک برخورد با مخالفمان است.
دوم اینکه نمایانگر تفاوتهای بخشی از نسلهای مختلف پس از انقلاب و نگرشهایشان است. گفتوگو و درک متقابل نسلها و کاهش شکافها و دستکم تحمل گفتوگو، به رسمیتشناختن حق اظهارنظر برای مخالفانمان و بحثکردن به جای حذف و سرکوب، نیاز مبرم زمانه ماست.
سوم اینکه این عین خودکامگی است که انتظار داشته باشم آنها برای یک مستند با من گفتوگو کنند ولی فقط بازگوکننده عقاید من باشند. آنها با دیدگاه ما مخالفند و حق دارند حرف خودشان را بزنند و ما هم با حفظ اصول و دیدگاههای خود حرف خودمان را بزنیم و اگر پذیرفتم با شروطی گفتوگو کنم انتظار داشتم به عهد خود وفا کنند و نظرات مرا هم جداگانه و بدون سانسور منتشر کنند و خرسندم که چنین کردند به ویژه آنکه بخشهایی از این گفتوگو در30سال گذشته امکان انتشار در هیچ رسانه داخلی را نداشته است.»
او در ادامه خواهان تسری این فضای تعامل و گفتوگو در میان تمام جریانات سیاسی و اعتقادی شد و اینگونه نوشت:«بهگمان من آنچه میان ما و سازندگان مستند قائممقام اتفاق افتاد اگر به همه نیروهای منتقد و اپوزیسیون قانونمدار توسعه یابد و فرصت بیان آزادانه نظرات و انتقادات آنان را فراهم کند گامی بهسوی توسعه خواهد بود.»
در سوی دیگر این میدان، دختر آیتالله منتظری در حاشیه اکران مستند قائممقام اینچنین اظهار کردند: «مایه امیدواری است که حکومت و بچههایش بالاخره به این نتیجه رسیدند که محوکردن نام او ممکن نیست و در سالهای اخیر بهناچار اذعان کردهاند که فردی به نام حسینعلی منتظری وجود
داشته است.»
سعیده منتظری هرچند در ابتدای این یادداشت که در حاشیه اکران مستند قائممقام نگاشته شده، از طرح چنین مبحثی در فضای عمومی کشور استقبال کرده، اما محتوای آن را منصفانه ندانسته و در نقد از این محتوا مینویسد: «ای کاش مستند قائممقام را با عباراتی چون «روایت بدون سانسور از زندگی آیتالله منتظری» و یا «بیانی بدون قضاوت از تاریخ» لقب نمینهادند که در این صورت بایستی فرهنگنامهای جدید برای ترجمه این عبارات نگاشته شود.»
دیدگاه تان را بنویسید