نخستین‌بار کدام سو؟!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مستند، فیلمی ‌است که با واقعیات سر و کار دارد و نه با قصه‌ها و ماجراهای تخیلی که اساس واقعی نداشته و ندارند. مستند در واقع می‌کوشد تا واقعیت را چنان‌که هست به نمایش بگذارد و تا حد ممکن از دستکاری در آن پرهیز کند. به همین خاطر، این نوع فیلم با آدم‌ها، مکان‌ها، رویدادها و فعالیت‌های واقعی سر و کار دارد و در نتیجه آنچه از این واقعیات را می‌بیند و می‌شنود، پیش چشم مخاطبان خود می‌آورد.

ارائه این واقعیت‌ها اما ‌متضمن دستکاری، انتخاب، حذف و شکل دادن است. به عبارت روشن‌تر اینکه مستندسازی بر‌اساس واقعیت‌ها، هیچ‌گاه نمی‌تواند بدون سوگیری یا سناریو به وقوع بپیوندد. از این حیث که درباره هر واقعه تاریخی، انبوهی از اطلاعات و داده‌های واقعی وجود دارد که از ‌تریبون‌های مختلفی می‌توان به آن دسترسی داشت‌؛ تریبون‌هایی که به سبب جریان سیاسی متبوع خود، گرایشات اقتصادی، فرهنگی و... روایت متفاوتی از این وقایع را برای مخاطب بازگو می‌کند. به همین خاطر فیلمساز وادار به گزینش از میان این جریانات و روایات شده و در نتیجه از زاویه دیدگاه خود همراه این بازگویی‌ها می‌شود. او یک زاویه روایت را برای پرداخت به موضوع، طرح سوال و پاسخ دادن به سوال انتخاب می‌کند و در نتیجه بر‌اساس همین زاویه است که سناریوی مستند نوشته و پرداخته می‌شود. همین انتخاب زاویه و به تبع آن دسته‌بندی داده‌ها، سناریونویسی و... است که اساس ارزیابی فیلم‌های مستند به حساب می‌آید. فیلم‌های مستند را باید بر‌اساس میزان کنترلی که فیلمساز بر واقعیتی که ضبط می‌کند اعمال می‌دارد، ارزیابی کرد. اما نکته‌ای که درباره تمام فیلم‌های مستند صادق است، این است که آنها می‌کوشند حسی از واقعی بودن آنچه را می‌بینیم و می‌شنویم به ما

القا کنند.

  نخستین‌بار

واژه مستند را اولین بار جان گریرسن؛ مستند‌ساز و منتقد سینما، در نقد فیلم موانا ساخته سال 1926، اثر رابرت فالاهرتی به کار برد. گریرسن بعدها این واژه را معادل برخورد خلاقه با واقعیت گرفت و سرانجام در سال 1948، اتحادیه جهانی سینمای مستند این واژه را تصویب و آن را چنین تعریف کرد:«‌ضبط سینمایی هر جنبه‌ای از واقعیت که با فیلمبرداری واقعی و بدون دستکاری، یا با بازسازی وفادارانه و معقول رویدادها، روی فیلم، به هدف گسترش بخشیدن به دانش و درک مردم و ارائه مسائل و راه‌حل‌های آنان به عینی‌ترین و واقعی‌ترین صورت ممکن انجام شده باشد.»

فیلم مستند اما به گستره وسیعی از فیلم‌ها قابل اطلاق است. از همین روست که منتقدان و فیلمسازان عبارات مختلفی برای شناسنا‌یی انواع مختلف این فیلم‌ها به کار می‌برند. برای مثال مستندهای تبلیغاتی، مستندهای آموزشی، مستندهای داستانی، مستندهای اجتماعی، مستندهای تاریخی، مستندهای سیاسی و... از این انواع مختلف هستند که بسته به موضوع و محوریت سناریوی آنها، در این دسته‌بندی جای می‌گیرند.

درباره تاریخچه ساخت فیلم مستند اما باید به نکاتی چند اشاره کرد. از جمله اینکه؛ اساسا فیلم‌های اولیه تاریخ سینما را باید فیلم‌های مستند نامید. برادران لومیر در شروع کارشان یک سری فیلم ساختند که همه صحنه‌های آن را از زندگی روزمره مردم تهیه کرده بودند. برای مثال ورود قطار به ایستگاه یا خروج کارگردان از کارخانه که در سال 1895 میلادی ساخته شده، نمونه‌ها‌یی از این نخستین مستندات سینما‌یی هستند که در دو قرن گذشته برای نخستین بار تهیه و منتشر شدند.

در این میان در آمریکا هم، ادیسون و همکارانش فیلم‌هایی از اتفاقاتی که در محل کارشان می‌گذشت، را می‌گرفتند و پس از آن تبدیل به نوعی از مستندهای ابتدا‌یی می‌کردند که البته در تحلیل و بررسی تاریخچه این دست فیلم‌ها حائز اهمیت فراوان است. همچنین در کشورهای دیگر نیز، به محض آنکه افرادی صاحب صنعت سینما می‌شدند، کارشان را با ساخت این گونه فیلم‌های مستند و جذاب در آن روزگار آغاز می‌کردند.

  این داستان ناتمام

مستند سیاسی اما یکی از مهم‌ترین بخش‌های مستند است. بخشی که نمونه‌های زیادی از آن را در تاریخ انقلاب اسلامی و در دوران پس از پیروزی انقلاب شاهد بوده‌ایم. مستندها‌یی که با محوریت قرار دادن اتفاقات مختلف در دوران پیروزی انقلاب یا پس از آن از یک‌سو و شخصیت‌هایی مهمی‌ که در جریان انقلاب تاثیر زیادی داشتند از سوی دیگر، اطلاعات زیادی را جمع‌آوری کرده و به مخاطبان خود عرضه کرده‌اند. روند این مستندسازی‌ها در سالیان اخیر و با به عرصه رسیدن نسلی از انقلاب که تا حدود زیادی از وقایع آن دوران دور بوده، قوت بیشتری به خود گرفته است. داستان ناتمام یک حزب یکی از این مستندها بوده است.

یکی از ناب‌ترین سوژه‌هایی که‌ طی سالیان مختلف، مورد سوال پژوهشگران تاریخ و سیاست کشور واقع شده، ماجرای انفجار دفتر حزب جمهوری در روز هفتم تیر ماه ۱۳۶۰ در پی بمب‌گذاری منافقین بود که در جریان این انفجار، شهید بهشتی و تعدادی از اعضای این حزب و مسئولان کشور به شهادت رسیدند‌؛ داستانی که در مستندی با نام داستان ناتمام یک حزب، سوژه پرداخت

 واقع شد.

کارگردان این اثر درباره علت پرداخت به این موضوع مهم از تاریخ معاصر انقلاب اسلامی این چنین می‌گوید: «‌‌سال ۱۳۹۱ مشغول پژوهشی درباره تاریخ معاصر ایران شدیم و به‌دنبال تولید اثری بودیم که بشود ۱۰ سال اول انقلاب را با آن مرور کرد؛ چراکه جای خالی چنین آثاری به‌شدت احساس می‌شود، از این رو ایده بازخوانی حزب جمهوری اسلامی به ذهنم رسید زیرا هم حزبی فراگیر بود و هم در ۱۰ سال اول انقلاب که شرایط بحرانی بود، این حزب نقش مهمی ‌دا‌شت. تا قبل از این در مورد حزب جمهوری اسلامی آثار زیادی چه مکتوب و چه تصویری تولید نشده بود و آثار موجود هم مربوط به قبل از سال ۶۰ بودند، به همین جهت این مساله، موضوع بکری به حساب می‌آید.»

داستان ناتمام یک حزب سعی داشت تا به ابعادی از این ماجرا بپردازد که به نوعی در دیگر جریانات سیاسی معاصر نیز درگیر شده است. در این اثر شکل‌گیری حزب و شهدای آن به ویژه شهید بهشتی و همچنین مقاطع حساسی که حزب در آنها نقش‌آفرینی کرده است، از جمله اتفاقات سال ۶۰، ماجرای عزل بنی‌صدر، مساله نخست‌وزیری میرحسین موسوی و موضوعات مرتبط با جناح‌های چپ و راستی ‌که در مجموعه دولت حضور داشتند، بررسی شده است. مسائلی که البته هریک به نوعی می‌تواند سوژه خوبی برای ساخت یک اثر مستند، تالیف یک کتاب یا پژوهش و مواردی از این دست باشد، اما در این اثر به صورت جامع و البته مختصر به آنها

اشاره شده است.

داستان ناتمام یک حزب در جریان پرداخت به موضوع انفجار حزب جمهوری، یک نکته افتراق دارد و آن‌هم توجه به برهه پس از انفجار در فضای سیاسی روز جامعه است. در این مستند اتفاقات بعد از سال ۶۰ بررسی شده و به قول کارگردان اثر درست از این جهت، مورد اهمیت است. چراکه معمولا خیلی از آثار نوشته شده ‌یا فیلم‌های تولید‌شده در مورد شهدای حزب جمهوری اسلامی به مقاطع بعد از سال ۶۰ نمی‌پردازد.

مبتنی بر همین زاویه نگاه کارگردان و پژوهشگران است که در این اثر سعی شده تا مقاطع حساس پس از انفجار مثل تغییر وزرا، اتفاقات درون حزب و اختلافاتی که در آن دوران بوده، پرداخته و بازگو شود.

داستان ناتمام یک حزب البته در برخی موارد نیز نقصان‌های جدی دارد که نمی‌توان انتظاری از یک فیلم مستند برای پرداخت به تمام فراز و فرودهای یک کشور را داشت. مقاطع حساسی همچون ماجراهایی که در دوره دوم نخست‌وزیری موسوی اتفاق افتاد، ماجرای انحلال حزب جمهوری اسلامی در سال 13۶۶ به دلیل اختلافات داخلی و... از جمله مواردی است که در این اثر به صورت دقیقی به آن پرداخته نشده است. شاید نام این اثر نیز برگرفته از همین نقصان باشد که البته کارگردان نیز در مصاحبه‌ای این گمان را صادق می‌پندارد.

یکی دیگر از آثار مستندی که به صورت مشخص درباره موضوعات تاریخ سیاسی معاصر و تاریخ انقلاب اسلامی بحث و بررسی کرده، سریال مستند شاخص است. این مستند که در ایام دهه فجر سال 13۸۸ روی آنتن سیمای جمهوری اسلامی ایران رفت، هرچند بررسی سیره امام‌خمینی(ره) را به‌عنوان موضوع ‌محوری خود قرار داده بود، اما در پیرامون این مرکز به موضوعات مهمی ‌در تاریخ معاصر اشاره شده است.

 قسمت اول این سریال با موضوع امام و آمریکا مروری بر اندیشه‌های استکبارستیزانه امام داشت و رفتار ایشان در حوزه سیاست خارجی را مرور می‌کرد. در قسمت دوم امام و آزادی و انقلاب مورد بررسی قرار گرفت. قسمت سوم، درباره امام و بنی‌صدر، قسمت چهارم با موضوع امام و استقلال، قسمت پنجم؛ امام و فلسطین، قسمت ششم؛ امام و قانون، قسمت هفتم؛ امام و جمهوری اسلامی، قسمت هشتم؛ امام و مردم، قسمت نهم؛ امام و توطئه، قسمت دهم؛ امام و وحدت و قسمت یازدهم؛ امام و ولایت فقیه است که در این مستند به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته

 است.

شاخص هرچند به لحاظ جهت‌گیری‌های سیاسی یکی از جنجالی‌ترین مستندهای سیاسی به حساب می‌آید، اما در بیان تاریخ سیاسی و استفاده از آرشیو تاریخ انقلاب می‌توان آن را در زمره آثار مهم دسته‌بندی

 کرد.

  ترورِ سرچشمه

بعد از داستان ناتمام یک حزب، ترور سرچشمه مهم‌ترین اثر مستندی است که درباره ماجرای انفجار حزب جمهوری ساخته و منتشر شده است.

فیلم بافتی دوپاره دارد. پاره اول به موضوع انفجار حزب جمهوری می‌پردازد که در واقع بهانه‌ای است برای بافت دوم که اصل ماجراست. پاره دوم قرار است معرفی شهید بهشتی باشد و پرتره‌ای جذاب از او به دست دهد. شخصیتی که از نظر کارگردان سرچشمه نه‌فقط حزب جمهوری که خود جمهوری اسلامی بود. اما این بافت دوپاره توازن ندارد و پاره اول بیش از حد کشدار و طولانی می‌شود و حوصله را سر می‌برد. فرم بازجویی هم باتوجه به نوع رفتار بالا به پا‌یین کارگردان در پرسشگری که گاه به جسارت و توهین پهلو می‌زند ناامید‌کننده است و فرم بازی کارگردان مانند کارهای قبلی‌اش شوخ و شنگ و جذاب نیست. در عین حال موسیقی ممتد و کشدار و میزانسن بازجویی القا‌گر فضایی پلیسی و امنیتی است که با پاره‌ دوم که بازنمایی پرتره ‌یک رجل سیاسی و دینی است چندان سنخیت و همخوانی ندارد.