مثلث/ دکتر انور صمدی‌راد/جامعه‌شناس

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

وقتی می‌خواهیم درباره پیروزی تیم‌ملی فوتبال ایران برابر مراکش صحبت کنیم باید قبل از هر چیز به این موضوع دقت کنیم که این اتفاق ارزشمند در چه شرایطی رخ داده‌؛ یعنی زمان وقوع این اتفاق اهمیت دارد. مردم کشورهای مختلف باتوجه به شرایطی که در آن هستند نسبت به اتفاقات مختلف واکنش نشان می‌دهند. یعنی زمان وقوع هر اتفاقی مهم است و می‌تواند واکنش‌های مردم را تغییر دهد. اجازه بدهید برای شما یک مثال بزنم؛ خانواده‌ای را تصور کنید که به‌طور مرتب رنج می‌کشد. انواع و اقسام مشکلات بر سر راه این خانواده پیش می‌آید و آنها  مدتی طولانی است که رنگ شادی را ندیده‌اند. این خانواده غرق در مشکلات است اما بعد از مدتی ‌بین افرادی که به‌شدت درگیر مسائل و مشکلات مختلفی هستند، فرزندی به دنیا می‌آید‌؛ یک تولد. یک اتفاق خوب. همین تولد، می‌تواند آثار مشکلات و گرفتاری‌های این خانواده را کمرنگ‌تر کند. این اتفاق در روحیه این خانواده تاثیر مثبتی خواهد گذاشت. همین اتفاق را به جامعه تعمیم بدهید. جامعه‌ای که به‌شدت از لحاظ اقتصادی تحت فشار است و مردم با مشکلاتی از جمله گرانی و تورم و بیکاری دست به گریبان هستند ناگهان یک پیروزی ملی به دست می‌آید. آن هم در عرصه‌ای مثل جام‌جهانی که همه ملت‌ها چشم به موفقیت در آن دارند و امید‌دارند که تیم‌های ملی کشورشان در این مسابقات آبرومندانه بازی و نتیجه بگیرد. به همین دلیل است که برد برابر مراکش اهمیت بالایی پیدا می‌کند چون حداقل برای یکی، دو روز هم که شده مردم ما مشکلات خودشان را فراموش می‌کنند و به شادی می‌پردازند. هر چند عده‌ای می‌گویند این شادی‌ها به دلیل موقتی‌بودن‌شان نوعی‌ تظاهر به خوشحالی است و دوامی‌هم ندارد اما نباید از تاثیرات این جشن‌ها و شادی‌های دسته‌جمعی غافل شویم. از طرفی این جشن‌ها و پایکوبی‌ها می‌تواند نوعی واکنش محسوب شود. واکنش به آنچه که مردم به آن نیاز دارند. مردم می‌خواهند خوشحال باشند. سرزنده و پرانگیزه و پر‌هیجان باشند و این هیجان را با یکدیگر قسمت کنند. آنها  با برگزاری این جشن‌ها به ما می‌گویند که هنوز سرزنده و شادیم و هنوز جوان هستیم و پر‌امید. شاید همه افراد نتوانند به استادیوم‌ها بروند و هیجانات خودشان را بروز دهند، بنابراین زنان ایرانی بعد از بردهای ملی در کنار مردان ایرانی به خیابان‌ها می‌آیند و جشن و شادی‌شان را برگزار می‌کنند و این اتفاق ایرادی که ندارد هیچ، امری است که به ایجاد همبستگی بین مردم به‌شدت کمک می‌کند. همان‌طور که این روزها شاهد آن هستیم بسیاری از مردم عادت دارند در کافه‌ها، رستور‌ان‌ها و مکان‌های عمومی بازی‌های فوتبال را تماشا کنند. این مساله تنها مختص ‌مردم کشور ما نیست و در همه جای دنیا این اتفاق رخ می‌دهد. یعنی به محض اینکه موفقیتی ملی به دست می‌آید مردم آن کشور هیجان و شادی‌شان را بروز می‌دهند. با این تفاوت که شکل ابراز این شادی و شکل جشن‌ها باتوجه به فرهنگی که در هر کشوری حاکم است متفاوت می‌نماید. اما لازم می‌دانم نکته مهمی ‌را عرض کنم.

 واقعیت این است که ما در عرصه‌های ملی به‌خصوص در بخش ورزشی سال‌های طولانی نیست که جشن برگزار می‌کنیم و شادی خودمان را نشان می‌دهیم. وقتی از جشن‌ها و شادی مردم سخن به میان می‌آید به مواردی اشاره می‌کنیم که در سال‌های مختلف و با فاصله زمانی نسبتا زیاد رخ داده‌اند. به عنوان مثال به بازی ایران _ استرالیا اشاره می‌کنیم که به سال‌ها قبل برمی‌گردد‌ یا‌ بازی ایران برابر آمریکا ‌که در آن بازی با پیروزی مهمی‌ که به دست آوردیم مردم کشورمان را شاد کردیم. با این حال در عرصه‌های جهانی خیلی سال نیست که جشن برگزار می‌کنیم. ما در والیبال چند سالی است که عملکرد خیلی خوبی داشته‌ایم و یکی، دو باری هم در فوتبال بردهایی به دست آمده که باعث شده مردم به جشن و پایکوبی بپردازند. در بیشتر موارد اما در رشته‌هایی موفق بوده‌ایم که انفرادی بوده‌اند نه تیمی. همین مساله نشانه‌ای است که ما همچنان باید روی انجام کار تیمی تمرکز کنیم. روی بازی‌های جمعی یا حتی شادی‌های جمعی تمرکز کنیم و یاد بگیریم که چه اصولی را باید رعایت کنیم. البته شادی‌های اخیر ما تلفات یا آسیب‌های جدی نداشته است. مردم ما یاد گرفته‌اند که چگونه بدون اینکه حقوق شهروندی یکدیگر را زیر پا بگذارند، ‌به شادی و جشن و پایکوبی بپردازند اما با این حال هنوز راه‌درازی در پیش داریم که ورزش را به اندازه ورزش جدی بگیریم. ورزش خود زندگی نیست‌ بلکه  بخشی از زندگی اجتماعی ماست. من پیرمردی را دیدم که بعد از باخت تیمش به سر و صورتش می‌زد، گریه می‌کرد و می‌گفت با این باخت چطور باید کنار بیایم؟ این مساله نشان می‌دهد که ما باید کارهای دقیق و زیربنایی انجام دهیم تا مردم ما شیوه هواداری را نیز بیاموزند. این رفتارهای تند می‌تواند تعدیل شود. در همین راستا دولت‌ها وظیفه سنگینی بر‌عهده دارند و می‌توانند با مردم و به‌خصوص جوانان همگام و همسو شوند. یک نکته را باید در نظر بگیریم. وقتی تیم‌ملی ما برابر مراکش برنده از زمین بیرون می‌آید تنها افتخار آن برای‌ 11 بازیکن نیست. این افتخار برای همه ملت ایران است. وقتی تیم‌ملی والیبال ما در مسابقات مختلف جهانی نتایج خوبی کسب می‌کند و خودش را به صدرنشین‌های لیگ جهانی می‌رساند، اتفاق بزرگ و شادی عظیمی ‌نصیب مردم ما شده. در واقع این تیم‌ملی والیبال ارزش و اعتبار ایران را بالا برده. وقتی در شبکه‌های مختلف بین‌المللی درباره تیم‌ملی و والیبال ایران به‌طور مرتب صحبت و بحث می‌شود این افتخار نصیب همه ما شده است.  بنابراین دولت برای تداوم این اتفاقات مثبت باید به رشته‌های ورزشی که همواره برای ایران افتخار‌آفرینی‌کرده‌اند، بهای لازم را بدهد تا بتواند از اثرات مثبت شادی و نشاط جامعه سود ببرد. تیم‌ملی فوتبال ایران در بازی برابر مراکش آن چیزی بود که مردم می‌خواستند. بازیکنان ایرانی مقابل مراکشی‌ها که خیلی سفت و سخت هم بازی می‌کردند، حسابی جنگیدند‌، مقاومت کردند و در نهایت پیروز شدند. این شاید کنایه‌ای است از آنچه که در حال حاضر در درون جامعه ما در حال رخ‌دادن است. به همین دلیل بود که در ابتدای صحبت‌هایم تاکید داشتم زمان کسب یک موفقیت یا پیروزی ملی می‌تواند اهمیت‌ ویژه‌ای داشته باشد.