دیپلماسی ایرانی | امروز برای اسراییل هیچ گزینه خوبی به جز گزینه های بد باقی نمانده است. این پیامد سیاست شکست خورده بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ است که با تصوراتی نادرست شکل گرفت و در چارچوب آن، اسرائیل دست به خرابکاری هایی زد که به جای تاخیر در برنامه هسته ای ایران به آن سرعت داد.

فرمانده نظامی صهیونیست: فکر حمله به ایران را نکنید!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

با توجه به تهدید آشکار ایران به نابودی اسرائیل، انجام حمله ای برای توقف برنامه هسته ای ایران، یک ضرورت روشن برای اسرائیل محسوب می شود اما جدای از چالش های عملیاتی اجرای چنین حمله ای، بویژه با توجه به تقویت سامانه های هوایی ایران که متکی به اس ۳۰۰ روسی و سامانه های بومی باور ۳۷۳ و سوم خرداد است، اسرائیل با چالش هایی راهبردی نیز دست به گریبان است.

برخلاف عراق و سوریه که برنامه هسته ای شان تنها به یک رآکتور متکی بود که آن هم توسط خارجی ها ساخته می شد، برنامه هسته ای ایران بر دو تاسیسات بسیار محافظت شده و غیرمتمرکز متکی است. به عبارت دیگر حتی اگر سایت های هسته ای ایران هم نابود شوند، دانش هسته ای بومی ایران به دانشمندانش این امکان را می دهد تا به سرعت برنامه هسته ای شان را بازسازی کنند.

از این گذشته، برخلاف عراق و سوریه که هیچ واکنشی به حمله اسرائیل نشان ندادند، ایران و گروه های نیابتی منطقه ای اش به هر حمله ای واکنش نشان خواهند داد و این واکنش هزینه هایی نجومی روی دست دولت اسرائیل می گذارد.

نتیجه اینکه، برخلاف حملات پیشین اسرائیل به تاسیسات هسته ای دیگر کشورها، مشکلِ حمله به ایران تنها این نیست که توانایی هدف گرفتن سایت های به شدت مستحکم و پذیرشِ تک واکنش ایران را داشته باشد بلکه تحمل کارزاری دشوار – و شاید غیرقابل تحمل – علیه دیگر بخش های محور مقاومت همچون حزب الله است که در این سال ها توانمندی هایشان را بطور چشمگیری تقویت کرده اند.

این هم انتظار بی پایه ای است که فکر کنیم، ایران وقوع حمله را تکذیب کرده و اسرائیل را متهم نخواهد کرد بویژه اکنون که یک دولت تندرو در تهران بر سر کار است و ابراز تمایل کرده که به اقدامات خرابکارانه و ترورهای اسرائیل پاسخ خواهد داد.

بنابراین سیاستمداران اسرائیل دست به قماری خواهند زد که حداکثر برنامه هسته ای ایران را به تاخیر می اندازد و شاید هم آن را بدون نظارت بازرسان بین المللی سرعت دهد. این است که در شرایط تنش آلود کنونی، چنین اظهاراتی که هیچ تاثیری بر راهبرد ایران ندارد، تنها موجب می شود که طرف های پرونده هسته ای ایران به سمت یک منازعه ناخواسته سوق داده شوند.

گزینه حمله نظامی، باید برای زمانی نگه داشته شود که ایران رسما اقدام به ساخت بمب هسته ای کند. اطلاعات اسرائیل و نیز سی آی ای تایید می کند که در حال حاضر چنین سناریویی روی میز رهبری جمهوری اسلامی نیست.

پس کارِ درست این است که اسرائیل جنگ علیه ایران را از پشت صحنه هدایت کند، یعنی به جامعه بین المللی اجازه دهد تا رهبری کارزار جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته را در اختیار داشته باشد و با دولت بایدن و دیگر قدرت های جهانی برای ایجاد یک راهبرد جامع – مثلا تقویت مداوم بازرسی های آژانس هسته ای – همکاری کند تا این اطمینان حاصل شود که برنامه هسته ای ایران همچنان غیرنظامی باقی خواهد ماند.

ضمنا این اشتباه است که اسرائیل فکر کند حمله علیه ایران از یک حمایت بین المللی برخوردار خواهد بود. جهان و از جمله ایالات متحده در چارچوب برجام پذیرفته اند که ایران می تواند در خاک خود و تا زمانی که نظارت های آژانس برقرار است غنی سازی کند. بنابراین رویکرد "غنی سازی صفر" اسرائیل واقع بینانه نیست. پس هیچ کشوری از جمله آمریکا از حمله اسرائیل حمایت نخواهد کرد.

از این گذشته، مقام های اسرائیلی باید توجه داشته باشند که ادامه تهدیدهای نظامی شان علیه ایران، شاید موجب شود که دولت بایدن – با چشم پوشی از علائق آمریکا – برای پیوستن به برجام شتاب کند چرا که هر حمله اسرائیل به ایران، واشنگتن را وادار خواهد کرد تا در طرح های خود برای کاهش حضور نظامی در خاورمیانه تجدید نظر کند. پس هیچ راه حل جادویی ای برای برنامه هسته ای ایران وجود ندارد. شاید ده سال پیش که این برنامه پیشرفت کمتری داشت، چنین حمله ای ممکن بود.

امروز برای اسراییل هیچ گزینه خوبی به جز گزینه های بد باقی نمانده است. این پیامد سیاست شکست خورده بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ است که با تصوراتی نادرست شکل گرفت و در چارچوب آن، اسرائیل دست به خرابکاری هایی زد که به جای تاخیر در برنامه هسته ای ایران به آن سرعت داد.