جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا گفته است که -از نظر آمریکا- حمله روسیه به اوکراین ممکن است با بمباران موشکی و حملات سایبری آغاز شود.

حمله روسیه به اوکراین چه‌قدر جدی است؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: روز گذشته جوبایدن، رئیس جمهوری آمریکا، در گفت‌وگویی با متحدان خود در دو سوی اقیانوس اطلس مدعی شد که ممکن است روسیه در ۱۶ فوریه به اوکراین حمله کند. به نقل از خبرگزاری تاس، در این گفت‌وگو، رهبران انگلیس، آلمان، ایتالیا، کانادا، لهستان، رومانی و فرانسه و همچنین دبیرکل ناتو و رئیس کمیسیون اروپا شرکت داشتند.

به گفته روزنامه پولتیکو، جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا به همتایان خود گفت که -از نظر آمریکا- «حمله» روسیه به اوکراین ممکن است با بمباران موشکی و حملات سایبری آغاز شود. یکی از منابع این روزنامه مدعی شد، این تماس رهبران نشان‌دهنده این است که حمله سایبری «قریب‌الوقوع» است؛ منبع دیگری نیز گفت، این گزارش‌های اطلاعاتی «دقیق و نگران‌کننده» هستند.

یک منبع ناشناس انگلیسی گفت، لندن تفسیری متفاوت از حمله ادعایی ۱۶فوریه دارد. دو دیپلمات اتحادیه اروپا نظرات تردیدآمیزتری داشته و یکی از آن‌ها گفت: آن‌ها هنوز باور نمی‌کنند. (حمله به اوکراین) اشتباه بزرگی خواهد بود ... جنگ پرهزینه است.

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید گفت که حمله ادعایی روسیه ممکن است هر زمانی رخ دهد، از جمله در خلال المپیک زمستانی پکن. او با این حال افزود: نمی‌گویم که تصمیمی (قطعی) گرفته شده است.

اخیرا با استقرار ۱۰۰ هزار تن از نیروهای نظامی مسکو در نزدیکی مرز اوکراین، غرب و کی‌یف نسبت به حمله روسیه به اوکراین ابراز نگرانی کرده‌اند. این در حالیست که دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین این ادعاها را پوچ و بی‌اساس خوانده و تاکید کرد که روسیه تهدیدی برای هیچ کشوری به حساب نمی‌آید.

ریشه مناقشات روسیه و اوکراین به زمانی باز می‌گردد که پس از برکناری ویکتور یانکوویچ از ریاست جمهوری اوکراین در فوریه ۲۰۱۴ و فرادستی نیروهای هوادار غرب در دولت کی‌یف، اهالی روس‌تبار بخش‌هایی از شرق اوکراین مبتنی بر بدبینی تاریخی‌شان به جهت‌گیری‌های سیاسی در غرب اوکراین و نیروهایی که در کی‌یف قدرت را به دست گرفته‌اند و نیز بر بستر برخی اشتباهات دولت جدید، با آن از در ستیز و مخالفت درآمدند.

در این میان روسیه که کنش‌های سیاسی در اوکراین را تلاشی دیگر برای تشدید محاصره خود و حضور سیاسی و نظامی غرب در پشت مرزهای خود تلقی می‌کرد با حمایت از مخالفت‌ها در شرق اوکراین و تشدید ستیز میان اهالی منطقه و دولت کی‌یف درصدد حفظ منافع ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خود تا حد ممکن برآمد. این رویکرد روسیه در همان روزهای اول پس از برکناری یانکوویچ و با تصرف بحث‌انگیز شبه‌جزیره کریمه نمودی بارز یافت.

گرچه نیروهای حاکم در کی‌یف قول‌هایی مبنی بر تغییر قانون اساسی و اعطای اختیارات بیشتر به مناطق، به ویژه شرق کشور را داده بودند، ولی این قول نه برای جدایی‌طلبان و نه برای روسیه حامی آنها کافی نبود. به‌خصوص که دولت مرکزی، شبه‌نظامیان مسلح در شرق اوکراین را «تروریست» می‌خواند، خواست‌های آنها و دولت روسیه را «باج‌گیری» دانسته و حل مسئله را از طریق نظامی دنبال می‌کرد.

در کنار مقابله نظامی با شبه‌نظامیان شرق روسیه، در کی‌یف این امید وجود داشته که تحریم‌های اعمال‌شده از سوی کشورهای غربی علیه روسیه، اثر کند و کرملین با قطع حمایت از شبه‌نظامیان طرح‌ها و قول‌های دولت مرکزی اوکراین را بپذیرد. با بدست آمدن برخی موفقیت‌های نظامی دولت در شرق، عرصه بر شبه‌نظامیان شرق اوکراین روز به روز تنگ‌تر شد، اما هیچ‌یک از دو طرف، اراده‌ای برای برای پایان درگیری‌ها نشان ندادند. محاسبه شبه‌نظامیان در ادامه درگیری عمدتاً بر این مبنا استوار بود که زمان به ضرر دولت مرکزی اوکراین عمل می‌کند. وضع اقتصادی شبه ورشکسته این دولت و اختلافات درونی آن، تلفات بالای ارتش ناآماده و کم‌تجهیزات، خستگی ناشی از ادامه جنگ در میان اهالی بخش‌های دیگر اوکراین که در مناطق مختلف کشور، با تظاهرات، اعتراض خود به ادامه جنگ را نشان می‌دهند از جمله فاکتورهای محاسبه شبه‌نظامیان و روسیه بودند. امید به مداخله مستقیم نظامی روسیه نیز در بدترین حالت نیز در این محاسبه نقش بازی کرد اما این موضوع به دلیل هزینه بسیار سنگین نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن بسیار دور از ذهن بود.

تأثیر منفی این عوامل بر اقتصاد و وضعیت اجتماعی اوکراین مشهود بود اما در نتیجه کمک‌ها و حمایت‌های غرب، شتاب و شدت این تأثیرات آن گونه نبود که شبه‌نظامیان و روسیه امید داشتند و وضعیت خود این شبه‌نظامیان در قیاس با قوای دولت مرکزی نامساعدتر شد. هر چند که اعزام نیرو و تجهیزات از سوی روسیه و امید به دخالت مستقیم این کشور تا حدودی، قدرت محدود ادامه درگیری‌ها و عدم تسلیم کامل تا اطلاع ثانوی را به آنها می‌داد.

برخلاف دخالت نظامی در کریمه، اکثریت مردم روسیه در نظرسنجی‌ها دخالت نظامی در اوکراین را نفی کردند. تأثیر تجربه جنگ شوروی در افغانستان و آمریکا در عراق بر افکار عمومی باعث پرهیز از با تکرار تجربه‌ای مشابه در اوکراین شده بود. رسانه‌ها و محافل رسمی روسیه وضعیت اوکراین را ناشی از «دخالت غرب در این کشور» و حمایت از «نیروهای ملی‌گرا افراطی و فاشیستی» و «سرنگونی توأم با خشونت دولت قانونی» این کشور معرفی می‌کردند. اما دخالت نظامی روسیه در اوکراین، خود این کسور را بیش از پیش در مظان اتهام می‌نشاند و این گونه مانورهای تبلیغاتی را بی‌اثر می‌کند.

افزایش تلاش‌های دیپلماتیک در اروپا برای حل بحران و افزایش تماس‌ها و دیدارها میان مقام‌های روسیه و اوکراین نشانگر آن است که هر دو طرف پیروزی واقعی و کاملی برای خود در این بحران متصور نیستند و بیش از همه یافتن راه‌حل سیاسی که مبتنی بر خواست‌های متعادل‌شده طرفین باشد مد نظر است  اما حالا گفته می‌شود که در آستانه جنگی میان روسیه و اوکراین قرار داریم.