کریستیانو رونالدو، ستاره پرتغالی، در مصاحبه جنجالی با پیرس مورگان صحبت‌های جالبی را درباره شرایط منچستریونایتد، انتخاب رالف ران گینک و تجربه کارش با بازیکنان جوان مطرح کرده است.

رونالدو: هرگز نمی‌توانید مثل من و نسل من باشید
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش "ورزش سه"، رونالدو در چند روز اخیر به خاطر اظهاراتی که درباره منچستریونایتد، رالف رانگینک و اریک تن‌هاخ مطرح کرده به تیتر اول بسیاری از رسانه‌های اروپایی تبدیل شده است.

این بازیکن به احتمال زیاد دیگر هرگز پیراهن یونایتد را به تن نخواهد کرد و در پنجره نقل و انتقالات زمستانی به باشگاه دیگری ملحق خواهد شد و همین باعث شده که اظهارات عجیبی را در مصاحبه با پیرس مورگان مطرح کند.

*هواداران برای من مهم‌ترین بخش این فوتبال هستند.

*در یک قدمی پیوستن به منچسترسیتی بودم اما فرگوسن منصرفم کرد.

*انتظار داشتم پس از 13 سال تغییرات بسیاری را در یونایتد ببینم اما هیچ چیز عوض نشده بود.

*باید به سولسشر زمان بیشتری برای کار داده می‌شد.

*چطور ممکن است مدیران یونایتد تصمیم به استفاده از یک مدیر ورزشی به عنوان مربی بگیرند؟

*بازیکنان جوان نمی‌توانند ثبات و درخشش طولانی مانند نسل ما داشته باشند.

*دالوت یکی از بهترین و قدرتمندترین بازیکنان از نظر ذهنی و روحی است.

متن کامل بخش اول این مصاحبه را که شب گذشته منتشر شد در ادامه می‌خوانید:

مورگان: کریستیانو، اجازه بدم صحبت را با این سوال شروع کنم که چرا قبول کردی این مصاحبه را انجام دهی؟

رونالدو: چون فکر کردم حالا زمانش رسیده است تا حرف‌هایی را مطرح کنم و چون از تو خوشم می‌آید، به همین سادگی (می‌‎خندد).

مورگان: من هم از تو خوشم می‌آید و تو را تحسین می‌کنم چون خصوصا امسال بیشتر از هر مقطع دیگری در طول دوران فوتبالت مجبور شدی انتقادهایی را تحمل کنی و فکر می‌کنم حالا زمان آن رسیده است که بعضی مسائل مشخص شود و توضیحاتی درباره بعضی اتفاقات ارائه شود، خصوصا برای هواداران منچستریونایتد که با خودشان فکر می‌کنند چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

رونالدو: همان طور که بارها و بارها گفتم همیشه از هواداران تعریف می‌کنم. آنها مهم‌ترین جنبه فوتبال هستند، شما برای آنها بازی می‌کنید. آنها همیشه طرف من هستند. من هربار که بیرون می‌روم و در خیابان قدم می‌زنم این موضوع را حس می‌کنم. آنها همیشه جلو می‌آیند و کاری که من برای فوتبال کردم و می‌کنم را تحسین می‌کنند و این مهم‌ترین اتفاق در فوتبال برای من است. هواداران برای من همه چیز هستند.

مورگان: من می‌خواهم تو را به تابستان گذشته برگردانم که در یوونتوس بودی و گمانه‌زنی زیادی در این‌باره وجود داشت که قرار است به چه تیمی بپیوندی، جدی‌ترین شایعه مربوط به پیوستن تو به منچسترسیتی بود. پس اول از همه به ما بگو، این اتفاق چقدر محتمل بود.

رونالدو: صادقانه باید بگویم خیلی نزدیک بود. این موضوعی بود که بسیار درباره آن حرف زده شد. فکر می‌کنم پپ گواردیولا هم حدود دو هفته قبل گفت که آنها بسیار برای جذب من تلاش کردند اما همانطور که شما هم از سابقه من در منچستریونایتد خبر دارید، قلب من و احساسم و کاری که سابقه و گذشته با آدم می‌کند تعیین‌کننده بود و البته که سر الکس فرگوسن هم نقش مهمی داشت. من به نوعی شگفت‌زده شدم اما این تصمیمی آگاهانه بود چون قلبم نقش مهمی در گرفتن این تصمیم در آن لحظه داشت.

مورگان: تو اسطوره منچستریونایتد بودی، بنابراین وقتی می‌گویی قلبت تو را هدایت کرده به این خاطر است که تاریخ مشترکی با این باشگاه داری و رابطه‌ات را با فرگوسن و هواداران حفظ کردی.

رونالدو: من فکر می‌کنم این موضوعی کلیدی بود. این تفاوتی بود که در آن لحظه وجود داشت اما این درست نیست که بگویم منچسترسیتی نزدیک نبود. با این حال، من فکر می‌کنم که تصمیم درستی گرفتم. از آن پشیمان نشدم و همانطور که قبلا به آن اشاره کردی، فرگوسن نقش مهمی داشت.

مورگان: قبل از بازگشت با او صحبت کردی؟

رونالدو: بله، صحبت کردم.

مورگان: او چه چیزی گفت که سعی کند تو را برای بازگشت متقاعد کند؟

رونالدو: او به من گفت غیرممکن است که به منچسترسیتی بروی و من گفتم چشم، رییس! (می‌خندد). پس تصمیمم را گرفتم و تکرار می‌کنم که این تصمیمی آگاهانه و خوب بود.

مورگان: تو برگشتی و شرایط نمی‌توانست بهتر از این آغاز شود. کار را در اولدترافورد آغاز کردی، تیم 1-4 برابر نیوکسل برنده شد و تو دو گل زدی. فرگوسن آنجا بود و از بازگشت پسر خوانده‌اش لذت می‌برد. مادرت آنجا بود و از بازگشت پسرش لذت می‌برد و اشک می‌ریخت. عجب بازگشتی! آن روز وقتی از روی نیمکت وارد زمین شدی چه حسی داشتی؟

رونالدو: احساس فوق‌العاده‌ای بود اما فقط مربوط به روز بازی نمی‌شود. من یک هفته قبل هم این احساس را داشتم که همه چیز تغییر کرده است. همه دنیا درباره من حرف می‌زدند، در این باره که کریستیانو به خانه و جایی که به آن تعلق دارد برگشته است. بنابراین بازگشت به منچستریونایتد برای من بسیار خاص بود تا بتوانم نمایش خوبی برای هواداران داشته باشم و مطمئنا دو گلی که زدم بهترین استقبالی بود که می‌توانستم دریافت کنم. روزی به یاد ماندنی و باورنکردنی در اولدترافورد بود.

مورگان: فریادهای «زنده‌باد رونالدو» به تو انرژی می‌دهد؟ دوست داری آن را بشنوی؟

رونالدو: بله، البته که دوست دارم. همانطور که پیش از این گفتم، هواداران برای من همه چیز هستند.

مورگان: فکر می‌کنم در جریان بازگشت تو به یونایتد در عرض 24 ساعت دو اتفاق رخ داد. اول این که تو توانستی رکورد فروش پیراهن را در عرض 24 ساعت بشکنی، تو در واقع بازیکنی به اسم لیونل مسی که به پی اس جی رفته بود، شکست دادی و باید از این موضع خوشحال باشی، اینطور نیست؟

رونالدو: البته که هستم (می‌خندد). همانطور که می‌دانید این من نیستم که رکوردها را دنبال می‌کنم، بلکه آنها در پی من هستند. بنابراین این احساس خوبی است که یک رکورد دیگر به نامم ثبت شود.

مورگان: اتفاق دیگر مربوط به توییت منچستریونایتد درباره بازگشت تو به این باشگاه بود که بیشترین لایک را در تاریخ توییتر دریافت کرد.

رونالدو: این هم خوب است، لحظه خوبی بود. هیچ‌کس انتظارش را نداشت چون شرایط در عرض 24 ساعت تغییر کرد. شرایطی که در صحبت با منچسترسیتی و سایر باشگاه‌ها شکل گرفته بود و بحث جدایی از یوونتوس مطرح بود اما خبری از یونایتد نبود. با این حال، این اتفاق همه و حتی خود من را متعجب کرد.

مورگان: پس از چند هفته شرایط در یونایتد دیگر خوب پیش نرفت. آنها نتایج خوبی به دست نیاوردند و در آخر تصمیم به اخراج اوله گونار سولسشر گرفتند و این در عرض دو ماه پس از بازگشت تو بود. تو چه احساسی نسبت به این موضوع و به صورت کلی نسبت به این باشگاه و شرایط آن در مقایسه با گذشته داشتی؟

رونالدو: پیرس، صادقانه باید بگویم که وقتی به منچستریونایتد پیوستم حس می‌کردم همه چیز تغییر کرده است چون 13 سال گذشته بود. من 9 سال در رئال مادرید و سه سال در یوونتوس بودم. وقتی برگشتم فکر می‌کردم همه چیز متفاوت خواهد بود. منظورم از نظر تکنولوژی، زیرساخت‌ها و همه چیز است. اما به شکل بدی شگفت‌زده شدم. اجازه دهید بگویم که چون همه چیز مثل قدیم بود. همانطور که گفتی این تیم در شرایط خوبی نبود. آنها اوله را اخراج کردند و مایکل کریک برای دو بازی هدایت این تیم را برعهده گرفت که برابر ویارئال و چلسی بود. همه چیز خیلی سریع پیش رفت اما من واقعا متعجب بودم و متوجه بی‌ثباتی در این باشگاه شدم. آنها اصلا پیشرفت نکرده بودند. انگار در زمان متوقف شدند که باعث تعجب من شد و انتظارش را نداشتم. آنها آرام آرام شروع به پیشرفت کردند. حتی پنجره‌های نقل و انتقالات و بازیکنان جدید هم برای من عجیب بودند.

مورگان: وقتی قبلا در این تیم بودی، اگر یونایتد خواهان جذب بازیکنی بود و فرگوسن به او علاقه داشت، آن بازیکن خودش به این تیم می‌آمد اما حالا پس از چندین سال ناکامی و بازنشستگی فرگوسن شرایط فرق کرده است و یونایتد دیگر نمی‌تواند بازیکنان درجه یک را به خدمت بگیرد. آیا تو از این تغییر هم تعجب کردی؟ چون قبلا به آن عادت داشتی که بازیکنان بزرگ را کنار خودت ببینی.

رونالدو: من شگفت‌زده شدم. فکر می‌کنم جیدون سانچو و رافائل واران هم همزمان با من به خدمت گرفته شدند. این همان سبکی بود که یونایتد باید در پیش می‌گرفت. همانطور که اشاره کردید، جدایی فرگوسن شکاف بزرگی در این باشگاه ایجاد کرد. نه فقط فرگوسن، بلکه فردی که از نظر من بسیار تاثیرگذار بود: دیوید گیل که مرد بسیار بسیار خوبی بود. ساختار حول محور فرگوسن هم بسیار مهم بود. من می‌دانستم که یونایتد مثل قبل نیست اما فکر نمی‌کردم چنین شکاف بزرگی ایجاد شده باشد. اتفاقات بزرگی در طول 10 سال گذشته رخ داده بود و این چیزی بود که بیشتر من را متعجب کرد. از نظر من، هیچ پیشرفتی در یونایتد اتفاق نیفتاده بود و من شاهد چیزهایی بودم که در 21 یا 22 سالگی دیده بودم. 

مورگان: تو گفتی که در زمان حضورت در رئال و یوونتوس شاهد حرکت همیشگی رو به جلوی آنها برای پیشرفت با تکنولوژی بودی تا بهترین عملکرد به دست بیاید. پس می‌توانی چیزی که آنجا تجربه کردی را با چیزی که در یونایتد وجود ندارد مقایسه کنی.

رونالدو: از نظر من پیشرفت در یونایتد در مقایسه با رئال و حتی یوونتوس صفر است. اگر بخواهم آن را با رئال مادرید و یوونتوس که از سایر دنیا پیروی می‌کنند مقایسه کنم، آنها در تکنولوژی و خصوصا در زمینه تمرینات، تغذیه و شرایط غذا خوردن درست و بازیابی بهتر واقعا من را متعجب کردند. از نظر من، یونایتد در مقایسه با سایر باشگاه‌ها عقب است و این باعث تعجب من است. باشگاهی به این بزرگی باید بسیار پیشرو باشد و اینطور نیست. متاسفانه آنها در این سطح نیستند اما من امیدوارم که در طول چند سال آینده به سطح اول برسند.

مورگان: یونایتد بعضی از بهترین مربیان دنیا را پس از فرگوسن در اختیار داشته و همه آنها در مقایسه با سایر مقاطع زندگی حرفه‌ای که داشتند شکست خوردند. فکر می‌کنی این مربوط به موارد ساختاری این باشگاه است که مربیان بزرگ از حمایتی که لازم است برخوردار نیستند؟

رونالدو: من نمی‌دانم چه اتفاقی در حال رخ دادن است یا نه، اما از زمانی که فرگوسن رفت، من هیچ تکاملی در این باشگاه ندیدم. پیشرفت آنها صفر بود. برای مثال باشگاهی به بزرگی یونایتد پس از اخراج سولسشر، یک مدیر ورزشی به نام رالف رانگنیک را استخدام کرد، موضوعی که هیچکس آن را درک نکرد. این مرد حتی مربی هم نبود. این که منچستریونایتد یک مدیر ورزشی را به خدمت گرفت نه تنها من را، بلکه تمام دنیا را شگفت‌زده کرد.

مورگان: این تصمیم مضحکی بود، اینطور نیست؟

رونالدو: البته که بود. ما باید صادق باشیم، وقتی شما حتی مربی هم نیستید پس چطور قرار است سرمربی یونایتد باشید؟ این چیزی است که از نظر من حرکت در مسیر درست برای رسیدن به موفقیت مانند منچسترسیتی، چلسی یا لیورپول نبود. آنها به خاطر چنین اشتباهاتی یک یا دو قدم عقب هستند. آنها باید پیشرفت کنند و باید کارمندان یا مدیران یا هرکسی که در این میان تاثیرگذار است، عوض کنند. من نمی‌دانم مشکل در این باشگاه دقیقا از چه کسی است.

مورگان: این در ادامه مسیر نداشتن بلندپروازی بود. آنها مربیان بزرگی را جذب کردند که هواداران دوست داشتند اما نتوانستند قهرمانی‌هایی را که یونایتد به آنها عادت داشت، برگردانند. اما مسئله اینجا کسی مانند رانگنیک است. من هرگز اسم او را نشنیده بودم. تو شنیده بودی؟

رونالدو: نه، هرگز نشنیده بودم. کسانی که با آنها حرف زدم هم نمی‌دانستند او کیست.

مورگان: آیا او را رییس خطاب می‌کردی؟

رونالدو: بله، من به او احترام می‌گذاشتم. او سرمربی بود. من تمام مربیانی را که در طول دوران فوتبالم داشتم، رییس خطاب می‌کردم چون باید این کار را انجام می‌دادیم اما در اعماق وجودم هرگز او را به عنوان رییس نمی‌دیدم. نکاتی را می‌دیدم که هرگز با آنها موافق نبودم و او هم در زمان متوقف شده بود چون اگر پنج سال مربی نباشید، هویت مربیگری را از دست می‌دهید. این اتفاق همزمان هم من را متعجب کرد و هم نکرد چون وقتی آنها همان ساختارها را حفظ کرده بودند، بنابراین مربیان زیاد جای تعجب نداشتند اما این لحظه سختی بود.

مورگان: موضوعی که بلافاصله پس از حضور رانگنیک رخ داد و خیلی جالب بود این بود که او شروع به طرح این مسئله با خبرنگاران کرد که تو به اندازه کافی پرس نمی‌کنی و شاید باید به فکر ترک این باشگاه باشی. این مرد که بود و چرا چنین حرف‌هایی را به بازیکنی می‌زد که برای تیمش گلزنی می‌کرد؟

رونالدو: صادقانه باید بگویم این چیزی بود که من هم درک نمی‌کردم. مربیان جدید وقتی به تیمی ملحق می‌شوند گاهی چنین رفتارهایی دارند اما من هر مربی با هر سبک، نظر و روحیه متفاوتی را درک می‌کنم. در بعضی مواقع ممکن است با آنها موافق نباشی و من همیشه در طول زندگی همینطور بودم. در طول فوتبالم کنار بهترین مربیان دنیا مانند زین الدین زیدان، کارلو آنچلوتی، ژوزه مورینیو، فرناندو سانتوس و مکس آلگری بودم، بنابراین تجربیاتی دارم چون چیزهایی از آنها یاد گرفتم و وقتی شما مربی‌ای می‌بینید که می‌آید و می‌خواهد انقلابی در فوتبال انجام دهد متوجه می‌شوید. من نظرات خودم را دارم اما این بخشی از کار است چون در آخر من اینجا هستم تا پیروز شوم و می‌خواهم با تجربیاتم کمک کنم که بعضی از مربیان نمی‌پذیرند و این بخشی از کار است.

مورگان: آیا رانگنیک می‌دانست در حال انجام چه کاری است؟

رونالدو: نه. آنها این باشگاه را خیلی خوب می‌شناسند اما متوجه بزرگی و سابقه آن نیستند که این باعث تعجب بیشتر من شد. شما در این شرایط باید یک مربی بزرگ به کار بگیرید، نه یک مدیر ورزشی.

مورگان: فکر می‌کنی تصمیم آنها برای اخراج سولسشر درست بود؟

رونالدو: من سولسشر را دوست دارم. فکر می‌کنم او انسان خوبی بود چون من همیشه احساسات واقعی آدم‌ها را در قلبم نگه می‌دارم. او از قلبش پیروی کرد و کارش هم خوب بود و نیاز به زمان بیشتری داشت. من هرگز به این شک نداشتم که او مربی خوبی خواهد شد. کار با او تجربه بسیار خوبی بود و من از این موضوع بسیار خوشحال هستم، حتی با این که مدت زمان کوتاهی بود.

مورگان: نظرت درباره بازیکنان جوان‌تر و به طور خاص روحیه و ذهنیت آنها چیست؟ چون از چیزهایی که خواندم این برداشت را داشتم که وقتی تو در 18 سالگی در یونایتد بودی احترام بسیار زیادی برای بازیکنان بزرگ‌تر قائل می‌شدی و از تجربه بازیکنانی مثل کین و دیگران در رختکن استفاده می‌کردی. آیا تو هم چنین احترامی را از بازیکنان جوان‌تر دریافت کردی؟

رونالدو: نمی‌خواهم بگویم که آنها به بازیکنان باتجربه و بزرگ‌تر احترام نمی‌گذارند. فکر نمی‌کنم این واژه درستی باشد اما آنها در دوره متفاوتی زندگی می‌کنند. این چیزی است که من در بچه‌های خودم هم می‌بینم.

مورگان: این تفاوت در چیست؟

رونالدو: در خشم. آنها همه چیز را خیلی راحت در دسترس دارند. آنها ضربه‌ای نمی‌خورند. هیچ اهمیتی قائل نیستند. این چیزی نیست که فقط در منچستریونایتد حس کرده باشم، جوانان در حال حاضر در تمامی لیگ‌های بزرگ دنیا دیگر مانند نسل من نیستند. اما ما نمی‌توانیم آنها را مقصر بدانیم چون این بخشی از زندگی است. این نسل جدید و تکنولوژی‌های جدید جدانشدنی هستند و همین باعث می‌شود که حواس آنها از بقیه مسائل پرت شود. اما آنها مثل گذشته نیستند، آنها گوش می‌دهند به همین دلیل است که ما دو گوش داریم. از یک گوش می‌شنوند و از گوش دیگر بیرون می‌کنند. این باعث تعجب من نیست اما در عین حال باعث تاسف است چون اگر آنها بهترین مثال‌ها را برابر چشمان‌شان دارند و حتی حاضر به تکرار آن نیستند، پس شرایط عجیب است. به یاد دارم وقتی 18، 19 و 20 ساله بودم همیشه به بهترین بازیکنان مانند رود فان نیستلروی، ریو فردیناند، روی کین و رایان گیگز نگاه می‌کردم. به همین دلیل به چنین موفقیت و ثبات طولانی‌ای رسیدم. چون مراقب بدنم، ذهن و افکارم بودم و از این بازیکنان یاد گرفتم.

مورگان: وقتی بخواهی توصیه‌ای به این بازیکنان جوان داشته باشی، چه چیزی به آنها می‌گویی؟ سعی می‌کنی چطور آنها را هدایت کنی؟

رونالدو: من از آن دست افرادی نیستم که بخواهم توصیه کنم. من دوست دارم الگوی خوبی باشم چون من الگو هستم. هر روز صبح در تمرینات حضور دارم و کارهای مشابهی انجام می‌دهم. من شاید اولین کسی باشم که به تمرین می‌آیم و آخرین کسی باشم که می‌روم. فکر می‌کنم جزئیات مشخص هستند. همانطور که گفتم آنها حرفی را می‌شنوند و دو دقیقه بعد فراموشش می‌کنند و کاری را انجام می‌دهند که فکر می‌کنند بهتر است. به همین دلیل است که می‌گویم دوست دارم الگوی خوبی باشم. بعضی از آنها من را دنبال می‌کنند اما نه خیلی.

مورگان: اگر من بازیکنی جوان بودم و کریستیانو رونالدو را کنارم داشتم، دوست داشتم هر ثانیه تماشایش کنم، به حرفش گوش کنم، شاهد کارهایش باشم اما چیزی که تو می‌گویی این است که آنها علاقه‌ای به انجام این کار ندارند.

رونالدو: آنها هیچ اهمیتی قائل نیستند. بعضی از آنها چرا، اما اکثر آنها اینطور نیستند. این باعث تعجب من نیست چون آنها نمی‌توانند دوران فوتبالی طولانی داشته باشند. این غیرممکن است. بسیاری از بازیکنان نسل من تا 36، 37 یا 38 سالگی در بالاترین سطح بازی کردند اما بازیکنانی از این نسل که به چنین سطحی برسند انگشت شمار خواهند بود چون چنین چیزی نیازمند آماده‌سازی بسیار است.

مورگان: چه بازیکنی در دنیاست که بیشتر از هرکس به خاطر قدرت ذهنی و رفتارش او را تحسین کنی؟

رونالدو: این سوال سختی است چون من بازیکنان زیادی را در طول دوران فوتبالم دیدم. اگر درباره منچستریونایتد از من سوال کنی شاید پاسخم دیوگو دالوت باشد. او جوان است اما بسیار حرفه‌ای است و من مطمئنم که سال‌های زیادی بازی خواهد کرد چون او جوان و باهوش و حرفه‌ای است. بازیکنان دیگری هم هستند اما مثل او کم است، شاید لیساندرو مارتینز، کاسمیرو اما انتخاب من دالوت است.

*مرگ پسرم سخت‌ترین لحظه زندگی‌ام بود.

* همیشه با پسرم و پدرم حرف می‌زنم و حضور آنها را حس می‌کنم

*هرگز انتظار نداشتم که تمام جامعه انگلیس واکنشی باورنکردنی به غم از دست دادن پسرم نشان دهد

*از نام رونالدو برای لاپوشانی بقیه مشکلات استفاده می‌شود.

*90 درصد مطالب رسانه‌ها دروغ و مزخرف است.

*مردم فکر می‌کنند من کاریزماتیک هستیم.

*وین رونی به من حسودی می‌کند.

*شنیدن انتقادها از زبان کسانی مثل رونی و گری نویل برایم آزاردهنده است و هیچ دوستی‌ای با آنها ندارم.

مورگان: رانگینک آمده بود، دومین سرمربی از زمان حضور تو در یونایتد بود، شرایط خوب پیش نمی‌رفت اما تو همچنان گل می‌زدی و تنها کسی بودی که عملکرد خوبی داشت که ناگهان با بدترین اتفاق زندگی‌ات مواجه شدی. همسرت دوقلو باردار بود، آنها را به دنیا آورد و نوزاد پسرت زنده نماند. من چهار فرزند دارم و تو هم همینطور، نمی‌توانم چنین چیزی را تصور کنم. فکر نکنم می‌توانستی اتفاق بدتری را تصور کنی که پس از طی شدن دوره بارداری چنین اتفاق تلخی خصوصا برای مادر رخ دهد. این اتفاق برای تو چطور بود؟

رونالدو: از زمان مرگ پدرم این سخت‌ترین لحظه زندگی من بود. وقتی شما فرزند دارید انتظار دارید که همه چیز عادی پیش برود. وقتی مشکلی دارید بسیار دشوار است. من و جورجینا لحظات سختی را سپری کردیم چون درک نمی‌کردیم چرا چنین اتفاقی برای ما رخ داد. صادقانه باید بگویم که این اتفاق بسیار بسیار سخت بود. درک این که چه اتفاقی افتاده است بسیار سخت بود. فوتبال در حال ادامه پیدا کردن بود، رقابت‌های زیادی در حال انجام بود و ما می‌دانستیم که فوتبال متوقف نمی‌شود. پشت سر گذاشتن این لحظات برای من و خانواده‌ام و خصوصا جورجینا واقعا دشوار بود.

مورگان: او در یک برنامه تلویزیونی گفته بود حس کردم بخشی از قلبم از بین رفت و از خودم پرسیدم که چطور باید ادامه دهم، سپس به چشمان فرزندانم نگاه کردم و فهمیدم که تنها راهی که دارم این است که همه کنار هم باشیم.

رونالدو: بله، من همین را دیدم. این کاری است که ما انجام دادیم. لحظات سختی بود اما من و جورجینا به هم گفتیم که فرزندان دیگری هم داریم و بلا که تازه به دنیا آمده هم هست که باید خوشحال باشد.

مورگان: این لحظه دشواری بود که در حال عزاداری برای این غم بزرگ بودی اما در عین حال تولد دختر دیگرت را جشن می‌گرفتی.

رونالدو: همیشه به خانواده و دوستانم می‌گویم که هرگز غم و خوشحالی همزمان را به این شکل تجربه نکرده بودم. توضیح آن دشوار است. نمی‌دانی باید بخندی یا گریه کنی چون نمی‌دانی باید چه واکنشی نشان بدهی و چه کار کنی. کلمه‌ای برای توصیف حسم در آن لحظه پیدا نمی‌کنم اما این احساس بسیار دیوانه‌واری بود اما همانطور که گفتم من مجبور شدم بالغانه رفتار کنم چون بلا هم بود که خیلی مهم بود. یکی فوت کرد و یکی زنده ماند.

مورگان: این اتفاق را چطور برای بقیه بچه‌هایت توضیح دادی؟

رونالدو: اول من و جورجینا به خانه رسیدیم و بچه‌ها پرسیدند که پس آن یکی بچه کجاست؟ آن روز با کریستیانو (پسر بزرگش) صحبتی داشتیم چون 12 ساله است و متوجه می‌شود، همه چیز را درک می‌کند و من با او حرف زدم. ما در اتاق خواب او با هم اشک ریختیم و صحبت کردیم و شرایط طوری بود که انگار او هم درک می‌کرد و هم درک نمی‌کرد. او کمی گیج شده بود. سپس سر میز غذا بود که بچه‌ها دوباره شروع کردند و پرسیدند مامان، بچه دیگر کجاست؟ آنها این سوال را پرسیدند چون او هنوز کمی شکم داشت چون بچه‌ها دوقلو بودند. این روند سختی بود. پس از یک هفته بود که گفتم باید با بچه‌ها صادق باشیم و تصمیم گرفتیم به آنها بگوییم که آنخل (اسم پسرش) به بهشت رفته است. ما این کار را کردیم و بچه‌ها درک کردند. هروقت نوشیدنی می‌خوردیم بچه‌ها به آسمان اشاره می‌کردند و می‌گفتند این برای آنخل است. این چیزی است که بسیار دوستش داشتم چون این بخشی از زندگی است و من دوست ندارم به فرزندانم دروغ بگویم. این روند سختی بود اما من بیشتر پدر شدم و بیشتر با آنها دوست شدم و آنها هم بیشتر به پدرشان نزدیک شدند.

مورگان: این موضوع مهمی است چون چنین اتفاقاتی ممکن است روابط را قوی کند یا از بین ببرد.

رونالدو: در مورد من، این اتفاق به ما کمک کرد. من با جورجینا دوست بودم اما پس از این اتفاق رابطه عاشقانه‌تری را تجربه کردیم. این اتفاق دیدگاه من را به زندگی عوض کرد. این موضوع روی عدم حضور من در پیش فصل هم تاثیر داشت. من در شش ماه گذشته سخت‌ترین روزهای عمرم را سپری کردم.

مورگان: احساس می‌کنی که روح پسرت همراه توست؟

رونالدو: مطمئنا همینطور است. خاکستر بدن او مانند خاکستر بدن پدرم اینجا در خانه من است. این چیزی است که دوست دارم تا پایان عمرم حفظ کنم. دوست نداشتم آنها را به دریا یا اقیانوس بریزم. پایین خانه یک کلیسای کوچک داریم که خاکستر هردوی آنها آنجا است.

مورگان: آیا با آنها حرف می‌زنی؟

رونالدو: بله، حرف می‌زنم. من همیشه با آنها حرف می‌زنم. آنها کنارم هستند و به من کمک می‌کنند که مرد و انسان و پدر بهتری باشم. پیامی که آنها برای من می‌فرستند و خصوصا پسرم، چیزی است که بسیار به آن افتخار می‌کنم.

مورگان: تو واکنشی خارق العاده از هواداران فوتبال گرفتی. فکر می‌کنم شاید با این حجم از ابراز احساسات شگفت‌زده شده باشی. حتی هواداران لیورپول هم در دقیقه هفت بازی تیم‌شان نام تو را فریاد زدند، در حالی که آنها بزرگترین دشمن یونایتد هستند. وقتی آن را شنیدی چه احساسی داشتی؟

رونالدو: من هرگز انتظار چنین چیزی را نداشتم. از این فرصت استفاده می‌کنم تا از تمام جامعه انگلیس برای این موضوع و محبتی که به من داشتند تشکر کنم. نه فقط از هواداران لیورپول، بلکه از تمام انگلیس.

مورگان: در بازی برابر آرسنال که به زمین برگشتی هم در دقیقه هفت تمام جمعیت حاضر در ورزشگاه ایستاد و تشویقت کرد.

رونالدو: من حتی نامه‌ای از سوی خانواده ملکه الیزابت هم دریافت کردم.

مورگان: از خود ملکه؟ تسلیت گفته بودند؟

رونالدو: نه، از کل خانواده سلطنتی. بله، تسلیت گفته بودند و این واقعا باورنکردنی بود. برای همین همیشه می‌گویم که احترام بسیاری برای جامعه انگلیس قائل هستم چون آنها با من بسیار مهربان بودند و رفتار آنها با من و خانواده‌ام در آن بازه حساس بسیار خوب بود.

مورگان: وقتی ملکه الیزابت فوت کرد، تو پیامی احساسی منتشر کردی. پس یکی از دلایل این رفتار تو همین بود؟

رونالدو: البته. آنها بسیار با من مهربان بودند و به همین دلیل چنین کاری انجام دادم. اما این لحظه‌ای باورنکردنی بود که من هرگز فراموشش نخواهم کرد.

مورگان: تو دخترکوچک شش ماهه‎ای به نام بلا داری. عبور از آن ناراحتی عمیق و حضور او باید واقعا لذتبخش باشد.

رونالدو: عالی است. او عضو جدید خانواده من است. آنها درخشش خانه هستند و من و جورجینا به همه بچه‌ها بسیار افتخار می‌کنیم. او دختری زیبا و عالی است و ما بسیار خوشحال هستیم.

مورگان: قرار است فرزندان بیشتری داشته باشی؟

رونالدو: در حال حاضر به داشتن فرزند بیشتر فکر نمی‌کنم اما هیچکس جز خدا از آینده خبر ندارد اما حالا می‌خواهیم کمی استراحت کنیم تا از حضور آنها استفاده کنیم چون بلا شش ماهه و دیگر بچه‌ها پنج ساله و کریستیانو 12 ساله است. باید ببینیم در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد.

مورگان: بازی کردن در سطح اول فوتبال که میلیون‌ها نفر شاهد عملکرد تو هستند حتی در بهترین شرایط هم بسیار دشوار است اما تو پس از این اتفاق مجبور شدی به زمین برگردی، این باید بسیار برای تو حتی با وجود قدرت ذهنی که داری سخت بوده باشد. شرایط را چطور دیدی؟

رونالدو: بازی پس از این اتفاق بسیار دشوار بود اما من مثل همیشه حمایت خانواده‌ام را داشتم. جورجینا به من گفت برو، برو بازی کن و از کاری که دوست داری لذت ببر. این به من کمک کرد که کمی این غم را فراموش کنم. این دشوار بود اما بالاخره باید به خودتان کمک کنید. برای این که زیاد به این اتفاق فکر نکنید، حتی تمرین کردن هم خوب است. همه چیز به حدی سریع پیش می‌رود که شما فرصتی برای سازگاری ندارید. اما این کار به من کمک کرد، جورجینا بسیار به من کمک کرد که به ثبات برسم.

مورگان: او زن بسیار قدرتمندی است. همسر تو بودن کار آسانی نیست اما او همیشه کنار تو است.

رونالدو: بله، همینطور است. ما به هم کمک می‌کنیم اما او وقتی جوان‌تر بود بسیار سختی کشید و حالا با نگاه متفاوتی به زندگی نگاه می‌کند. او جوان است اما سختی بسیاری کشیده است. او در آرژانتین به دنیا آمد. مشکلاتی با خانواده‌اش داست، تنها زندگی کرد. او زندگی و تجربیات جالبی داشته است و به من بسیار کمک کرد. او برای سن خودش بسیار پخته است. ما به هم کمک می‌کنیم. وقتی من ناراحتم، او من را سرحال می‌کند و برعکس. ما زوج بسیار خوبی هستیم و من از این که او در کنار من است بسیار خوشحال هستم.

مورگان: چهار روز پس از این روز سخت در زندگی‌ات، مربی جدیدی به نام اریک تن‌هاخ به تیمت معرفی شد. آیا چیزی از او می‌دانستی؟

رونالدو: کمی از کارش در آژاکس شنیده بودم.

مورگان: تو فصل را با 24 گل برای منچستریونایتد شامل 18 گل در لیگ برتر به پایان رساندی و در رده‌بندی کفش طلا در رده دوم قرار گرفتی. این نمایشی باورنکردنی بود اما همچنان مورد انتقاد بودی. انگار همه چیز تقصیر تو بود، حتی با این که این همه گل زده بودی. آیا از این که به نقطه اصلی انتقادها تبدیل شده بودی متعجب بودی؟

رونالدو: فکر می‌کنم این کار آسانی است که وقتی بخواهید بقیه اتفاقات را لاپوشانی کنید، به کریستیانو رونالدو اشاره کنید. این کاری است که همه انجام می‌دهند. رسانه‌ها دوست دارند من را در صفحه اول داشته باشند چون در این صورت فروش بیشتری دارند و من به این زندگی عادت دارم چون 37 ساله هستم و چیزهای بسیاری را می‌دانم و یاد گرفتم. وقتی شما در فراز یا فرود یک موج هستید چیزهایی را متوجه می‌شوید و می‌بینید که بقیه نمی‌بینند. من از این که لحظات بدی داشته باشم راضی هستم تا ببینم که چه افرادی کنارم هستند، چه کسانی بیشتر از من انتقاد می‌کنند چون منتظر این لحظه بودند. آنها دوست ندارند موفقیت افراد دیگر را ببینند. من در چهار یا پنج ماه گذشته این موضوع را برای خودم و جورجینا احساس کردم. رسانه‌ها در سراسر دنیا از من انتقاد می‌کردند. گاهی من درک نمی‌کردم چرا. حتی رسانه‌های پرتغالی هم از من انتقاد می‌کردند اما همچنان باور دارم که بخشی از این موضوع به خاطر حسودی آنها است. آنها می‌خواهند بعضی مسائل را لاپوشانی کنند اما من 21 سال در سطح اول فوتبال بودم و با این شرایط آشنا هستم. کنار آمدن با این شرایط وقتی که شما در دوران افت هستید دشوار است.

مورگان: آیا تو تمام این انتقادها را می‌خواندی؟ آیا روزنامه‌‌ها و شبکه‌های اجتماعی را می‌خواندی؟

رونالدو: ویژگی خوبی که دارم این است که علاقه‌ای به خواندن آنها ندارم چون می‌ دانم 90 درصد موارد دروغ و مزخرف است. همه رسانه‌ها مزخرف نیستند اما اکثرشان هستند. آنها واقعیت را نمی‌گویند و مدام دروغ می‌گویند، به من و خانواده‌ام حمله می‌کنند و همیشه حرف‌های منفی می‌زنند. چرا باید این چیزها را بخوانم وقتی می‌دانم قرار است حس بدی به من و خانواده‌ام بدهد اما در آخر همه چیز را درک می‌کنم اما بسیار سخت است.

مورگان: مشکلی که داری این است که بیش از حد معروف هستی. تو بیشترین دنبال کننده را در اینستاگرام داری. همین الان نگاه کردم و دیدم 495 میلیون نفر تو را دنبال می‌کنند. من فقط دو میلیون دنبال کننده دارم و هشت میلیون در توییتر، بنابراین در توییتر آرام آرام به تو نزدیک می‌شوم. اما نزدیک به نیم میلیارد دنبال کننده در اینستاگرام داری و این دیوانه‌کننده است. چه حسی داری؟

رونالدو: احساس خوبی دارم. این برای من بسیار ارزشمند است چون این یعنی مردم من را دوست دارند و فکر می‌کنند کاریزماتیک هستم. گاهی از خودم می‌پرسم چرا من و کس دیگری نه؟ مسئله فقط این نیست که من خوب بازی می‌کنم، بلکه این است که شما باید کاریزماتیک باشید و مردم حس کنند با شما ارتباط دارند. این که خوشتیپ هستم هم کمک کرده است (می‌خندد). واقعا دلیل اصلی را نمی‌دانم اما فکر می‌کنم کاریزماتیک هستم. نمی‌دانم در انگلیسی چه می‌گویید اما ما در پرتغالی می‌گوییم شبیه میوه‌ای هستم که مردم دوست دارند بخورند (می‌خورند).

مورگان: آیا میوه خاصی هستی؟

رونالدو: شاید توت فرنگی (می‌خندد).

مورگان: نکته باورنکردنی برای من قدرت نفوذی است که تو در شبکه‌های اجتماعی داری. این خارق العاده است.

رونالدو: این همان چیزی است که پیش از این گفتم. من ویژگی‌های خوبی دارم که با موانع بسیار در زندگی به دست آمده است.

مورگان: تعدادی تو را دوست دارند و تعدادی از تو نفرت دارند. تو بازیکن بزرگی هستی اما آیا اهمیتی برای کسانی که از متنفر هستند قائلی؟

رونالدو: من به کسانی که دوستم دارند اهمیت می‌دهم. وقتم را برای کسانی که از من نفرت دارند تلف نمی‌کنم. من دوست دارم کسانی که دوستم دارند در اطرافم باشند و وقتم را برای انتقادها از افرادی که کنارم بودند مثل بازیکنان سابق تلف نمی‌کنم.

مورگان: یکی از بزرگ‌ترین منتقدان تو وین رونی است که تو سال‌های موفقی را در کنارش داشتی و دوست خوبی با او هستیم. او در طول این مدت سه یا چهار بار به تو حمله کرده است. این باعث تعجب من است.

رونالدو: برای من هم همینطور. تو باید این سوال را از او بپرسی. من نمی‌دانم چرا او به شدت از من انتقاد می‌کند. شاید به من حسودی می‌کند.

مورگان: او می‌گوید رفتار تو غیرقابل قبول است. یونایتد باید تو را بفروشد.

رونالدو: او یک سال یا شش ماه قبل بود که فرزندانش را اینجا گذاشت و از کریستیانو (پسر بزرگش) دعوت کرد که برای فوتبال به خانه او برود. من واقعا چنین افرادی را درک نمی‌کنم. این که آنها می‌خواهند روی صفحه اول یا تیتر اخبار باشند یا فقط به دنبال کار جدیدی یا هر چیز دیگری هستند.

مورگان: آیا این از حسودی او است که تو هنوز در حال بازی هستی یا هنوز در یونایتد هستی؟

رونالدو: شاید چون او زندگی حرفه‌ای خودش را در اواسط دهه 30 زندگی‌اش تمام کرد  و من هنوز در سطح بالاتری در حال بازی هستم. من نمی‌گویم که ظاهرم بهتر از اوست که واقعیت هم دارد (می‌خندد).

مورگان: البته این قابل بحث است و قطعی نیست (می‌‎خندد.)

رونالدو: شنیدن این سطح از انتقادها و حرف‌های منفی از کسانی که در کنارم بازی کردند دشوار است. گری نویل هم همینطور است.

مورگان: بله، تو مدتی قبل او را کنار زمین نادیده گرفتی و او هم بسیار ناراحت به نظر می‌رسید چون همیشه دوست داشت دوست تو باشد اما او هم انتقادهای بسیاری را مطرح کرد.

رونالدو: افراد می‌توانند نظرات خودشان را داشته باشند اما آنها واقعا نمی‌دانند چه اتفاقی در زمین تمرین یا حتی در زندگی من در جریان است. آنها نباید فقط یک اظهارنظر را بشنوند، بلکه باید نظر من را هم گوش کنند. انتقاد کردن آسان است اما اگر شما تمام ماجرا را ندانید، قضاوت آسان است.

مورگان: آیا آنها هنوز دوست تو هستند یا خطی بین خودت و آنها کشیدی؟

رونالدو: آنها دوست من نیستند. آنها صرفا همکار هستند که زمانی کنار هم بازی کردیم. برای مثال آنها هرگز برای صرف شام به خانه من نمی‌آیند. اما همانطور که به شما گفتم این بخشی از مسیر من است. آنها به انتقادها ادامه می‌دهند، هربار حس منفی را منتقل می‌کنند. بنابراین من مسیرم را ادامه خواهم داد و باید در کنار کسانی باشم که دوستم دارند.

مورگان: بعضی از هم تیمی‌های قدیمی تو بسیار حمایتگر بوده‌اند. ریو فردیناند همیشه پشت تو ایستاده است. روی کین همیشه و هر اتفاقی رخ داده از تو حمایت کرده و همین الان هم به این کار ادامه می‌دهد. آیا این کار برای تو ارزشمند است؟

رونالدو: این بسیار ارزشمند است چون من با آنها در یک رختکن حضور داشتم. آنها هم بخشی از مسیر من در فوتبال بوده‌اند. همانطور که بارها گفتم، روی کین بهترین کاپیتان من بوده است. ریو فردیناند بسیار به من کمک کرده است. ما همسایه هستیم. آنها افراد بسیار بسیار خوبی هستند. مسئله فقط این نیست که آنها از من تعریف کرده‌اند، آنها آنجا در رختکن بودند، آنها فوتبالیست هستند. آنها می‌دانند بازیکنان چطور بازی می‌کنند، چطور رفتار می‌کنند و مسائلی از این دست. شنیدن این که بازیکنان و هم تیمی‌های سابق مدام از شما انتقاد کنند بسیار سخت است.

مورگان: وقتی چنین کاری می‌کنند حس می‌کنی به تو خیانت شده است؟

رونالدو: بله چون این کار آسانی نیست. شاید خاصیت کار در تلویزیون این است که شما مجبور هستید و باید انتقاد کنید تا بیشتر معروف شوید. من واقعا درک نمی‌کنم.

مورگان: آیا آنها از اسم تو به سود خودشان استفاده می‌کنند؟

رونالدو: بله، فکر می‌کنم آنها از این موضوع استفاه می‌کنند چون احمق نیستند. من این موضوع را درک می‌کنم و باید به زندگی ادامه دهم حتی وقتی مردم از شما انتقاد یا تعریف می‌کنند اما این که ببینم کسانی که در رختکن کنارم بوده‌اند به این شکل از من انتقاد می‌کنند آزاردهنده است. من به خاطر این انتقادها غصه نمی‌خورم یا بدخواب نمی‌شوم اما شنیدن چنین چیزهایی خوب نیست.

مورگان: این رفتار تو را ناامید کرده است؟

رونالدو: بله، کمی ناامیدکننده است.