سکته اقتصادی واشنگتن در جنگ غزه
تیم تحریریه مثلثآنلاین
نبرد نابرابر رژیم اشغالگر علیه مردم فلسطین در نوارغزه و طولانی شدن جنگ به‌تدریج سبب کاهش حمایت مالی از سوی آمریکا و هم‌پیمانان آن و مغروض شدن هر چه بیشتر رژیم غاصب فلسطین را فراهم آورده است به‌طوری‌که هزینه هر روز جنگ برای اشغالگران بیش از یک میلیون دلار تمام می‌شود و برای آمریکا که بزرگ‌ترین بدهکار بانکی در جهان است، حمایت مالی از نبرد غزه دستاوردی در بلند مدت نخواهد داشت، زیرا دنیای سرمایه‌داری همواره به‌دنبال سود و منفعت بوده و تحمل عواقب بد اقتصادی را ندارند، این درحالی است که مردم و مالیات دهندگان در اروپا و به‌ویژه آمریکا، پرداخت هزینه جنگ در غزه را مالیات خود برای رژیم اشغالگر می‌دانند که سبب خشم آنان شده است.
رئیس اداره مدیریت و بودجه کاخ سفید گفت: تا پایان سال منابع آمریکا برای تجهیز جنگ اوکراین تمام خواهد شد و برای تامین بودجه مورد نیاز، هیچ چراغ جادویی وجود ندارد. پول نداریم و تقریبا زمانی هم برای‌مان نمانده است. دولت جو بایدن نیز به رهبران کنگره آمریکا هشدار داد دیگر پولی برای کمک به جنگ اوکراین ندارند و این مسأله می‌تواند منجر به فروپاشی اقتصادی و نظامی اوکراین و شکست این کشور در برابر روسیه شود و این اتفاق برای رژیم جعلی نیز خواهد بود.
اکنون میزان بدهی‌های آمریکا به بیش از ۱۵هزار میلیارد دلار افزایش یافته که بیش از۵۵درصد آنها به کشورهای خارجی بود و حدود۴ یا۵ درصد آن نیز در اختیار بخش‌ها، نهادها و وزارتخانه‌های داخلی آمریکاست. افزایش فقر، بیکاری، بی‌خانمانی، خودکشی، مهاجرت، شکاف طبقاتی و افزایش هزینه‌های نظامی حضور نامشروع آمریکا در نقاط مختلف جهان را می‌توان تاثیرگذار بر روند کاهش حمایت اقتصادی از رژیم اشغالگر اسرائیل واوکراین دانست. به تجربه ثابت شده جنایتکاران جنگ مانند سران جنگی در یوگسلاوی سابق درخصوص کشتار مسلمانان بوسنیایی رهبران وسران جنایتکارصهیونیستی به دست قانون ضد جنگ سپرده و محاکمه خواهند شد. بی‌تردید حامیان منطقه‌ای، اروپایی و آمریکایی آنان نیز به این سرنوشت گرفتار خواهند شد.
تاثیر تنگه باب المندب در اقتصاد جهانی
هم اکنون اقتصاد جهانی به یکدیگر مرتبط بوده و تاثیر مناطق راهبردی دریایی در اقتصاد جهان و غرب را نمی‌توان نادیده گرفت؛ مانند مناطق راهبردی تنگه باب المندب در یمن و تنگه هرمزدرخلیج همیشه فارس.وجود شاهراه‌های راهبردی مانند تنگه باب المندب در یمن و تنگه هرمز در خلیج همیشه فارس به‌منظور تامین امنیت تجاری بین‌المللی در راستای زیاده‌خواهی دول اروپایی و آمریکایی می‌تواند تاثیر بسزایی داشته باشد. تنگه باب المندب علاوه بر تاثیر سیاسی از نظر جغرافیایی بسیار حائز اهمیت است، به طوری‌که تنگه باب‌المندب دومین تنگه مهم جهان پس از کانال سوئز به شمال می‌آید، زیرا نقطه ارتباطی بین دریای سرخ و مدیترانه است به اضافه این‌که جنوب غرب آسیا را به شرق آفریقا و اروپا متصل می‌کند؛ با تسلط حوثی‌های یمنی و اقدامات آنها علیه کشتی‌های رژیم صهیونیستی، اهمیت اقتصادی و راهبردی تنگه باب المندب بیشتر نمایان شده است. اهمیت تنگه باب‌المندب در این است که سالانه حدود ۲۵هزار کشتی از آن عبور می‌کنند که ۷ درصد کشتیرانی جهانی را شامل می‌شود. تخمین زده می‌شود که بین ۵ تا ۶ درصد از تولید جهانی نفت یا حدود چهار میلیون تن روزانه از طریق این تنگه به سمت کانال سوئز و از آنجا به سایر نقاط جهان عبور می‌کند.
تاثیر تنگه هرمز در اقتصاد جهانی
تنگه هرمز از دیرباز به دلیل آن‌که تنها راه ورود به خلیج‌فارس و تنها راه دسترسی دریایی به کشورهای منطقه بوده، برای امپراتوری‌ها و کشورهای استعمارگر و طبعاً برای کشورهای منطقه اهمیت بسیاری داشته است اما این اهمیت زمانی به حد فوق‌العاده‌ای رسید که نفت در خلیج‌فارس کشف شد و تا امروز همین نفت، یکی از اصلی‌ترین منابع انرژی جهان و اصلی‌ترین منبع درآمد کشورهای منطقه بوده است. درست به همین دلیل تنگه هرمز که خلیج‌فارس را از طریق دریای عمان به آب‌های آزاد جهان متصل می‌کند، یکی از راهبردی‌ترین تنگه‌های جهان است و اوضاع حاکم بر آن می‌تواند اقتصاد جهان را دستخوش تغییر یا حتی بحران کند. بر اساس آمارها حدود ۸۸درصد نفت عربستان، ۹۰درصد نفت ایران، ۹۸درصد نفت عراق، ۹۹ درصد نفت امارات متحده عربی و تمام نفت کویت و قطر از تنگه هرمز به کشورهای دیگر صادر می‌شود و روی‌هم رفته حدود ۹۰درصد صادرات نفت خلیج‌فارس، توسط تانکرهای نفتی از این مسیر انجام می‌شود و این درحالی است که علاوه بر نفت، ۵۰درصد معاملات تجاری کشورهای منطقه با جهان نیز از همین تنگه صورت می‌گیرد و بسته‌شدن این تنگه به معنای توقف تمام معاملات تجاری برخی کشورهای منطقه و جهان است. با توجه به اهمیت راهبردی تنگه‌های باب المندب و هرمز در اقتصاد کشورهای جهان به‌ویژه آمریکا و رژیم اشغالگر، تاثیر آن در تامین مالی وتجهیزات نظامی برای رژیم جعلی صهیونیستی بیشتر نمایان خواهد شد؛ استمرار جنگ و طولانی شدن نبرد در نوارغزه وهمچنین اوکراین دوام نخواهد داشت و هر روزه هزینه‌های زیاد مالی، تجاری، سیاسی واجتماعی برای جنایتکاران کودک‌کش اسرائیلی وطرفداران نازی‌ها دراوکراین ونیزآمریکا و هم‌پیمانان غربی آنها فراهم می‌آورد و سبب هر چه نزدیک‌تر شدن به خط پایان و افول حضور منحوس آنان در منطقه و جهان خواهد شد.
حسین محمدی فومنی - تحلیلگر حوزه روابط بین‌الملل
دیدگاه تان را بنویسید