رئیس‌ کارگزارانی شورای شهر تهران خواستار جایگزینی میانه‌روی با اصلاح‌طلبی شد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

محسن هاشمی که قبلاً نیز بارها با کنایه و صراحت، طیفی از اصلاح‌طلبان را متهم به رادیکالیسم کرده، در روزنامه سازندگی نوشت: در ایام سالگرد دوم خرداد قرار داریم، هفتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران که منجر به تشکیل دولت اصلاحات پس از دولت سازندگی گردید.

 واژه اصلاحات در ادبیات سیاسی ایران، پس از هفتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و پیروزی سیدمحمد خاتمی، ظهور کرد. مبدع این واژه البته تحلیلگرانی بودند که آرایش سیاسی در ایران را با جناح‌های سیاسی در کشورهای توسعه‌یافته که عمدتا به دو بخش محافظه‌کار یا اصلاح‌طلب تقسیم می‌شوند، تطبیق دارند و دولت خاتمی را، یک جریان رفرمیستی به شمار آوردند.

بیشتر بخوانید:

شهادت مرعشی و خبّاز علیه روحانی

اصلاح‌طلبان خود را از تناقض نجات دهند

حضرتی: لاریجانی و روحانی اصلاح طلب هستند

اما دولت اصلاحات از نظر سیاست‌های اقتصادی، تداوم دولت سازندگی محسوب می‌شد و عملا مدیران دولت سازندگی اکثر بخش‌های اقتصادی دولت اصلاحات را هدایت می‌کردند، به لحاظ فرهنگی نیز دولت اصلاحات سیاست‌هایی مشابه دولت نخست سازندگی که سیدمحمد خاتمی عهده‌دار وزارت ارشاد آن بود، را دنبال می‌کرد که در دولت دوم سازندگی عملا بخش فرهنگ از تولیت دولت خارج و براساس سیاست‌های فرادولتی اداره می‌شد.

عملکرد دولت و بدنه اصلاحات در حوزه سیاست نیز در مجموع به تجدیدنظرطلبی و تغییرات ساختاری بیشتر تمایل داشت، از شعارهای عبور از خاتمی و خروج از حاکمیت در بدنه تا عملکرد مجلس ششم و وزارت کشور در دولت، با رفرمیسم که نوعی ملایمت و تدریج را در درون خود دارد، فاصله گرفت.

نتیجه دولت اصلاحات با وجود دستاوردهای قابل توجه در حوزه اقتصاد و فرهنگ، در حوزه سیاست پیروزی اصولگرایان در مجلس هفتم و پیروزی محمود احمدی‌نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بود.

اصلاح‌طلبان هشت سال بعد مجددا با پیروزی به عرصه سیاست بازگشتند این بار با ائتلافی که با اعتدال‌گرایان و جریان میانه‌رو، شکل گرفته بود، اما این فرصت مجدد هشت ساله در دولت و چهارساله در مجلس دهم، قدر دانسته نشد و نتیجه آن نیز به کناره‌گیری بخشی و ناکامی بخش دیگر اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس یازدهم و کاهش شدید محبوبیت دولت و شخصیت‌های منتسب به اصلاحات در جامعه و ریزش بدنه اجتماعی آنان منجر شد.

هاشمی در ادامه می‌نویسد: اکنون در سال پایانی این دولت، همچنان اقتصاد مسئله نخست کشور است و به همین علت، شهروندان از اینکه اصلاح‌طلبان بتوانند مسائل جامعه را حل کنند، دچار یاس نسبی شده‌اند.

عملگرایی و حل مشکلات روزمره و معیشت مختل شده مردم، حلقه مفقوده در راهبردها و رویکردهای انتزاعی اصلاح‌طلبان به قدرت است و از همین جا، برخی از فرارسیدن پایان دوران اصلاح‌طلبی خبر می‌دهند.

شاید بهتر باشد در این مسیر از تغییر ادبیات نیز بهره ببریم، عنوان میانه‌روی، که مفاهیمی نظیر تمایل، پرهیز از رادیکالیسم و افراط و تفریط، مرزبندی با تجدیدنظرطلبان و عملگرایی و واقع‌گرایی را در بطن خود دارد، تنها مسیری است که پیش روی ما برای حضور موثر در جامعه با حفظ ساختار نظام گشوده شده است.

تفاوت میانه‌روی و اصلاح‌طلبی، انتقال از ذهنیات به واقعیات (سابجکتیو به آبجکتیو) است، تفاوت ایده‌گرایی با عملگرایی و عبور از مرز شعار تا عمل

است.