دونالد ترامپ یا جو بایدن؛ کدامیک در انتخابات آتی به‌عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا انتخاب خواهند شد؟ تداوم حضور اولی یا آمدن دومی چه تأثیری در اوضاع ایران خواهد داشت؟ این سؤالات موضوع وبیناری بود که در سایت دیپلماسی ایرانی با حضور محسن بهاروند معاون حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه؛ احمد نقیب‌زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و صادق خرازی دیپلمات سابق ایران برگزار شد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به‌گزارش «ایران» در ابتدای این نشست که به‌صورت ویدیو کنفرانس برگزار شد؛ محسن بهاروند معاون حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه در توضیحاتی در خصوص تحولات روزهای انتخاباتی ایالات متحده امریکا گفت: پایگاه رأی جمهوریخواهان خیلی تکان نخورده و اخباری دال بر وقوع اتفاقی که تأثیر زیادی بر این پایگاه گذاشته باشد دیده نمی‌شود. طرفداران بایدن با رأی پستی و طرفداران ترامپ هم به‌صورت حضوری در انتخابات شرکت می‌کنند و همین باعث می‌شود که اختلاف یک ماه و نیمه یا دو ماهه در شمارش آرا رخ دهد و احتمال اینکه آقای ترامپ به یک کار غیرقانونی دست بزند یا حتی از قانون هم سوء استفاده کند وجود دارد. بهاروند با اشاره به اینکه در آغاز کارزار انتخاباتی امریکا به نظر می‌رسید که فاصله رأی ترامپ و بایدن زیاد باشد و حالا این معادله بهم خورده گفت: هرچه جلوتر می‎رویم این فاصله کمتر شده و پیش‌بینی نتیجه انتخابات سخت‎تر می‎شود. اگر این دو وارد مباحثه یا مناظره انتخاباتی (debate) بشوند احتمال اینکه ترامپ بر بایدن برتری داشته باشد وجود دارد. حدود 60 تا 70 درصد انتخاب کنندگان می‎گویند که مناظره (debate) بر آنها تأثیری ندارد ولی در مورد نزدیک به 30درصد معلوم نیست که از این مناظره تأثیر می‎گیرند یا نه. در حال حاضر اختلاف آرای این دو بین 6 تا 8 درصد است و در نتیجه پیش‌بینی قطعی انتخابات ساده نیست و نمی‎شود گفت که بایدن برنده انتخابات خواهد بود.

در ادامه این نشست موضوع عدم همراهی اروپایی‎ها با امریکای ترامپ عنوان و این سؤال مطرح شد که اگر ترامپ بار دیگر انتخاب شود آیا شاهد گردش 180 درجه‌ای اروپایی‌ها در برابر ایران خواهیم بود و آنها به کارزار امریکا در مقابله با کشور ما خواهند پیوست؟ در پاسخ به این سؤال احمد نقیب‌زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت:‌ پایه‎های سیاست بین‌الملل عوض نشده است. مسأله امریکا در مقابل ایران فقط  اتمی نیست. بیشتر بحث بر سر این است که سیاست‌های ایران در منطقه برای امریکایی‎ها گران تمام می‌شود. اروپایی‌ها هم از این سیاست رضایت ندارند و البته در مقابل از سیاست‌های یکجانبه‌گرایی امریکایی‎ها هم دل خوشی ندارند. بنابراین اروپایی‎ها تا آنجا با ایران همراهی می‎کنند که به سیاست‎های کلان آنان و اقتصاد کشورشان خللی وارد نشود. اگر ترامپ در انتخابات آتی برنده شود قطعاً اروپایی‎ها نمی‎توانند 4 سال دیگر در برابر او بایستند. برای همین ما نمی‎توانیم خیلی امیدوار باشیم که اروپایی‎ها همچنان در کنار ما خواهند ایستاد. اگر این امر واقع شود که اروپایی‌ها بین ایران و امریکا یکی را انتخاب کنند، این انتخاب هیچوقت ایران نخواهد بود. آنها روابط تمدنی و اقتصادی پیچیده‎ای با امریکا دارند که ما چنین جایگاهی را نداریم.

او در مورد آینده وضعیت ایران در صورت انتخاب هر یک از دو کاندیدای انتخابات امریکا گفت: انتخابات امریکا در چند ماه اخیر بسیار بالا و پایین شده است. زمانی پیش‌بینی خودم این بود که ترامپ برنده کارزار می‎شود اما حالا با کتاب هایی که علیه او منتشر شد و ضربه‎ای که از شیوع ویروس کرونا در امریکا خورد، با افت وزن سیاسی روبه‎رو شده است. اگر بایدن سر کار بیاید ممکن است که به برجام برگردد که البته کار ساده‎ای هم نیست. البته او سیاست حقوق بشر را برای اعمال فشار در پیش می‎گیرد و بنابراین این ابزارهاست که با هم فرق می‎کند. سیاست کلان امریکا در برابر ایران همواره این بوده که ایران پای خود را بیشتر از گلیمش دراز کرده و باید در سیاست‎های خود حداقل در سه یا چهار حوزه نرمش نشان داده یا عقب‌نشینی کند. یکی مسأله اتمی و دیگری سیاست خاورمیانه‎ای و مسأله اسرائیل است. ایران چاره‎ای ندارد جز اینکه با این برخورد ظالمانه کنار بیاید و نگذارد دستاوردهای چندساله‌اش هم از کف برود و شبیه کشور عراق شود. امریکا هم همین را می‎خواهد. کشور لیبرال دموکراتیک سر کار بیاید و آزادی‌های زیادی هم به مردم بدهد اما حوزه قدرتش از تهران و کرج فراتر نرود و یک گروه اپوزیسیون مسلح مانند طالبان هم بیخ گوشش قرار گیرد. به‌همین دلیل هم هست که مجاهدین خلق را حفظ کرده‌اند و برای آن تبلیغ می‌کنند. این سیاست‎های مدنظر امریکاست و باید هوشیار باشیم که بهانه‌‌ای دست آنها ندهیم.

در ادامه صادق خرازی سفیر پیشین ایران در فرانسه در پاسخ به اینکه انتخابات امریکا را باید چگونه دید و آیا باید منتظر تغییر رئیس‌جمهوری امریکا باشیم یا سیاستی را تعریف کنیم که با تغییر رؤسای جمهور امریکا اتفاقی در روابط ما پیش نیاید؛ گفت: هم ایران و هم ایالات متحده فرصت های مهمی را در دوران ترامپ از دست داده‌اند. کشورها در سیاست خارجی مطلق نیستند. منطق و عقلانیت سیاسی حکم می‎کرد که در مناسبات خود بتوانیم به میان هیأت حاکمه امریکا نفوذ کرده و با آنان لابی کنیم. ما نباید ترامپی را که هفته‎ها محمد بن سلمان را پشت در اتاق خود نگه داشته بود و انگیزه داشت که در رابطه با ایران کار کند، حذف می‎کردیم. ما ترامپ را از یک دشمن بی‎تفاوت به یک دشمن بالفعل قاطع تبدیل کردیم. سیاست ایران در امور خارجی جزمی است که البته دست وزارت خارجه هم نیست. عناصر و ابزارهای مختلفی در نظام سیاسی ما تصمیم می‎گیرند و مجموعه آنها ما را به این موقعیت رسانده است. خرازی در ادامه با تأکید براینکه من به‌دنبال سازش نیستم و نمی‌ خواهم بگویم که باید کاری کنیم که از موقعیت و اصول استراتژیک خودمان عدول کرده و هرچه که امریکا می‎گوید بپذیریم، گفت: در سیاست خارجی هیچ چیزی مطلق نیست. همه چیز می‎تواند سیال باشد و براساس معیارهای روز تغییر کند. چه بایدن روی کار بیاید و چه ترامپ باقی بماند خیلی تفاوتی برای ما نمی‎کند. آمدن بایدن در مقطع کوتاهی می‎تواند شرایط را عادی کند. البته بازگشت به برجام که براحتی هم نیست.

خرازی به‌خطراتی هم که با آمدن بایدن برای ایران به‌وجود خواهد آمد اشاره کرد و گفت: بایدن و دموکرات‌ها خیلی جدی‌تر از ترامپ می‌توانند اجماع جهانی را دنبال کنند. بایدن می‌تواند ادبیات فرا آتلانتیک را مشترک کند. این خطری جدی است که ایران فعلاً از آن رهاست. تصور کنیم که می‌خواهیم در مسیر نرمال‌سازی مشکلات خود با امریکا کار کنیم. آیا با دولت ترامپ راحت‎تر است یا بایدن؟ هرگونه توافق با دولت ترامپ سخت است. ما قبل از شهادت سردار سلیمانی مواجهه خونی با امریکا پیدا نکرده بودیم و پس از این اتفاق شاید با دولت بایدن راحت‎تر بتوانیم کار کنیم. اساساً مذاکره با ترامپ هم در کشور ما واکنش خوبی ندارد. نیروهای واکنش سریع ما و مردم و اکثریت جامعه نسبت به این قضیه حساس هستند.

بهاروند در پاسخ به این سؤال که آیا ایران منتظر آمدن بایدن است تا بتواند با امریکا مذاکره کند گفت: ما وقتی اصولی به سیاست خارجی نگاه می‎کنیم با امریکا به تضاد ذاتی می‎افتیم. البته فکر نمی‎کنم که دولت ترامپ چه اکنون و چه بعد از برنده شدن در انتخابات به‌دنبال مذاکره باشد. چون به این نتیجه رسیده که فایده ندارد. امریکا می‎داند که آن چیزی که مدنظرش است، با مذاکره قابل وصول نیست و ترجیحش این است که به‌دنبال اقدامات تندتر و حتی براندازانه برود. حداقل در سطح اجرایی هدف امریکا مذاکره نیست بلکه ایجاد موجی است که بتواند فشار را از بیرون وارد کرده و از داخل انفجاری صورت بدهد. به‌عنوان یک مسئول فکر نمی‎کنم که ایران منتظر پیروزی بایدن باشد. به هرحال هر کسی که بیاید مجدداً همان اصول خودمان را تکرار خواهیم کرد. با هر کسی که در امریکا سر کار باشد می‎توانیم مذاکره موضوعی کنیم اما مذاکره کلی و عادی‌سازی بعید است در تفکر سیاست خارجی ما جایی داشته باشد.

نقیب‌زاده هم در ادامه گفت: مسأله ایران و امریکا چیزی نیست که به این سادگی حل شود. تعارض همیشه هست و رفت و آمد رؤسای جمهوری هم تغییری در این معادله ندارد. ایرانی‎ها وقتی یک فرصتی پیدا کنند کار خود را می‎کنند، حتی اگر بایدن بیاید می‌تواند جلو برود. اگر بایدن بیاید احتمال ایجاد ائتلاف همگانی هم وجود دارد. اما گر ترامپ باشد و بخواهد همین سیاست را ادامه دهد عرصه بر ایران بسیار تنگ خواهد شد. فشار بر مردم بسیار زیاد است. آمدن ترامپ به صحنه قدرت برای ایران پر هزینه خواهد بود.

بهاروند در خصوص اینکه اطرافیان ترامپ به او گوشزد می‎کنند که اگر حمله نظامی به ایران انجام بگیرد تضمین می‎دهد که می‎تواند دوباره رئیس‌جمهوری شود گفت: اینکه برخی او را تشویق به این کار می‎کنند قطعی است. برایشان هم مهم نیست که در انتخابات چه اتفاقی می‎افتد. هدفشان تضعیف ایران است. اما اینکه این امر چقدر عملی باشد، ضعیف است. شما نمی‎توانید از نظر امنیتی ریسک کنید. حداقل برای ترامپ بعید است که این کار را بکند و پیروزی هم به بار بیاورد. شاید دلیل خوبی نباشد که هزینه سنگین و چیزی که نمی‎تواند آینده‎اش را کنترل کرده و مخارجش را پیش‌بینی کند به خود تحمیل سازد. این فکر محاسبه‎گر شما را منع می‎کند. مگر اینکه اسرائیل؛ امریکا را به این کار بکشاند.

خرازی در واکنش به این خبر که در روزنامه الاخبار منتشر شده و در آن آمده که برخی دیپلمات‎های اروپایی به طرف ایرانی گفتند که اگر تا انتخابات امریکا این فشارها را تحمل کنید سال 2021 سال میوه چینی شماست گفت: در جریان این مذاکره نیستم. من بشدت طرفدار کسانی هستم که می‎گویند نباید نسبت به اقدام کشورهای اروپایی علی رغم رفتارهای ناجوانمردانه و بی‎تعهدی‎هایشان حساس شویم. نباید دست اروپایی‎ها را در برابر امریکایی‎ها خالی بگذاریم. ما اگر بخواهیم به نرم جدید بین‌المللی جواب بدهیم باید هزینه دهیم. هزینه‎های زیادی هم دادیم و گاهی کوتاه آمدیم و به خواسته‎های آنها عمل کردیم. باید هر جور شده احترام گذاشته و به آنان اعتماد کنیم و در عین حال رفتار ما نباید ساده انگارانه باشد. همین کاری که اروپایی‌ها در برابر مکانیسم ماشه امریکا کرده‎اند کار کمی نیست. آن را جدی بگیریم. کاری که اروپایی‎ها و چین و روسیه در حمایت از ایران می‎کنند نشان‎دهنده انزوای امریکا است. حالا به‌دلیل اینکه ابزار تبلیغاتی امریکایی‎ها قوی است و برای ایران ضعیف و از سویی هم ضد انقلاب‎در حال فعالیت هستند نتوانستیم آن را بخوبی عرضه کنیم. بهتر است که مقداری واقع‎بینانه عمل کنیم و به برادران دیپلمات فرصت بدهیم که تعامل خود را ادامه دهند تا از این گردنه سخت عبور کنیم.

در پایان این نشست بهاروند با تأیید نظر صادق خرازی در خصوص شیوه رابطه با اروپا گفت: ما قصد نداریم که دست به ایزوله کردن خودمان بزنیم. نباید روابط ما با اروپا به بحث اتمی منحصر شود. می‎شود همکاری موازی با اروپا راه انداخت. برخی از چیزها قابل تحریم نیستند. می‎شود در آن حوزه‎ها کار کرد. ما یک نقطه اتصال در برجام داریم. همان‌طور که اروپایی‎ها به فکر خاورمیانه عاری از سلاح هسته‎ای هستند ما هم به همین فکر می‌کنیم. در مورد مسائل منطقه‌ای و سیاسی و اقتصادی می‎شود با اروپا کار کرد به شرطی که یکجانبه‎گرایی منفعل نباشد.