آقای جهانگیری! چه کردید با یک جریان ریشه دار؟

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

آفتاب یزد: هنوز در خاطر خیلی‌ها باقی مانده است، مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری در سال 96، وقتی اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای پوششی وارد عرصه رقابت شده بود تا اگر روحانی در دفاع از خودش کم آورد معاونش را در جریان انتخابات نیز داشته باشد! این رویه باعث شد در جریان مناظره برخی رقبا نیت جهانگیری را زیرسوال ببرند. او در آن مناظره در پاسخ به اینکه رفتارش را در این نوع حضور انتخاباتی غیرطبیعی دانستند گفت: «این کار غیر طبیعی است که یک جریانی به نام جریان اصلاح‌طلب را از همه حقوق محرومشان کرده‌اید و می‌گویید که نباید بیایند، من به عنوان یک جریان اصلاح‌طلب آمده‌ام که بگویم که بعضی‌ها چه کرده‌اند با یک جریان ریشه‌دار؟ می‌خواهم بگویم که دولت یازدهم در چه شرایط جدیدی تشکیل شد چرا عده‌ای با ژست جدید آمده‌اند؟» با این حال او به عنوان یک اصلاح‌طلب چند روز بعد کنار رفت تا در دولت دوزادهم هم معاون یک اصولگرای میانه رو یعنی حسن روحانی باشد. در این سال‌های اخیر وقتی دولت یکی بعد از دیگری در عملکرد نامناسب رکورد زد اصلاح‌طلبان با طرح این موضوع که روحانی سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را گرفت اما لطمات بسیاری به آن وارد کرد به نقد رئیس جمهور پرداختند اما شاید معاون او یعنی اسحاق جهانگیری کمتر از سوی اصلاح‌طلبان مورد نقد قرار گرفته است. عجیب‌تر آنکه برخی اصلاح‌طلبان روی جهانگیری به عنوان گزینه 1400 نیز حساب باز کرده اند. از این جهت می‌گوییم عجیب که کارنامه جهانگیری جز آن خروش در مناظرات در عمل هیچ نداشته است که حتی می‌توان گفت لطمات بسیاری را نیز وارد کرده است.

> کارنامه جهانگیری

او دیروز به عنوان معاون اصلاح‌طلب روحانی در واکنش به گرانی‌های اخیر خواستار دعا برای کاهش قیمت کالا‌ها شد! جهانگیری در پاسخ به این سوال که گفته می‌شود قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند؟ اظهار داشت:«دعا کنید!» البته معلوم نیست اگر قرار بود مردم برای رفع گرانی‌ها دعا کنند چرا روحانی و جهانگیری در سال 96 مرثیه خوانی و حماسه سرایی می‌کردند تا مردم را پای صندوق بیاورند و به ادامه پاستور نشینی آنها کمک کنند!

در واقع سوالی که ایجاد می‌شود این است که جهانگیری وقتی چنین پاسخ‌هایی می‌دهد آیا یادش رفته است که او نماینده «جریان ریشه‌دار اصلاح‌طلب» است؟ آیا معاون اول رئیس جمهور بعد از چهار دهه حضور در سیاست نمی‌داند اولین جملاتی که مردم بعد از دیدن این خبر بر زبان می‌آورند چیست؟ با چنین رویکردی او چگونه می‌تواند

هنوز گزینه‌ای برای 1400 باشد؟ اما تنها اتفاق دیروز نیست بلکه در چندین نوبت دیگر نیز عملکرد جهانگیری ضربه‌هایی اساسی به اعتماد حامیان اصلاحات وارد کرده است. جهانگیری در این دولت موفق شد نام خود را بر روی دلار نیز ثبت کند در همان آغازین روزهایی که دلار در حال افزایش بود این جهانگیری بود که مقابل دوربین‌های صداوسیما ظاهر شد و چشم در چشم میلیون‌ها ایرانی گفت از امروز دلار 4200 تومان است و هر رقمی بالاتر از آن مورد قبول نیست و چه‌بسا جرم محسوب می‌شود! این سخنان درحالی بود که دلار بعد از آن سخنرانی نیز هیچ وقت رنگ 4200 تومان را ندید و امروز نیز شاهد هستیم در حدود 30 هزار تومان در حال بالا و پایین شدن است. این اقدام جهانگیری به عنوان فردی اصلاح‌طلب یکی از شدیدترین لطمات به اعتماد عمومی نسبت به مسئولان بود!

جمشید پژویان اقتصاد دان فقید کشور در شهریور 97 گفته بود:«عذرخواهی آقای جهانگیری به عنوان حامی اصلی دلار ۴۲۰۰ تومانی هیچ دردی را دوا نمی‌کند و ایشان باید استعفا بدهد و برود. امروز ۵ ماه از اعلام سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی که به دلار جهانگیری مشهور شد می‌گذرد و اثرات آن هنوز از اقتصاد کشور پاک نشده است. عده‌ای با سیاست دلار 4200 تومانی دولت، خزانه را تا حد زیادی خالی و به بهانه‌های مختلف ارز از کشور خارج کردند. مقصر دلار 4200 کسانی هستند که چنین تصمیمی را گرفتند و سپس اجازه دادند که چنین وارداتی با دلار ارزان قیمت انجام شود. این افراد اقتصاد نخوانده بودند و متاسفانه در شرایط فعلی شاهد این هستیم که هر کس هر جوری که دلش بخواهد در این مملکت تصمیم می‌گیرد.» البته طبیعی است جهانگیری در ماجرای دلار 4200 تومانی تصمیم‌گیرنده نبود اما چرا او حاضر شد زیر بار اعلام خبر این موضوع برود! پذیرفتن چنین مسئولیتی وقتی جالب توجه است که بدانیم او گفته حتی نمی‌تواند منشی خود را عوض کند. یکی دیگر از شاهکارهای جهانگیری در این سال‌ها زمانی است که او اعلام کرد حتی اجازه عوض کردن منشی دفترش را هم ندارد. او در مهر 97در جلسه‌ای به مناسبت روز ملی صادرات در جمع صادرکنندگان گفت:«نمی‌خواستم امروز به این مراسم بیایم و تصمیمم برنیامدن بود. با وجود این‌که دیشب آقای شریعتمداری با من صحبت کرد و از من برای این مراسم مجددا دعوت کرد من به او گفتم شرایطم جوری است که شاید در این مراسم شرکت نکنم، اما وقتی در بخش خبری ساعت هشت صبح اعلام شد جلسه امروز با حضور من برگزار می‌شود فکر کردم که تعبیر و تفسیر دیگری از نیامدن من بشود، بنابراین آمدم که خدمت صادرکنندگان عرض ادب کنم.» جهانگیری افزود:« من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشته‌ام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم.»

حتی پیش از اینکه چنین عملکردی از جهانگیری رقم بخورد در آذر 96 در «آفتاب یزد» نوشتیم:« شاید کمرنگ شدن حضور جهانگیری در کابینه و اختلافاتش با محمود واعظی در نهایت منجر خواهد شد تا نتواند به درستی به ایفای نقش خود در دولت دوازدهم بپردازد. از طرفی هم او در صورت کاندیداتوری در انتخابات 1400 خود را معاون اول دولتی معرفی خواهد کرد که مشخص نیست تا آن زمان دستاوردی داشته باشد و بتواند به وعده‌هایش تحقق ببخشد. از همین روی شاید تانی و تامل بر راهبرد «استعفا» در مقطع کنونی لازمه کار اسحاق جهانگیری باشد که به دامان اصلاح‌طلبان تعلق دارد.» با این حال او استعفا نداد تا یکی از بدترین عملکردها را نصیب خود و اصلاح‌طلبان کند.

> تعهد با روحانی یا مردم؟

ناصر قوامی عضو فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس ششم به نامه‌نیوز گفت: «کاندیداتوری آقای جهانگیری اشتباهی بزرگ است. آقای جهانگیری در این 7 سال چه کرده که حالا دوباره کاندیدا شود؟! دلار شده 31 هزار تومان. واقعا خنده‌دار است که بخواهد کاندیدا

شود و فکر کند که مردم نمی‌گویند شما در این مدت چه کردی که به خاطر آن به شما رای بدهیم». درباره عملکرد جهانگیری با یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز گفتگو کردیم. جلال جلالی زاده به «آفتاب یزد» گفت:«آنچه در این سال‌ها دیدیم جهانگیری در دولت روحانی هیچ کاره بود و گویی به دلیل برخی معذوریت‌های اخلاقی در دولت مانده است درحالی که به نظر می‌رسد او و روحانی با هم اختلافات زیادی دارند و در واقع جهانگیری را باید یک نیروی تحمیلی دانست که از لحاظ دیدگاه فکری و جهتگیری‌ها نیز با هسته اصلی دولت تفاوت‌های بسیاری دارد.» او افزود:«به هرحال جهانگیری نوعی تعهد را نسبت به دولت روحانی در خود احساس می‌کند، او حتی در سال 96 وقتی کاندیدا شده بود برخی به او اعلام کردند که در صحنه بماند و به نفع روحانی انصراف ندهد اما گفته بود حاضر نیست تعهد خود به دولت را بشکند با اینکه عملا شاهد هستیم او در بسیاری از تصمیمات در دولت حتی طرف مشورت نیز قرار نمی‌گیرد.» از این فعال سیاسی اصلاح‌طلب پرسیدیم اما این تعهد جهانگیری به روحانی موجب شد تا مردم برخی عملکردها را به نام جهانگیری ببینند و حال آنکه معاون اول نیز خود را نماینده جریان اصلاحات در دولت معرفی کرده بود. این موضوع آیا به جریان اصلاحات و اعتماد عمومی ضربه نزده است؟ جلالی زاده در پاسخ گفت:«این موضوعی درست است که بهتر بود جهانگیری پیش از اینها دولت را ترک می‌کرد، وقتی او عملا قدرتی برای انجام کاری ندارد ماندنش در دولت منجر به این شده که هم وجهه و شخصیت خودش آسیب ببیند و هم اینکه به هرحال جریان اصلاحات نیز متضرر شود.» این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پایان گفت:«با این حال در اصل موضوع و اینکه او مخالف تصمیم‌هایی چون دلار 4200 تومانی یا گرانی بنزین بوده شکی نیست.»

در واقع موضوعی که نسبت به جهانگیری وجود دارد این است که چرا او دست کم چهار سال در قدرت باقی ماند و همه این مدت نیز اعلام کرد اختیاری ندارد! اساسا حضور فردی در موقعیت حساسی مانند معاون اولی بدون اختیار چه منافعی می‌تواند داشته باشد؟ (فارغ از منافع شخصی!) به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان هرچند به دنبال تبری جستن صد درصدی از حسن روحانی هستند باید هزینه‌های بیشتری بدهند تا اعتماد عمومی را بدست آورند. یکی از این هزینه‌ها این است که شفاف تکلیف خود را روشن کند با چهره‌های اصلاح‌طلبی که چهار یا هشت سال از منافع حضور در دولت سود بردند و امروز هرکدامشان می‌گویند ما کاره‌ای نبوده ایم!